بعد از انتخابات ریاست جمهوری تلاش برای فتح سنگر به سنگر از اردوگاه اصلاحات در دستور کار قرار گرفت. اصلاح طلبان بعد از آنکه متوجه شدند کاندیدای حداکثری در این جریان وجود ندارد با حمایت از کاندیدای دیگر سعی در احیای خویش در سپهر سیاست ایران کردند. گام بعدی این جریان فتح خیابان بهشت بود که اتحاد اصولگرایان آنان را مجبور به عقب نشینی کرد.
اکنون اصلاح طلبان در پی فتح خانه ملت هستند و البته هیچ ابایی هم ندارند که این اشتیاق وافرشان را علنی کنند.
اما اصلاح طلبان چه استراتژی و راهبردی را برای انتخابات ۹۴ خواهند داشت؟
رسانه های اصلاحات اخیرا خبر از تشکیل شورای راهبردی به ریاست موسوی لاری و زیر نظر شورای مشورتی اصلاحطلبان داده اند و تشکیل این شورا را گام مهمی در طرح جامع اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس دهم میدانند.
پس از تشکیل شورای مشورتی، کارگروههای مختلفی برای عملیاتی کردن گامهای بعدی اصلاحطلبان زیر نظر این شورا کار خود را آغاز کردهاند. کارگروههای سیاسی و انتخابات، احزاب و استانها، اصناف، نخبگان، بانوان و جوانان، امور اجرایی و تشکیلات و رسانه از جمله کارگروههایی هستند که زیر مجموعه شورای مشورتی شکل گرفته است.
همچنین از درون دو کارگروه «سیاسی و انتخابات» و «احزاب و استانها»، به منظور تمرکز بیشتر در تصمیمسازیهای کلان و همینطور لزوم توجه به استانها در انتخابات مجلس، «کمیته راهبردی» تشکیل شده است.
ریاست کمیته راهبردی بر عهده موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات است و این کمیته محوریت کار انتخابات را در اردوگاه اصلاحطلبان بر عهده خواهد داشت. این کمیته ترسیمکننده خطوط کلی و در نهایت هماهنگکننده کلان است و در امور جزئی حوزههای انتخابیه و تعیین نامزدها دخالتی ندارد. همچنین گفته شده است که ساز و کار انتخاب کاندیداها، همان ساز و کاری است که اصلاحطلبان در سال ۷۶ از آن بهره بردهاند.
۶ راهبرد انتخاباتی اصلاح طلبان
علاوه بر تشکیل این شورای مشورتی اصلاح طلبان ۶ راهبرد را برای انتخابات مجلس شورای اسلامی نهایی کرده اند.
۱. تاکید بر رهبری محمد خاتمی و وارد شدن در انتخابات با محوریت وی.
۲. تشکیل کمیته انتخابات در هر استان متشکل از اعضای شورای مشورتی به علاوه اصولگرایان معتدل.
۳. سازماندهی انتخابات در سه سطح ملی، استانی و حوزه های انتخابیه.
۴. تاکید بر ارائه یک لیست سراسری با حمایت خاتمی.
۵. انتخاب کاندیداها از مدیران با سابقه اصلاحات و نمایندگان اصناف.
۶. ثبت نام حداکثری. (تاکید بر ثبت نام همه کسانی که واجد شرایط هستند به این منظور که اگر شورای نگهبان عده ای از آنان را رد صلاحیت کرد چهره های جایگزین داشته باشند.)
اما آیا در این دوره از انتخابات ائتلاف شاخه ای از اصولگرایان با اصلاح طلبان صورت می گیرد؟
تز سیاسی ائتلاف با اصولگرایان
ائتلاف با اصولگرایان یکی از تاکتیک ها انتخاباتی اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس است که چهره های این جناح بارها در مصاحبه هایشان بر این موضع تاکید کرده اند.
اولین بار محمدرضا عارف بود که تز ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرایان برای انتخابات مجلس را داد. عارف دی ماه سال ۹۲ در جمع دانشجویان دانشگاه تهران صحبت از تشکیل ائتلافی بین اصولگرایان و اصلاح طلبان کرد که سخنان او از جانب اصولگرایان اعلام آمادگی پیش از موعد برای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی تعبیر شد.
عارف موضوع ائتلاف بین اصولگرایان و اصلاحط لبان را بار دیگر، (هشتم اردیبهشت ماه ۹۳ ) در حاشیه مراسم تجلیل از اساتید دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی بیان کرد و گفت: «من راهبردی را در آینده برای یک ائتلاف بین اصولگرایان و اصلاح طلبان اعلام خواهم کرد.»
البته حمید عارف، فرزند محمدرضا عارف تاکید کرد که این تز سیاسی را پدرش نه به عنوان یک اصلاح طلب بلکه به عنوان یک شخصیت سیاسی و فارغ از منافع حزبی و گروهی بیان کرده و خبر داد که «راهبرد و روشهای تز سیاسی ائتلاف بین اصلاح طلبان و اصولگرایان در حال تدوین است و زمانی که به اندازه کافی پرورش یافت دکتر عارف درباره آن اطلاع رسانی خواهند کرد.»
همچنین آقازاده عارف با بیان اینکه مشترکات دو طیف به نظر پدرش بسیار زیاد است، تاکید کرد: «بسیاری از اصولگرایان وجود دارند که رفتارهایشان اصلاح طلبانه است ولی ممکن است از نظر سیاسی در طیف اصولگرایان قرار بگیرد. اما رفتارها و اعتقادات اصلاح طلبانه است.»
اما گویی این دیدگاه عارف در میان هم طیفی هایش مورد استقبال قرار گرفت و از آن پس اکثر اصلاح طلبان در مصاحبه ها و سخنرانی های خود شکل گیری ائتلافی میان اصلاح طلبان معتدل و بخشی از اصولگرایان را محتمل دانستند.
بطوریکه محمدرضا خباز عضو حزب اعتماد ملی با اشاره به وحدت احتمالی اصلاحطلبان و اصولگرایان، گفته است: من بالاتر از ائتلاف اصلاحطلبان در واقع امیدوارم اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل با هم به ائتلاف برسند و پیشنهادم این است که اگر اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل از جمله خود لاریجانی، ناطق نوری، هاشمیرفسنجانی و خاتمی با هم یک لیست بدهند، قطعاً آن لیست اکثریت قریب به اتفاق کرسی های مجلس را بهدست می آورد.
همچنین احمد خرم، وزير كابينه دولت اصلاحات نیز در گفتگویی در این خصوص گفت: ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل نه در قالبی رسمی بلكه به شكل هماهنگی براي جلوگيری از ريزش آرا به سبد رای افراطيون می تواند شكل بگيرد.
وی ادامه داد: معتقدم اصولگرايان و اصلاحطلبان در صورت تعامل می توانند با هم مملكت را اداره كنند كه نمونه آن را در دهه اول انقلاب ديديم. به ياد دارم زمانی كه آقای ناطقنوری وزير كشور شدند، می گفتند يكی از افتخاراتم اين است كه شهيد سليمی و شهيد آلاسحاق و بنده را جذب وزارت كشور كردند. ما بايد به شرايطی باز گرديم كه همديگر را تحمل كنيم و افراد معتدل و دلسوز انقلاب و ضد فساد با هم و يكی شوند.
شاید تز سیاسی ائتلاف اصلاح طلبان با راست گرایان ریشه در طرح تشکیل دولت وحدت ملی داشته باشد. پیش از این ناطق نوری طرح دولت ملی را برای انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ ارائه کرده بود. شیخ اصولگرا در آن برهه به این باور رسیده بود که میتوان لویی جرگهای از «اصولگرایان اصیل» و «اصلاحطلبان معتدل» تشکیل داد تا زمام امور را از دست تندروها خارج کنند. وی خواستار تشکیل جبهه نجات ملی شد که بر اساس آن، احزاب و افراد متنفذ دو جریان اصلی کشور دور هم جمع شوند و در انتخابات ریاست جمهوری چهره جامعالشرایطی را معرفی کنند.
البته ناطق نوری پس از انتخاب روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ نیز در پیامی به رئیس جمهور منتخب تشکیل دولت «وحدت ملی» را یادآور شد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در همان روز های اولیه پس از انتخابات (خرداد ۹۲) با صدور پیامی، ضمن تبریک به حسن روحانی تاکید کرد که «پاسخ درخور به اعتماد کم نظیر ملت ایران، به معرض گزاردن نمایشی شکوهمند از وحدت و یک پارچگی در سطح نخبگان سیاسی متعهد کشور از همه طیفها و سلایق برای تشکیل یک دولت وحدت ملی است.»
واکنش اصولگرایان به ائتلاف اصلاح طلبان با بخشی از راستگرایان
در این میان طرح چنین تاکتیکی از سوی اطلاح طلبان واکنش جریان مقابل را درپی داشت بطوریکه محمدرضا باهنر در نشست تشکلهای جبهه پیروان خط امام و رهبری استان اصفهان در فروردین ماه امسال، تئوری ائتلاف با اصلاح طلبان معتدل را از اساس، محکوم به شکست دانست و تاکید کرد: جریان اصول گرایی باید اصلاح طلبان کشور را تنها به عنوان رقیب بپذیرد و از ائتلاف با آنها به صورت جدی اجتناب کند.
نایب رییس مجلس شورای اسلامی با اعتقاد به اینکه اصلاح طلبان معتدل بر اساس تجربه همواره پس از موفقیت عرصه را به تندروهای خود سپرده اند، گفت: تندروهای جریان اصلاح طلبی هنجار شکن و پیرو ایجاد فتنه در کشور هستند و اگر چه نمی توان همه اصلاح طلبان را با چوب فتنه راند اما باید پذیرفت که خواستگاه فتنه جریان اصلاح طلبی است.
دبیر کل حزب موتلفه اسلامی نیز در گفتگو با مهر درباره احتمال ائتلاف اصلاحطلبان و راستگرایان، گفت که: «ما معتقدیم چنین چیزی نه ممکن است و نه ضرورتی دارد؛ اصلاحطلبان راه خودشان را میروند و اصولگرایان هم کار خود را میکنند. تقسیمبندی اصولگرای معتدل، تندرو و کندرو مواردی است که میخواهند به جریان اصولگرایی تحمیل کنند درصورتیکه ما در جریان اصولگرایی مبانی مشترک بسیار متقن داریم که در راس آن پایبندی به ولایت فقیه است.» او اضافه کرده بود: «اصلاحطلبان هم به دنبال ائتلاف در میان خودشان و هم در پی ایجاد تشتت بین اصولگرایان هستند.»
اسدالله بادامچیان یکی از اعضای این حزب تاکید کرد: «اینکه برخی اصلاحطلبان میگویند ما قصد ائتلاف با اصولگرایان معتدل داریم یک کار و سخن سیاسی است و این بدان معناست که ما اصولگرایان را به دو گروه افراطی و معتدل تقسیم میکنیم و قاضی و قضاوت کننده در مورد اینکه چه کسانی افراطی و یا معتدل هستند نیز خود اصلاح طلبان میباشند. ذات اصلاحطلبان در افراطیگری است زیرا بدترین افراطیگریها که فتنه ۷۸ و بعد از آن فتنه ۸۸ بود از میان همین اصلاحطلبان برخاسته شد.»
حجت اسلام مصباحی مقدم هم در گفتگو با مهر در واکنش به احتمال ائتلاف طیف نزدیک به رئیس مجلس با اصلاح طلبان گفت: اصولگرایان چارچوب کاری خود را قبلا ترسیم کردهاند. ابهام در کارشان وجود ندارد. خیلی شفاف اصول فعالیت خود را تصویب و گزارش کردهاند. اصول فعالیت اصولگرایان عبارت است از اسلام، جمهوری اسلامی، قانون اساسی، رهنمودهای حضرت امام (ره) و اعتقاد به اصل ولایت فقیه به عنوان یک رکن محوری نظام و تبعیت از ولی فقیه در عصر حاضر.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: اگر هر کس، هر گروه، هر حزب و هر جمعیتی این چهار اصل را حفظ کند، ما آن را اصولگرا میدانیم و وحدت با آنها بلامانع است. اما اگر هر حزب و گروهی چنین پایبندی را نشان ندهد، یقینا و قطعا یک شاخه از اصولگرایان نمیتواند با آنان برای انتخابات لیست واحد دهد.
البته این ائتلاف احتمالی ضلع سومی هم به نام اعتدالگرایان دارد. طیفی که با روی کار آمدن دولت یازدهم ابراز وجود کرد اما هنوز نتوانسته است یک گفتمان مستقل برای خود ارائه دهد لذا بدلیل عدم گفتمان مشخص و پایگاه اجتماعی مستقل مجبور است برای انتخابات پیش رو به سمت یکی از جریان های اصلی متمایل شود. حال باید دید در انتخابات پیش رو طبق ادوار گذشته دو طیف سنتی چپ و راست به رقابت خواهند پرداخت یا اینکه برای اولین بار شاهد انتخاباتی سه قطبی خواهیم بود.