به گزارش مشرق، بحث داغ این روزهای فوتبال ایران که حالا تبدیل به اصل آن شده و نه حاشیه؛ کارتهای معافیت بازیکنان است. عدهای «آگاهانه» با «مدارک غیرواقعی» کارت پایان خدمت «واقعی» گرفتهاند. کارتشان در ظاهر مشکلی ندارد، اما مدارک جعلی ارائه کردهاند. ذکر نمونهای در این مورد میتواند بیشتر ابعاد ماجرا را روشن کند.
یکی از بازیکنانی که مشخص شد کارت پایان خدمتش مشکلدار است، به پزشک مراجعه کرد و گفت که مشکل کمر درد دارد. پزشک نیز برای پی بردن به صحت و سقم ماجرا برای این بازیکن آرمایش MRI نوشت. این بازیکن برای اینکه بتواند به کارت پایان خدمتش برسد، فردی که از ناحیه مهرهای کمر دچار مشکل بود و نمیتوانست به درستی راه برود را به جای خودش به آزمایش فرستاد و در نهایت با استفاده از برخی روابط توانست کارت پایان خدمتش را بگیرد؛ کارتی که قانونی بود اما مدارکی که داده شده بود، جعلی بود.
نظیر این اتفاقات باز هم رخ داده و جالب اینجاست آنهایی که این کار را آگاهانه انجام دادهاند، ژست مظلومیت به خود گرفتهاند و برخی دیگر هم آنها را سرمایههای ملی نام نهادهاند. این اتفاق شب گذشته در برنامه نود هم رخ داد آنجایی که مجری برنامه و ممبینی (کارشناس داوری) تاکید داشتند این بازیکنان سرمایههای ملی هستند و نباید با آنها برخورد سفت و سختی کرد. سعی در بیتقصیر جلوه دادان این «سرمایهها» همانقدر مذموم است که انداختن تمام تقصیرها بر گردن آنها. قطعا در این میان عوامل دیگر خارج از فوتبال وجود داشتهاند که این بازیکنان توانستهاند کارت پایان خدمتشان را بگیرند اما اینکه بگوییم این بازیکنان «گناه» دارند و باید «هوایشان» را داشت دور از انصاف است.
بازیکن، آگاهانه مدارک جعلی جور کرده و میدانسته کاری که انجام میدهد خلاف قانون است، او برای اینکه «مثل همسنوسالانش» به خدمت نرود، دست به کار غیر قانونی زده است، پس مجرم است و باید با او برخورد جدی و مطابق قانون و همانند سایر افرادی که این کار را کردهاند، صورت گیرد.
حال با این شرایط آیا نباید با این بازیکنان برخورد کرد؟ چون آنها «سرمایه ملی» هستند نباید با آنها برخورد شود؟ مگر آنهایی که هم اکنون در بدترین شرایط در حال گذراندن خدمت مقدس سربازی هستند، «سرمایه ملی» نیستند؟ مگر آنهایی که در بخشهای مختلف دیگر فعالیت میکنند و خدمتشان را همانند افراد عادی پشت سر گذاشتند، «سرمایه ملی» نبودند؟ مگر آنهایی که در حین خدمت سربازی شهید شدند، «سرمایه ملی» این کشور نبودند؟
این قانون طبیعت است؛ هر کسی که کار غیرقانونی انجام میدهد باید تاوانش را پس دهد که اگر غیر از این بود هر کسی میتوانست خلاف کرده و سینهاش را سپر کند و بگوید من «سرمایه ملی» هستم.
یکی از بازیکنانی که مشخص شد کارت پایان خدمتش مشکلدار است، به پزشک مراجعه کرد و گفت که مشکل کمر درد دارد. پزشک نیز برای پی بردن به صحت و سقم ماجرا برای این بازیکن آرمایش MRI نوشت. این بازیکن برای اینکه بتواند به کارت پایان خدمتش برسد، فردی که از ناحیه مهرهای کمر دچار مشکل بود و نمیتوانست به درستی راه برود را به جای خودش به آزمایش فرستاد و در نهایت با استفاده از برخی روابط توانست کارت پایان خدمتش را بگیرد؛ کارتی که قانونی بود اما مدارکی که داده شده بود، جعلی بود.
نظیر این اتفاقات باز هم رخ داده و جالب اینجاست آنهایی که این کار را آگاهانه انجام دادهاند، ژست مظلومیت به خود گرفتهاند و برخی دیگر هم آنها را سرمایههای ملی نام نهادهاند. این اتفاق شب گذشته در برنامه نود هم رخ داد آنجایی که مجری برنامه و ممبینی (کارشناس داوری) تاکید داشتند این بازیکنان سرمایههای ملی هستند و نباید با آنها برخورد سفت و سختی کرد. سعی در بیتقصیر جلوه دادان این «سرمایهها» همانقدر مذموم است که انداختن تمام تقصیرها بر گردن آنها. قطعا در این میان عوامل دیگر خارج از فوتبال وجود داشتهاند که این بازیکنان توانستهاند کارت پایان خدمتشان را بگیرند اما اینکه بگوییم این بازیکنان «گناه» دارند و باید «هوایشان» را داشت دور از انصاف است.
بازیکن، آگاهانه مدارک جعلی جور کرده و میدانسته کاری که انجام میدهد خلاف قانون است، او برای اینکه «مثل همسنوسالانش» به خدمت نرود، دست به کار غیر قانونی زده است، پس مجرم است و باید با او برخورد جدی و مطابق قانون و همانند سایر افرادی که این کار را کردهاند، صورت گیرد.
حال با این شرایط آیا نباید با این بازیکنان برخورد کرد؟ چون آنها «سرمایه ملی» هستند نباید با آنها برخورد شود؟ مگر آنهایی که هم اکنون در بدترین شرایط در حال گذراندن خدمت مقدس سربازی هستند، «سرمایه ملی» نیستند؟ مگر آنهایی که در بخشهای مختلف دیگر فعالیت میکنند و خدمتشان را همانند افراد عادی پشت سر گذاشتند، «سرمایه ملی» نبودند؟ مگر آنهایی که در حین خدمت سربازی شهید شدند، «سرمایه ملی» این کشور نبودند؟
این قانون طبیعت است؛ هر کسی که کار غیرقانونی انجام میدهد باید تاوانش را پس دهد که اگر غیر از این بود هر کسی میتوانست خلاف کرده و سینهاش را سپر کند و بگوید من «سرمایه ملی» هستم.