مقام معظم رهبری از آزادی های بی ضابطه و ولنگاری فرهنگی گلایه کردند و فرمودند: «اگر چنانچه کسانی هستند در کشور که برای تیشه به ریشهی ایمان جوانان زدن دارند تلاش میکنند، نمیشود این را تماشا کرد به عنوان اینکه این آزادی است. همچنان که اگر هروئین و بقیّهی موادّ مسموم کننده ی بدن و بدبخت کننده ی خانواده ها را کسی بخواهد بین این و آن توزیع کند، نمیشود بیتفاوت نشست».
اما مسئولین دولت یازدهم چه در نهادهای فرهنگی و چه در نهادهای نظارتی همچنان قرائت فرهنگی خود را دنبال میکنند. رئیس جمهور روحانی صراحتاً از کناره گیری دولت از فرهنگ و آزادی ممنوع القلم ها میگوید، وزیر ارشاد با تجلیل از عناصر ضدفرهنگی در مناسبتهای مختلف خواهان رفع همه ممیزیهاست. گویا دولت روحانی به مدد مشاورانش میخواهد نشان دهد که فضا فرهنگی کشور عوض شده و به همین دلیل به هیچ مانع و محدودیتی فرهنگی قائل نیست؛ این را میتوان در موج جدید انتشار مقالات ضد اسلامی، فیلم های منشوری و بازشدن پای عناصر مسئله دار فرهنگی به برنامه های دولت یازدهم دید.
در این میان یکی از مصادیق بارز بی توجهی فرهنگی دولت اعتدالگرایان، تغافل فرهنگی نسبت به مقوله پوشش و حجاب است چه در زنان و چه در مردان؛ هر چند که در جامعه اسلامی ما حجاب زنان بیشتر مطرح میشود. صرف نظر از نگرش خاص فرهنگی حاکم بر دولت یازدهم، مسئولین فرهنگی اولویتی هم برای حل معضل بدحجابی و بیحجابی قائل نیستند. متأسفانه دولت حسن روحانی با بستن چشمان خود بر واقعیات جامعه از دیدن تمام ابعاد ماجرا غفلت می کند و موضوع بدحجابی را در سطح یک اختلاف سلیقه و دیدگاه فرهنگی تقلیل داده و مقابله با بدپوشها را افراطی گری میداند؛ حال اینکه موج جدید بدحجابی در جامعه تبعات منفی و چندگانه ای را به دنبال داشته است.
* بدحجابی و جولان مزاحمان خیابانی
نادیده انگاشتن پوشش های ناهنجار و زننده برخی زنان و دختران جوان در سطح جامعه از سوی دولت نه تنها موجب قبح زادیی از آن شده بلکه زمینه را برای جولان مزاحمان نوامیس مردم فراهم نموده است. این روزها مردان و جوانان لااوبالی سوار بر ماشین و بدون هیچ ترسی، به دنبال دختران بزک کرده هایی هستند که به خیال خام شان طبق آخرین مدها لباس پوشیده و آرایش میکنند. فشار بر نیروی انتظامی برای عدم برخورد با این مجرمان، آنان را جری تر کرده و هر روز بر تعداد مزاحمت های خیابانی میافزاید.
* بدحجابی و افزایش شیوع بیماری ایدز
بی بندوباری اخلاقی و پوشش های نامتعارف تنها به مزاحمت های خیابانی محدود نشده بلکه با گذر زمان، با افزایش شمار روابط غیراخلاقی همراه بوده است. این نکته را بدون هیچ پیش داوریای از میزان شیوع بیماری ایدز در سطح جامعه میتوان استنباط کرد. به گفته موسوی چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران از میان کل افراد شناسایی شده تاکنون حدود 69 درصد از طریق سرنگ آلوده بوده، در سال 91 این آمار به 52 درصد کاهش پیدا کرده است و روابط جنسی محافظت نشده از 12.5به حدود 37 درصد افزایش پیدا کرده است.
افزایش شمار زنان مبتلا به ایدز نیز بر این نکته اذعان دارد؛ چنانکه رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز در این باره می گوید: 10 سال قبل آمار مبتلایان به ایدز در بین خانمها بسیار ناچیز و کمتر از پنج درصد بود اما امروزه آمار افزایش پیدا کرده و بالای 20 درصد رسیده است. شیوع روز افزون این بیماری در بین خانم ها باید مورد توجه قرار گیرد. وی معتقد است: اگر ما بتوانیم روابط اجتماعی مبتنی بر فرهنگ اسلامی را ارتقاء بدهیم و این مشکلات اجتماعی را حل کنیم، به اشتغال و ارتقاء فرهنگ ناب و اصیل اسلامی توجه کنیم، میتوانیم در رابطه با این بیماری ، خیلی تأثیرگذار باشیم.
* بدحجابی و توجیه برای بی حجابی
به نظر میرسد که برخی مسئولین دولت یازدهم با پذیرش این میزان از بدحجابی، از هر نوع سیاست و اقدامی فرهنگی ای برای حل آن صرفنظر کرده اند؛ در حالی که بی حجابی زنان و دختران جوان در سواحل دریا و بخشهای موسوم به مناطق آزاد این زنگ خطر را به صدا در آورد که برخی افراد به هیچ حدی از آزادی های اجتماعی قانع نبوده و خواهان ولنگاری کامل هستند.
به گزارش دیدبان، آیتالله احمد محسنی گرگانی در نخستین دوره مسابقات سراسری قرآن منطقه یک قوه قضائیه با اشاره به این مساله گفتند: متاسفانه بیحجابی در تهران در حال رشد است، زنان و دختران آرایش کرده به راحتی در بازار تهران رفت و آمد میکنند و طلبکار هم هستند. بازاریان متدین تهران روزی به من گفتند در زمان طاغوت بازاریان اجازه نمیدادند زنان بدحجاب وارد بازار شوند، اگر به بازار میآمدند بازاری ها آنقدر آنها را مسخره میکردند که دیگر رویشان نمیشد در بازار رفت و آمد کنند، اما امروز زنان بدحجاب به راحتی رفت و آمد میکنند و طلبکار هم هستند.
* بدحجابی، طلاق و تنوع طلبی
افزایش شمار و نوع بدحجابی در میان زنان با افزایش شمار طلاق های رسمی و عاطفی رابطهای مستقیم دارد. طبعا در جامعه ای که زنانش برای مردان اجنبی خودآرایی میکنند و مردانی که با انبوه زنان بدحجاب مواجهاند روابط محبت آمیز همسران سرد و بیروح میشود. مردان بی علاقه به همسر و تنوع طلب تر را به سوی زنان خیابانی میکشاند که نتیجه آن در گام نخست طلاق عاطفی و در قدم دوم جدایی قانونی است. افزایش شمار جدایی و طلاق در میان خانواده ها که با شلوغ تر شدن دادگاههای خانواده همراه بوده بیانگر این واقعیت تلخ است.
* بدحجابی و کاهش آمار ازدواج
بدحجابی زنان بر افزایش تعداد دوستی های غیرشرعی و خیابانی افزوده است. جوانان به بهانه مشکلات اقتصادی که همراه بخشی از زندگی است از زیر بار ازدواج شانه خالی میکنند. در واقع نمایش بدحجابی در صحنه اجتماع و ارتباطات غیرشرعی در میان جوانان که همراه با بدبینی با جنس مخالف بوده، عملاً ازدواج را به معضلی جدی برای خانواده های ایرانی بدل کرده است. در دو سرشماری اخیر تعداد زنان مجرد قطعی - از لحاظ جمعیتشناسی یعنی زنانی که تا ۵۰ سالگی ازدواج نکردهاند- از حدود ۵۳ هزار نفر در سال ۱۳۸۵ به حدود ۸۹ هزار نفر در سال ۱۳۹۰ یعنی تقریباً ۱.۷ برابر رسیده و تعداد مردان مجرد قطعی نیز با همان تعریف، از حدود ۴۳ هزار نفر به حدود ۶۲ هزار نفر یعنی تقریباً ۱.۴ برابر رسیده است.
* بدحجابی و ریخته شدن خون بیگناهان
در سایه بی توجهی مسئولین فرهنگی به مقوله حجاب و منع نهادهای انتظامی از ورود به این موضوع هر روز بر تعداد جانبازان و شهدای امر به معروف و نهی از منکر افزوده میشود. متاسفانه سکوت دولت در قبال این پدیده ضدفرهنگی و ضددینی موجب شده تا عرصه برای هنجارشکنان مساعد شده و آنان بدون نگرانی دست به اعمال شرورانه بزنند. عدم حمایت از ناهیان از منکر و چشم پوشی از بدپوششی و شرارتهای خیابانی به معنای چراغ سبزی برای برهنگی بیشتر و هنجار شکنی گسترده بوده است. شهید علی خلیلی نمونهای است برای خواب رفتگان دولت که کمتر توجهی به خون جوانان این مرز و بوم دارند.
نتیجه گیری
مهمترین تاثیر بدحجابی بر جامعه اسلامی ما سستی و تزلزل بنیان خانواده هاست. دیدبان معتقد است که دولت بایستی بپذیرد که با یک معضل فرهنگی روبروست و برای آن چاره اندیشی کند؛ کم توجهی و تغافل فرهنگی دولت یازدهم نسبت به مقوله حجاب نه تنها کمکی به حل آن نخواهد کرد بلکه در درازمدت پیامدهای منفی و نامطلوبی بر جامعه ما خواهد داشت که مغایر اهداف کلان انقلاب اسلامی است.
دیدبان