به گزارش مشرق، کمیل خجسته طی یادداشتی نوشت:
فساد ۹۳ هزار میلیاردی در فولاد مبارکه»؛ افکار عمومی از این عبارت چه میفهمد؟ شهروندی را در مترو فرض کنید که خسته از کار روزانه در حال برگشت به خانه است و این تیتر را میبیند. فکر میکنید چه تازیانهای بر پیکر افکار و احساساتش میخورد؟! احتمالا گمانش این است که او صبح تا شب میدود برای چندرغاز و در جای دیگری سفره چنین بخور بخوری پهن شده است؛ احتمالا خسته و ناامید در خانهاش را باز میکند و حالا طفلک خانوادهای که با این پدر درهمشکسته روبرو میشوند. چقدر بد میشود که اینترنشنال هم در خانه روشن باشد، درست مثل بنزین روی آتش! اما در ماجرای فولاد سه نکته وجود دارد.
اول اعداد: بنا بر متن گزارش منتشرشده، بیش از ۵۷ هزار میلیاردش بابت تفاوت مابین قیمت فروش فولاد با بازار بوده و دلیل این اتفاق، قیمتگذاری دستوری در بورس کالا بوده است. اینکه عرضههای دستوری خوب است یا بد را باید اهل اقتصاد بگویند؛ آنچه روشن است این است که این عرضه دستوری یک اقدام قانونی در دولت قبل برای تنظیم و کنترل بازار و بورس بوده؛ اما افکار عمومی چه برداشتی از این عدد دارد؟!
عدد دیگر اینکه بیش از بیست و خردهای هزار همت از این گزارش، چون در قالب ترک تشریفات بوده جزو تخلف گزارش شده است. آیا این فرایند ترک تشریفات درست بوده؟ گزارش تخلف را درست تشخیص داده است؟ پاسخ این پرسشها در مرحلهی بعدی قرار دارد که مرحله بررسی و دفاع است. در همین دو فقره از آن عدد ۹۲ هزار میلیاردی، معلوم شد که بیش از ۷۵ هزار میلیاردش یا تخلف ناشی از ناکارآمدی بوده یا اصلا در دفاع مشخص خواهد شد که تخلفی صورت نگرفته است.
احتمالا در بقیه بررسی اعداد هم باز اعداد بیشتری خودش را در این قالب نشان خواهد دهد. اما اینترنشنال و بی بی سی چه میکنند؟ اعداد را مثل تازیانه بر آن مرد خستهای که به صندلی قطار مترو تکیه کرده میکوبند؛ روان و افکارش را تکهتکه میکنند و از او چیزی باقی نمیگذارند!
نکته دوم اینکه انتشار این گزارشها به این نحو، ظلم آشکار به افراد فارغ از هر جناحبندی است و ظلم #برکت نمیکند. گزارش ادعایی باید مورد بررسی قرار گیرد؛ موارد اتهامی و افراد مورد اتهام باید حرفشان شنیده بشود و بعد آنانی که مجرم و متخلف هستند باید در حد جرمشان تنبیه شوند تا عدالت برقرار شود.
انتشار این گزارش ظلم بود؛ ظلم به دو دسته از افراد، اول افرادی که بدون دفاع یا بررسی نهایی اسمشان در لیست بود و دوم هم افکار عمومی که مورد هجمه این اطلاعات ترسناک قرار گرفت.
به همین جهت هم از حیث دفاع از حقوق عامه باید منتشرکننده آن بازخواست شود. متنی که هنوز فرایند تایید ش طی نشده، در صحن علنی قرائت نشده چگونه انتشار عمومی مییابد؟! چه کسی پاسخگوی این تازیانهها است؟!
نکته سوم درباره ماجرای فولاد این است که روایت غلط، مسیر اصلاح را نابود میکند؛ برخی موضوعاتی که در ماجرای فولاد گفته میشود از جنس ناکارآمدی است.
به قول یک اقتصادخوانده، در ماجرای این گزارش، موضوع فساد نیست بلکه این گزارش نشاندهنده اتلاف انرژی ارزان ایران به دلیل سیاستگذاری غلط و ناکارآمدی است؛ اولی یک راهحل دارد، دومی مسیر دیگری پیش رویش است.
کاش آن مرد نشسته روی صندلی مترو این متن را میخواند که امیدش ناامید نشود که میفهمید داستان فولاد ماجرایی نیست که اینترنشنالها میگویند و اتفاقا این بررسیها و تفحصها نشاندهنده اینست که نظام به دنبال کارآمدسازی خود است.
اما در میان این هجوم محتوا، چقدر این آرزو امروز غریب است. افکار عمومی در ایران مظلوم، بیدفاع و زیرضربه است. کاش میشد برایش کاری کرد.