کد خبر 1305028
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۴
آزادی زندانیان از ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ

پسر جوان که به خاطرارتکاب قتلی ناخواسته ۹ سال در زندان بود وقتی موفق شد از اولیای دم رضایت بگیرد با خود عهد بست پس از آزادی برای نجات زندانیانی که ناخواسته مرتکب قتل شده‌اند تلاش کند.

به‌ گزارش مشرق، ۲۰ فروردین سال ۹۰ پسر جوانی هراسان مردی زخمی را به اورژانس بیمارستانی در کرج رساند. مرد ۳۸ ساله به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت. اما تلاش‌های کادر درمان بی‌نتیجه ماند و بهروز پس از ۵ روز جدال بین مرگ و زندگی سرانجام، تسلیم شد. با مرگ مرد جوان، تیم جنایی کرج تحقیقات برای رازگشایی از این ماجرا را آغاز کرد.

بررسی‌های اولیه حکایت از آن داشت که عامل قتل، همان پسر جوانی است که بهروز را به بیمارستان منتقل کرده است. بدین ترتیب پسر جوان به‌نام حسن بازداشت و برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شد.

حسن در تحقیقات مدعی شد ناخواسته مرتکب این قتل شده است سپس با تکمیل تحقیقات، وی پای میز محاکمه رفت و در دادگاه به قصاص محکوم شد.

در حالی که پدر مقتول و پسر کوچکش و اولیای دم پرونده  خواهان قصاص متهم بودند، بارها خانواده حسن، ریش سفیدان روستایشان در حوالی قزوین و مددکاران زندان و واحدهای صلح و سازش با خانواده مقتول تماس گرفته و خواهان بخشش شدند.

با گذشت ۵ سال کابوس و هراس از مرگ سرانجام پدر مقتول راضی شد به شرط دریافت دیه از قصاص پسر جوان گذشت کند. در ادامه پدربزرگ به‌عنوان قیم نوه‌اش نیز از خون بهروز گذشت کرد.

حسن از قصاص نجات یافت اما چون شرط آزادی اش پرداخت دیه بود او تلاش خود را برای جمع‌آوری مبلغ دیه شروع کرد. در همان سال‌ها او با گروه چتر نجات که کارشان کمک به آزادی زندانیان است آشنا شد و با تلاش آنها و اهالی روستای محل سکونتش و کمک‌های خانواده، توانست این مبلغ را فراهم کند و پس از گذشت ۹ سال از زندان آزاد شد.

تلاش برای بخشش

از آنجا که حسن وقتی پشت میله‌های زندان بود با خود عهد کرده بود بعد از آزادی تلاش خود را برای نجات افرادی که مثل او گرفتار شده بودند آغاز کند وقتی از زندان بیرون آمد به این عهد وفا کرد و تا کنون توانسته برای دو زندانی رضایت بگیرد. از سویی او حتی برای جمع‌آوری پرداخت دیه محکومان به قتل نیز وارد عمل شده و در این راه هم قدم برمی دارد.

این مرد ۳۴ ساله گفت: سال‌ها قبل در نانوایی کار می‌کردم و کارم این بود که نان را از تنور نانوایی تافتونی بیرون می‌آوردم. مقتول برای گرفتن پول خورد به سراغمان آمد و من حتی پول را هم به او دادم. اما ظاهراً از دست بچه‌های نانوایی دلخور بود چرا که شروع به جر و بحث کرد. مشاجره لفظی چند لحظه‌ای طول کشید و آنجا را ترک کرد اما دوباره برگشت و اینبار باتوم فنری به‌دست داشت و حمله کرد من که چنگک نانوایی به‌دست داشتم، چنگک را به طرفش گرفتم اما ناخواسته به گردنش خورد و زخمی شد. خودم او را به بیمارستان رساندم و ۵ روز هم در کما بود اما درنهایت فوت کرد.

حسن در رابطه با آشنایی‌اش با گروه چتر نجات گفت: اولیای دم خواهان اجرای حکم بودند اما درنهایت موفق به گرفتن رضایت به شرط دریافت دیه شدیم که مبلغ زیادی هم اهالی روستایمان کمک کردند. اما پسر مقتول هنوز رضایت نداده بود. با اعلام رضایت او، تلاشمان را برای تهیه دیه سهم پسر بهروز آغاز کردیم. مددکاری زندان، زندانیانی که ناخواسته مرتکب قتل شده‌اند و با ابراز پشیمانی رفتار مناسبی نیز در دوران زندان داشته‌اند به گروه چتر نجات معرفی می‌کنند که یکی از آن زندانیان من بودم. با کمک این گروه موفق شدم دیه را تهیه کنم.

پسر جوان ادامه داد: زمانی که در زندان بودم با خودم عهد کردم بعد از آزادی برای نجات زندانیان تلاش کنم. تا الان هم در دو پرونده موفق به گرفتن رضایت شده‌ام و این دو زندانی الان منتظر جمع‌آوری مبلغ دیه اولیای دم هستند تا آزاد شوند.

او در رابطه با زندگی جدیدش بعد از آزادی گفت: بعد از آزادی در یک شرکت مشغول به کار شدم. ابتدا فکر می‌کردم چون سوء پیشینه دارم کسی به من کار ندهد اما رئیس شرکت گفت برای من کار و تلاش صادقانه مهم است. مدتی در آنجا کار کردم اما مادرم سرطان گرفت و برای مراقبت از او مجبور شدم کار را رها کنم. در حال حاضر هم در یک مزرعه آفتابگردان کار می‌کنم. گرچه حقوق خیلی پایینی دارم اما بواسطه عهدی که با خودم بستم مبلغی از حقوقم را به حساب گروه چتر نجات واریز می‌کنم تا بتوانم سهمی در آزادی زندانیان محکوم به قصاص که بخشیده شده‌اند، داشته باشم.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس