کد خبر 1006677
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۷
کتاب نفر پنجم - نشر شهید کاظمی - کراپ‌شده

احمر در نفر پنجم حرفش این است که چطور یک ترس، یک اشتباه و یک تصمیم غلط می تواند بچه ای را سالها از خانواده اش جدا کند، خانواده ای را از هم بپاشد، زبان مادری را بند بیاورد و...

به گزارش مشرق، خدا ازت نگذره تیمور! خدا عذابتو بیشتر کنه که این ترس رو انداختی تو جونم. ترسی که نذاشته به قولم عمل کنم. «یا شاه عبدالعظیم! خودت کمک برسون.» نور خورشید از پنجره داخل اتاق افتاده بود. یاعلی گفتم و به کمک عصا از زمین بلند شدم. رفتم کنار حوض، وضو گرفتم. لباسامو پوشیدم. تصمیم گرفته بودم برم شاه عبدالعظیم. بهخاطر خوابی که دیده بودم میخواستم به نیابت از آقاجون و فاطمه زیارت کنم. یه کم صبحونه خوردم. کفشامو پوشیدم و راه افتادم. هنوز به دم در نرسیده بودم که....

این سطور قسمتی از داستان «نفر پنجم» اثری نو با ایده ای جذاب از نویسنده جوان مرتضی احمر است. داستانی که می کوشد نشان دهد رفتارهای شخصیت های مختلف چگونه می تواند اتفاقات متفاوتی برای آنها ببار بیاورد.

داستان نفر پنجم سعی می کند نشان دهد زندگی ما آدم ها زنجیروار به هم متصل است. احمر در نفر پنجم حرفش این است که چطور یک ترس، یک اشتباه و یک تصمیم غلط می تواند بچه ای را سالها از خانواده اش جدا کند، خانواده ای را از هم بپاشد، زبان مادری را بند بیاورد و...

نفر پنجم با لایه های مختلفی که در خود دارد و با زبانی ساده و خودمانی حرف های زیادی برای خواننده دارد.

این داستان را نشر شهید کاظمی به تازگی وارد بازار نشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس