به گزارش مشرق به نقل از وستنیک قفقاز، 6-8 ژوئن، سن پترزبورگ میزبان نشست سالانه انجمن بین المللی اقتصادی سنت پترزبورگ بود، که رئیس جمهور چین شی جین پینگ به عنوان مهمان افتخاری آن بود.
روابط دو جانبه بین چین و روسیه پس از سفر رسمی شی جین پینگ به مسکو، تقویت شد. با این حال، روابط رو به رشد با چین جهت گیری استراتژیک اروپایی روسیه را تغییر نخواهد داد. Eurasia Review در مقالهای تحت عنوان: Xi’s Visit To Russia: Beginning Of A New Era؟ مینویسد: بر اساس اظهارات مشترک سران دو کشور در روز 5 ژوئن میتوان برداشت کرد که، هدف اصلی سفر رئیس جمهور چین به روسیه، افزایش سطح روابط دو جانبه بوده است.
بیشتر بخوانید:
چرخش سیاست روسیه به شرق پس از الحاق کریمه در سال 2014 آشکار شد. تقویت روابط روسی و چینی برای پوتین به منظور متعادل کردن روابط با اتحادیه اروپا و ایالات متحده و خروج از انزوایی که غرب با اعمال تحریم ها علیه روسیه در تلاش برای آن بود، ضروری بود.
چرا چین به دنبال تقویت روابط با روسیه است؟
برای چین، روسیه به عنوان تامین کننده تجهیزات انرژی و نظامی و همچنین ضمانت تعادل ژئوپلیتیک لازم با ایالات متحده مهم است. جنگ تجاری با امریکا میتواند منجر به این امر شود که چین نگاه دقیقتری به بازار روسیه داشته باشد یا حتی امکانات تولیدی را به روسیه منتقل کند.
رئیس جمهور ولادیمیر پوتین در بیانیهای مطبوعاتی تاکید بر روابط سیاسی نزدیک بین دو کشور داشته و خاطر نشان ساخت که دو دولت یک بیانیه مشترک درباره توسعه یک مشارکت جامع و تعامل استراتژیک در ورود به عصر جدید امضاء کردهاند، که به گفته او، اهداف بلند پروازانه و پارامترهای جدید برای همکاری را ایجاد میکند.
به نوبه خود، رئیس جمهور چین نیز اشاره کرد که این اولین دیدار رسمی او در دور دوم ریاست جمهوریاش و دیدار هشتم وی از روسیه از سال 2013 بود، در حالی که هر دو رهبر تقریبا 30 بار با یکدیگر ملاقات داشتهاند. چنین تعاملی "بهترین شاخص سطح بالای روابط دوجانبه و همکاری استراتژیک نزدیک میان چین و روسیه" است.
روابط تجاری و اقتصادی
چین به شریک تجاری مقدم روسیه تبدیل شده است، گردش مالی بین کشورها 108 میلیارد دلار در سال 2018 بوده که 25 درصد افزایش داشته است. برای کاهش نوسانات ارزی و بی ثباتی (و همچنین وابستگی به دلار)، هر دو کشور در حال برنامه ریزی برای "انجام معاملات مالی در ارزهای ملی" هستند.
رئیس جمهور پوتین افزود که زمانی که 30 پروژه به مبلغ 22 میلیارد دلار تحقق یابد، در حوزه سرمایه گذاری "موفقیت قابل توجهی" به دست خواهد آمد.
همکاری در زمینه انرژی نیز دلگرم کننده است. رئیس جمهور پوتین گفت که روسیه در عرضه نفت خام به چین در سال گذشته از مقام نخست برخوردار بود: در سال گذشته 67 میلیون تن مواد خام به چین ارسال شد.
در بخش گاز راه اندازی خط لوله "قدرت سیبری" انتظار میرود که از طریق آن گاز از ماه دسامبر 2019 به چین عرضه میشود. در ماه مِی سال 2014، هر دو طرف یک قرارداد 30 ساله به ارزش 400 میلیارد دلار برای خرید 38 میلیارد متر مکعب گاز سالانه امضا کردند.
در طی بازدید، سرمایه گذاری چینی در بخش LNG روسیه مورد بحث قرار گرفت. تقریبا 30 درصد از پروژه LNG یامال متعلق به چین است. به گفته Intellinews در تاریخ 6 ژوئن 2019، در آوریل 2019، دو شرکت نفتی دولتی چینی 10 درصد از "قطب شمال LNG-2" را خریداری کردند. پرزیدنت پوتین از همکاری با چین در این پروژه استقبال کرد.
روسیه نیز در حال ساخت نیروگاههای هستهای در چین است. همکاریهای برنامهریزی شده در زمینههای دیگر شامل پروژههای تولید هواپیما و هلیکوپتر، اکتشافات فضایی، بیوتکنولوژی، داروسازی و سایر صنایع با تکنولوژی پیشرفته است.
توافق هوآوی با شرکت مخابرات روسی MTS در توسعه شبکه G 5 در روسیه قابل توجه است. به گفته خودرو ساز چینی، Great Wall Motor، خط تولید این کارخانه در منطقه تولا با ظرفیت تولیدی 80،000 خودرو در سال بوده که تا 150،000 خودرو در سال تا سال 2020 افزایش مییابد، "بزرگترین پروژه سرمایه گذاری صنعت تولید چینی در روسیه" است و در حدود 500 میلیون دلار تخمین زده شده است. رئیس جمهور پوتین وعده داده است که با رئیس جمهور شی جین پینگ از این کارخانه بازدید کنند.
مسائل مربوط به سیاست خارجی
در اظهارات مشترک خود، هر دو رهبر به طور رسمی از بحرانهای سیاست خارجی سخن گفتند. آنها یک موضع مشترک در این رابطه بیان کردند که "هر گونه تلاش برای از بین بردن سیستم کنونی کنوانسیونهای کنترل تسلیحات، خلع سلاح و عدم گسترش سلاح ها غیر قابل قبول است."
هر دو کشور موضع یکسانی نسبت به شبه جزیره کره داشته و "به منظور کاهش تنش در این منطقه و تقویت امنیت در شمال شرق آسیا به طور کلی ادامه همکاری خواهند داد". هر دو طرف نیز به دنبال راه حل مسالمت آمیز برای بحران سوریه و ثبات در ونزوئلا هستند و همچنان متعهد به اجرای کامل برنامه جامع مشترک برنامه هسته ای ایران میباشند.
هر دو کشور "تلاشهای خود را برای نزدیکی فرایندهای یکپارچگی EAEU به طرح اقتصادی کمربند جاده ابریشم در چین به منظور تشکیل مشارکت گستردهتر اوراسیایی در آینده" ادامه خواهند داد. " EAEU تحت رهبری روسیه در ماه مِی 2018 توافقنامه تجارت آزاد با چین را به تصویب رساند.
گرایش اروپا محور روسیه
به دلایل متعددی، روابط رو به رشد روسیه با چین بر روی جهت گیری اروپا محور دولت تاثیر نمیگذارد.
اولا، نزدیکی جغرافیایی روسیه، روابط فرهنگی، قومی، مذهبی، زبانی، تاریخی و سنتی با اروپا را نمیتوان به خاطر چین، که یک تمدن کاملا متفاوت است از بین برد.
ثانیا، به طور کلی، اتحادیۀ اروپا همچنان شریک تجاری اصلی روسیه است: تجارت روسیه با اتحادیه اروپا در سال 2018 به 292.2 میلیارد دلار یا 42.8 درصد کل تجارت این کشور رسید. حجم سرمایه گذاریهای انجام شده از اتحادیه اروپا در روسیه در همان سال بالغ بر 300 میلیارد یورو بود.
سوم اینکه، برخی از مقامات روسی تمایل ندارند چین را در اولویت جهتگیری خود قرار دهند. سخنگوی خبری رئیس جمهور پوتین، در آستانه دیدار با رئیس جمهور چین، موضع مشابهی را مطرح کرد. دیمیتری پسکوف در مصاحبه ای با RT (Russia Today) اظهار داشت که "چین هنوز شریک رتبه اول ما نیست. کشورهای اتحادیه اروپا برای ما در اولویت قرار دارند و من نمیتوانم با کسانی که میگویند روسیه به سمت شرق گرایش یافته، موافق باشم. " وی همچنین افزود: "امیدوارم روسیه هرگز از شرق رویگردان نشود. عقاب روس به نظر میرسد به هر دو جهت - غرب و شرق مینگرد، این اساس تمام سیاست روسیه، چه سیاسی، دیپلماتیک، و یا اقتصادی است." علاوه بر این، نیروهای سیاسی محلی در سیبری و خاور دور روسیه وجود دارند که سرمایه گذاریهای چینی را تایید نمیکنند.
چهارما، روابط نزدیک فعلی بین روسیه و چین طبیعت بسیار شخصی داشته و هر دو رئیس جمهور از روند مشابهی حمایت میکنند. اما این پایه محکمی برای روابط بلند مدت استراتژیک بین دو کشور نیست که روابط اتحادی مانند فرهنگ و قومیت نداشتهاند، اما در دوره تاریخی اخیر، دورهای از تنش را تجربه کردهاند.
در نهایت، مخالف مشترک در مورد ایالات متحده نیز یک پایه محکم برای رابطه طولانی مدت آنها نیست.
تأثیر بر آ سه آن
روابط قوی و نزدیک روسیه و چین میتواند منافعی برای آسه آن، در صورتی که بتوانند به ثبات بیشتر در منطقه آسیا و اقیانوس آرام و افزایش سرمایه گذاری و تجارت از جانب هر دو قدرت بزرگ منجر شود، در پی داشته باشد.
با این وجود، اگر چنین روابطی توازن فعلی قدرت در منطقه را (بین ایالات متحده و چین) از بین ببرند، آسه آن بازنده خواهد شد. چنین شرایطی باعث افزایش فشار و کاهش فضای مانور خواهد شد. در هر صورت، برای ارزیابی وضعیت هنوز خیلی زود است.