به گزارش مشرق، ملتهای ضعیف همواره در ناامنی، بدون حق اعمال حاکمیت و در وابستگی و در نتیجهی همهی اینها، در عقبافتادگی و عقبنگهداشتگی به سر میبرند. گوهر امنیت در صدف قدرتمندی یک ملت شکل میگیرد. اگر ملتی قدرتمند نباشد، در تلاطم ارادههای کشورهای مستکبر دچار چالش میشود و از بین میرود.
هریک از مکاتب و نظریات بینالملل در پاسخ به این پرسش بنیادین که یک ملت چگونه میتواند قدرتمند باشد، مجموعهای از شاخصها را طرح کردهاند. در نظریات جدید، جمعیت، وسعت سرزمینی، دولت و حاکمیت را مهمترین عناصر شکلگیری قدرت یک ملت معرفی میکنند. ملتی که جمعیت بیشتر، قلمرو بزرگتر، دولت توانمندتر با حاکمیت ملی منسجمتر داشته باشد، از این منظر قدرتمندتر است. برخی دیگر از صاحبنظران معتقدند معیار نهایی قدرت ملی، توانمندی نظامی است، زیرا کشورها در محیطی به سر میبرند که در آن امنیت آنها مورد تهدیدهای داخلی و خارجی فراوان و همیشگی قرار دارد. از اینرو مؤثر بودن سلاحهای قهریهی آنها، مقیاس نهایی قدرت کشورها بهشمار میرود. در کنار توانمندی نظامی، برخی نیز ریشههای قدرت ملی را در توانایی کشورها در مسلط شدن بر بخشهای مهم اقتصاد جهانی میدانند، ولی توانمندی نظامی همچنان مهمترین تجلی قدرت باقی مانده است.۱ در کنار این موارد مهم، با بررسی صورتگرفته بر ۲۸ نظریه و الگوی مشخص کنندهی قدرت ملی، سه عامل بالاترین درصد فراوانی را داشتهاند: الف) جمعیت، ویژگیهای کمّی و کیفی آن، ب)کیفیت رهبری، مدیریت، کیفیت حکومت و ج) وجود منابع طبیعی، مواد خام و معادن.۲
جمهوری اسلامی همواره سعی نموده است شاخصهای متعارف قدرت خود را ارتقا ببخشد. تأکید بر افزایش جمعیت و در کنار آن، توجه به آموزشوپرورش برای توانمندسازی جمعیت و همچنین تنظیم اسناد بالادستی برای نیل به اهداف انقلاب اسلامی و بهبود ساختار حکومت و توانمندسازی قدرت نظامی، همهوهمه در جهت افزایش قدرت ملت ایران بوده تا بتواند در امنیت پایدار، راه پیشرفتی که خود تنظیم کرده است، بپیماید.
اما نکتهای که جمهوری اسلامی را نسبت به دیگر دولتها و ساختارهای سیاسی متمایز میکند، این است که قدرت در جمهوری اسلامی، «مردمبنیان» است. به این معنا که اگرچه عوامل یاد شده در بالا بهعنوان عوامل قدرت جمهوری اسلامی نیز محسوب میشوند اما مهمترین داشتهی جمهوری اسلامی برای قدرتمند بودن، در میان همهی مؤلفههایی که گفته شد، «مردم» است. وقتی میشل فوکو انقلاب اسلامی ایران را از نزدیک در خیابانهای تهران مشاهده میکرد، متوجه این امر شده بود که قدرت این انقلاب شکوهمند را مجموعه عوامل تشکیلدهندهی قدرت سخت، شکل نداده است، بلکه این انقلاب براساس«قدرت نرم»۳ خود، که باور مردمانش و نفوذ کلام امامش است، اینقدر شکوهمند جلوهگر شده است. «ایران روح یک جهان بیروح» حاصل همین فهم فوکو از انقلاب اسلامی است.
از سویی دیگر در مقاطعی از تاریخ جمهوری اسلامی، بهدلیل وقوع انقلاب، ارتش توانمند و منسجم، منابع مالی لازم، اقتصاد پویا، سازمان سیاسی منسجم و یکپارچه و حمایت بینالمللی وجود نداشت، اما جمهوری اسلامی همواره قدرتمند ظاهر شده، پیروزی را از آن خود نموده و امنیت پایدار را برای پیشرفت ایران به ارمغان آورده است.آنچه جمهوری اسلامی را در این مقاطع به موفقیت رسانده، قدرت نرم و بسیجکنندگی انقلاب اسلامی و حضور مردم در صحنه است. حضور مردم در مقاطع حساس، مهمترین عنصر قدرت جمهوری اسلامی است.
قیام مسلحانهی نیروهای ضدانقلاب در تهران، آمل، کردستان و ترکمنصحرا و همچنین جنگ تحمیلی هشتسالهی رژیم بعث صدام، فتنهی تیر ۱۳۷۸ و فتنهی سیاه ۱۳۸۸ از جمله مقاطع تاریخی بودند که عنصر اصلی قدرت جمهوری اسلامی، یعنی«حضور مردم در صحنه»، آن را بهسوی موفقیت راهبری نمودهاند.
با همین منطق است که مراسم روز استقلال ملت ایران، متمایز از مراسمهای استقلال ملی در دیگر کشورهاست. دیگر کشورها در روز ملی خود، مهمترین عنصر قدرتمندی خود، یعنی نیروهای نظامی و توانمندیهای آنان را به نمایش میگذارند، اما در جمهوری اسلامی، با توجه به اینکه بنیان قدرت مردمی است، آنچه پیش چشم جهانیان بهعنوان مهمترین عنصر قدرت ایران جلوه میکند، «حضور مردم در صحنه» است. در ایران هرگاه مردم در صحنه بودهاند، جمهوری اسلامی قدرتمند بوده و امنیت و استقلال برای پیشرفت حاصل شده است.
با توجه به آنچه گفته شد، باید توجه داشت که مهمترین صحنهی حضور مردم در کشور، «انتخابات» است. با توجه به مردم بنیان بودن قدرت جمهوری اسلامی، اگر توصیهی قرآن به قدرتمند شدن «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ»۴ را بخواهیم مصداقیابی کنیم، از جمله مصادیق آن، حضور بصیرانهی مردم در صحنهی انتخابات است؛ چراکه این حضور، قدرت نرم جمهوری اسلامی را افزایش میدهد.
پیر بوردیو، سه نوع سرمایه را شناسایی نموده است که عبارتاند از: سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی. او سرمایهی اجتماعی را شکلی از سرمایه میداند که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و میتواند همراه با سرمایهی فرهنگی، ابزاری برای رسیدن به سرمایههای اقتصادی باشد. با حضور مردم در انتخابات و جلوهگر شدن سرمایهی اجتماعی جمهوری اسلامی و قدرت نرم آن، حصار امنیت و امکان پیشرفت حاصل میشود. هرچه جمهوری اسلامی سرمایهی اجتماعی بیشتری داشته باشد، میتواند در حوزههای امنیتی، اقتصادی و... موفقتر باشد. انتخابات فردا نیز، جلوهگاه دیگری است برای نمایش مؤلفهی قدرت ایران به جهانیان.
پی نوشت ها:
۱. تلیس، اشلی و دیگران (۱۳۸۳)، سنجش قدرت ملی در عصر فراصنعتی، ترجمهی ناشر، تهران، مؤسسهی فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر ایران.
۲.دکتر سیدهادی زرقانی (۱۳۸۹)، نقد و تحلیل مدلهای سنجش قدرت ملی، فصلنامهی ژئوپلیتیک، سال ششم، شمارهی اول.
۳. قدرت نرم، در اصطلاح بهمعنای توانایی شکلدهی به ترجیحات دیگران از طریق اقناع و جذب دیگران بهگونهای آشکار، اما نامحسوس است که برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت بهجای اجبار یا تطمیع به کار گرفته میشود و با بهکارگیری ابزارها و شیوههای غیرمستقیم، بر منافع یا رفتارهای دیگر کشورها اثر خواهد گذاشت (نای، جوزف، ۱۳۸۷، قدرت نرم، ترجمهی سیدمحسن روحانی و مهدی ذوالفقاری، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق).
۴. سورهی مبارکهی انفعال، آیهی ۶۰: هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازید!