به گزارش مشرق، در مقایسه با واکنشهای دیگر اعضای ناتو در قبال انتخاب بحثبرانگیز ترامپ، مقامات ترک با خوشبینی به نتیجه انتخابات می نگرند و به نظر می رسد که ارزیابی اولیه مقامات آنکارا، از این برداشت و فهم حکایت دارد که آنچه پیگیری دمکراسی و حاکمیت قانون از سوی واشنگتن در دیگر کشورها خوانده می شود، اولویت اصلی رییس جمهور آینده آمریکا محسوب نمی شود.
از این رو مقامات انتظار دارند که روابط دوجانبه میان آنکارا و واشنگتن به سابقه حقوق بشر و حاکمیت قانون در ترکیه گره نخورد. ثانیا آنکارا بر این باور است که ریاست جمهوری ترامپ در مقایسه با ریاست جمهوری هیلاری کلینتون با درخواستهای ترکیه برای استرداد فتحالله گولن رهبر ناراضیان ترکیه که از وی به عنوان عامل کودتای چندی پیش این کشور نام برده می شود و در عین حال اعمال فشار برای فعالیتهای اجتماعی، تجاری و تجمیع ثروت این جنبش در آمریکا، همخوانی بیشتری دارد و در نهایت اینکه دولت جدید آمریکا ممکن است در قبال پذیرش نقش برجستهای از سوی ترکیه در معادلات خاورمیانه با انعطافپذیری بیشتری عمل کند اما شماری از تحلیلگران بر این باورند که روابط ترکیه و واشنگتن طی 4 سال آینده با چالشهایی همراه خواهد بود که باعث کمرنگ شدن خوشبینی مقامات ترک در قبال اقدامات مستاجر جدید کاخ سفید خواهد شد.
«سینان اولگن» کارشناس مسائل بین الملل در موسسه کارنگی با اشاره به اینکه ریاست جمهوری ترامپ ممکن است دربرگیرنده موج شدیدی از انزواگرایی در سیاست خارجی ایالات متحده از زمان نخستین سالهای جنگ جهانی دوم، باشد، تاکید دارد که آثار انزواگرایی واشنگتن به طور عمیقی در نظم امنیتی فراآتلانتیکی که به عنوان قویترین اتحاد نظامی و سیاسی طی هفت دهه گذشته برقرار بوده، احساس خواهد شد. آمریکا طی هفت دهه گذشته به عنوان بزرگترین کشور حامی ناتو و در عین حال امنیت اروپا، خود را مطرح کرده است. گرچه به نظر نمی رسد ترامپ خواستار خروج آمریکا از این پیمان شود، وی به طور فزاینده ای موضوع سهم اعضا و تقسیم مسئولیتها در میان اعضا را به زیر سوال خواهد برد که منشاء مباحث داغی در درون ناتو طی دهه گذشته بوده است. تا به امروز که معدود اعضای ناتو سهم بودجه دفاعی خود که دستکم دو درصد تولید ناخالص ملی آنها را تشکیل می دهد، تامین کرده اند.
در صورتی که دولت ترامپ به کاهش یا مشروط سازی کمکهایش به ناتو اقدام کند، این امر تبعات مهمی برای ناتو به همراه خواهد داشت به ویژه اگر ماده پنج این پیمان را به خطر اندازد که اصل دفاعی متقابلی است که ناتو بر آن متکی است. این امر شرایط نامناسبی را برای ناتو رقم خواهد زد که شاهد تشدید رقابتها با روسیه در مرزهای شرقی و جنوبی خود، چشمانداز احیای رقابتهای تسلیحاتی و افزایش هراس اعضایش در حوزه بالتیک و اروپای شرقی در قبال آثار نظامی یک روسیه گردنکش است که به ماجراجویی ادامه داده و بخشهایی از اوکراین را(به زعم ناتو) به خاک خود ملحق کرده است.
روسیه به ویژه پس از الحاق کریمه به طور فزایندهای آمادگی و عزم ناتو را برای دست زدن به اقدام نظامی یا سیاسی به بوته آزمایش گذاشته است. ریاست جمهوری ترامپ احتمالا حتی فضای بیشتری را به روسیه برای آزمایش و تضعیف اعتبار ناتو و تعهداتش به موجب ماده 5 این پیمان، خواهد داد. هراس از اینکه آمریکا و دیگر کشورهای بزرگ عضو ناتو ممکن است در هنگام هرگونه زورآزمایی نظامی روسیه، کمکهای خود را ارائه نکنند، از جمله نگرانیهای اصلی اعضا ناتو است که در حاشیه تصمیمگیریها قرار دارند نظیر اروپای شرقی، کشورهای حوزه بالتیک و البته ترکیه. نتایج انتخابات آمریکا زمینه ساز بحثهای درونی در ناتو برای کسب اطمینان مجدد از سوی آمریکا می شود که با ارزیابی اظهارات رییس جمهوری منتخب آمریکا تا کنون، بسختی می توان واشنگتن را به این مذاکرات درونگروهی کشاند. از این رو کارشناسان پیش بینی می کنند که چنین محیط امنیتی متشنج و خصمانهای که اعضای اروپایی ناتو شاهد هستند، احتمالا در دوره دولت ترامپ وخیمتر خواهد شد.
به عبارتی آنچه که از این تحولات برمی آید اضمحلال محیط ژئوپولیتیکی و امنیتی اروپا است که به طور تدریجی از زمان پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفته است. افول احتمالی ناتو به عنوان پیمانی نظامی و سیاسی، ممکن است به طور شدیدی توانایی اعضای اروپایی آن را برای حفظ مذاکرات امنیتی شفاف و سازنده تضعیف کند. در صورتی که خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و ریاست جمهوری ترامپ تاثیرات شگرفی بر بسیاری از کشورهای اروپایی داشته باشد، ناتو و اتحادیه اروپا به عنوان دو نهادی که به نظم غربی موجودیت بخشیدهاند، ممکن است شاهد اضمحلال شدید خود باشند که این امر در نهایت به سود روسیه خواهد بود. باوجود آنکه آنکارا اخیرا روابطش با مسکو را مرمت کرده، هنگامی که موضوع نظم امنیتی اروپا، دریای سیاه، قفقاز و خاورمیانه به میان می آید، هر دو به یکدیگر به چشم کشورهایی مینگرند که در دو اردوگاه مخالف یکدیگر عضویت دارند. به علاوه، دشمنی و رقابت بین دو کشور به چندین سده قبل بازمی گردد و فراتر از موضوعات کنونی بین ناتو و روسیه باید به آن نگریست. افول ناتو که ترکیه برای شش دهه عضو آن بوده و به تبع آن قدرت گرفتن روسیه، به نگرانیهای جدی امنیتی برای ترکیه تبدیل خواهد شد.
یکی دیگر از عوامل پیچیده کننده اوضاع خاورمیانه از حمایت بی قیدوشرط ترامپ از رژیم صهیونیستی ناشی میشود. رییس جمهوری منتخب آمریکا قول داده که بیت المقدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی برگزیده و سفارت آمریکا را از تل آویو به این شهر منتقل و حمایت آمریکا از راه حل دو دولت را متوقف کند. این اقدام باعث واکنش و نارضایتی فلسطینیان و از سرگیری دور درگیریهای بین گروههای فلسطینی و رژیم صهیونیستی می شود. به علاوه، تشدید احتمالی مناقشه بین اسراییل و فلسطین ناشی از حمایت بی قید و شرط آمریکا از رژیم غاصب صهیونیستی میتواند به ایجاد تنشها با ترکیه در سایه حساسیتی شود که حزب عدالت و توسعه در قبال موضوع فلسطین از خود بروز داده است.
در ارتباط با گروه تروریستی داعش که یکی از اولویتهای اصلی مبارزات انتخاباتی ترامپ بوده، آنچه که در انتظار منطقه است، رویکردی مستقیم از سوی آمریکا به این مسئله است. یک رویکرد سریع و نظامی که ویژگی دور اول ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش بود، ارائهگر راهحلی برای بسیاری از پیچیدگیهایی است که از چنین رویکردهای مبتنی بر قدرت سخت ناشی می شود. نخستین گام در این مسیر احتمالا تصمیم واشنگتن به همکاری نزدیکتر با روسیه و در گام بعدی دولت بشار اسد خواهد بود. برداشتن چنین گامی ممکن است باعث تشدید تنشها و در تضاد با منافع آنکارا باشد که نسبت به حمایت آمریکا از مبارزان کرد در مقاطع مختلف در جنگ علیه داعش نارضایتی خود را ابراز کرده است.
چنین چشماندازی در تضاد با ادعای بلندمدت ترکیه در این رابطه است که ظهور داعش عارضه ناشی از فقدان انسجام و کوتاهی در حاکمیت از سوی رژیم بشار اسد است و از این رو تغییر رژیم سوریه برای حل مشکل رادیکالیزه شدن سوریه مورد نیاز است. در این مقطع سیاست آمریکا در قبال کردهای سوریه چگونه ادامه خواهد یافت، روشن نیست.
به علاوه این موضوعات منطقهای خاص، یکی از موضوعات مورد منازعه بین آنکارا و واشنگتن مواضع اسلامهراسانه رییس جمهوری منتخب آمریکاست. در واقع، از جهاتی بعید به نظر می رسد که رییسجمهور صریحاللهجهای چون اردوغان در قبال مواضع اینچنینی رییس جمهوری آتی آمریکا دست روی دست گذاشته و سکوت پیشه کند. با عنایت به سبک رهبری تقابلجویانه دو رییس جمهور، چنین تنش احتمالی به سرعت به چالش دیپلماتیک بین دو طرف منجر خواهد شد.
آنچه که در بالا مطرح شد ضرورتا ارزیابیهای اولیه مبتنی بر اظهارات متناقض و گهگاه متناقض دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی است. مسیر روابط واشنگتن با ترکیه تحت تاثیر ساختار کابینه جدید آمریکا نیز خواهد بود. با توجه به نبود تجربه در حوزه سیاست خارجی در نزد رییس جمهوری منتخب آمریکا، انتصابها در سمتهای مهم نظیر وزارت خارجه و شورای امنیت ملی احتمالا در تعیین شکل نهایی سیاست خارجی ترامپ در قیاس با دیگر انتقالهای قدرت در آمریکا در تاریخ اخیر از اهمیت برخوردار است.
از این رو مقامات انتظار دارند که روابط دوجانبه میان آنکارا و واشنگتن به سابقه حقوق بشر و حاکمیت قانون در ترکیه گره نخورد. ثانیا آنکارا بر این باور است که ریاست جمهوری ترامپ در مقایسه با ریاست جمهوری هیلاری کلینتون با درخواستهای ترکیه برای استرداد فتحالله گولن رهبر ناراضیان ترکیه که از وی به عنوان عامل کودتای چندی پیش این کشور نام برده می شود و در عین حال اعمال فشار برای فعالیتهای اجتماعی، تجاری و تجمیع ثروت این جنبش در آمریکا، همخوانی بیشتری دارد و در نهایت اینکه دولت جدید آمریکا ممکن است در قبال پذیرش نقش برجستهای از سوی ترکیه در معادلات خاورمیانه با انعطافپذیری بیشتری عمل کند اما شماری از تحلیلگران بر این باورند که روابط ترکیه و واشنگتن طی 4 سال آینده با چالشهایی همراه خواهد بود که باعث کمرنگ شدن خوشبینی مقامات ترک در قبال اقدامات مستاجر جدید کاخ سفید خواهد شد.
«سینان اولگن» کارشناس مسائل بین الملل در موسسه کارنگی با اشاره به اینکه ریاست جمهوری ترامپ ممکن است دربرگیرنده موج شدیدی از انزواگرایی در سیاست خارجی ایالات متحده از زمان نخستین سالهای جنگ جهانی دوم، باشد، تاکید دارد که آثار انزواگرایی واشنگتن به طور عمیقی در نظم امنیتی فراآتلانتیکی که به عنوان قویترین اتحاد نظامی و سیاسی طی هفت دهه گذشته برقرار بوده، احساس خواهد شد. آمریکا طی هفت دهه گذشته به عنوان بزرگترین کشور حامی ناتو و در عین حال امنیت اروپا، خود را مطرح کرده است. گرچه به نظر نمی رسد ترامپ خواستار خروج آمریکا از این پیمان شود، وی به طور فزاینده ای موضوع سهم اعضا و تقسیم مسئولیتها در میان اعضا را به زیر سوال خواهد برد که منشاء مباحث داغی در درون ناتو طی دهه گذشته بوده است. تا به امروز که معدود اعضای ناتو سهم بودجه دفاعی خود که دستکم دو درصد تولید ناخالص ملی آنها را تشکیل می دهد، تامین کرده اند.
در صورتی که دولت ترامپ به کاهش یا مشروط سازی کمکهایش به ناتو اقدام کند، این امر تبعات مهمی برای ناتو به همراه خواهد داشت به ویژه اگر ماده پنج این پیمان را به خطر اندازد که اصل دفاعی متقابلی است که ناتو بر آن متکی است. این امر شرایط نامناسبی را برای ناتو رقم خواهد زد که شاهد تشدید رقابتها با روسیه در مرزهای شرقی و جنوبی خود، چشمانداز احیای رقابتهای تسلیحاتی و افزایش هراس اعضایش در حوزه بالتیک و اروپای شرقی در قبال آثار نظامی یک روسیه گردنکش است که به ماجراجویی ادامه داده و بخشهایی از اوکراین را(به زعم ناتو) به خاک خود ملحق کرده است.
روسیه به ویژه پس از الحاق کریمه به طور فزایندهای آمادگی و عزم ناتو را برای دست زدن به اقدام نظامی یا سیاسی به بوته آزمایش گذاشته است. ریاست جمهوری ترامپ احتمالا حتی فضای بیشتری را به روسیه برای آزمایش و تضعیف اعتبار ناتو و تعهداتش به موجب ماده 5 این پیمان، خواهد داد. هراس از اینکه آمریکا و دیگر کشورهای بزرگ عضو ناتو ممکن است در هنگام هرگونه زورآزمایی نظامی روسیه، کمکهای خود را ارائه نکنند، از جمله نگرانیهای اصلی اعضا ناتو است که در حاشیه تصمیمگیریها قرار دارند نظیر اروپای شرقی، کشورهای حوزه بالتیک و البته ترکیه. نتایج انتخابات آمریکا زمینه ساز بحثهای درونی در ناتو برای کسب اطمینان مجدد از سوی آمریکا می شود که با ارزیابی اظهارات رییس جمهوری منتخب آمریکا تا کنون، بسختی می توان واشنگتن را به این مذاکرات درونگروهی کشاند. از این رو کارشناسان پیش بینی می کنند که چنین محیط امنیتی متشنج و خصمانهای که اعضای اروپایی ناتو شاهد هستند، احتمالا در دوره دولت ترامپ وخیمتر خواهد شد.
به عبارتی آنچه که از این تحولات برمی آید اضمحلال محیط ژئوپولیتیکی و امنیتی اروپا است که به طور تدریجی از زمان پایان جنگ جهانی دوم شکل گرفته است. افول احتمالی ناتو به عنوان پیمانی نظامی و سیاسی، ممکن است به طور شدیدی توانایی اعضای اروپایی آن را برای حفظ مذاکرات امنیتی شفاف و سازنده تضعیف کند. در صورتی که خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و ریاست جمهوری ترامپ تاثیرات شگرفی بر بسیاری از کشورهای اروپایی داشته باشد، ناتو و اتحادیه اروپا به عنوان دو نهادی که به نظم غربی موجودیت بخشیدهاند، ممکن است شاهد اضمحلال شدید خود باشند که این امر در نهایت به سود روسیه خواهد بود. باوجود آنکه آنکارا اخیرا روابطش با مسکو را مرمت کرده، هنگامی که موضوع نظم امنیتی اروپا، دریای سیاه، قفقاز و خاورمیانه به میان می آید، هر دو به یکدیگر به چشم کشورهایی مینگرند که در دو اردوگاه مخالف یکدیگر عضویت دارند. به علاوه، دشمنی و رقابت بین دو کشور به چندین سده قبل بازمی گردد و فراتر از موضوعات کنونی بین ناتو و روسیه باید به آن نگریست. افول ناتو که ترکیه برای شش دهه عضو آن بوده و به تبع آن قدرت گرفتن روسیه، به نگرانیهای جدی امنیتی برای ترکیه تبدیل خواهد شد.
یکی دیگر از عوامل پیچیده کننده اوضاع خاورمیانه از حمایت بی قیدوشرط ترامپ از رژیم صهیونیستی ناشی میشود. رییس جمهوری منتخب آمریکا قول داده که بیت المقدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی برگزیده و سفارت آمریکا را از تل آویو به این شهر منتقل و حمایت آمریکا از راه حل دو دولت را متوقف کند. این اقدام باعث واکنش و نارضایتی فلسطینیان و از سرگیری دور درگیریهای بین گروههای فلسطینی و رژیم صهیونیستی می شود. به علاوه، تشدید احتمالی مناقشه بین اسراییل و فلسطین ناشی از حمایت بی قید و شرط آمریکا از رژیم غاصب صهیونیستی میتواند به ایجاد تنشها با ترکیه در سایه حساسیتی شود که حزب عدالت و توسعه در قبال موضوع فلسطین از خود بروز داده است.
در ارتباط با گروه تروریستی داعش که یکی از اولویتهای اصلی مبارزات انتخاباتی ترامپ بوده، آنچه که در انتظار منطقه است، رویکردی مستقیم از سوی آمریکا به این مسئله است. یک رویکرد سریع و نظامی که ویژگی دور اول ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش بود، ارائهگر راهحلی برای بسیاری از پیچیدگیهایی است که از چنین رویکردهای مبتنی بر قدرت سخت ناشی می شود. نخستین گام در این مسیر احتمالا تصمیم واشنگتن به همکاری نزدیکتر با روسیه و در گام بعدی دولت بشار اسد خواهد بود. برداشتن چنین گامی ممکن است باعث تشدید تنشها و در تضاد با منافع آنکارا باشد که نسبت به حمایت آمریکا از مبارزان کرد در مقاطع مختلف در جنگ علیه داعش نارضایتی خود را ابراز کرده است.
چنین چشماندازی در تضاد با ادعای بلندمدت ترکیه در این رابطه است که ظهور داعش عارضه ناشی از فقدان انسجام و کوتاهی در حاکمیت از سوی رژیم بشار اسد است و از این رو تغییر رژیم سوریه برای حل مشکل رادیکالیزه شدن سوریه مورد نیاز است. در این مقطع سیاست آمریکا در قبال کردهای سوریه چگونه ادامه خواهد یافت، روشن نیست.
به علاوه این موضوعات منطقهای خاص، یکی از موضوعات مورد منازعه بین آنکارا و واشنگتن مواضع اسلامهراسانه رییس جمهوری منتخب آمریکاست. در واقع، از جهاتی بعید به نظر می رسد که رییسجمهور صریحاللهجهای چون اردوغان در قبال مواضع اینچنینی رییس جمهوری آتی آمریکا دست روی دست گذاشته و سکوت پیشه کند. با عنایت به سبک رهبری تقابلجویانه دو رییس جمهور، چنین تنش احتمالی به سرعت به چالش دیپلماتیک بین دو طرف منجر خواهد شد.
آنچه که در بالا مطرح شد ضرورتا ارزیابیهای اولیه مبتنی بر اظهارات متناقض و گهگاه متناقض دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی است. مسیر روابط واشنگتن با ترکیه تحت تاثیر ساختار کابینه جدید آمریکا نیز خواهد بود. با توجه به نبود تجربه در حوزه سیاست خارجی در نزد رییس جمهوری منتخب آمریکا، انتصابها در سمتهای مهم نظیر وزارت خارجه و شورای امنیت ملی احتمالا در تعیین شکل نهایی سیاست خارجی ترامپ در قیاس با دیگر انتقالهای قدرت در آمریکا در تاریخ اخیر از اهمیت برخوردار است.