به گزارش مشرق، فرهاد مجیدی بیگمان یکی از محبوبترین بازیکنان سال های اخیر فوتبال ایران بوده و به واسطه چهار گلی که در دربی تهران زده و جنس بازی خیابانی و سریعی که داشت در میان استقلالی ها به محبوب ترین بازیکن تبدیل شد. شاید همین محبوبیت مدت هاست دیگران را به استفاده از فرهاد مجیدی تبدیل کرده که کار آنها هم برای مجیدی روند بدی در پی داشته و هم برای استقلال.
سال گذشته با استراتژی غلط برخی مدیران باشگاه استقلال، سایت این باشگاه فرهاد را تبدیل به یک سایه جانشین روی سر مظلومی کرد. فرهاد البته خودش این شرایط را نمیخواست اما راهنمایی های غلط و غیر واقع گوییهای ممتد برخی نزدیکان به فرهاد، هم او را به هم ریخت و هم استقلال را.
در دیدار استقلال با تراکتور سازی اتفاقات اما به گونه ای رقم خورد که خود فرهاد هم اسیر سونامی آن شد. درگیری مردم با امیر قلعهنویی پس از درگیری رحمتی با این مربی جو را متشنج کرد و در نهایت شکست استقلال در حالی که یک قدم تا قهرمانی داشت، خود فرهاد را هم در آخر بازی با تنش مواجه کرد تا کسی که در شرایط عادی یکصد هزار نفر برایش هورا می کشند، با بهت و حسرت استقلالی ها گره بخورد.
نکته اینجاست که برخی از اطرافیان فرهاد، در حالی که روح خود فرهاد هم خبر نداشت، خبر سرمربیگری او را به بعضی رسانه های نزدیک به خود میدادند تا افکار عمومی را در صورت شکست پرویز مظلومی به سود برخی مدیران وقت استقلال صیقل دهند.
مدیریت افکار عمومی بعضی از مسئولان وقت درست بود؛ آنها از شرایطی که ایجاد کردند سود بردند اما هم فرهاد مجیدی و هم استقلال این وسط قربانی شدند تا جایی که در نهایت با وجود جلساتی که برخی بزرگان تیم دور از چشم مظلومی با مجیدی برگزار کردند ثمری نداشت و مجیدی سرمربی استقلال نشد، تا مدیری دیگر، با توجیهی دیگر باز هم برای صیقل افکار به سود خودش، اینبار سراغ محبوبیت علیرضا منصوریان برود.
این روزها اما با سخت شدن کار منصوریان میبینیم که دوباره بخش دیگری از باشگاه استقلال، در حال استفاده مجدد از محبوبیت فرهاد مجیدی است. جلسه مخفیانه با فرزاد مجیدی حتی اگر در رابطه با مطالبات سرپرست فصل گذشته استقلال باشد هم توجیه درستی ندارد. موضوع اصلی این است که یکی دیگر میخواهد در صورت به بن بست رسیدن منصوریان با فرهاد مجیدی استارت بزند و روی دوش هواداران این بازیکن محبوب و پیشکسوت امروز قرار بگیرد.
بدون شک این اقدام همان کاری را میکند که سال گذشته با استقلال و فرهاد مجیدی کرد. آنها محبوبیت فرهادها و منصوریان ها را میخرند و آنها را کم کم و آرام آرام تضعیف میکنند و پای هیچکدامشان نمی ایستند و حتی انتخابهایشان را بر نمیتابند.
حالا و در این شرایط حساس، بعضی از مدیران دوباره سایه ای از فرهاد روی سر منصوریان ساخته اند؛ هدف اصلی هم ماندگاری خودشان است، اینکه این وسط شاه مهره های استقلال با برخورد با یکدیگر و زمان ندادن به هم میسوزند، موضوع مهمی نیست!
این همه در حالی است که نه منصوریان و نه فرهاد مجیدی، هیچکدام هنوز برای مربیگری در استقلال کارنامه مکفی نداشته و ندارند. برای مربی شدن در استقلال که میلیونها هوادار دارد، باید حتما یک قهرمان داشته باشید وگرنه کار به سعی و خطا و آزمایش میرسد که گاهی جواب می دهد و امیر قلعه نویی از آن بیرون می آید و بیشتر اوقات هم جواب نمیدهد؛ به این شکل هم فرهادها میسوزند و هم استقلال!
سال گذشته با استراتژی غلط برخی مدیران باشگاه استقلال، سایت این باشگاه فرهاد را تبدیل به یک سایه جانشین روی سر مظلومی کرد. فرهاد البته خودش این شرایط را نمیخواست اما راهنمایی های غلط و غیر واقع گوییهای ممتد برخی نزدیکان به فرهاد، هم او را به هم ریخت و هم استقلال را.
در دیدار استقلال با تراکتور سازی اتفاقات اما به گونه ای رقم خورد که خود فرهاد هم اسیر سونامی آن شد. درگیری مردم با امیر قلعهنویی پس از درگیری رحمتی با این مربی جو را متشنج کرد و در نهایت شکست استقلال در حالی که یک قدم تا قهرمانی داشت، خود فرهاد را هم در آخر بازی با تنش مواجه کرد تا کسی که در شرایط عادی یکصد هزار نفر برایش هورا می کشند، با بهت و حسرت استقلالی ها گره بخورد.
نکته اینجاست که برخی از اطرافیان فرهاد، در حالی که روح خود فرهاد هم خبر نداشت، خبر سرمربیگری او را به بعضی رسانه های نزدیک به خود میدادند تا افکار عمومی را در صورت شکست پرویز مظلومی به سود برخی مدیران وقت استقلال صیقل دهند.
مدیریت افکار عمومی بعضی از مسئولان وقت درست بود؛ آنها از شرایطی که ایجاد کردند سود بردند اما هم فرهاد مجیدی و هم استقلال این وسط قربانی شدند تا جایی که در نهایت با وجود جلساتی که برخی بزرگان تیم دور از چشم مظلومی با مجیدی برگزار کردند ثمری نداشت و مجیدی سرمربی استقلال نشد، تا مدیری دیگر، با توجیهی دیگر باز هم برای صیقل افکار به سود خودش، اینبار سراغ محبوبیت علیرضا منصوریان برود.
این روزها اما با سخت شدن کار منصوریان میبینیم که دوباره بخش دیگری از باشگاه استقلال، در حال استفاده مجدد از محبوبیت فرهاد مجیدی است. جلسه مخفیانه با فرزاد مجیدی حتی اگر در رابطه با مطالبات سرپرست فصل گذشته استقلال باشد هم توجیه درستی ندارد. موضوع اصلی این است که یکی دیگر میخواهد در صورت به بن بست رسیدن منصوریان با فرهاد مجیدی استارت بزند و روی دوش هواداران این بازیکن محبوب و پیشکسوت امروز قرار بگیرد.
بدون شک این اقدام همان کاری را میکند که سال گذشته با استقلال و فرهاد مجیدی کرد. آنها محبوبیت فرهادها و منصوریان ها را میخرند و آنها را کم کم و آرام آرام تضعیف میکنند و پای هیچکدامشان نمی ایستند و حتی انتخابهایشان را بر نمیتابند.
حالا و در این شرایط حساس، بعضی از مدیران دوباره سایه ای از فرهاد روی سر منصوریان ساخته اند؛ هدف اصلی هم ماندگاری خودشان است، اینکه این وسط شاه مهره های استقلال با برخورد با یکدیگر و زمان ندادن به هم میسوزند، موضوع مهمی نیست!
این همه در حالی است که نه منصوریان و نه فرهاد مجیدی، هیچکدام هنوز برای مربیگری در استقلال کارنامه مکفی نداشته و ندارند. برای مربی شدن در استقلال که میلیونها هوادار دارد، باید حتما یک قهرمان داشته باشید وگرنه کار به سعی و خطا و آزمایش میرسد که گاهی جواب می دهد و امیر قلعه نویی از آن بیرون می آید و بیشتر اوقات هم جواب نمیدهد؛ به این شکل هم فرهادها میسوزند و هم استقلال!