کد خبر 533161
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۴

حرف های فیلم درباره دزدی و ثروت های بادآورده و فساد اقتصادی و مواد مخدر و ... همه در حد شعار باقی می‌مانند. در طول فیلم، همه به دو شخصیت اصلی فیلم، دائم تأکید می‌کنند که شبیه به احمق‌ها هستند.

به گزارش مشرق، سه فیلم قبلی مصطفی کیایی جزو آثار غافلگیر کننده جشنواره فیلم فجر سال های گذشته بودند. «ضد گلوله»، «خط ویژه» و «عصر یخبندان» هم در ساختار روایی و هم در مضمون، آثار متفاوت، جسورانه و خلاقانه‌ای محسوب می‌شدند. با این حال «بارکد»، فیلم جدید این کارگردان جوان، نتوانست تجربه سه فیلم قبلی را تکرار کند.

ساختار روایی فیلم در کارنامه کارگردان آن حکم یک درجا زدن بیهوده را دارد. باز هم مثل فیلم‌های قبلی، داستان از آخر شروع می‌شود و اتفاقات، در قالب روایت غیر خطی و متقاطع ترسیم می‌شود. غافل از اینکه روایت متقاطع، باید کارکرد و مفهوم خاصی داشته باشد. اما در فیلم «بارکد» این سبک و سیاق، تنها به منظور متفاوت نمایی و پر کردن خلأ داستان به کار گرفته شده است. این بار هم سعی شده تا این روش از طریق بازگشت به عقب انجام شود. یعنی در این فیلم، ماجراها از آخر شروع می‌شوند و به عقب بر می‌گردند.

وقتی یک فیلمساز یا یک فیلمنامه‌نویس می‌تواند شیوه روایت متقاطع را به کار گیرد که ابتدا داستان مشخص و معینی داشته باشد. این درحالی است که فیلم «بارکد» داستان به معنای واقعی کلمه ندارد! یک پسر جوان وارد یک شرکت می‌شود و شروع می‌کند حوادثی را که از سرگذرانده برای رئیس شرکت تعریف می‌کند. اینکه این جوان، چرا و چگونه وارد شرکتی می‌شود که با زدن چند دکمه صفحه کلید رایانه، مبالغ هنگفتی از سرمایه را جابه جا می‌کنند، بر ما نامعلوم است. این جوان، کل داستان زندگی‌اش را برای رئیس تعریف می‌کند تا در نهایت به او بفهماند که فرزند همان مردی است که فریبش داده و پول‌هایش را بالا کشیده! این هم که چرا این همه داستان بافی کرده و از اول سر اصل مطلب نرفته مبهم است.

فیلمنامه اثر، پر از حفره است. هیچ منطقی در آن وجود ندارد. مشخص نیست که دختر معتادی که یکی از شخصیت‌های فیلم با او در پارک آشنا می‌شود، چگونه منشی شرکت کلاه بردار از آب در می‌آید؟ در سکانس پایانی فیلم می‌بینیم که چند پلیس، ماشین مرد کلاه بردار را بازرسی می‌کنند، اما یادشان می‌رود که صندوق عقب آن را بگردند‍ و رئیس‌شان می‌رود و جور آن‌ها را می‌کشد! اوج ابله‌انگاری فیلم جایی است که یکی از شخصیت‌های فیلم، بدون هیچ شباهت ظاهری و تنها با جعل برگه مأموریت فرد دیگری خودش را به عنوان مسئول دفتر حج و زیارت یک دانشگاه جا می‌زند! معلوم نیست که یک فرد دیگر بدون ارائه کارت شناسایی و شناسنامه و سایر مدارک مربوطه، چطور می‌تواند رئیس دفتر حج و زیارت شود و تا زمان بازگشت رئیس واقعی، هیچ کس متوجه نشود؟

حرف‌های فیلم درباره دزدی و ثروت‌های بادآورده و فساد اقتصادی و مواد مخدر و ... همه در حد شعار باقی می‌مانند. در تمام طول فیلم، همه آدم‌ها به دو شخصیت اصلی فیلم، دائم تأکید می‌کنند که شبیه به احمق‌ها هستند. متأسفانه فیلم «بارکد» هم در تمام مدت نمایش، همین تصور را نسبت به مخاطب القا می‌کند!


منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس