کسی نمیتوانست راحت به احمد فرمان بدهد. فرمانده هان سپاه آبادان ازش گله داشتند. میگفتند چرا مثل دیگران، راحت هر دستوری بدهند نمی پذیرد. می خواهد اول قانع شود بعد بپذیرد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، 19 دی ماه سالروز شهادت حاج احمد کاظمی فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه پاسداران و جمعی از فرماندهان این نیرو بود. به این مناسبت برخی کتاب‌های منتشر شده پیرامون این شهید بزرگوار معرفی می‌شود.

*یادگاران 19 - یحیی نیازی- روایت فتح

بچه‌های جنگ از احمد کاظمی زیاد دیده شنیده‌اند. او یکی از فرماندهان بزرگ جنگ بود. همیشه در خطرناک‌ترین موقعیت‌ها حاضر بود. گاهی حتی جلوتر از نیرو هایش. کارهای ماندگار و چشم‌گیر این مرد شکست ناپذیر، از فرماندهی جبهه فیاضیه تا نیروی زمینی سپاه ، آن‌قدر زیاد است که شرحشان می‌شود،مثنوی هفتاد من کاغذ. ارادت‌ها و توسل‌های شهید به ائمه اطهار به‌خصوص حضرت فاطمه زهرا «سلام الله علیها» که درپیروزی عملیات ها خود را نشان می‌داد و خیلی از این روایت‌ها بعد از شهادتشان واگویه شد. نمونه ای از این ارادت ها را با هم از نظر می گذرانیم.

«در عملیات بیت المقدس بدجوری مجروح شد. ترکش خورده بود به سرش. با اصرار بردیمش اورژانس. می‌گفت کسی نفهمه زخمی شدم، همینجا مداوایم کنید. دکتر آمد و گفت: «زخمش عمیقه، باید بخیه بشه.» بستریش کردند از بس خونریزی داشت بیهوش شد. یک مدت گذشت یک دفعه از جا پرید . گفت : پاشو بریم خط.

قسمش دادم.گفتم: آخه تو که بیهوش بودی چی شد یهو از جا پریدی؟ گفت:« بهت میگم به شرطی که تا وقتی زنده ام به کسی چیزی نگی. وقتی توی اتاق خوابیده بودم دیدم خانم فاطمه زهرا «سلام الله» آمدند داخل. فرمودند : چیه چراخوابیدی؟ عرض کردم سرم مجروح شده نمی تونم ادامه بدم. حضرت دستی به سرم کشیدند و فرمودند:« بلند شو. بلند شو… چیزی نیست. بلند شو برو به کارهایت برس.»

به‌خاطر همین است که هر جا حاج احمد کاظمی می‌رفت حسینیه حضرت زهرا(س) ساخته است.»

خبرگزاری فارس: کسی نمی‌توانست راحت به احمد فرمان بدهد

کسی نمیتوانست راحت به احمد فرمان بدهد. فرمانده هان سپاه آبادان ازش گله داشتند. میگفتند چرا مثل دیگران، راحت هر دستوری بدهند نمی پذیرد. می خواهد اول قانع شود بعد بپذیرد. به دشمن هم مسلط بود. بچه های سپاه آبادان، یک محور نه چندان مهم عملیاتی را سپردند به نجف آبادی ها. احمد زیر بار نرفت. گفت «محور فیاضیه را بدهید ما، تا نفس دشمن رو بگیریم»

* نردبانی برای چیدن نارنج- کرامت یزدانی - سوره مهر

در این اثر سرگذشت داستانی شهید احمد کاظمی از کودکی تا شهادت در 12 داستان کوتاه مستقل روایت شده است. در این مجموعه داستانی ، از درون‌مایه‌های نزدیک به فضای زندگی نسل‌های امروز برای جذابیت متن استفاده شده است.

کتاب «نردبانی برای چیدن نارنج» نخستین اثر درباره سرلشکر شهید احمد کاظمی نیست. زندگی این سردار ارجمند لشکر اسلام، پیش از این نیز در کتاب‌هایی چون «مسافران ملکوت» مورد توجه واقع شده است، اما آنچه کتاب «نردبانی برای چیدن نارنج» را از سایر آثار متمایز می‌کند، آن است که این کتاب از کودکی تا شهادت سردار شهید را برای گروه سنی نوجوان و جوان روایت می‌کند و در کنار کتاب‌های مجموعه «قصه فرماندهان» نشسته است.

*مسافر ملکوت-سیدحمید مشتاقی نیا - شهید کاظمی

 

 

روایت هایی کوتاه از خاطرات زندگی شهید شیخ محمد زمان ولی پور که خودش را شیخ ملکوتی می نامید در کتاب مسافر ملکوت به قلم سید حمید مشتاقی نیا و با همت موسسه شهید کاظمی و با همکاری گروه تبلیغی وجهادی مستشهدین آماده انتشار است که در هفته بسیج به علاقمندان فرهنگ ایثار و شهادت تقدیم خواهد شد.

*خط تماس-محمدرضا بایرامی-فاتحان

این رمان بدست نویسنده توانای کشورمان محمدرضا بایرامی به رشته تحریر درآمده است.این کتاب در نوع خود کم نظیر می باشد چرا که زندگی و خاطرات شهدا کمتر در قالب رمان منتشر شده است، از نادر کتابهایی است که در این سبک نگارش است، ساختار این رمان از پیچیدگی های خاصی برخودار است که همین موضوع به جذابیتش افزوده است. نویسنده این کتاب اصرار دارد تا زیاد در خصوص داستان صحبت نکند حتی در رمان « خط تماس» شما کمتر نامی از شهید کاظمی را خواهید دید تا مخاطبان با دیدن و خواندن آن لذت مطالعه اش را ببرند.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ملیکا IR ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۳۰
    2 1
    خیلی عالی بود مرسی
  • ملیکا IR ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۱/۳۰
    1 1
    خیلی عالی بود مرسی

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس