دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد « حسن ورود مجلس به برجام این است که آنچه که از دل مجلس و شورای عالی امنیت ملی بیرون بیاید دو قبضه می شود. مجلس می تواند شرایط و الزاماتی بگذارد.در قانون اساسی و در اداره کشور بن بستی وجود ندارد و همه اشکال بن بست، بسته شده وکنار رفته است . در صورت اختلاف نظر این دو نهاد یعنی مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی رهبری معظم می تواند ورود پیدا کند و مسئله را حل کند. به نظر من در نهایت مسئله حل خواهد شد و در صورت بن بست رهبری می تواند تصمیم لازم را برای نهایی شدن بگیرند.»
رضایی افزود: البته برجام اگر از سوی امریکا رد شود این کشور دچار افول می شود و با این کار حیثیت بین المللی امریکا از بین می رود. مجلس می تواند در برجام شرایط بگذارد رهبری هم یک شرط گذاشتند مثل مسئله تحریم ها که تحریم ها باید کاملا برداشته شود. ونه تعلیق تحریم ها.
چون این دولت امریکا یا انگلیس نیست که می خواهد بیایند در ایران سرمایه گذاری کنند. بلکه اقتصاد در دست بخش خصوصی آنهاست و آنها باید بیایند و در ایران سرمایه گذاری کنند. این سیاست مدارانی که به ایران آمدند از نظر سیاسی مهم بود ولی ازنظر اقتصادی مهم نیستند، این آقای هاموند حاضر نیست به برادر خود هم یک دلار بدهد. مهم این است که ببینیم آیا سرمایه گذار اروپایی به ایران می آید؟
بنابراین من از دولتمردان مان خواهش می کنم انتظار مردم را طوری نکنند که بعد چند ماه مردم بگویند خب پس چه شد؟ مگر قرار نبود سرمایه خارجی بیاید، تکنولوژی بیاید، پس کجاست؟ به همین دلیل هم می گویم دولت ما باید دنبال برجام برود و آن را کامل کند. یعنی باید یک گام دیگر دولت ایران در برداشتن فشارهای ریسک آمیز و مخاطره آمیز برجام بردارد.
دکتر رضایی در پاسخ به اینکه یعنی ما معجزه اقتصادی بعد از این برایمان صورت می گیرد یا نه؟ اظهار داشت: با این برجام به هیچ وجه. این برجام فقط تسهیلاتی برای ما بوجود می آورد.
ما یک گرفتاری در دولت قبل داشتیم، حالا باز هم یک سری روشنفکر پیدا شده که بدون استدلال و منطق می آیند در مورد مسایل اقتصادی اظهار نظر می کنند. این اتفاق در زمینه ورود فناوری و سرمایه به کشور در صورتی اتفاق می افتد که ریسک تحریم ها کامل برداشته بشود. یعنی تحریمها کامل کنار برود و متوقف بشود نه اینکه تعلیق بشود. نه اینکه چماقی به اسم برگشت پذیری تحریمها را بالای سر ملت ایران بگیرند و سرمایه گذار خارجی وقتی این چماق را می بیند بیشتر از سی چهل میلیون دلار سرمایه نمی آورد. اما فقط مسئله این هم نیست.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سوال که برای اینکه برجام تکمیل بشود باید یک سری کارهایی انجام بدهیم. آن کارها چه هستند؟ گفت: فعلا نمی خواهم پیشنهاد خاصی به دولت یا وزارت خارجه بدهم اما واقعا یک کار مکمل نیاز است. این کار می تواند مثلا بعد از چند ماه در آینده شروع یک فعالیت دیپلماتیک باشد در سطح شورای امنیت و یا در سطح اروپایی ها. یا می تواند شامل یک اقدام اقتصادی باشد که مثلا زمان تعیین بشود، بگوییم مثلا شش ماه دیگر قول هایی که در اینجا دادید را عمل کنید خصوصا اروپایی ها که نظام هم موافق است بیشتر با اروپایی ها باشد تا امریکایی ها، چرا که به آمریکایی ها نمی توانیم به راحتی اعتماد کنیم.
یا دولت یک خواسته روشنی از مقامات اروپایی داشته باشد. یا اینکه یک پیشنهادی را دولت در اتحادیه اروپا یا در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برساند که اگر برگشت پذیری انجام شد و آنها تحریم ها را برگرداندند و ما هم غنی سازی را شروع کردیم، کلیه کسانی که در این مدت در ایران سرمایه گذاری کردند اینها به سرمایه گذاریشان ادامه بدهند یا اگر خسارتی وارد شده، بایستی خود کشورهایی که کمک کردند که اینها بیایند و سرمایه گذاری کنند جبران خسارت کنند. پس یا باید یک کار سیاسی بشود یا یک کار اقتصادی یا باید یک تضمینی گرفته بشود که سرمایه گذاری که از خارج می خواهد سرمایه گذاری کند دلشان نلرزد و نترسند و سرمایه شان حتی در صورت برگشت تحریم ها محفوظ باشد.
بنابراین فعلا یک خلا از نظر اقتصادی در برجام داریم که باید برای آن چاره ای اندیشید. الحمدلله دستگاه وزارت خارجه ما کارشناسان قابلی دارد . به نظر می توانند بشینند فکر کنند و نظر بدهند که برای کاهش ریسک ناشی از برجام چه باید بکنند. البته برجام ریسک را کاهش داده است. ولی همه خطر پذیری را نتوانسته بردارد.ما الان وضع اقتصادیمان از قبل از برجام بهتر است اما معنایش این نیست که معجزه اتفاق می افتد. چون همین الان باز هم نسبت به عربستان یا ترکیه ریسک در کشور ما بالاست یعنی سرمایه گذار هنوز ترجیح می دهد که با وجود این برجام باز هم به ترکیه و عربستان برای سرمایه گذاری برود و دولت نباید نا امید شود و در این دو سال باقی مانده باز فعالیت های مکملی انجام دهد تا همین ریسک باقی مانده در برجام را هم از بین ببرد.
رضایی در پاسخ به اینکه ما سی و دو سال با امریکا رابطه نداشتیم به علت بی اعتمادی ای که وجود داشت و الان حدود بیست و دوماه است که در حال مذاکره با امریکا هستیم و الان در مذاکره با آمریکا رفتارمان چطور باید باشد؟ گفت: من به افرادی که بحث رابطه با آمریکا را فقط بعد انقلاب بحث می کنند اعتراض دارم. مگر ما قبل انقلاب با امریکا رابطه نداشتیم؟ در طول آن زمان مگر برای ما چه کردند؟ یک کودتا کردند و چند کارخانه که فقط مونتاژ می کرد به ما دادند.
مسئله ما با امریکا تنها پس از استقرار جمهوری اسلامی نیست. مشکل ایران با امریکا تاریخی است. غرب مخصوصا امریکا نمی خواهند جز رژیم صهیونیستی کشور دیگری در منطقه قدرتمند باشد. حتی عربستان و ترکیه که با آنها رابطه دوستانه دارند. آقای اردوغان یک مدت مقابل اسراییل موضع گرفت ولی دیدی چه بلایی به سر او آوردند. غربی ها آمدند ابتدا اورا به سوی سوریه منحرف کردند و مشکل سوریه را برای او درست کردند و بعد هم مشکلات در داخل ترکیه برایش درست کردند و آنچنان سیلی ای به آقای اردوغان زدند که به نظر من تا چهل پنجاه سال دیگر کسایی که پیروان آقای اردوغان هستند از جایشان بلند نمی شوند. چراکه علیه اسراییل قیافه گرفت! در حالی که ترکیه دوست امریکاست. عربستان را هم دنبال نخود سیاه در یمن فرستادند و از آن استفاده می کنند.
اصلا مشکل ما با برخی لیبرال زده هاست. به خود لیبرال ها هم انتقاد داریم ولی آنها حداقل خودشان در غرب خودباوری دارند ولی در داخل کشور لیبرال زده ها و غرب زده ها خودباوری شان را هم از دست داده اند و همین است که لیبرال ها را می پرستند و دچار شیفتگی شدند. اینها تا حرف امریکا می شود دچار یک رویا شده اند که هیچ گاه در ایران حتی در زمان شاهان پهلوی تحقق پیدا نکرده است. نه تنها در ایران در هیچ کشوری از منطقه تحقق پیدا نکرده است. ممکن است در مورد کره جنوبی یا آلمان شده باشد اما مگر امریکا یک رفتار مساوی با همه کشورهای دنیا دارد؟ سیاست و دکترین امریکا در منطقه خاورمیانه این است که اولا نمی خواهد اسلام خیلی قوی بشود و پا بگیرد، در ثانی انرژی و نفت می خواهد، ثالثا می خواهد اسراییل سرپا بماند. و این مسئله ساده ای نیست.
امریکا هیچ وقت روی خوش به ایران نشان نداده است. با رژیم شاه رفیق بوده اما ملت ما را هیچ گاه دوست نداشته است. الان هفتاد هشتاد سال است که نسبت به ملت ایران اشتباه می کنند. چون نمی خواهند با ما دوستی کنند. ما طرفدار جنگ با امریکا نیستم. اگر خندیدند باید با حساب و کتاب رفتار کنیم در برابر آنها و اگر تهدید کردند باید سیلی محکم بزنیم. اگر سیلی سانتریفیوژهای آقای آقازاده نبود این برجام به نتیجه نمیرسید و خنده های آقای ظریف و روحانی پشتوانه بزرگی داشت.
من اگر جای آنها (وزیر و ریس جمهور) بودم بعد از تصویب برجام جلسه ای با خبرنگاران خارجی می گذاشتم و فرمانده سپاه و ارتش و آقای آقا زاده و یکی از خانواده شهدای هسته ای را دعوت می کردم و در مقابل همه به آنها مدال مقاومت می دادم که همه بفهمند اگر ما به جایی رسیدیم اولا دستاورد اقتدار نیروهای مسلح بوده که آمریکا را به کنج دیوار گذاشتند و آنها را ازحمله به ایران نا امید کردند تا به پای میز مذاکره بیایند، یا مربوط به این خانواده شهدا و دانشمندان هسته ای بوده که سانتریفیوژهای ما را به بیست هزار تا و غنی سازی را به سی درصد رساندند. البته مذاکرات فشرده آقایان ظریف و تیم ایشان را هیچگاه ملت ایران فراموش نخواهد کرد.ازطرف دیگر چرا شما می گویید مذاکرات بیست و دو ماهه؟
یعنی بعد از اینهمه سال تجربه یاد گرفتیم که نباید وارد جنگ بشویم چون به مصلحت ما نیست و تسلیم هم نشویم، بلکه باید خودمان را به قدرت های بین المللی تحمیل بکنیم. من جایی گفتم که باید در برابر امریکا پرش کرد.این برجام یک پرش بود و البته پشتوانه ما اقتدار است و ما بدون اقتدار در هیچ زمینه ای نمی توانیم راه را پیش بریم. ما اگر با قدرت و منطق وارد شویم بالاخره راه خودمان را باز می کنیم.
همانطور که در سیاست اقتدار راه را برایمان باز می کند در اقتصاد هم همینطور است. اگر بخواهیم تجارت مان راه خودش را باز کند باید دست به زانوی خودمان بگیریم. کالاهای قابل رقابت در ایران درست کنیم. قوانین دست و پا گیر را برداشته و فضای کسب و کار را بهبود ببخشیم، همانند برنامه ای که در اقتصاد مقاومتی نوشته شده است که اگر به آن عمل شود راه خود را در تجارت بین الملل باز می کنیم و کسی نمی تواند در مقابل ما موضع بگیرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه قضیه این نامه ها چه بود؟ گفت: این را باید دفتر آقا بگوید .وی افزود: من از رهبر معظم انقلاب خواهش می کنم کارهای عظیم و شبانه روزی ای که هم در دولت قبل و هم در این دولت داشته اند به اطلاع مردم برسانند.
در مورد امریکایی ها هم یک بار آقای بوش بعد از حمله به عراق به پنتاگون دستور می دهد آماده حمله به ایران بشوید. اما چرا حمله نکردند؟ چون اینها در محاسباتشان به این نتیجه رسیدند که ممکن است جاهایی را از ایران بزنند اما ایران تلافی می کند. یک تعداد کشته و اسیر خواهند داد. البته من اینجا می خواهم گله کنم که قبلا جایی همچین چیزی را گفتم که اگر امریکا به ایران حمله کند ما از آنها اسیر می گیریم ولی متاسفانه درسایت ها نوشتند که فلانی گفته ما گروگان می گیریم. من گفتم اسیر میگیریم نه گروگان. پس یکی از دلایلی که امریکایی ها و اسراییلی ها حمله نکردند همین است که می دانند ایران دفاع می کند و اگر حمله کنند، از جانب ایران ضربه می خورند.
مسئله دوم این است که آنها می دانند که اگر وارد جنگ جدید در خاورمیانه شوند نه تنها آسیب می بیند بلکه ایران ممکن است دست به اقداماتی جدید و غیرقابل تصور برای آنها بزند. کما اینکه وقتی عراق به ما حمله کرد ما فقط او را تا مرز بین المللی که تعقیب نکردیم، ما از مرز هم عبور کردیم. چرا؟ چون درسی به عراق بدهیم که هیچ کشوری دیگر جرات حمله به ایران را نداشته باشد و امنیت برای مردممان بیاوریم. این که امریکایی ها میگویند گزینه نظامی روی میز است جز شعار غیرقابل عمل و کاریکاتور چیزی نیست. مصرف داخلی دارد. مردم خود را دارند فریب می دهند که ما درمقابل ایران توانایی داریم.
البته دشمن را نباید دست کم گرفت و اخیرا هم به برخی ازدوستان نظامی این اعتراض کردم که دشمن را دست کم نگیرید ومراقب حوادث بعدی باشید. البته موفقیت های نظامی ایران بالا و متوقف ناپذیر است و مرتب در حال گسترش است و ما برای دفاع از خودمان هیچ محدودیتی نداریم.
اگر محور مقاومت نبود این سه تهدید اسراییل علیه ما عملیاتی می شد. پس محور مقاومت هم برای ما دارای منافع ملی است و در آن اثر دارد و هم جزو ارزشها و اعتقادات ماست و استکبارستیزی است. مثلا ما اگر مقابل تکفیری ها از مقاومت حمایت نمی کردیم، تکفیری ها بغداد را می گرفتند و در ادامه سوریه و لبنان سقوط می کرد و مطمئن باشید فردای آن سقوط اسراییل به ایران حمله می کرد.
وی در پایان تاکید کرد: من به دستور مقام معظم رهبری به نیروهای مسلح بازگشتم و الان به دوستانم در نیروهای مسلح کمک می کنم و به هر نظری که رهبری معظم انقلاب داشته باشند عمل می کنم. البته همچنان درمسائل غیر نظامی مثل اداره مجمع تشخیص مصلحت نظام حضوردارم.
منبع: فرهنگ نیوز