اکران این فیلم سینمایی بعد از گذشت ۸ سال بهانه ای شد تا با عوامل این اثر از جمله کمال تبریزی کارگردان، مهدی کریمی تهیه کننده و رضا بهبودی بازیگر این فیلم به گفتگو بنشینیم.
در بخش اول کمال تبریزی به این مساله اشاره کرد که «از رییس جمهور پاداش نگیرید» را دارای شباهت هایی با «لیلی با من است» می داند و درباره نوع شخصیت پردازی اش در سه فیلم «مارمولک» و «لیلی با من است» و «از رییس جمهور پاداش نگیرید» پرداخت.
در بخش دوم این مصاحبه مهدی کریمی تهیه کننده فیلم به این مساله اشاره کرد که هیچگاه فکر نمی کردند این فیلم با مشکل توقیف مواجه شود زیرا با احترام بسیار پروانه ساخت این فیلم در آن دوران صادر شد. وی معتقد است که برخی از اتفاقات در کشور بعد از ساخت این فیلم و در سال ۸۸ رخ داد که باعث شد نگاه منفی نسبت به «از رییس جمهور پاداش نگیرید» شکل گیرد.
کمال تبریزی نیز معتقد است این فیلم سخت ترین کار در کارنامه کاری او به شمار می رود و حتی از «مارمولک» هم سخت تر بوده است. وی معتقد است که مدیران و مسئولان دولتی در هر رتبه ای چه رییس جمهور و چه وزیران آمده اند که برای کشور کار کنند، این افراد از نظر قدرت مدیریتی نسبت به دیگر افراد جامعه در سطح بسیار بالایی قرار دارند اما نمی شود به خاطر چنین جایگاهی به آن ها تقدسی داد که نتوان از آنها فیلم ساخت یا نقدشان کرد.
در ادامه مشروح گفتگو را بخوانید:
*«از رییس جمهور پاداش نگیرید» در دوره ای ساخته شد که به راحتی میشد این پیش بینی را کرد مشکل ممیزی و حتی توقیف دامن آن را بگیرد. چه چیز باعث شد بخواهید چنین سوژهای را دنبال کنید؟
مهدی کریمی: در آن زمان چنین تصوری نداشتیم که می خواهیم فیلمی بسازیم که توقیف شود. اگر چنین تصوری در وزارت ارشاد آن زمان وجود داشت هیچ گاه به ما پروانه ساخت نمی دادند. در واقع پروانه ساخت را با احترام به ما دادند و در آن زمان تنها تذکری که گرفتیم این بود که نام فیلم را تغییر دهیم و نام رییس جمهور را از آن حذف کنیم و ما هم نام آن را «پاداش» گذاشتیم و به غیر از آن هیچگونه اصلاحیه ایی به فیلم وارد نشد.
بحث بر سر این است که سال ۸۶ فیلم شروع می شود و سال ۸۸ اتفاقاتی در کشور رخ می دهد که مشکلاتی برای فیلم بوجود می آید، البته مشکل بوجود آمده به خود فیلم مربوط نبود و بیشتر با کمال تبریزی مشکل داشتند. در واقع در همان سال ها فیلم هایی نمایش داده شد که خط قرمزهای بیشتری را به تصویر می کشید. در یکی از جلساتی که برای رفع توقیف فیلم برگزار شد گفتیم گویا اگر نام کارگردان را تغییر دهیم همه مشکل ها برطرف می شود.
نکته دیگر این بود که یک سری معانی در آن سال ها تغییر کرده بود که همین تغییرها مشکلاتی را برای فیلم بوجود آورد، به عنوان مثال امروز اگر بخواهیم درباره دفاع مقدس فیلم بسازیم باید بگوییم رژیم بعث عراق و دیگر نمی توانیم بگوییم عراقی. حال تصور کنید که یک فیلم قبل از تغییر این معانی ساخته شده باشد و در آن از دیالوگ هایی با مضمون عراقی استفاده شده باشد. در چنین شرایطی فکر می کنم همه دیالوگ ها باید اصلاح شود.
*درست مانند اشاره به انرژی هسته ای در فیلم که در نهایت این روزها معنای دیگری پیدا کرده بود.
کریمی: بله، تغییر معانی در هر دوره ای باعث می شود تا برداشت های مختلفی از یک فیلم وجود داشته باشد. در زمانی که فیلم ساخته شد ما در یک جریان سیاسی قرار داشتیم که در آن بحث های هسته ای هیجان انگیز بود، اما بحث ۱+۵ وجود نداشت، اما امروز با تغییر شرایط و بوجود آمدن تعریف های جدید، هر فردی فیلم را می بیند می گوید که کمال تبریزی نقش آقای ظریف را بازی کرده است این درحالی است که در آن دوره آقای ظریف در کشور مطرح نبود و این ها تفسیرهایی است که امروز به فیلم می چسبد.
آن زمان هم که فیلم را مورد بی مهری قرار می دادند، تفسیرهایی برای آن در نظر گرفته بودند که بسیار عجیب بود نمی دانم «پاداش» در کدام سکانس به ارکان نظام لطمه وارد کرده که ناگهان گفتند که این فیلم نباید نمایش داده شود این در حالی است که همان زمان خودشان در جلسات مختلف این فیلم را می دیدند و می خندیدند و لذت بردند.
تفسیرهایی برای این فیلم ایجاد کرده بودند که از نظر ما بسیار عجیب و غیرواقعی بود و به همین دلایل «پاداش» در یک دوره ای با این نوع بی رحمی ها همراه بود. الان که فیلم اکران شده آن تصوری که در آن زمان نسبت به اکران فیلم بود دیگر وجود ندارد. در آن زمان می گفتند نمایش این فیلم می تواند یک سری جریانات را در کشور ایجاد کند و من فکر می کنم که اگر «از رییس جمهور پاداش نگیرید» بدون سانسور اکران می شد می توانست حرف خود را عمیق تر به مخاطب برساند.
تبریزی: ساخت این فیلم مانند این بود که بخواهیم برای اولین بار فیلمی با فضای طنز با موضوع جبهه بسازیم. آن زمان هم که ما می خواستیم «پاداش» را بسازیم همه نسبت به ساخت این فیلم مقاومت می کردند و فکر می کردند این فیلم یک توهین است. من فکر می کنم که «پاداش» سخت ترین فیلمی است که در پرونده کاری من وجود دارد و من مجبور بودم یک تنه برابر موجی از مخالفت ها بیاستم. من «مارمولک» را در دولت وقت خیلی راحت ساختم اما «پاداش» را با مشکلات بسیاری ساختیم و با چنگ و دندان اثبات کردیم که این فیلم می تواند یک اثر خوب باشد. همان زمان ما فکر می کردیم که چرا نمی شود با یک مسئول دولتی، رییس جمهور و یا یک وزیر شوخی کرد. متاسفانه گاهی برای مسئولان دولتی هاله ای ایجاد می کنند که کسی نمی تواند آنها را نقد کنند، در حالی که این افراد تنها توانایی بیشتری در بخش هایی از کارهای دولتی دارند و نباید آنها را مقدس جلوه داد.
به عنوان مثال رضا بهبودی را می گوییم که یک بازیگر بسیار خوب در حوزه تئاتر است و اگر یک روز این بازیگر به عنوان رییس تئاتر شهر انتخاب شود که نمی توان برای او یک هاله ایجاد کرد و به او تقدسی داد که نتوان آن را نقد کرد. رییس جمهور هم همین طور است، رییس جمهور را ما انتخاب کرده ایم و باید بتوانیم او را نقد کنیم. درست است که احترام شخص رییس جمهور واجب است اما معنی اش آن نیست که نمی توانیم یک فیلم طنز از رییس جمهور بسازیم و یک کاریکاتور از رییس جمهور بکشیم، اتفاقا باید همه آدم ها نقدپذیر باشند و انتقاد در جامعه وجود داشته باشد. باید این آزادی در جامعه وجود داشته باشد که من به عنوان یک کارگردان و یا فردی از جامعه نقدم را نسبت به رییس جمهور بیان کنم.
به همین دلیل وقتی این فیلمنامه نوشته می شد فکر نمی کردیم که یک روز به خاطر این موضوع جلوی فیلم ما را بگیرند اما متاسفانه این اتفاق افتاد و به جای اینکه مثلا مفهوم فیلم را دچار ممیزی کنند مساله شوخی با مسئولان را مورد ایراد قرار دادند. من می دانم در دوره شمقدری بیشترین مشکلی که با این فیلم داشتند به تصویر کشیدن هیات دولت، وزیر و هیات همراه وزیر بود نه بخشی که می گفتند آیین حج را به سخره گرفته است چرا که فیلم را دیده بودند و می دانستند چنین چیزی در فیلم وجود ندارد چرا که اول وسط و آخر فیلم معلوم است و هیچ کس نمی توانست ایراد بگیرد که فیلم از نظر این نوع معانی مشکل دارد و تنها ایرادی که گرفتند شوخی با هیات دولت بود و به همین دلیل جلوی فیلم را گرفتند.
امروز در شرایطی قرار داریم که برخی خبرها را می شنویم که مثلا معاون اول رییس جمهور وقت باید به زندان برود و یا خبر اختلاس برخی افراد منتشر می شود. این مسایل نشان می دهد افرادی که به عنوان مدیر دولتی انتخاب می شوند دیگر آن مصونیت را ندارند و آن تقدس قدیم در حال شکستن است.
دیگر هر کس نمی تواند هر کاری می خواهد انجام دهد. امروز به مردم نشان داده می شود که در نظام جمهوری اسلامی قرار نیست مسئولی از موقعیت خود سوء استفاده کند. فکر می کنم از این به بعد راه باز است که بتوانیم یک فیلم درباره یک رییس جمهور بسازیم و همه چیز را در آن مطرح کنیم.
*در این صورت هدف شما ساخت یک فیلم سینمایی سیاسی با نگاه طنز نبوده است؟
تبریزی: نه اصلا. البته یک اشاراتی داشتیم که مربوط به دوره سیاسی زمان خود است. اگر هم نقدی در فیلم دیده می شود یک نقد طنز است. اگر به نقد نگاه طنزآمیز و کاریکاتوری داشته باشید دیگر معنی تلخی نمی دهد. متاسفانه تنها در ایران است که مسئولان دوست ندارند کاریکاتور آنها کشیده شود. در همه جای دنیا کاریکاتور آدم های بزرگ را می کشند و به نوعی اعتبار به آنها می دهند و اگر در یک مجله کاریکاتور یک رییس جمهور کشیده می شود بیشتر به آن فرد اعتبار می دهد و نشان می دهد که آن فرد در جامعه مهم است.
*آقای تبریزی شما در این فیلم نقش وزیری را بازی می کنید که در نهایت شبیه فردی است که بعد از گذشت سال ها تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین افراد در حوزه انرژی هسته ای شده است و این مساله سبب شده که زمانی که مخاطب این فیلم را می بیند حس نکند که فیلمی را می بیند که سال ها از ساخت آن گذشته باشد.
تبریزی: چنین حسی و چنین شباهتی می تواند بعد از گذشت هشت سال پیش آمده باشد. مخاطب زمانی که این فیلم را نگاه می کند با دیدن وزیری که به دنبال حل مشکلات هسته ای است، حس می کند آقای ظریف را می بیند که درگیر حل مسائل هسته ای است. این در حالی است که در آن زمان آقای ظریف درگیر مسائل هسته ای نبود و این شخصیت همان آقای آقازاده رییس سازمان انرژی هسته ای است چراکه ما در آن زمان با آقای آقازاده صحبت کردیم تا بتوانیم به نوعی شخصیت او را در این فیلم داشته باشیم. البته آن زمان آقای آقازاده درگیر مناقشات هسته ای بود اما این مساله اینقدر فراگیر نبود و تحریم هایی هم مانند امروز وجود نداشت. در واقع طراحی چهره پردازی که برای شخصیت وزیر در فیلم انجام شده از روی شخصیت آقازاده و توسط آقای اسکندری انجام شده است. لهجه آذری که من در فیلم برای این شخصیت داشتم براساس همان لهجه آقای آقازاده بود. اگر قرار بود آقای ظریف را به تصویر بکشم که نباید از لهجه آذری استفاده کنم. تعبیری که از فیلم ارائه می شود کاملا تصادفی با زمان حال منطبق شده است.