کد خبر 1761003
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۷
زندانی

موشک‌های اسرائیل که به زندان اوین خورد، سید احمد را از زیر آوار زنده بیرون کشید؛ اما زندگی همسر و فرزندانش زیر آوار بدهی ۱.۴ میلیاردی، ناشی از یک مترجمی ساده، در حال فروپاشی است.

به گزارش مشرق، موشک‌های اسرائیل که به زندان اوین خورد، بر اثر موج انفجار به دیوار کوبیده شد. سقف ریزش کرد و زیر آوار ماند. موشک‌باران که تمام شد، هم‌بندی‌های دیگر به کمکش آمدند. چند ساعتی طول کشید تا سید احمد را از زیر آوار در آوردند. قیامتی به پا شده بود. تکه‌های پیکر زندانیان روی زمین افتاده و در و دیوارها را خون‌گرفته بود ولی در میان زندانیانی که از زیر آوار در آمدند و زنده ماندند، سید احمد حال و هوای دیگری داشت. عمر دوباره‌ای را که خدا به او داده بود را یک نشانه می‌دانست. همین دیروز بود که رگهای قلبش گرفته و در بیمارستان بستری‌اش کرده بودند. ۴ سال بود که گرفتار شده و به هر دری زده بود که به زندان نیفتد ولی دست آخر زورش به جایی نرسیده و سوم آذر ۱۴۰۳ راهی اوین شده بود.

زندانی اوین را با یک کلیک آزاد کن

۴ سال زندان به خاطر یک فیش واریزی

به سراغ همسر احمد رفتیم تا از چندوچون گرفتاری‌اش باخبر شویم. تماس که می‌گیرم در حال اثاث‌کشی است. صاحب‌خانه جوابشان کرده و باید خانه‌شان را عوض کنند. همین که متوجه می‌شود خبرنگار هستم و ممکن است صدایش به جایی برسد به التماس می‌افتد و می‌گوید: خانم به خدا همسرم مریض است. دو بار سکته مغزی کرده است. بعد از جنگ ۱۲ روزه قلبش طاقت نیاورد و عمل قلب باز کرد. ۵۲ سالش است و تحمل زندان ندارد. به خدا به همه هم گفتم شوهرم تقصیری نداشت، فقط مترجم بود. با تعجب می‌پرسم یعنی به‌خاطر اینکه مترجم بود، بدهکار شد.

فیش پرداخت سند بی‌گناهی نیست

هانیه داستان گرفتاری احمد را برایم تعریف می‌کند: گرفتاری ما از زمانی شروع شد که احمد به‌عنوان مترجم در یک معامله حاضر شد. تاجر عراقی برای خرید میل‌گرد به ایران آمده بود و فروشنده ایرانی عربی بلد نبود. از سید احمد خواستند به‌عنوان مترجم در معامله‌شان حاضر شود. معامله داشت جوش می‌خورد که تاجر عراقی گفت: میل‌گردها باید به آزمایشگاه فرستاده شوند تا از کیفیتشان مطمئن شوند. با آزمایشگاهی قرارومدار گذاشتند ولی هزینه آزمایش میل‌گردها ۵۰۰ میلیون تومان می‌شد که باید موقع نوشتن قرارداد واریز می‌کردند.

طرف ایرانی پول را به‌حساب سید احمد ریخت. ۳ ساعت نشده احمد پول را به‌حساب آزمایشگاه واریز کرد. تاجر عراقی وسط معامله، گرانی میل‌گردها را بهانه کرد و معامله را به هم زد. آزمایشگاه پولی را که واریز کرده بودند را برنگرداند چون در قراردادش قید شده بود که به هر دلیلی که از آزمایش منصرف شوند، پولی برگردانده نمی‌شود.

زندانی اوین را با یک کلیک آزاد کن

قصه‌ رنج فرزندان سید احمد در غیاب پدر زندانی

پول به‌حساب احمد واریز شده بود ولی با وجودی که فیش پرداختی به آزمایشگاه را ارائه کرد، طرف ایرانی قبول نکرد و آن را به‌عنوان بدهی احمد می‌دانست. وقتی قضیه جدی‌تر شد که طرف ایرانی از او شکایت کرد و طلب ۲۵۰ میلیونش را داشت. از آن روز مصیبت ما شروع شد.

باورم نمی‌شود که به این سادگی یک نفر بتواند بدهی به این سنگینی بالا بیاورد و می‌گویم: الان بدهی همسرتان چقدر است؟ هانیه جواب می‌دهد: با احتساب تورم و گذشت ۴ سال بدهی‌اش ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان شده است و من اصلاً قادر به پرداخت بدهی‌اش نیستم.

می‌پرسم همسرتان در چند سالی که بیرون بود، نتوانست طرف عراقی را پیدا کند؟ هانیه جواب می‌دهد: چرا خیلی دنبالش گشت، حتی پیدایش هم کرد ولی نتوانست او را به ایران بیاورد. برای دادگاه درخواست تجدیدنظر داد ولی نتوانستیم بی‌گناهی همسرم را ثابت کنیم. نهایتاً حکمی که صادر شد این بود که باید بدهی پرداخت شود.

آخرین تلاشم این بود که اواخر مردادماه به ستاد دیه رفتم و درخواست دادم. ستاد دیه گفت: ما می‌توانیم مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان پرداخت کنیم ولی بقیه بدهی را خودتان باید بپردازید. چند نفر هم واسطه شدند ولی طرف ایرانی می‌گوید من کل پولم را می‌خواهم.

هانیه با بغض می‌گوید: همسرم قبلاً راننده کامیون بود. سال ۹۶ یک‌بار سکته مغزی کرد. کمیسیون پزشکی تشخیص داد هوشیاری کامل را برای رانندگی ندارد و بازنشستگی پیش از موعد گرفت. دریافتی همسرم حداقل حقوق بود. کفاف خرج زندگی‌مان را نمی‌داد. بنده خدا با وجود سکته مغزی و مشکل جسمی یک ماشین قدیمی خرید و مسافرکشی می‌کرد. بیشتر مسافر به شهرستان می‌برد که کرایه‌اش بیشتر باشد. آخر هم سر هیچ‌وپوچ گرفتار شد.

از هانیه می‌پرسم: چند تا بچه دارید؟ جواب می‌دهد: یک پسر دارم ۲۶ سالش است و دخترم ۲۲ساله. از شنیدن جوابش هم خوشحال می‌شوم هم ناراحت. خوشحال ازاین‌جهت که بچه‌هایش بزرگ هستند و می‌توانند کمک‌خرجش باشند. ناراحت ازاین‌جهت که در سن جوانی هستند و علاوه بر درد نبودن پدر، تحمل حرف‌وحدیث مردم را ندارند.

هانیه می‌گوید: از وقتی همسرم به زندان افتاده است، دخترم آن‌قدر حرص‌وجوش کرده است، مریض شده است. اول گفتند کیست تیروئید گرفته خوشبختانه عمل کردند و کیست را در آوردند ولی الان از لحاظ روحی خیلی به‌هم‌ریخته است و حتی نتوانست درسش را ادامه بدهد. پسرم در اسنپ کار می‌کند. آن‌قدر فشار عصبی بهش وارد شده، مشکل معده پیدا کرده است. آب هم می‌خورد بالا می‌آورد.

زندانی اوین را با یک کلیک آزاد کن

۶ ساعت رفت‌وآمد برای یک ملاقات ۲۰ دقیقه‌ای

می‌پرسم: سید احمد در این یک سال به مرخصی آمده است؟ هانیه داغ دلش تازه می‌شود و می‌گوید: نه. برای مرخصی باید وثیقه بگذاریم. ما سند خانه نداریم. دوست و آشنایانمان هم هیچ‌کدام در مرکز شهر نیستند. سند حاشیه شهر را برای وثیقه قبول نمی‌کنند.

می‌پرسم: پس فقط شما می‌روید ملاقات؟ راهتان که خیلی دور می‌شود از کرج تا زندان فشافویه. چطور این همه راه می‌روید؟ هانیه دوباره بغض می‌کند و می‌گوید: الان ۴ هفته است نتوانستم به ملاقات بروم. هزینه رفت‌وآمد زیاد است. مجبورم با مترو و اتوبوس بروم. ۳ ساعت رفت طول می‌کشد و ۳ ساعت برگشت. هر بار هم که می‌روم احمد آن‌قدر شرمنده است می‌گوید دعا کنید من بیایم بیرون از خجالت شما در بیایم.

از هزینه رفت و آمدش که می‌گوید به یاد هزینه‌های زندگی‌اش می‌افتم و می‌گویم: الان منبع درآمدتان کجاست؟ هانیه می‌گوید: حقوق بازنشستگی همسرم ماهی ۱۳ میلیون تومان است. پسرم در اسنپ کار می‌کند. من هم در خانه مردم کار می‌کنم.

یک‌دفعه بغض می‌کند و با گریه می‌گوید: به خدا زندگی‌ام نمی‌توانم بچرخانم چه برسد به بدهی همسرم. همه فامیل به من زخم‌زبان می‌زنند که چرا شوهرت افتاده زندان. ماه‌به‌ماه یک مرغ یا گوشت نمی‌توانم برای خانه بخرم. آن‌قدر از همه پول قرض کردم که دیگر رویم نمی‌شود. مرتب ۵ میلیون تومان، ۱۰ میلیون تومان پول وکیل دادم. دیگر هیچ‌کس را ندارم که از او قرض کنم.

گریه‌اش به هق هق می‌افتد و ادامه می‌دهد: کاش فرجی بشود، خدا به دل کسی بیندازد بتواند کمکمان کند بدهی شوهرم را بدهیم و آزاد شود. اگر به خانه برگردد بالاخره روی ماشین‌کار می‌کند، یک کمک‌حالمان می‌شود. شوهرم اصلاً وضع جسمی‌اش خوب نیست. یک‌بار دیگر سکته کند، زنده نمی‌ماند.

زندانی اوین را با یک کلیک آزاد کن

صدقه روزانه شما، کلید آزادی یک زندانی

سن و سالی از هانیه گذشته و زیاد نمی‌تواند کار کند. با حقوق بازنشستگی ۱۳ میلیونی بازنشستگی و دستمزد کارگری‌اش، حتی نمی‌تواند اجاره یک آپارتمان کوچک در کرج را تأمین کند، چه برسد به ۱ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان بدهی که هر روز با سود و تورم سنگین‌تر می‌شود. وقتی می‌گوید: ای‌کاش فرجی می‌شد و خدا به دل کسی می‌انداخت که کمکمان کند، این فکر به ذهنم می‌رسد که در شرایط فعلی جامعه که کمتر کسی از پس پرداخت چنین بدهی سنگینی برمی‌آید، کاش ترتیبی داده می‌شد که مردم و خیران بتوانند به امثال‌هانیه کمک کنند.

کاش در روزگار غلبه فضای مجازی، سامانه‌ای طراحی شود که مورداعتماد مردم باشد. اگر این سامانه فعال شود و درگاه پرداخت آنلاین آن بدون واسطه و با شفافیت کامل در دسترس مردم قرار بگیرد، هر شهروندی، از هر کجای ایران یا حتی خارج از کشور، می‌تواند مستقیماً و با هر مبلغی حتی به‌اندازه صدقه روزانه به‌حساب مشخص برای آزادی زندانیان کمک کنند. اگر این اتفاق بیفتد، سید احمد و صدها سید احمد دیگر، نه با معجزه که با یک کلیک، به خانه برمی‌گردند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 16
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 4
  • حمید IR ۱۳:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    7 0
    سلام کاش یک راه ارتباطی برا کمک به این مورد میذاشتین
    • IR ۱۵:۳۱ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
      4 0
      اردوگاه کار اجباری برای انصاری زنجانی رحیمی در آبادی و همه بدهکاران مالی .
    • کارشناس ارشد متالوژی IR ۲۲:۴۴ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
      1 0
      آزمایش مقاومت مصالح دانشگاه امیر کبیر هر روز انواع میل گرد و پیچ مهره آزمایش میکند . هزینه اش بالا نیست . آن عراقی چرا آمده از ایران میل گرد بخرد ؟ بار بزند ببرد عراق هزینه اش بیشتر میشود. در عراق بازار آهن فروشها هست . در واقع عراقی وجود ندارد . یکی از دوستانش را در نقش عراقی با لهجه عربی جا زده و بعد غیبش زده ! همه میلگردها از قبل دارای مجوز و نشان استاندارد از کارخانه ها ترخیص میشوند . هیچ تاجری آنقدر ابله نیست که روی هوا چنان پولی بدون ضمانت خرید هزینه کند . تاجر چگونه به این فرد غریبه اعتماد کرد پول به حسابش ریخت مستقیم به آزمایشگاه نریخت ؟ اگر به فرض به آزمایشگاه داده نشانی و سابقه عدم بازگرداندن هزینه بعد واریز ؟ هیچ مسئول آزمایشگاهی آنقدر نامرد نیست که بخواهد آنگونه کسب درآمد کند مگر شریک باشند . یعنی در کل داستان با سه کلاش طرفیم ! نقشه ای ماهرانه برای اخاذی میلیاردی کشیده اند ! به جای مظلوم نمایی برای یک شیاد شرکایش را هم دستگیر و به اردوگاه کار اجباری بفرستید .
  • IR ۱۴:۱۶ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    2 2
    مردم به اندازه کافی فریب دادید . به درک اسفل السافلین کی به کی بدهکاره . خواست ببخشه یا نه . شما به فکر مردم بدبخت تر از زندانی باش . زندانی جای خواب و غذا داره . مردم توان ادامه زندگی ندارند .
    • IR ۱۸:۵۰ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
      2 1
      بنی آدم اعضای یک پیکرند.چه تو زندان چه بیرون. شما فتوی نده بیوک آقا!
  • حسن IR ۱۴:۲۱ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    1 0
    پول آزمایش این قدر نمی شود احتمالا کاسه ای زیر نیم کاسه است باید یک کسی از اقوامشان پیگیر قضیه شود
    • IR ۲۳:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
      1 0
      در مسابقه اینترنتی فردی مبلغ کلانی باخته بود . نمیتوانست پس بگیرد کودکی را جای خودش معرفی کرد که یعنی او نادان بوده بدون اطلاع والدینش بازی کرده باخته . ابتدا مالک مسابقه قبول نکرد . یک روحانی را واسطه کرده و بالاخره با فریب پول را پس گرفتند . در مجله اطلاعات هفتگی از این نوع داستانها چاپ میشود که با کمی دقت دروغ بودن اکثرشان معلوم میشود . اداره آگاهی بخش کلاهبرداری به راحتی میتواند پته این حقه باز را روی آب بریزد .
  • IR ۱۴:۲۲ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    2 0
    نحوه رسیدگی به پرونده را ببینید . طرف پول رو به حساب شخص ریخته بعد اون شخص پول رو به حساب آزمایشگاه ریخته اینجا واسطه انتقال پول رو محاکمه کردن در حالی که فروشنده می دانسته که ریسک معامله وجود داره. خاک بر سر اون قاضی کنن که به جای تحت تعقیب قرار دادن عراقی به عنوان مدیون این فرد که چون دم دستش بوده فرستاده زندان چون راحتتر بوده
  • IR ۱۴:۲۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    1 0
    عجب قاضیی بوده. بهم خوردن معامله و پس گرفتن پول آزمایشگاه چه ربطی به شوهر شما داشته؟
  • IR ۱۴:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    1 0
    چه بیخودی یک نفر به زندان میافتد. این وسط بنده خدا هیچکاره بوده و فقط پول را جابجا کرده است و طرف های معامله و آزمایشگاه این بنده خدا را انداختند زندان.
  • IR ۱۴:۵۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    0 0
    اخرش این پول که واریز شده دست کیه؟
    • DE ۱۵:۴۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
      0 0
      آزمایشگاه.
  • IR ۱۵:۱۸ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    1 0
    بنظر قانون باید بیاید وسط این مسایل که در آن کلاهبرداری اتفاق نیافتاده هست را حل و فصل کند و یک کانال آنلاین معتبر هم راه اندازی شود برای آزاد سازی. زندانیان غیر عمد
  • DE ۱۵:۵۵ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    1 0
    آزمایشگاه با قانون مسخزش که پول گرفته شذه پس داده نمیشه وقتی هنوز آزمایشی هم انجام نداده و قاعدتا کاری هم انجام نشده بوده. اون عراقی که البته میتونسته معامله رو فسخ کنه. اون طرف ایرانی صاحب آهن چرا وقتی میدونه قانون ازمایشکاه رو و اینکه این مترجم صرفا واسطه بوده اومده میگه پول منو بده؟ اصلا چرا به واسژه داد پول رو؟ و اون قاضی. آخه به اینم میگن قاضی؟ هنره یکی رو بندازی زندان؟ این مترجم صرفا واسطه واریز بوده. اگه پول به حساب آزمایشگاه واریز شده و آزمابشگاه هم اون رو برنگردونده، قرار نیست مترجم پولی رو برگردونه. ریسکی بوده که صاحب آهن در کارش وجود داشته و پول رو هم خودش از دست داده. ربطی به مترجم و واسطه واریز نداره. البته مشخصه که در این مواقع واسطه واریز برای فردی نباید شد. خودش حساب داره پول داره خودش واریز کنه.
  • سعید IR ۱۶:۵۶ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
    4 0
    مطمئن هستید کسیکه به این پرونده رسیدگی کرده قاضی بوده؟؟؟؟؟ بنظر من که عریضه نویس درب دادگاه از اون بیشتر میدونه
  • IR ۰۶:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۸/۱۱
    0 0
    خیلیا برای تمام دنیا برنامه دارن الا مجموعه زیر دستشون

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس