کد خبر 995124
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۸
joker 2019

فیلم رومن پولانسکی یعنی «افسر و جاسوس»موضوع مظلومیت یک افسر یهودی که گویا به ناحق متهم به جاسوسی می‌شود.

به گزارش مشرق،  هفتاد و ششمین دوره جشنواره فیلم ونیز از 6 تا 16 شهریورماه در این شهر آبی ایتالیا برگزار شد، طبق معمول فیلم‌های متعددی از فیلمسازان معروف و سرشناس در این دوره از جشنواره حضور داشتند که هرکدام می‌توانستند، امید کسب جوایز باشند.از جمله فیلم‌های مهم دیگر این دوره از جشنواره ونیز می‌توان به «جوکر» به کارگردانی «تاد فیلیپس» با بازی «خواکین فینیکس»، «به سوی ستارگان» ساخته «جیمزگری» و با حضور «برد پیت»، «رختشوی خانه» جدیدترین فیلم «استیون سودربرگ» با نقش‌آفرینی«مریل استریپ»، «گری اولدمن»و «آنتونیو باندراس»‌، «درباره پایان ناپذیری» ساخته روی آندرسون، «مهمان افتخاری» به کارگردانی آتوم اگویان، «داستان ازدواج» از نوا بامباک، «حقیقت» ساخته هیروکازو کوروییدا، «شبکه زنبور» به کارگردانی «اولیویه آسایاس» و «یک افسر و یک جاسوس» آخرین فیلم رومن پولانسکی‌ اشاره کرد.

بیشتر بخوانید:

حامی شماره یک تک‌خوانی زنان برای چه ماموریتی به ایران بازگشت؟ +تصاویر


 اما اولین حاشیه پررنگ جشنواره هم بر سر همین فیلم پولانسکی اتفاق افتاد که مدیریت جشنواره ونیز نتوانست کارگردان برجسته این فیلم را به‌عنوان یکی از فیلم‌های بخش مسابقه و یکی از امیدهای جایزه اول این جشنواره را بپذیرد.رومن پولانسکی، فیلمساز لهستانی- فرانسوی که با فیلم «‌افسر و جاسوس» به ماجرای قدیمی اتهام جاسوسی دریفوس یهودی پرداخته و این فیلم در بخش مسابقه اصلی جشنواره ونیز امسال حضور داشت، نتوانست برای نمایش فیلمش در ونیز حضور پیدا کند و هنگامی که دومین جایزه جشنواره یعنی جایزه بزرگ هیئت داوران را نیز به خود اختصاص داد بازهم برای دریافت این جایزه نتوانست به ونیز برود. همچنان‌که در سال 2003 نیز نتوانست برای دریافت اسکار بهترین کارگردانی به خاطر فیلم «پیانیست» به آمریکا برود.

دلیل این عدم حضور، حکمی است که دادگاه ایالات متحده آمریکا حدود 42 سال پیش برای پولانسکی به دلیل عملی ضد اخلاقی صادر کرد و با آنکه شاکی پرونده از شکایت خود صرف‌نظر نمود اما حکم دادگاه آمریکا نه تنها در این کشور مشمول مرور زمان نشده بلکه در کشورهای هم‌پیمان آمریکا نیز هنوز به قوت خود باقی است. چنانچه در سال 2009 وقتی رومن پولانسکی در جشنواره فیلم زوریخ در سوئیس شرکت کرده بود به درخواست دادگستری آمریکا در سوئیس بازداشت شد تا تحویل مقامات آمریکایی شود و حتی پس از دو ماه زندانی، بیش از شش ماه نیز در خانه‌ای حبس بود اما در نهایت به دلیل اعتراضات مختلف ناگزیر از آزادی‌اش شدند.


پیش از شروع جشنواره ونیز امسال هم برخی مسئولین و اعضای هیئت داوران این جشنواره از انتخاب فیلم پولانسکی پشیمان و حتی نسبت به حضور وی در ونیز ابراز نگرانی می‌کردند از جمله «لوکرسیا مارتل»، کارگردان زن آرژانتینی و رئیس هیئت داوران ونیز در نشست خبری این جشنواره اعلام کرد از انتخاب فیلم پولانسکی در این جشنواره «بسیار ناراحت» است و در شب نمایش این فیلم، جمعه 30 اوت نیز در مراسم آن شرکت نکرد!


اما نکته قابل تامل آنکه همین جشنواره ونیز در سال 1389 که جعفر پناهی به دلیل حضور فعال در فتنه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 در دادگاه ایران محکوم شناخته‌شده بود، او را به این جشنواره دعوت کرد، مراسم تجلیل برایش برپا ساخت و حتی کارگاه آموزشی برای او تدارک دید در حالی که به تازگی حکم محکومیتش صادر شده بود! جشنواره‌ای که پس از گذشت 42 سال از محکومیت یک فیلمساز در دادگاه‌های آمریکا به‌عنوان ضابط قضایی آمریکاییان عمل می‌کند!! یعنی یک جشنواره ظاهرا هنری به محل اجرای احکام آمریکایی بدل شده است!!


گفتنی است یکی از دلائل عدم حضور رومن پولانسکی در جشنواره ونیز، ترس وی از این بود که توسط مسئولان این جشنوارها یا مقامات ایتالیایی تحویل آمریکایی‌ها شود!!!جشنواره هفتاد و ششم ونیز، جایزه اول خود یعنی شیر طلایی را به فیلم «جوکر» ساخته تاد فیلیپس و با بازی خواکین فنیکس داد که به زندگی جوکر همان فرد شرور فیلم‌های «بتمن» می‌پرداخت. جوکری که پیش از این در دو فیلم «بتمن» ساخته تیم برتن و «شوالیه تاریکی» ساخته کریستوفر نولان با بازی‌های «جک نیکلسون» و «هیث لجر» به تصویر کشیده شده بود. حالا برای اولین بار ریشه‌های این عنصر خبیث تاریخ ادبیات و سینما از زمانی که فرد شکست خورده و منزوی به نام آرتور فلک نام داشت تا دوران شرارت و تبدیل شدن به جوکر روایت می‌شود.


در تاریخ سینما و به خصوص دهه‌های اخیر، فیلم‌های متعددی درباره شخصیت‌های شرور و خبیث همچون دراکولا و دکتر هانیبال لکتر و دارت ویدر ساخته شدند که به نوعی دلائل و ریشه‌های تبدیل آنها از یک فرد عادی و یا حتی مثبت را به شخصیتی منفی و جهنمی به تصویر می‌کشیدند، اما تقریبا می‌توان گفت که معمولا این گونه فیلم‌ها مثل «دراکولای برام استوکر» یا «برآمدن هانیبال» و یا سه قسمت دوم مجموعه «جنگ‌های ستاره‌ای» در جشنواره‌های معتبر جهانی تحویل گرفته نشدند به‌خصوص در جشنواره فیلم ونیز. جشنواره‌ای که به روال معمول دروازه‌ای برای اسکار محسوب شده و بسیاری از فیلم‌های اسکار گرفته طی این سال‌ها مانند «جاذبه»، «مرد پرنده‌ای»، «اسپات لایت»، «شکل آب»، «لالالند» و «روما» که اغلب اسکار بهترین فیلم را هم دریافت کرده و اصلا تم اصلی اسکار هر سال را تعیین نمودند، ابتدا در جشنواره ونیز معرفی شده و اکثرا جوایز اول و دوم همین جشنواره را دریافت کرده بودند.
اینکه چگونه جشنواره‌ای مانند ونیز در جنوب اروپا می‌تواند تم اصلی سالانه مراسم اسکار و حلقات پیرامونی آن را تعیین کند، به کمپانی‌ها و شرکت‌های حامی آن برمی‌گردد که چگونه با تراست‌ها و کارتل‌ها و کمپانی‌های اصلی و بزرگ آمریکایی پیوند داشته و در واقع مانند کارگزار فرهنگی آنان عمل می‌کنند.


اما اینکه «جوکر» و موضوع یا درونمایه آن تبدیل به تم اصلی اسکار امسال و حلقات پیرامونی آن بشود، موضوع غریبی برای هالیوود و گردانندگان و آن و به خصوص چالش‌های این روزهای غرب نیست. یک فرد معمولی و مثبت در گاتهام سیتی پر از سرمایه‌داران شرور، در اثر ظلم و ستم جامعه و تحقیر و توهینی که از سوی اراذل و اوباش همدست آنها به او می‌شود، به فردی شرور بدل می‌گردد. در حالی که بنا به خواست مادرش فقط می‌خواست همواره آدم‌های دیگر را بخنداند، اما اینک او یعنی آرتور فلک معصوم برای مقابله با این تحقیر و توهین وادار می‌شود دیگر تنها ماسک خنده و شادی بر صورت زده و به مجازات همان اراذل و اوباش و اربابان خبیثشان بپردازد و به‌عنوان یک جنایتکار خبیث معرفی شود.


اما جوکر نماد یک شرور محق است، از نوع بدترین ضد قهرمان‌ها که حالا در فیلم تاد فیلیپس دوست داشتنی و مظلوم و سمپاتیک جلوه می‌کند. می‌توان بدمن و فردی که به دلیل ظلم روزگار دست به خشونت می‌زند را موضوع و چالش دنیای سلطه امروز دانست. حتی امثال اسرائیل و آمریکا نیز همواره علاقمند بوده‌اند، خود را در همین نقش جنگجویان ناگزیر تصویر کنند که برای حفظ خود و منافع و هویت‌شان در این دنیای امروز و در مقابل صف دشمنان، ناچار از اعمال خشونت می‌شوند. بارها سران اسرائیل در دفاع از جنایاتشان و به‌عنوان توجیه حملات خود به‌عنوان عملیات پیشگیرانه از همین تعابیر استفاده کرده‌اند.


گفته شده حضور جوکر در انواع بازی ورق در حالی که به‌طور رسمی ارزش و هویتی ندارد و اساسا خارج از توزیع ورق‌ها قرار می‌گیرد ولی در شرایطی می‌تواند به جای همه انواع این ورق‌ها قرار گرفته و وضعیت بسیار فوق‌العاده‌ای را برای دارنده خود به‌وجود آورد، به طوری‌که حتی وی را در حالت بسیار سخت، برنده بازی گرداند. ضمن اینکه جوکر حالت نمایشی دارد، (سیاستمداران امروز غرب مانند ترامپ و نتانیاهو هم سعی دارند بیشتر حالت نمایشی و دلقک را داشته باشند) جوکر برخلاف سایر ورق‌ها باتصویر یک دلقک مشخص می‌شود، همان‌طور که در فیلم تاد فیلیپس هم اصلا با همین هیبت شروع می‌کند و بعد نشان می‌دهد که چگونه از توانایی‌های خارج از تصور برخوردار است.


اما اینکه حالا واقعاً فیلم «جوکر»، تم اصلی اسکار امسال و جوایز آن را تعیین کند فقط یک حدس و تحلیل است که هنوز نیاز به صبر دارد تا فیلم‌های فصل جوایز اکران شوند و ببینیم تبلیغات و مانورها روی کدام فیلم‌ها بیشتر است که عجالتا برای فیلم تاد فیلیپس که کارنامه چندان قابل تاملی هم در فیلمسازی (به جز چند هجویه به نام خماری) ندارد این تبلیغات حتی پیش از نمایش در ونیز نیز در حد بالایی انجام شد. ضمن اینکه جوکر دارای تمی است که چندان از چالش‌های اصلی امروز جبهه غرب دور نیست.


اما فیلم رومن پولانسکی یعنی «افسر و جاسوس» علی‌رغم غیبت اجباری کارگردان (چنانچه شرحش رفت)، یکی از جوایز مهم و اصلی جشنواره امسال یعنی جایزه بزرگ هیئت داوران را دریافت کرد که چندان هم دور از ذهن نبود، این همان موضوعی است که باعث شد تا در سال 1938 فیلم «زندگی امیل زولا» ساخته ویلیام دیترله در میان بهت همگان و در میان حضور آثار بسیار قوی‌تر مانند «یک حقیقت وحشتناک»(لئو مک کاری)، «زمین خوب»(سیدنی فرانکلین)، «ستاره‌ای متولد می‌شود»(ویلیام ولمن)،» در شیکاگوی قدیم»(هنریس کینگ) و «بن بست»(ویلیام وایلر) اسکار بهترین فیلم را دریافت نماید.


موضوع مظلومیت یک افسر یهودی که گویا به ناحق متهم به جاسوسی می‌شود، آنچنان در هالیوود جهود زده (یا بهتر بگوییم صهیونیستی) آن سال‌های هالیوود، ایدئولوژیک و به اصطلاح از نظر حاکمان آن کارخانه رویاسازی، استراتژیک بود که طبق معمول ارزیابی در مراسم سالیانه آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا، با پایمال گردیدن و نادیده گرفته شدن همه آنچه به‌عنوان هنر و سینما و سرگرمی ادعا می‌شود، در عین ضعف فراوان ساختاری و موضوع، فیلم «زندگی امیل زولا» را در صدر یازدهمین مراسم اهدای جوایز اسکار نشاند.


اینک پس از گذشت 80 سال، مجددا موضوع دریفوس یعنی همان افسر یهودی دستمایه فیلم یک یهودی دیگر به نام رومن پولانسکی شده که اگرچه تحت تعقیب کیفری قرار دارد اما خود و خانواده‌اش را از قربانیان ماجرایی به نام هلوکاست می‌داند و به هر حال طی این سال‌ها با ساختن فیلم‌هایی همچون «بچه رزماری»، «محله چینی ها»، «تس»، «دروازه نهم» و... دین خود را به سیستم ایدئولوژیک هالیوود ادا کرده و خصوصا با فیلم «پیانیست» که اسکار بهترین کارگردانی را هم دریافت نمود، همپای دیگر فیلمسازان صهیونیست، تصویر جعلی دیگری از افسانه هلوکاست را بر پرده سینما برد. بنابراین دریافت جایزه دوم جشنواره از سوی فیلم پولانسکی دور از ذهن نبود.


اما یکی از مهم‌ترین فیلم‌های این دوره جشنواره ونیز فیلم «رختشوی خانه» یا «لاندرومات»، تازه‌ترین ساخته استیون سودربرگ بود که علیرغم ساختار قوی و امتیاز بالا از سوی منتقدان (اغلب آن را به‌عنوان فیلم دوم یا سوم خود انتخاب کرده بودند)، به دلیل موضوع خود که به فساد کلان سرمایه‌داری در آمریکا و اروپا پرداخته بود، از هیچ جایزه‌ای در جشنواره‌ای که دروازه اسکار محسوب می‌شود، برخوردار نشد.
فیلم«رختشوی خانه»که براساس ماجراهای واقعی ساخته شده به فساد مالی، پولشویی و سوءاستفاده برخی از شخصیت‌ها، مقامات سیاسی و موسسات بزرگ مالی جهان می‌پرداخت که در سال 2016 به پرونده یا اسناد پاناما شهرت یافت. در این فیلم هنرپیشگانی همچون مریل استریپ،‌گری اولدمن، آنتونیو باندراس، دیوید شومر و شارون استون حضور داشتند. سودربرگ با رویکردی طنز آمیز ماجراهای این فساد مالی گسترده را به تصویر کشیده و فیلمش را به یک کمدی سیاه تبدیل کرده.


اما در حالی که استیون سودربرگ پرونده یکی از بزرگ‌ترین فسادهای مالی نیم قرن اخیر را برپرده سینما برد، در واقعیت آخرین گزارش شبکه عدالت مالیاتی (Tax Justice Network) درباره پنهان‌کاری و فرار مالیاتی، کشورهای سوئیس و ایالات متحده را در صدر فاسدترین کشورها در این زمینه برمی‌شمرد. اگر سودربرگ یا در واقع اسناد پاناما، فقط به بخشی از فساد مالی بخش‌های مختلف کانون‌های سرمایه‌داری می‌پردازد که دلالی مالی برای سودجویان جهان سومی انجام می‌دهند اما گزارش شبکه عدالت مالیاتی، نظام فاسد کلیت بانکداری امروز کلان سرمایه‌داران غرب را زیر علامت سؤال می‌برد.وب سایت «یورو نیوز» در دوم جولای 2018 ضمن انتشار بخشی از گزارش یاد شده با درج فهرست «شاخص پنهان‌کاری مالی» نوشت که سوئیس از بزرگ‌ترین مراکز مالی جهان، «پدرخوانده» بهشت‌های مالیاتی‌ است.


گزارش شبکه عدالت مالیاتی تاکید داشت که بر خلاف کلیشه‌های مرسوم، بزرگ‌ترین‌گریزگاه‌های مالیاتی جهان جزایر کوچک نیستند بلکه کشورهای قدرتمند و ثروتمند هستند که خدمات مالیاتی برای ثروتمندان و سرمایه‌داران فراهم می‌کنند.شبکه بین‌المللی عدالت مالیاتی معتقد است که این عوامل به همراه افشاگری‌های اخیر بخش‌های بازرسی مالی روشن می‌کند که سوئیس مهم‌ترین کشور در زمینه پنهان‌کاری مالی در سیستم قضایی محسوب می‌شود.


این گروه با اشاره به اینکه بسیاری از ثروتمندان و سرمایه‌داران از آمریکا برای مخفی کردن ثروت‌های «بادآورده» خود استفاده می‌کنند، اضافه می‌کند: «ایالات متحده آمریکا امکانات گسترده‌ای را در جهت پنهان‌کاری و معافیت مالیاتی برای افراد و سرمایه‌گذارانی که شهروند و ساکن این کشور نیستند فراهم می‌کند.»هنگ‌کنگ، سنگاپور، لوکزامبورگ، آلمان، تایوان، امارات متحده عربی و جزایر گرنزی، در رتبه‌های چهارم تا دهم در فهرست کشورهای فاسد دنیا قرار گرفتند.

منبع: کیهان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس