گروه جهاد و مقاومت مشرق: خاطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذابهایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید بخشی از خاطرات آزاده حمید عیوضیان است:
ارودگاه رمادیه: اردیبهشت ۱۳۶۶
برای اولین بار، در ساختمان شماره ۴ اعلام شد که، مسئول سلول ها و ساختمان باید توسط خود بچه ها انتخاب شود.
از تعجب نزدیک بود که شاخ درآوریم. در این یک سال گذشته، مسئول ها معمولاً توسط عراقی ها انتخاب می شدند و حالا که اعلام کرده بودند، بچه ها خود می توانند، مسئول شان را انتخاب کنند، تعجب و حیرت ما را برانگیخته بود.
با رأی گیری، مسئولان انتخاب شدند و با انتخاب آنها، جوی صمیمی در ساختمان و سلول ها حکمفرما شد.
مسئولان هرچند وقت یکبار، جلسه ای تشکیل می دادند تا به کمک و همفکری یکدیگر و همیاری بچه ها، بتوانند مشکلات موجود را از سر راه بردارند و بدین ترتیب، عراقی ها ناخواسته یک بار دیگر، راه را برای فعالیت های ما جهت پیشبرد اهداف مان باز گذاشتند.
* سایت جامع آزادگان
از تعجب نزدیک بود که شاخ درآوریم. در این یک سال گذشته، مسئول ها معمولاً توسط عراقی ها انتخاب می شدند و حالا که اعلام کرده بودند، بچه ها خود می توانند، مسئول شان را انتخاب کنند، تعجب و حیرت ما را برانگیخته بود.