عادل را نمی شود کلا دوست نداشت. تمام ابزارهای دوست داشتن را دارد. صمیمی است و آدم حس می کند هیچ مرزی بین خودش با او ندارد. طوری رفتار می کند و جوری وارد حوادث و اتفاق ها می شود که مخاطب کاملا خودش را رو در رو با آن ماجرا می بیند. دقیقا خیلی جاها وقتی سوالی می پرسد، عکس العمل مخاطبی که پای برنامه اش نشسته یک چیز است: «دمش گرم همونی که باید می پرسید رو پرسید.»
دقیقا نقطه طلایی محبوبیت عادل همینجاست. اینکه انگار وارد مغز مخاطبانش می شود و دغدغه همه آنها را تشخیص می دهد و آن وقت روی آنتن همان ها را می گوید؛ همینجاست که مخاطب ناگهان حس می کند در استودیوی نود است و رو در روی میهمان نشسته و دارد با او دیالوگ می کند.
دقیقا به همین دلیل
ساده است که مخاطب حامی اش می شود و هفدهس ال کنارش می ایستد و تمام قد از
او و برنامه اش دفاع می کند اما در این یکی دو سال اخیر انگار عادل کمی
فرمان از دستش در رفته و قی قاج می رود. اینکه چرا قی قاج می رود و به در و
دیوار هم می کوبد کاملا مشخص است.
او انگار به یک
خودباوری رسیده که فکر می کند دیگر نبض افکار عمومی را در همه اتفاقات
فوتبالی در دستش دارد و با اتکا بر این باور به مصاف سوژه هایش می رود.
ماحصل هم چیزی نیست جز به در و دیوار زدن و هدر دادن سوژه؛ اتفاقی که طی دو
سه سال اخیر، چند باری در برنامه اش رخ داده و موجب شد تا کمی رسانه ها که
همیشه طرفدار و حامی او بودند، روبرویش قرار بگیرند و انتقادهایی به او و
سبک و سیاق جدید «نود» داشته باشند.
اما با همه این
ماجراها، فردوسی پور همچنان مرد شماره یک جام جم است و مردم کماکان دوستش
دارند و برنامه اش با فاصله پربیننده ترین برنامه تلویزیون است. فقط عادل
باید کمی دوباره خودش را به مخاطبانش نزدیک کند، مثل همیشه سه چهار سال قبل
دل و روده ماجرا را پیش از رفتن روی آنتن بیرون بکشد و نقشه اش را کامل و
مهندسی شده بچیند، نه اینکه مثل خیلی ها بخواهد تکلیف همه چیز را آن هم با
داشتن یکسری فکت کلی روی آنتن مشخص کند.
او آدم کاملا
باهوشی است و مطمئنا در برنامه امسالش فرمان را طوری می چسبد که کمترین
انحراف را به ایطرف و آنطرف داشته باشد. او می خواهد همچنان نامبر وان
بماند.
تکیه کلام های منحصر به فرد
سرم رو بکوبم به میز
این تکیه کلام را
وقتی عادل فردوسی پور به کار می برد که مصالحه با مهمانش راه به جایی نمی
برد. عمدتا با مطایبه مورد استفاده قرار می گیرد اما در زمان عصبانیت هم
شنیده شده!
خودجوش
این واژه از کلماتی
است که فردوسی پور خیلی به کار می برد و لقلقه زبانش شده. منظور از آن
کنایه به اتفاقاتی است که کسی نمی خواهد مسئولیت شان را بپذیرد.
منشوری
بعد از ماجرای
منشور اخلاقی در فوتبال ایران که خیلی هم سروصدا کرد، عادل فردوسی پور واژه
منشوری را از این قانون به دایره واژگانش افزود و از آن مرتب استفاده می
کند؛ به جای واژه غیرقابل پخش.
روزهای بد عادل
عادل فردوسی پور در
کنار همه نقاط قوتی که دارد، ضعف هایش بدجور پاشنه آشیل اش شده. او با هوش
و ذکاوت است؛ از فکر دیگران تغذیه می کند، با مردم صاف و ساده است و ...
مجموع این مختصات از عادل فردوسی پور مجری محبوبی ساخته که به میزان
سلبریتی های جامعه، طرفدار دارد.
ضعف های فردوسی پور
عمدتا به تکنیک گفتگو برمی گردد؛ گاهی سوالاتش به قدری مخدوش و پیچیده است
که خودش مجبور به پاسخگویی و مطول کردن کلام می شود.
دیگر ضعفش زمانی
هویدا می شود که میهمان با او همراه نیست. اینجا عادل به بن بست می خورد؛
در حالی که باید آنقدر چنته اش پر باشد که مثل گفتگوهای روتین، سوژه اش را
قوام دهد. در ادامه چهار برنامه ای که فردوسی پور در آنها بد عمل کرده مرور
می شود:
گفتگو با فرهاد مجیدی
مهر ماه 93، درست
زمانی که خیلی ها منتظر حرف هایی جذاب و خاطراتی بازگو نشده از فرهاد مجیدی
بودند، عادل فردوسی پور جهت گفتگو را به سمت حاشیه برد. به میهمانش گفت که
قرار بوده پرسپولیسی باشد و ... این کل کل به جایی منجر شد که مجیدی هم
عادل را پرسپولیسی خواند.
گفتگو با محمد مایلی کهن
وقتی مایلی کهن به
جای علی دایی سرمربی تیم ملی شد، مخاطبان نود و هواداران تیم ملی از این
گفتگو نکات فنی و برنامه سرمربی جدید را می خواستند اما فردوسی پور مایلی
کهن را بی مورد به چالش کشید!
ماجرای برکناری دایی
بعد از برکناری
دایی از پرسپولیس، عادل او را به همراه رحیمی و سیاسی روی خط آورد. افکار
عمومی می دانست و حق را به رحیمی می داد. فردوسی پور اما ناخواسته سمت
سیاسی ایستاد.
مسئله حق پخش
جایی که دوئل
فدراسیون فوتبال و تلویزیون برای حق پخش مسابقات لیگ برتر به اوج رسید،
خیلی ها از فردوسی پور توقع داشتند مثل همیشه شفاف سازی کند. نود اما به
بهانه عدم پخش بازی های لیگ پخش نشد و در برنامه بعد هم عادل با این مسئله
با ملایمت برخورد کرد.
دشمن های نود
امیر قلعه نویی
دوئل و کل کل
فردوسی پور و قلعه نویی چه در گفتگوی حضوری چه تلفنی، همیشه مشهود بوده تا
جایی که سال پیش کار به شکایت او از عادل فردوسی پور کشید. در نهایت اما از
این تصمیم منصرف شد ولی این جدال تمام نشده.
محمد مایلی کهن
مایلی کهن خیلی
زودتر از دیگران انگشت اتهام به سمت نود و فردوسی پور نشانه رفت. حتی در
زمان صلح مواردی از کنایه در کلام او وجود داشت. اوج انتقادها سال پیش با
این جمله رقم خورد: «آقای کی روشی پور فوتبال را به لجن کشیده ای!»
فراز کمالوند
نظرات بی پرده
فردوسی پور درباره فراز کمالوند و در ادامه سقوط تیم تحت سرمربیگری اش یعنی
شهرداری تبریز، دوئل فردوسی پور و کمالوند را به همراه داشت. این مربی در
یک یاز برنامه ها ادعای پرسپولیسی بودن فردوسی پور را مطرح کرد تا اینگونه
به او ضربه بزند.
خط قرمز
چرا تلویزیون نمی تواند نود را راحت کنار بگذارد؟
برنامه نود پس از
17 سال، شناسنامه شبکه سه و تلویزیون شده. درباره راز محبوبیتش دلایل زیادی
هست که در بخش هایی از این پرونده به آن اشاره شده. اینجا سوال مشخص این
است که چرا تلویزیون نمی تواند نود را به راحتی کنار بگذارد؟
باز هم دلایل زیادی
وجود دارد که در ادامه به چهار مورد مهم اشاره کرده ایم. البته با توجه به
صحبت های مدیر شبکه سه و وادادگی مدیران تلویزیون در برابر نظرات مخالف
اگر دیدید خبر توقیف نود رسانه ای شده، تعجب نکنید!
1- نود و مجری اش
به شدت محبوب هستند. عادل فردوسی پور یکی از سلبریتی های حال حاضر جامعه
است که همپای دیگر چهره های محبوب، طرفدار دارد. طبیعی است که تلویزیون نمی
تواند به راحتی چنین آدمی را کنار بگذارد.
2- عادل فردوسی پور
صادق است و سعی کرده صداقت را به برنامه نود تزریق کند. ادا هم درنمی آورد
و تا جایی که ممکن است با مردم راحت حرف می زند. زبان گویای آنهاست و با
شفافیت سراغ موضوعات می رود. این اعتماد عمومی را در تلویزیون کم سراغ
داریم.
3- برنامه نود از
زمانی که شکل گرفت روی عناصر مختلف فوتبال ما تاثیر گذاشته؛ از داوری تا
مسائل فنی و منشوری. حتی در بخش سخت افزاری مثل استادیوم ها هم نود مشکلات
را به چالش می کشد و خیلی زود به نتیجه می رساند.
4- بزرگترین مشکل
برنامه های تلویزیون ما کلیشه ای بودن و نداشتن شادابی است. اصلا رمز
موفقیت خندوانه همین شادابی و نشاط است. نود از چند سال بعد از شکل گیری
سعی کرد به ظاهرش رنگ و لعاب بدهد؛ الان هم شادابی جزو لاینفک آن است.
ضعف و قوت های عادل و نود
دیدگاه سه منتقد
حوزه فوتبال درباره یکی از دیرپاترین برنامه های تلویزیون، شهرام فرهنگی،
پژمان راهبر و علی جوادی به سوالات هفت صبح که آیا فردوسی پور با برنامه اش
همچنان در اوج است و مهمترین نقاط ضعف و قوت آن چیست؟ پاسخ داده اند.
دایره نظرخواهی را
خیلی گسترده تر دیدیم و حتی به گزینه های غیرفوتبالی هم فکر کردیم. بعد
لیست مان کوتاه تر شد تا نسبت نظردهندگان با حوزه فوتبال و رسانه منطقی تر
باشد. از میان فهرست نهایی بعضی ها حاضر به پاسخ نشدند؛ احتمالا به خاطر
رودربایستی با عادل فردوسی پور.
هر چند بهانه عدم
پاسخگویی ندیدن «نود» در یکی دو سال اخیر است ولی به وضوح نشانه های
رودربایستی در کلام شان احساس می شد. همین مسئله برای عادل فردوسی پور می
تواند تلنگری باشد که چرا قشر نخبه برنامه اش را نمی بینند.
در این نظرخواهی
شهرام فرهنگی به طور گذری به دلیل آن اشاره کرده و گفته حاشیه ها دیگر جذاب
نیستند و اصل فوتبال تحت تاثیر قرار گرفته. دلایل حتما مفصل تر از این
توضیح تک خطی است و به تنهایی خودش می تواند سرفصل گزارشی مفصل باشد.
برنامه هفدهم «نود» استارت بخورد حتما سراغ این موضوع خواهیم رفت. علاوه بر
فرهنگی، علی جوادی و پژمان راهبر به سوالات مان پاسخ داده اند که در قالب
یادداشت شفاهی پاسخ شان قید شده است. از آنها پرسیدیم:
1- سیر برنامه نود از هفده سال پیش تا امروز را چطور ارزیابی می کنید و روند حرکتی عادل فردوسی پور در این سال ها را چطور می بینید؟
2- عادل فردوسی پور
تاثیرگذارترین چهره رسانه ای بر فوتبال ایران بوده، در چند سال اخیر برخی
معتقدند او کارآیی و نفوذش را از دست داده. به نظر شما آیا عادل فردوسی پور
اثرگذاری خود را بر جریان فوتبال ایران از دست داده است؟
3- عادل فردوسی پور
در کنار نقاط قوت، ضعف هایی هم به لحاظ اجرا، تکنیک گفتگو، پرداختن به
سوژه و ... دارد. از نظر شما بزرگترین نقطه ضعف عادل فردوسی پور و برنامه
نود چیست؟
4- بزرگترین نقطه
قوت عادل فردوسی پور و برنامه نود که باعث شده 16 سال به طور مستمر روی
آنتن باشد و مخاطبان زیادی را هر هفته با خود همراه کند کدام است؟
علی جوادی/ سردبیر روزنامه خبر ورزشی
1- عادل فردوسی پور
بسیار هوشمندانه عمل کرده و سعی کرده برخلاف قاعده برنامه سازی در کشور ما
که به تکرار می افتند و به مرور مخاطبان شان را از دست می دهند، روالی را
برای خود طراحی کند که احساس تکرار به مخاطبان دست ندهد. این اتفاق اولا یک
سلامت بسیار زیاد لازم دارد، دوما یک هوشمندی که رسانه را بفهمد و بشناسد.
عادل از هر دو برخوردار است. اگرچه خیلی ها در مقاطع مختلف زمانی در این
16 سال سعی کردند تهمت بزنند و چرخ حرکتی «نود» را متوقف کنند منتها خدا را
شکر، این اتفاق نیفتاد. خدا را از این بابت شکر می گویم که «نود» تنها
برنامه ای است که فقط به دنبال گرفتن حق فوتبال است و خیلی خوشحالم که
همچنان روی آنتن است.
2- نه و قطعا
تاثیرگذاری دارد. نظرسنجی هایی که عادل انجام می دهد خودش اثرگذار است. در
کنار آن مشی که برای برنامه هر هفته انتخاب می کند اثرگذار است. اینطور
نیست که عادل فی البداهه برنامه را روی آنتن ببرد. قبل از آن برای برنامه
تعیین مسیر می کند و زمان می گذارد. در کنار تاثیرگذاری برنامه به دلیل
مونولوگ و دیالوگ هایی که در آن مطرح می شود، من فکر می کنم هوشمندانه با
نظرسنجی اش با مردم حرف می زند و خیلی از مواقع بدون اینکه خودش در موضوعی
دخالت کند، نظرسنجی ها به جای او صحبت می کنند؛ این هم نشن دهنده هوش او
است.
3- نقطه ضعف عمده
بعضی مواقع به انتخاب کارشناس داوری برمی گردد که برخلاف جریان فوتبال
ایران صحبت می کند. با توجه به اینکه درست یا نادرستی «نود» متر همه اهالی
فوتبال شده، آن انتخاب غلط درباره کارشناس باعث می شود بعضی وقت ها حرف
نادرست، درست جلوه کند. اگر این انتخاب، بجاتر و صحیح تر باشد من فکر می
کنم اتفاق بهتری رخ می دهد.
4- عادل انسان بسیار سالمی است؛ در بیان نظرات و دیدگاهش شجاع است و در بحث رسانه هم بسیار باهوش عمل می کند.
پژمان راهبر/ سردبیر سایت ورزش 3
1- به نظر من عادل
فردوسی پور یکی از بهترین برنامه سازان تلویزیون است و «نود»اش همیشه رو به
پیشرفت بوده؛ به خصوص از لحاظ فرم، برنامه همیشه سرگرم کننده بوده و هیچ
وقت هم جذابیت خودش را از دست نداده. اگر چه ممکن است یک مقدار ریزش مخاطب
داشته باشد اما نمی توانیم بگوییم برنامه جذابیتش را از دست داده.
2- به نظر من عادل
فردوسی پور در حوزه رسانه مهمترین آدم فوتبال و یکی از معدود سلبریتی های
فوتبال ایران است. مخاطبان او به مرور زمان صاحب تحلیل شده اند ولی معنایش
این نیست که اثرگذاری برنامه از دست رفته. عادل فردوسی پور در بزنگاه هایی
خاص درباره یک موضوع به جمع بندی می رسد، اعمال فشار می کند و اتفاق مورد
نظر را رقم می زند.
3- من می خواهم به
نقطه ضعفی کلی تر یعنی سیستم تلویزیون اشاره کنم و آن انحصار است. هیچ
برنامه ای در کنار نود اجازه رشد پیدا نکرده. انحصار ممکن است در نگاه اول
عادل را بی رقیب کند ولی در نهایت این اتفاق مثبت نیست. عادل به نظر من آدم
سالمی است ولی به هر حال در انحصار، انحراف هست. ایراد حرفه ای از فردوسی
پور کم می توان گرفت.
ممکن است جایی سطح
سوادش کم باشد یا مصاحبه کننده خوبی نباشد ولی در مجموع نمره اش خیلی بالا
است. ضعف دیگر فردوسی پور به اول شخص بودن برمی گردد. او در انتخاب میهمان
ها و همکاران طوری عمل می کند که همیشه خودش وزن بالایی در برنامه داشته
باشد.
4- عادل فردوسی پور
بسیار باهوش است، ضمن اینکه مردم دوستش دارند و این میزان محبوبیت در
تلویزیون کم نظیر است. این سرمایه بزرگی است که پشت اوست؛ اگرچه ممکن است
کارهایی بکند که به مذاق خیلی ها خوش نیاید یا من از دید و سلیقه خودم دوست
نداشته باشم ولی خیلی موفق است. این از اعتماد بالا و سلامت کاری می آید
که عادل توانسته به مردم بقبولاند. او بسیار به جزییات دقت می کند، دلسوز
برنامه اش است و با برنامه اش زندگی می کند.
شهرام فرهنگی / روزنامه نگار
1- برنامه نود خیلی
برای من جذاب نیست؛ شاید به شرایط آدم هایی مثل من که کم حوصله شده اند
برمی گردد. خیلی چیزهایی که در این سال ها در برنامه تکرار شده برایم جذاب
نیست چون برای من در «نود» هیچ اتفاق تازه ای نمی افتد. شخصا حوصله مسائل
حاشیه ای فوتبال را ندارم و می خواهم مسائل فنی آن را ببینم. فوتبال را مثل
یک طرفدار با شوق نگاه نمی کنم بلکه تکنیک آن برایم مهم و دوست داشتنی
است.
یک برنامه فوتبالی
وقتی جذاب می شود که در آن نکته فنی باشد. «نود» از این منظر موفق عمل نمی
کند چون وزن حواشی در این برنامه بر نکات و مسائل تکنیکی غالب تر است؛
البته سال پیش آیتمی برای آنالیز مسائل فنی فوتبال به «نود» اضافه شد که
نکات خوبی هم داشت ولی حداقل زمان ممکن به آن اختصاص داشت و بیشتر وقت
برنامه صرف حاشیه ها می شد.
2- به نظر من «نود»
قطعا تاثیرگذاری دارد چون رقیب و جایگزینی ندارد. حوزه های دیگر مثل
نشریات، سینما و ... هم اگر رقیب نداشته باشند، تاثیرگذاری دارند. این
اتفاق با شدت بیشتری برای «نود» افتاده چون مخاطبش گسترده تر است.
3- یک برنامه مثل
«نود» نیاز به اتاق فکر قوی تری دارد؛ یعنی باید مدام دنبال ایده های جدید
بگردد. به نظرم در حال حاضر این اتفاق نمی افتد و برنامه خیلی تک بعدی شده.
آدم هایی که در برنامه «نود» دیده می شوند معمولا محصول خود عادل فردوسی
پور هستند و انگار الگوی شان عادل فردوسی پور است. در نهایت طرف می خواهد
فردوسی پور بشود که البته نمی شود و تازه اگر بشود چه فایده، چون تکرار
همان آدم و رویکرد موجود در برنامه سازی است.
4- نقطه قوت «نود»
قدمت برنامه است، ضمن اینکه فردوسی پور بین عموم مردم نه با درصد گذشته ولی
با درصد بالا همچنان مهمترین چهره محبوب ایران به حساب می آید. این اتفاق
به هر کسی قدرت خیلی بالا و خوبی می دهد.