به گزارش مشرق، مرحوم حاج عبدالله والی یکی از جهادگران عرصه خدمت و تلاش مجاهدانه است که 23 سال برای رفع محرومیت از چهره منطقه فراموش شده بشاگرد واقع در استان هرمزگان همت گماشت و به همین علت اسوه جهادگران نام گرفت.
در همین راستا نیز مقام معظم رهبری در تیر ماه سال گذشته از او به نیکی یاد کردند و فرمودند: «مرحوم آقای حاج عبدالله والی یکی از آدمهایی است که قطعا در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیکی یاد خواهد شد».
عبدالله والی اولین فرزند مرشد نصرالله والی بود که اواخر سال 1327 به دنیا آمد. او در دولاب تهران به دنیا آمد. پس از طی مراحل تحصیلی، در سال 1351 به استخدام بانک صادرات ایران درآمد و در همان سال ازدواج کرد و صاحب 3 فرزند شد.
والی در جریان مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی حضوری فعالانه داشته و در کنار آن از جمله از طریق بنیاد امام جعفر صادق به حمایت از بینوایان میپرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به فعالیتهای مبارزاتی خود در نهادهای مختلف ادامه داد.
وی در سال 1360 به اتفاق چند تن از همکارانش طی مأموریتی از سوی نماینده ولی فقیه و سرپرستی کمیته امداد امام خمینی جهت فقرزدایی به هرمزگان رفت و مدت شش ماه در نقاط فقیرنشین آنجا خدمت کرد.
آغاز هجرت بیست وسه ساله والی به بشاگرد، اسفند 1361 بود، که به همراه تیمی برای بررسی این منطقه به استان هرمزگان رفت. جالب اینجاست که در این سفر، سی نفر به سمت بشاگرد حرکت کردند، ولی در همان اوایل راه با دیدن سختیها و خطرات منطقه، بیشتر آنها سفر را نیمهکاره رها کردند و بازگشتند و تنها حاج عبدالله و دو نفر دیگر به بشاگرد رسیدند.
حاج عبدالله در سخنان و رفت و آمدهایی، به امر حضرت امام خمینی ـ که فرمودند: به داد بشاگرد برسید!ـ مسئولیت کمیته امداد امام خمینی بشاگرد و نجات مردم آن منطقه را پذیرفت. نسیم عشق به امام، دل دریایی عبدالله را به تلاطم کشاند و عشق به امام، سرِّ پذیرش این مسئولیت سخت و سنگین بود. حاجی عاشق و مرید امام بود، حال که معشوق خواسته بود که به داد بشاگرد برسد، بشاگرد معرکه عشق بازی او شده بود تا به امید لبخند رضایت امام، خود را به آب و آتش بزند.
او طی حدود 22 سال و با اجرای طرحهای گسترده عمرانی، مردم محروم بشاگرد را از فقرهای مختلف رهانید و چهره قبلی این منطقه را بکلی گرگون کرد.
او بر اثر 12 بار ابتلا به بیماری مالاریا(که به دلیل وضع نامناسب بهداشتی منطقه در آنجا شیوع داشت) سلامتی خود را نیز در این راه از دست داد و تا پایان عمر از عوارض ناشی از این بیماری رنج میبرد.
والی پس از حضور 23 سالهاش در بشاگرد در 8 اردیبهشت 1384 در سن 56 سالگی در اثر سکته قلبی جان باخت و پیکر او در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
حاج عبدالله والی به روایت دوستان و همراهان
در مراسم یادبود این بزرگمرد جهادگر، حاج محمود والی برادر حاجعبدالله به زندگی اسوه جهادگران اشاره کرد و گفت: 20 سال است با این برادر عزیز زندگی کردیم اما هنوز ابعاد زندگی ایشان را نشناختیم. او از اول جوانی تا آخر عمر در بشاگرد خدمت کرد و اکنون نیز با گذشت 10 سال از درگذشت این عزیز مردم از او به نیکی یاد میکنند.
امیر والی دیگر برادر حاجعبدالله با اشاره به اینکه زمانی برای رفتن به بشاگرد از میناب 18 ساعت زمان طی میشد، گفت: این در حالی بود که این مسیر 200 کیلومتر بیشتر نبوده اما به دلیل رفت و آمد در شیار رودخانه به سختی و با طی گذراندن ساعتها به بشاگرد میرسیدیم.
وی به خلوص نیت حاجعبدالله والی اشاره کرد و گفت: او با خدای خود معامله کرد و زمانی که برای شناسایی بشاگرد در مسیر بود بیماری مالاریا گرفت و برای درمان به تهران آمد آن زمان من در کردستان بودم و برگشتم که به من گفت به بشاگرد بروم. دو لنکروز وانت گرفته بود با بچهها به آنجا رفتیم و پس از آنکه به منطقه رسیدیم چون راه طولانی بود سفارش کرده بود که به همراه خود بنزین داشته باشید چون باید 18 ساعت از میناب تا بشاگرد در راه باشید. تا آن زمان فکر میکردم که کردستان منطقه محروم محسوب میشود اما مسیری را که رفتیم تازه متوجه شدم که برای خدمت کجا باید پا گذاشت و محرومیت را آنجا دیدم. بشاگرد آبی نداشت و محرومیت آنجاست.
به گفته برادر حاجعبدالله، او کارمند بانک صادرات بود و قبل از انقلاب نیز در خیریه ثامنالحج کار میکرد و امدادگری را از همان زمان شروع کرده بود. حاج عبدالله ما را تشویق کرد که به سمت بشاگرد برای کمک برویم اما قبول نکردم چون آنجا مرد میخواست و با تلاشهای فراوان دو برادر دیگر بنده امکاناتی را فراهم کردند و من به عنوان مسئول تدارکات به آنجا سفر کردم که نه مدرسه و امکاناتی داشت و حتی وسایل ارتباطی هم وجود نداشت، همان زمان کپری درست کرد تا بچهها بتوانند درس بخوانند.
وی ادامه داد: عمده کار حاجعبدالله روی بحث بهداشت و راهداری و کار فرهنگی و خودکفایی مردم این منطقه بود، معتقد بود که باید خودشان کار یاد بگیرند تا بتوانند زندگی کنند اکنون همان منطقه پزشک و مهندس عمران دارد که به همت مردم بشاگرد است.
در ادامه مراسم کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک با اشاره به اینکه امروز برای دل خودم در این مراسم حاضر شدم تا انرژی بگیرم تصریح کرد: امثال حاج عبدالله حتی بعد از رفتن خودشان هم به جامعه و مردم هم انرژی میدهند، مجاهدتهای زیادی این بزرگوار داشت به شکلی که رهبر انقلاب نیز تعابیر ویژه برای آن دارد. اکنون بعد از سالها و گذشت 23 سال از عمر این عزیز نگاهها با حمایت رهبری به موضوع جهاد و حرکت جهادی همچنان وجود دارد، نیاز کشور است که ادامهدار شده است. حرکتی که 30 سال پیش حاجعبدالله شروع کرد و اکنون جوانان باید ادامه دهند.
هاشمی تاکید کرد: حرکت جهادی باید در کشور نهادینه و از ظرفیتهای ورزشی و قهرمانان در این عرصه استفاده شود. البته این نوع نگاه هنوز در برخی مسئولان جایگاهی ندارد، نگاه حاج عبدالله در جامعه همچنان اثرگذار است و نباید در مدارس از تفکر جهادی و کمک و خدمت محرومان غفلت و کوتاهی شود در مجموعه کمیته ملی المپیک سعی میکنیم از ظرفیتها حتی در بعد تبلیغات نیز استفاده کنیم زیرا ورزشکاران الگوی جامعه هستند که میتوانند به حرکتهای جهادی و چنین اردوهایی کمک کنند. آمادگی داریم قهرمانان ملی را در مناطق محروم ببریم تا از نزدیک شاهد چنین تفکر و روحیهای باشیم.
همچنین سردار مشایخی از همراهان حاج عبدالله والی در عرصه سازندگی به نیمه پنهان برادران خدمتگزار در مناطق محروم اشاره کردو گفت: اگر عروسهای این خانواده نبودند این برادران نمیتوانستند برای کشور افتخار آفرینی کنند، نقش همسر حاج عبدالله در همراه کردن «جاریها» برای حضور شوهران آنها نقش کمتر از حاجعبدالله در عرصه سازندگی نداشته که قابل تقدیر و تشکر است.
ادیبزاده نویسنده کتاب تا خمینیشهر که مربوط به خاطرات حاجعبدالله است دیگر سخنران این مراسم بود و اشاره کرد: ممکن بود هر آدم خیری از لحاظ دنیایی بشاگرد را آباد کند اما این کارها از نگاه دیگری بعد معنوی نداشته و ماندگار نباشد اما آنچه که بشاگرد را متفاوت کرد نوع نگاه و تفکر حاجعبدالله بود. همانطور که مناطق ویژه اقتصادی داریم بشاگرد نیز منطقه ویژه انقلابی است.
وی ادامه داد: حاج عبدالله به هر جا میرفت خود را سفیر امام معرفی میکرد و هر چه کارها بیشتر و شلوغتر میشد خواب کمتر و نماز شبش بیشتر میشد و برای ما این موضوعات درس است و باید از آن بهرهمند شویم.
در پایان مراسم مجید جلالی سرمربی سایپا که از هم محلیهای حاج عبدالله والی محسوب میشود با دستهبندی افراد در عرصه فوتبال عنوان کرد: یکسری مربیان برای خودشان خدمت میکنند اما برخی به دنبال خدمت به فوتبال هستند وقتی به جامعه نگاه میکنیم نیز همینگونه است، در حالی که افرادی وجود دارند از خود میگذرند تا به جامعه خدمت کنند. با اطمینان میگویم حاج عبدالله خود را وقف خدمت به جامعه کرد. از سالهای قبل از انقلاب خود را وقف خدمت کرد و از همان زمان با خانواده این بزرگوار رفت و آمد داشتم و هم محلیها نیز از این روحیه حاجعبدالله الگو میگیرند ،الگوی من نیز در عرصه فوتبال خدمت به جامعه فوتبالی است.
وی تاکید کرد: روحیه خدمت در خانواده والی موج میزند و در عین گمنامی خدمت کردند و زحمات زیادی حتی به خانواده خود دادند که برای همه نسلها قابل احترام است.
در همین راستا نیز مقام معظم رهبری در تیر ماه سال گذشته از او به نیکی یاد کردند و فرمودند: «مرحوم آقای حاج عبدالله والی یکی از آدمهایی است که قطعا در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیکی یاد خواهد شد».
عبدالله والی اولین فرزند مرشد نصرالله والی بود که اواخر سال 1327 به دنیا آمد. او در دولاب تهران به دنیا آمد. پس از طی مراحل تحصیلی، در سال 1351 به استخدام بانک صادرات ایران درآمد و در همان سال ازدواج کرد و صاحب 3 فرزند شد.
والی در جریان مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی حضوری فعالانه داشته و در کنار آن از جمله از طریق بنیاد امام جعفر صادق به حمایت از بینوایان میپرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی به فعالیتهای مبارزاتی خود در نهادهای مختلف ادامه داد.
وی در سال 1360 به اتفاق چند تن از همکارانش طی مأموریتی از سوی نماینده ولی فقیه و سرپرستی کمیته امداد امام خمینی جهت فقرزدایی به هرمزگان رفت و مدت شش ماه در نقاط فقیرنشین آنجا خدمت کرد.
آغاز هجرت بیست وسه ساله والی به بشاگرد، اسفند 1361 بود، که به همراه تیمی برای بررسی این منطقه به استان هرمزگان رفت. جالب اینجاست که در این سفر، سی نفر به سمت بشاگرد حرکت کردند، ولی در همان اوایل راه با دیدن سختیها و خطرات منطقه، بیشتر آنها سفر را نیمهکاره رها کردند و بازگشتند و تنها حاج عبدالله و دو نفر دیگر به بشاگرد رسیدند.
حاج عبدالله در سخنان و رفت و آمدهایی، به امر حضرت امام خمینی ـ که فرمودند: به داد بشاگرد برسید!ـ مسئولیت کمیته امداد امام خمینی بشاگرد و نجات مردم آن منطقه را پذیرفت. نسیم عشق به امام، دل دریایی عبدالله را به تلاطم کشاند و عشق به امام، سرِّ پذیرش این مسئولیت سخت و سنگین بود. حاجی عاشق و مرید امام بود، حال که معشوق خواسته بود که به داد بشاگرد برسد، بشاگرد معرکه عشق بازی او شده بود تا به امید لبخند رضایت امام، خود را به آب و آتش بزند.
او طی حدود 22 سال و با اجرای طرحهای گسترده عمرانی، مردم محروم بشاگرد را از فقرهای مختلف رهانید و چهره قبلی این منطقه را بکلی گرگون کرد.
او بر اثر 12 بار ابتلا به بیماری مالاریا(که به دلیل وضع نامناسب بهداشتی منطقه در آنجا شیوع داشت) سلامتی خود را نیز در این راه از دست داد و تا پایان عمر از عوارض ناشی از این بیماری رنج میبرد.
والی پس از حضور 23 سالهاش در بشاگرد در 8 اردیبهشت 1384 در سن 56 سالگی در اثر سکته قلبی جان باخت و پیکر او در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
حاج عبدالله والی به روایت دوستان و همراهان
در مراسم یادبود این بزرگمرد جهادگر، حاج محمود والی برادر حاجعبدالله به زندگی اسوه جهادگران اشاره کرد و گفت: 20 سال است با این برادر عزیز زندگی کردیم اما هنوز ابعاد زندگی ایشان را نشناختیم. او از اول جوانی تا آخر عمر در بشاگرد خدمت کرد و اکنون نیز با گذشت 10 سال از درگذشت این عزیز مردم از او به نیکی یاد میکنند.
امیر والی دیگر برادر حاجعبدالله با اشاره به اینکه زمانی برای رفتن به بشاگرد از میناب 18 ساعت زمان طی میشد، گفت: این در حالی بود که این مسیر 200 کیلومتر بیشتر نبوده اما به دلیل رفت و آمد در شیار رودخانه به سختی و با طی گذراندن ساعتها به بشاگرد میرسیدیم.
وی به خلوص نیت حاجعبدالله والی اشاره کرد و گفت: او با خدای خود معامله کرد و زمانی که برای شناسایی بشاگرد در مسیر بود بیماری مالاریا گرفت و برای درمان به تهران آمد آن زمان من در کردستان بودم و برگشتم که به من گفت به بشاگرد بروم. دو لنکروز وانت گرفته بود با بچهها به آنجا رفتیم و پس از آنکه به منطقه رسیدیم چون راه طولانی بود سفارش کرده بود که به همراه خود بنزین داشته باشید چون باید 18 ساعت از میناب تا بشاگرد در راه باشید. تا آن زمان فکر میکردم که کردستان منطقه محروم محسوب میشود اما مسیری را که رفتیم تازه متوجه شدم که برای خدمت کجا باید پا گذاشت و محرومیت را آنجا دیدم. بشاگرد آبی نداشت و محرومیت آنجاست.
به گفته برادر حاجعبدالله، او کارمند بانک صادرات بود و قبل از انقلاب نیز در خیریه ثامنالحج کار میکرد و امدادگری را از همان زمان شروع کرده بود. حاج عبدالله ما را تشویق کرد که به سمت بشاگرد برای کمک برویم اما قبول نکردم چون آنجا مرد میخواست و با تلاشهای فراوان دو برادر دیگر بنده امکاناتی را فراهم کردند و من به عنوان مسئول تدارکات به آنجا سفر کردم که نه مدرسه و امکاناتی داشت و حتی وسایل ارتباطی هم وجود نداشت، همان زمان کپری درست کرد تا بچهها بتوانند درس بخوانند.
وی ادامه داد: عمده کار حاجعبدالله روی بحث بهداشت و راهداری و کار فرهنگی و خودکفایی مردم این منطقه بود، معتقد بود که باید خودشان کار یاد بگیرند تا بتوانند زندگی کنند اکنون همان منطقه پزشک و مهندس عمران دارد که به همت مردم بشاگرد است.
در ادامه مراسم کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک با اشاره به اینکه امروز برای دل خودم در این مراسم حاضر شدم تا انرژی بگیرم تصریح کرد: امثال حاج عبدالله حتی بعد از رفتن خودشان هم به جامعه و مردم هم انرژی میدهند، مجاهدتهای زیادی این بزرگوار داشت به شکلی که رهبر انقلاب نیز تعابیر ویژه برای آن دارد. اکنون بعد از سالها و گذشت 23 سال از عمر این عزیز نگاهها با حمایت رهبری به موضوع جهاد و حرکت جهادی همچنان وجود دارد، نیاز کشور است که ادامهدار شده است. حرکتی که 30 سال پیش حاجعبدالله شروع کرد و اکنون جوانان باید ادامه دهند.
هاشمی تاکید کرد: حرکت جهادی باید در کشور نهادینه و از ظرفیتهای ورزشی و قهرمانان در این عرصه استفاده شود. البته این نوع نگاه هنوز در برخی مسئولان جایگاهی ندارد، نگاه حاج عبدالله در جامعه همچنان اثرگذار است و نباید در مدارس از تفکر جهادی و کمک و خدمت محرومان غفلت و کوتاهی شود در مجموعه کمیته ملی المپیک سعی میکنیم از ظرفیتها حتی در بعد تبلیغات نیز استفاده کنیم زیرا ورزشکاران الگوی جامعه هستند که میتوانند به حرکتهای جهادی و چنین اردوهایی کمک کنند. آمادگی داریم قهرمانان ملی را در مناطق محروم ببریم تا از نزدیک شاهد چنین تفکر و روحیهای باشیم.
همچنین سردار مشایخی از همراهان حاج عبدالله والی در عرصه سازندگی به نیمه پنهان برادران خدمتگزار در مناطق محروم اشاره کردو گفت: اگر عروسهای این خانواده نبودند این برادران نمیتوانستند برای کشور افتخار آفرینی کنند، نقش همسر حاج عبدالله در همراه کردن «جاریها» برای حضور شوهران آنها نقش کمتر از حاجعبدالله در عرصه سازندگی نداشته که قابل تقدیر و تشکر است.
ادیبزاده نویسنده کتاب تا خمینیشهر که مربوط به خاطرات حاجعبدالله است دیگر سخنران این مراسم بود و اشاره کرد: ممکن بود هر آدم خیری از لحاظ دنیایی بشاگرد را آباد کند اما این کارها از نگاه دیگری بعد معنوی نداشته و ماندگار نباشد اما آنچه که بشاگرد را متفاوت کرد نوع نگاه و تفکر حاجعبدالله بود. همانطور که مناطق ویژه اقتصادی داریم بشاگرد نیز منطقه ویژه انقلابی است.
وی ادامه داد: حاج عبدالله به هر جا میرفت خود را سفیر امام معرفی میکرد و هر چه کارها بیشتر و شلوغتر میشد خواب کمتر و نماز شبش بیشتر میشد و برای ما این موضوعات درس است و باید از آن بهرهمند شویم.
در پایان مراسم مجید جلالی سرمربی سایپا که از هم محلیهای حاج عبدالله والی محسوب میشود با دستهبندی افراد در عرصه فوتبال عنوان کرد: یکسری مربیان برای خودشان خدمت میکنند اما برخی به دنبال خدمت به فوتبال هستند وقتی به جامعه نگاه میکنیم نیز همینگونه است، در حالی که افرادی وجود دارند از خود میگذرند تا به جامعه خدمت کنند. با اطمینان میگویم حاج عبدالله خود را وقف خدمت به جامعه کرد. از سالهای قبل از انقلاب خود را وقف خدمت کرد و از همان زمان با خانواده این بزرگوار رفت و آمد داشتم و هم محلیها نیز از این روحیه حاجعبدالله الگو میگیرند ،الگوی من نیز در عرصه فوتبال خدمت به جامعه فوتبالی است.
وی تاکید کرد: روحیه خدمت در خانواده والی موج میزند و در عین گمنامی خدمت کردند و زحمات زیادی حتی به خانواده خود دادند که برای همه نسلها قابل احترام است.