به گزارش مشرق به نقل از عقیق، در ارشاد شیخ مفید برای مادر گرانقدر امام حسن عسکری (علیه السلام) چند نام بیان شده، که عبارتند از: حُدَیْث، حُدَیْثه، حَرْبیّه، سَلیل، سَمانه و سُوسَن.
بنا به نوشته عیون المعجزات: «اسم مادر امام (علیه السلام) ، بر اساس آنچه محدّثان بیان نموده اند، «سلیل» است...»
در کتاب کمال الدین شیخ صدوق در بخشی از صحیفه حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) ـ که اسامی مبارک چهارده معصوم (علیهم السلام) در آن ثبت شده ـ آمده است:
«ابومحمّد الحسن بن علی الرّفیق (الرّقیق) امّه جاریة اسمها سمانة و تکنّی امّ الحسن؛...؛ مادرش کنیز است، نامش سمانه و کنیه اش امّ الحسن»
در کتاب ریاحین الشریعه ذکر شده تعدّد نام در بین عرب ها رایج بوده، به ویژه برای کنیزان؛ چرا که ورود آنها به سرزمین غیر مادری یا به خانه مولا و مالک جدید، زمینه نامگذاری و تغییر اسامی را در پی داشته است. لذا موّرخان و محدّثان پیش از معرّفی نام این بانوی جلیل القدر، یادآور شده اند که: «و امّه امّ ولد یقال لها...؛ و مادر امام عسکری (علیه السلام)کنیز و جاریه بود که نامیده شده به... ».
البتّه برخی نیز بر این باورند که بیشتر این اسامی، از القاب ایشان است.
سوسن (علیها السلام) پس از تولّد فرزندش امام حسن عسکری (علیه السلام) با کنیه «امّ الحسن» و «امّ ابی محمّد» نامیده شد و با تولّد نوه یگانه اش حضرت مهدی (علیه السلام )، با لقب و عنوان «جدّه» شهرت یافت.
زادگاه
نسب و دودمان سوسن (علیهاالسلام) چندان مشخّص نیست؛ امّا از تعابیری چون «امّ ولد» و «حربیّه» می توان نتیجه گرفت که وی به عنوان «کنیز» در مدینه زندگی می کرد و شاید همراه خانواده و اقوامش در یکی از جنگ های عصر حکومت بنی عبّاس به سرزمین مقدّس مدینه آمده است؛ همان گونه که برخی گفته اند: «وی در ولایت و کشور خودش، پادشاه زاده بوده...»
زمان ولادت او را با توجّه به تاریخ ولادت امام هادی علیه السلام (212 ق.) و تولّد امام عسکری علیه السلام (231 ق.) می توان این گونه تخمین زد که: سوسن (علیهاالسلام) در بین سال های 218 ـ 215 ق. به دنیا آمده است.
پیوند زندگی
در کتاب منتهی الآمال بیان گردیده که جناب سوسن (علیهاالسلام) به جهت ویژگی های اخلاقی، به مرحله ای از شایستگی رسید که به خانه امام هادی (علیه السلام) راه پیدا کرد. شاید بتوان گفت که وی در دوره امامت امام جواد (علیه السلام) توفیق اقامت در مدینه را پیدا کرده و سرانجام دست تقدیر، او را به همسری امام دهم (علیه السلام) مفتخر ساخت.
آری، این بانوی بزرگ زاده و پاکدامن در حدود سال های 225 تا 229 ق. با خاندان نبوّت و امامت ارتباط و پیوند پیدا کرده و جزو «عروسان بنی هاشم» قرار گرفت. مسعودی در اثبات الوصیة چنین بیان می کند:
زمانی که سلیل ـ مادر امام عسکری (علیه السلام) ـ به محضر امام هادی (علیه السلام) رسید، آن حضرت (در ستایش و مدح او) فرمود:
«سلیل، مسلولةٌ من الآفات و العاهات و الأرجاس و الأدناس (الأنجاس)؛ سلیل، از بدی ها، پلیدی ها، زشتی ها، ناپاکی ها و آلودگی ها، پاک و عاری است. »
مهر مادری
سوسن (علیهاالسلام) آن چنان مورد محبّت امام قرار گرفته بود که بعد از تولّد فرزندش با کنیه «امّ الحسن» معروف شد؛
بی شک بین مادر و فرزند، خاطرات بسیاری وجود دارد؛ امّا متأسّفانه فقط نمونه هایی از این داستان ها را می توان در میان برگه های تاریخ جستجو کرد؛ از جمله این که در کتاب حیاة الامام العسکری آمده است :
یکی از بزرگان شهر سامرّا، به نام «بهلول» در هنگام عبور از کوچه مشاهده می کند که کودکان مشغول بازی هستند؛ امّا کودک خردسالی (امام حسن عسکری علیه السلام ) در گوشه ای ایستاده و گریه می کند. لذا نزد وی آمده و قول می دهد که برایش اسباب بازی تهیّه کند. آن کودک به بهلول می فرماید که فلسفه خلقت، بازی و سرگرمی نیست بلکه غرض، فراگیری دانش و معرفت و سپس عبادت است.
بهلول با گفت و گویی کوتاه، از دانش گسترده کودک آگاه شده؛ لذا از وی تقاضای موعظه و نصیحت می کند. امام عسکری (علیه السلام) بعد از سرودن چند بیت شعر، می فرماید:«ای بهلول! عاقل باش. همانا من در کنار مادرم بودم؛ او را دیدم که می خواست برای پختن غذا، چند قطعه هیزم ضخیم را زیر اجاق روشن کند، ولی آنها روشن نمی شد تا آن که مادرم مقداری هیزم باریک و کوچک را روشن کرد و سپس آن هیزم های بزرگ و ضخیم به وسیله آنها روشن گردید. »
و در پایان فرمود:«گریه من از این جهت است که مبادا ما جزئی از آن هیزم های ریز و کوچک دوزخیان قرار گیریم!»
سکونت اجباری در سامرّا
در کتاب منتهی الآمال آمده است ؛ هنوز چند سالی از زندگی مشترک وی با امام هادی (علیه السلام) نگذشته بود که محبوبیّت روز افزون امام، باعث هراس دستگاه حکومتی شد. لذا برای کنترل رفت و آمد شیعیان و ایجاد محدودیّت در فعّالیت امام دهم (علیه السلام) خلیفه عبّاسی ایشان را به پایتخت (سامرّا) فراخواند. آن روز، مردم مدینه با اشک و دعا خانواده حضرت را بدرقه نمودند. تاریخ این نقل و انتقال و اقامت آن حضرت در شهر سامرّا، سال 236 ق. (233 یا 243 ق.) بوده است. بنابراین، امام حسن عسکری (علیه السلام) تا حدود پنج (دو یا دوازده) سالگی همراه والدینش در مدینه اقامت داشت و مراحل دیگر زندگی را در سامرّا گذرانید.
پناهگاه تشیّع
شهید مطهّری در کتاب سیری در سیره ائمّه اطهار(ع) درباره شخصیّت والای این بانوی بزرگوار ، می فرماید:
«... تنها «جدّه بودن» سبب شهرتش نشد، مقامی دارد، عظمتی دارد، جلالتی دارد، شخصیّتی دارد که... بعد از امام عسکری (علیه السلام) «مَفْزَعُ الشّیعه» بود؛ یعنی ملجأ شیعه، این بزرگوار بود. قهراً در آن وقت ـ چون امام عسکری (علیه السلام) 28 ساله بوده اند که از دنیا رفته اند، علی القاعده مطابق سنّ امام هادی علیه السلام هم حساب بکنیم ـ زنی بین پنجاه و شصت بوده است. این قدر زن باجلالت و با کمالی بوده است که «شیعه» هر مشکلی برایش پیش می آمد، به این زن عرضه می داشت. »
شهید مطهّری بعد از نقل فرمایش حکیمه علیهاالسلام می گوید:
«... وصیّ امام عسکری (علیه السلام) در باطن، این فرزندی است که مخفی است؛ ولی در ظاهر که نمی شد بگوید وصیّ من اوست؛ در ظاهر وصیّ خودش را این زن با جلالت قرار داده است.»
بنا به نوشته عیون المعجزات: «اسم مادر امام (علیه السلام) ، بر اساس آنچه محدّثان بیان نموده اند، «سلیل» است...»
در کتاب کمال الدین شیخ صدوق در بخشی از صحیفه حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) ـ که اسامی مبارک چهارده معصوم (علیهم السلام) در آن ثبت شده ـ آمده است:
«ابومحمّد الحسن بن علی الرّفیق (الرّقیق) امّه جاریة اسمها سمانة و تکنّی امّ الحسن؛...؛ مادرش کنیز است، نامش سمانه و کنیه اش امّ الحسن»
در کتاب ریاحین الشریعه ذکر شده تعدّد نام در بین عرب ها رایج بوده، به ویژه برای کنیزان؛ چرا که ورود آنها به سرزمین غیر مادری یا به خانه مولا و مالک جدید، زمینه نامگذاری و تغییر اسامی را در پی داشته است. لذا موّرخان و محدّثان پیش از معرّفی نام این بانوی جلیل القدر، یادآور شده اند که: «و امّه امّ ولد یقال لها...؛ و مادر امام عسکری (علیه السلام)کنیز و جاریه بود که نامیده شده به... ».
البتّه برخی نیز بر این باورند که بیشتر این اسامی، از القاب ایشان است.
سوسن (علیها السلام) پس از تولّد فرزندش امام حسن عسکری (علیه السلام) با کنیه «امّ الحسن» و «امّ ابی محمّد» نامیده شد و با تولّد نوه یگانه اش حضرت مهدی (علیه السلام )، با لقب و عنوان «جدّه» شهرت یافت.
زادگاه
نسب و دودمان سوسن (علیهاالسلام) چندان مشخّص نیست؛ امّا از تعابیری چون «امّ ولد» و «حربیّه» می توان نتیجه گرفت که وی به عنوان «کنیز» در مدینه زندگی می کرد و شاید همراه خانواده و اقوامش در یکی از جنگ های عصر حکومت بنی عبّاس به سرزمین مقدّس مدینه آمده است؛ همان گونه که برخی گفته اند: «وی در ولایت و کشور خودش، پادشاه زاده بوده...»
زمان ولادت او را با توجّه به تاریخ ولادت امام هادی علیه السلام (212 ق.) و تولّد امام عسکری علیه السلام (231 ق.) می توان این گونه تخمین زد که: سوسن (علیهاالسلام) در بین سال های 218 ـ 215 ق. به دنیا آمده است.
پیوند زندگی
در کتاب منتهی الآمال بیان گردیده که جناب سوسن (علیهاالسلام) به جهت ویژگی های اخلاقی، به مرحله ای از شایستگی رسید که به خانه امام هادی (علیه السلام) راه پیدا کرد. شاید بتوان گفت که وی در دوره امامت امام جواد (علیه السلام) توفیق اقامت در مدینه را پیدا کرده و سرانجام دست تقدیر، او را به همسری امام دهم (علیه السلام) مفتخر ساخت.
آری، این بانوی بزرگ زاده و پاکدامن در حدود سال های 225 تا 229 ق. با خاندان نبوّت و امامت ارتباط و پیوند پیدا کرده و جزو «عروسان بنی هاشم» قرار گرفت. مسعودی در اثبات الوصیة چنین بیان می کند:
زمانی که سلیل ـ مادر امام عسکری (علیه السلام) ـ به محضر امام هادی (علیه السلام) رسید، آن حضرت (در ستایش و مدح او) فرمود:
«سلیل، مسلولةٌ من الآفات و العاهات و الأرجاس و الأدناس (الأنجاس)؛ سلیل، از بدی ها، پلیدی ها، زشتی ها، ناپاکی ها و آلودگی ها، پاک و عاری است. »
مهر مادری
سوسن (علیهاالسلام) آن چنان مورد محبّت امام قرار گرفته بود که بعد از تولّد فرزندش با کنیه «امّ الحسن» معروف شد؛
بی شک بین مادر و فرزند، خاطرات بسیاری وجود دارد؛ امّا متأسّفانه فقط نمونه هایی از این داستان ها را می توان در میان برگه های تاریخ جستجو کرد؛ از جمله این که در کتاب حیاة الامام العسکری آمده است :
یکی از بزرگان شهر سامرّا، به نام «بهلول» در هنگام عبور از کوچه مشاهده می کند که کودکان مشغول بازی هستند؛ امّا کودک خردسالی (امام حسن عسکری علیه السلام ) در گوشه ای ایستاده و گریه می کند. لذا نزد وی آمده و قول می دهد که برایش اسباب بازی تهیّه کند. آن کودک به بهلول می فرماید که فلسفه خلقت، بازی و سرگرمی نیست بلکه غرض، فراگیری دانش و معرفت و سپس عبادت است.
بهلول با گفت و گویی کوتاه، از دانش گسترده کودک آگاه شده؛ لذا از وی تقاضای موعظه و نصیحت می کند. امام عسکری (علیه السلام) بعد از سرودن چند بیت شعر، می فرماید:«ای بهلول! عاقل باش. همانا من در کنار مادرم بودم؛ او را دیدم که می خواست برای پختن غذا، چند قطعه هیزم ضخیم را زیر اجاق روشن کند، ولی آنها روشن نمی شد تا آن که مادرم مقداری هیزم باریک و کوچک را روشن کرد و سپس آن هیزم های بزرگ و ضخیم به وسیله آنها روشن گردید. »
و در پایان فرمود:«گریه من از این جهت است که مبادا ما جزئی از آن هیزم های ریز و کوچک دوزخیان قرار گیریم!»
سکونت اجباری در سامرّا
در کتاب منتهی الآمال آمده است ؛ هنوز چند سالی از زندگی مشترک وی با امام هادی (علیه السلام) نگذشته بود که محبوبیّت روز افزون امام، باعث هراس دستگاه حکومتی شد. لذا برای کنترل رفت و آمد شیعیان و ایجاد محدودیّت در فعّالیت امام دهم (علیه السلام) خلیفه عبّاسی ایشان را به پایتخت (سامرّا) فراخواند. آن روز، مردم مدینه با اشک و دعا خانواده حضرت را بدرقه نمودند. تاریخ این نقل و انتقال و اقامت آن حضرت در شهر سامرّا، سال 236 ق. (233 یا 243 ق.) بوده است. بنابراین، امام حسن عسکری (علیه السلام) تا حدود پنج (دو یا دوازده) سالگی همراه والدینش در مدینه اقامت داشت و مراحل دیگر زندگی را در سامرّا گذرانید.
پناهگاه تشیّع
شهید مطهّری در کتاب سیری در سیره ائمّه اطهار(ع) درباره شخصیّت والای این بانوی بزرگوار ، می فرماید:
«... تنها «جدّه بودن» سبب شهرتش نشد، مقامی دارد، عظمتی دارد، جلالتی دارد، شخصیّتی دارد که... بعد از امام عسکری (علیه السلام) «مَفْزَعُ الشّیعه» بود؛ یعنی ملجأ شیعه، این بزرگوار بود. قهراً در آن وقت ـ چون امام عسکری (علیه السلام) 28 ساله بوده اند که از دنیا رفته اند، علی القاعده مطابق سنّ امام هادی علیه السلام هم حساب بکنیم ـ زنی بین پنجاه و شصت بوده است. این قدر زن باجلالت و با کمالی بوده است که «شیعه» هر مشکلی برایش پیش می آمد، به این زن عرضه می داشت. »
شهید مطهّری بعد از نقل فرمایش حکیمه علیهاالسلام می گوید:
«... وصیّ امام عسکری (علیه السلام) در باطن، این فرزندی است که مخفی است؛ ولی در ظاهر که نمی شد بگوید وصیّ من اوست؛ در ظاهر وصیّ خودش را این زن با جلالت قرار داده است.»