به گزارش مشرق، پایگاه خبری «گلوبال تایمز» در گزارشی با اشاره به مدل کنشگری دولت آمریکا در قالب معادله جنگ اوکراین، به این نکته میپردازد که آمریکا با هدف حراست از هژمونی جهانی خود، بر شعلههای آتش این جنگ دمید اما آنچه در عمل اتفاق افتاده، نه تنها شکست آمریکا را به همراه داشته بلکه روندِ سقوط هژمونی جهانی این کشور را بیش از پیش تسریع کرده است.
پایگاه خبری گلوبال تایمز در گزارش خود مینویسد:
« اینطور به نظر میرسد که جنگ اوکراین در حال تبدیل شدن به یک بنبست خونین و یا یک نسخه موفقِ روسی از جنگ فرسایشی است. در این راستا، برخی استدلال می کنند که بدترین کابوس ژئوپلیتیک آمریکا می تواند به واسطه جنگ اوکراین، رنگِ واقعیت به خود بگیرد. البته که نخبگان سیاسی آمریکایی اصلیترین مقصران وقوع چنین فاجعه ای برای کشورشان خواهند بود.
بر اساس تمامی شواهد و قرائن، ایالات متحده آمریکا از حیث قدرت جهانی وارد مرحله انحطاط شده است. منشا اصلی این ماجرا این است که قمارهای ژئوپلیتیکی که این کشور در مدت اخیر انجام داده، به جای اینکه تا حدی، موقعیت هژمونیک ادعاییِ آن را تقویت کنند، عملا فرآیند فروپاشی آن را تسریع کرده اند.
هنگامی که روسیه در سال ۲۰۲۲ عملیات نظامی خود علیه اوکراین را آغاز کرد، برخی از این اقدام روسیه شگفت زده شدند زیرا اینطور تحلیل می کردند که این اقدام روس ها در چهارچوب منافع ملیشان قرار ندارد. پیش از آغاز حمله روسیه به اوکراین، بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای آمریکایی نسبت به این اقدام روسیه هشدار می دادند و از تحمیل هزینه های سنگین از سوی غرب علیه روسیه خبر می دادند، با این حال، دروغ پردازی های گسترده دولت آمریکا و سیاستمداران آن در موقعیت های مختلف بین المللی، همه و همه روسیه و البته بسیاری از کشورهای جهان را مطمئن ساخته بود که آمریکا صرفا بلوف می زند و کاری از آن ساخته نیست.
در این راستا، یکی از روزنامه نگارانی که وضعیت کنونی آمریکا را پیش بینی کرده بود، "جو لوریا" نام داشت. او برای رسانه ای با نامِ "کنسرسیوم نیوز" کار می کرد. رسانه ای که توسط "رابرت پَری"، بنیانگذاری شد. وی یک روزنامه نگار شناحته شده بود که مجبور شد رسانه های جریان اصلی آمریکا را به دلیل اقداماتش در زمینه افشای نفاق، دورویی و سیاست خارجی مجرمانه ایالات متحده آمریکا ترک کند.
در تاریخ ۴ فوریه سال ۲۰۲۲، لوریا در مقاله ای نوشت که "آمریکا سعی دارد روسیه را از طریق اعمال تحریمهای تنبیهی علیه آن و معطوف کردن سیل محکومیت ها به سمتِ آن، هدف تقابل قرار دهد. سناریویی که در قالب معادله جنگ اوکراین می تواند رنگ واقعیت به خود بگیرد".
آمریکا سابقهای طولانی در تحریک جنگهای مختلف دارد. جنگهایی که هدف اصلی و اساسی آن ها حراست از هژمونی ادعایی آمریکا در جهان است. نمود عینی این مساله قبل از جنگ اوکراین را می توان در حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ و یا حمله عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ مشاهده کرد. دلایل زیادی وجود دارند تا حدس بزنیم که آمریکا تفکرات مشابهی را در مورد جنگ اوکراین نیز داشته است. اهمیت راهبردی اوکراین برای روسیه به خوبی قابل درک است. پس از آنکه جنگ اوکراین شروع شد، اینطور گفته شد که قبل از فوریه سال ۲۰۲۲، مقام های آمریکایی تحلیل های مختلفی را در مورد شانس بالای آمریکا جهت تحریک یک جنگ در اوکراین داشته اند که البته رئیس جمهور اوکراین نیز در برابر آن مقاومتی نکرده است.
در این راستا، نشریه "اینترسپت" مینویسد که "سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) به شدت نسبت به اوکراین بدبین بود. به نحوی که حتی مقام های ارشد به جو بایدن رئیس جمهور آمریکا گفتند که بهترین گزینه برای آمریکا در قبال اوکراین و درگیری های آن با روسیه این است که نیروهای اوکراینی در برابر مسکو وارد نوعی جنگ چریکی شوند."
چند ماه قبل از آغاز جنگ اوکراین، رسانه "یاهو نیوز" به نقل از منابع آگاه در سازمان سیا گزارش داد که آمریکا در حال آموزش دادن به گروه های چریکی جهت مقابله با روس ها و کشتن سربازان روسی است. در واقع، آمریکا بار دیگر سعی داشته تا از الگوی سنتی خود در قالب جنگ سرد استفاده کند که اقدام به آموزش نیروهای شبه نظامی می کرد تا آن ها، منافع این کشور را به پیش برند.
در گذشته، آمریکا از گسترش ناتو به سمت شرق شدیدا حمایت می کرد. اقدامی که حقیقتا تحریک آمیز بوده و هست همانطور که اتحاد نظامی روسیه با کشوری نظیر مکزیک که در جوار مرزهای آمریکا است، برای آمریکا تحریک کننده است. با این همه، آمریکا علی رغم دانستن تهدیدات این مساله، باز به کنشگری تحریک آمیز خود ادامه داد و حتی درخواست های روسیه جهت مواجهه با موضوع از منظر سیاسی و دیپلماتیک را نیز رد کرد. آمریکا شدیدا خواهان آن بوده و هست که جنگی خونین را علیه روسیه(در قالب جنگ اوکراین) مدیریت کند.
آمریکا همچنین به دنبال ایجاد یک رژیم تحریمی علیه روسیه بود تا این کشور را به کل از تجارت جهانی به ویژه با اروپا حذف کند. این مساله توضیح می دهد که چرا آمریکا و انگلستان قویا با وجود تلاش های صلحی که می توانستند به جنگ اوکراین در ماه آپریل سال ۲۰۲۲ خاتمه دهند، مخالفت های جدی را ابزار کردند و نگذاشتند این تلاش ها به نتیجه برسند.
به دلیل اینکه نخبگان سیاسی آمریکا، ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی جنگ اوکراین را به بدترین شکل ممکن پیش بینی کردند، این جنگ به جای اینکه به زعم آن ها از هژمونی جهانی آمریکا حراست کند، عملا آن را بیش از گذشته در سراشیبی سقوط قرار داده است. در این رابطه، "فیونا هیل" از مقام های سابق دولت آمریکا میگوید که "جنگ اوکراین احتمالا رویدادی است که جلوه ای عینی از به سر آمدن دوران هژمونیک آمریکا در عرصه نظام بین الملل را رونمایی می کند".
در این رابطه رهبران آمریکا فقط و فقط باید خود را سرزنش کنند. اینکه آن ها مدام به دنبال توسعه برتری جهانی خود باشند و به هر کاری دست بزنند، چیزی شبیه به یک جنون و دیوانگی است. در دهه های گذشته، رهبران آمریکا تلاش های زیادی را برای حراست از موقعیت بین المللی آمریکا انجام دادند، اما شکست خوردند. حال باید این سوال را مطرح کرد که آیا اکنون که وضعیت به موقعیت سرنوشت سازی رسیده، واقعا فردی نظیر بایدن و متحدانش در قدرت، توانِ نجات آمریکا را دارند؟ اقدامی که رهبران بزرگتری قبل از وی در تحقق آن متحمل شکست شده اند.»