کد خبر 1453936
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۶
اعترافات لیدر اغتشاشات در گلستان

تریبون‌داران، به‌ویژه روحانیون و شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی و مدیران و مسئولان نهادها باید تحول مورد نظر رهبر انقلاب را آغاز کنید و سطح کار فرهنگی را پس از سال‌ها از تکرار کلیشه‌های مرسوم عبور دهید.

به گزارش مشرق، غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: اشاره رهبر انقلاب به اینکه «وسوسه‌ای را که روی آن جوان و نوجوان اثر می‌گذارد چه چیزی می‌تواند برطرف کند؟ باتوم که نمی‌تواند برطرف کند، آن وسوسه را تبیین می‌تواند برطرف کند»، چندین مخاطب دارد که یکی از اصلی‌ترین آنان تریبون‌داران، به‌ویژه روحانیون و شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی و مدیران و مسئولان نهادها هستند.

متأسفانه بسیاری از تریبون‌داران ما خود نیازمند تبیین هستند! شاید بهتر از هرکس یک روزنامه‌نگار که هر روز می‌خواهد از متن سخنان تریبون‌داران و امامان جمعه و شخصیت‌ها و سران نهادها تیتر انتخاب کند، بفهمد چقدر انتخاب تیتر از کسی که حرفی برای گفتن ندارد، دشوار است! حرف‌های تکراری و کلیشه‌ای که فقط یک روزنامه‌نگار به جبر شغلی مجبور به خواندن آن است و به خوبی می‌فهمد که بیشتر آن حرف‌ها تقلید از یکدیگر و تکرار آن است، بی‌هیچ خلاقیت و ابتکار و سخن فاخر و اثرگذاری. این سخنان چگونه می‌تواند وسوسه‌هایی را که در دل نوجوانان شکل گرفته، پاسخ دهد؟ گفتگو و نشست‌وبرخاست با بسیاری از این شخصیت‌ها نشان می‌دهد به‌جز آنکه مستمع تلویزیون باشند یا برخی بولتن‌ها را بخوانند، هیچ مطالعه دیگری ندارند. کتاب نمی‌خوانند و در فضای مجازی نیستند. برخی خود را بی‌نیاز از مطالعه جدید یا حضور مستمر در فضای مجازی می‌دانند. برخی فضای مجازی را ادا و اطوار و متعلق به نسل جدید و یک آفت می‌دانند، اما برای نوجوانی که همه ساعات روز خود را در این فضا می‌گذراند، نسخه فرهنگی می‌پیچند، بدون آنکه بدانند او در چه فضایی سیر می‌کند! روزنامه‌ها که قبلاً یکی از پرطرفدارترین تیترهای‌شان، تیترهای هفتگی شخصیت‌ها بود، حالا هفته‌ها می‌گذرد و نمی‌توانند تیتری از این سخنان بیرون بکشند. بسیاری از این سخنوران واقعاً میان مردم حضور ندارند. میان مردم بودن به این نیست که شخصیت‌ها برای مردم سخنرانی کنند. حتی به دیدار مردم رفتن، چه با جمعیت زیاد، چه دسته‌جات کمتر، لزوماً به معنای با مردم بودن و از مردم باخبربودن نیست. عقلا و نکته‌سنجان می‌فهمند که از مردم باخبربودن دقیقاً چگونه و به چه معناست.

دیروز برخی از همین شخصیت‌ها مخاطب سخن دیگری از رهبر انقلاب هم قرار گرفتند که «به‌موقع» وارد عمل و بیان نشدند. بنابراین، مانند توابین در تاریخ از آنان با ستایش یاد نمی‌شود.

فی‌الجمله اینکه سخن چندین‌باره رهبری درباره نیاز به تبیین وسوسه‌های دشمن، نشانه فقر تبیین‌گر و سردرگمی تبیین‌خواه است. در این عرصه، تبیین‌گران باید از صراحت، لطافت و صدق‌سخن، هوشیاری و دقت‌سخن، دوری از تعصب و تصلب رأی و پرهیز از جزم‌اندیشی و یکه‌گویی، لطافت‌معنا و سعه‌صدر برخوردار باشند که جمع این مجموعه از مدعیان و کم‌مایگان برنمی‌آید. به قول ابوطاهر خسروانی، شاعر سده چهارم که از پیشگامان شعر فارسی و سخن حکیمانه در شعر و معاصر رودکی است‌: «در این کارگه مرد هشیار، جوی/ نه دنگ و دژاگاه و بسیارگوی». دژاگاه (خشمگین) و دنگ (بی‌خبر) و بسیارگوی (که به تعبیر مولا علی «من اکثر اهجر»، پرگو هرزه‌گو می‌شود) چگونه می‌تواند وسوسه نوجوانی را که به کوتاه و سریع‌گویی و کوتاه‌خوانی عادت کرده و کم‌حوصله و البته بادقت است، پاسخ دهد؟!

معتقدم نظام سیاسی و فرهنگی ما باید برای بازگویی سیرت زیبای ادیان ابراهیمی و دین محمدی که عقول و فحول بشری را از شرق تا غرب عالم در طول تاریخ مسحور خود کرده است و بزرگ‌ترین مغزها و قلب‌های هدایتگر انسان همچون ابن‌سینا و مولانا و ملاصدرا در شرق و بزرگان فلسفه و الهیات غرب را یکسره ثناگوی خویش ساخت، دست به تغییر و خانه‌تکانی بزرگ در «صورت» خود بزند و بسیاری از تریبون‌داران تکراری را که فاجعه تکراری‌بودن، آنان را از دایره توجه جوانان خارج کرده است، بازنشسته و خانه‌نشین کند و عرصه را برای جوانان و جویندگان تازه‌نفس طریقت باز بگذارد. تحولی که رهبر انقلاب در سخنان دیروز دوباره به ضرورت آن اشاره کردند، از نیروی خسته و بدون حرف تازه و بدون ایده روشن برنمی‌آید. حیف از آن سیرت زیبای معنوی آیین محمدی که تریبون‌داران از بیان هنرمندانه آن عاجزند، ولی با لابی‌گری و بعضاً ریاکاری این عرصه‌ها را اشغال کرده‌اند و حالا نوجوانان ما از آنان روبرگردانده و تعقیب‌گر سخنان کم‌مایه چند شهره و فوتبالیست و بازیگر می‌شوند.

تحول مورد نظر رهبر انقلاب را آغاز کنید و سطح کار فرهنگی را پس از سال‌ها از تکرار کلیشه‌های مرسوم عبور دهید. شخصیت‌ها و مدیران فرهنگی کشور بدانند امروز زمان پارچه‌نویسی و بنرنویسی در کار فرهنگی نیست. ۴۰ میلیون گیمر و تماشاگر سینمایی و پویانمایی در ایران منتظر گیم‌ها و پویانمایی شما هستند، نه پارچه‌نویسی‌های تکراری دهه ۶۰.

۶۵ نهاد فرهنگی کشور بهتر است هرچه زودتر مطابق با آن میلیاردها تومان بودجه‌ای که می‌گیرند و حقوق هزاران کارمند نشسته در اتاق‌های تودرتوی ساختمان‌های مجلل خود را می‌دهند، پاسخ دهند که برای تحول موردنظر رهبری چه کاری کرده‌اند. شورای عالی انقلاب فرهنگی که رهبر معظم آنان را خطاب کرد که به‌قدر نام‌های بزرگتان، کار بزرگ نمی‌کنید، بسیاری‌شان آن‌قدر مشغولیات دارند که حتی وقت حضور در جلسات شورای عالی را باید از لابه‌لای کارهای دیگرشان خالی کنند. باید ابتدا تحول را از همین نهادهای فرهنگی و تریبون‌داران خسته و شکسته آغاز کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • علی افصحی IR ۰۹:۱۷ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۰
    0 0
    امام خمینی و امام خامنه‌ای شاخص کار تحولی و جهاد تبیین اند. این دو ولی فقیه چند ویژگی بارز دارند اولا در هر زمینه ای بخواهند اعلام نظر کنند ابتدا همه ابعاد مسئله را مورد مطالعه شخصی و مشورتی قرار می دهند. ثانیا درمیان اقشار مختلف مردم حضوری جدی دارند یعنی به صورت مشخص کانال هایی برای اشراف بر متن جامعه داشتن،بسیار منظم و اهل مطالعه آثار مرجع، درسی و اخبار روزانه اند. پی گیر رسانه های داخلی و خارجی اند، جوانان موضوع کار و دعوتشان بوده و تکیه گاه حرکت های جهادی بوده،جلسات مشورتی گوناگون با طیف های مختلف تخصصی و عرفی دارند و بلحاظ خصلتی شجاع، آزاده در ارائه نظر، اهل تفکر، در مشی و تصمیم گیری نه عجله و نه تاخیرداشتن، در عمل به هنگام و به موقع وارد عمل شدن. مثلا امام خمینی در حمله به کاپیتولاسیون چند روز صبر می کند تا متن لایحه دولت به دستش برسد.آن وقت نظری می دهد که مدعیان حقوق آن زمان و این زمان مات و مبهوت می شوند. در این زمان هم افرادی مانند محقق داماد موافق کاپیتولاسیون هستند و می گویند مطابق کنوانسیون ژنو است اما امام خمینی روی نکته ظریف تعمیم کنوانسیون به نیروهای نظامی و خانواده هایشان تاکیدنموده که کاملا سلطه جویانه است و امام بعد از درک دقیق موضوع می شورد و تحول بنیادین در ساختار اجتماعی ایران روی می دهد . یاامام خامنه‌ای در اوج فتنه هشتاد و هشت بر رای مردم تاکید کرده و همین ساختار قانونی نظام اسلامی را مستحکم می سازد و یا دستور زیر و رو کردن عین الاسد به رغم توصیه غرب گدایان در عدم اقدام انتفامی، که موجب مهم ترین تحول شده و گزینه نظامی برای همیشه از روی میز شیطان بزرگ کنار می رود و یا شروط برجام که غرب وحشی و آمریکا را منگ می سازد. این حرکت های تحولی از کارمندان و مزد بگیران و جماعت بوروکرات اصلا بر نمی آید جماعتی که سر خویش گرفته و به فرموده عبدالمطلب نگران شترهای خودند و دفاع از کعبه را به رب الکعبه واگذارده اند! این همان موقع نشناسی و ارتجاع است. عبدالمطلب حکومت نداشت که نگران شترهایش بود اما در شرایط حاکمیت ولایت فقیه عافیت طلبی ظلم به ولی فقیه است. امروزه به مانند دیروز انقلاب این شخص ولی فقیه است که بار سنگین تحول خواهانه را بر میدارد در دیروز امام خمینی و امروز امام خامنه‌ای و بسیاری فقط کار به اندازه.مزدهای گوناگون !می کنند!کارتحولی از آن جاج قاسم هاست

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس