به گزارش مشرق، کانال تلگرامی تبیین در خصوص مقایسه اعتراضات گسترده مردم آمریکا و موضوع آسیه پناهی در ایران نوشت:
پس از گسترش اعتراضات علیه قتل جرج فلوید در آمریکا و واکنش مقامات کشورمان درباره این وقایع، موضوع فوت خانم آسیه پناهی در فضای رسانهای به عنوان مقایسه این دو واقعه بالا گرفته است. اساس این مقایسه آن است که اگر آن قتل بد و مذموم است، این کشته شدن نیز باید به همان اندازه مذموم شمرده شود. و در مرحله بعد بیان میشود که تفاوتی بین این دو وجود ندارد و هر دو کشور در آتش ظلم میسوزند.
این مقایسه در ظاهر درست مینماید اما در نگاهی عمیق تر تفاوتی جدی دارد. ظلم به سیاهپوستان در آمریکا امری ساختاری و فرهنگی با پشتوانه دویست سال تاریخ بردگی است. عمقی دارد که درباره آن نظریات گسترده جامعه شناسانه مطرح شده و چرخه بازیابی آن بارها توضیح داده شده است. وقتی نوجوان سیاه فقط به علت رنگ پوستش مورد سوال و حمله پلیس قرار گرفته و به مرور نسبت به پلیس بدبین شده است و از دستورات افسران پلیس در مراحل بعد امتناع میورزد و همین یعنی احتمال دستگیری و احتمال رفتن به زندان و بازجامعه پذیری در زندان و تبدیل شدن به یک مجرم واقعی. یا فرایندی که تحقیقات اجتماعی نشان میدهد اگر اسم درخواست کننده شغل، اسمی سیاهپوستانه باشد، احتمال اینکه به کار فراخوانده شود کم و کمتر می شود. یعنی وقتی فردی سیاه پوست است باید به صورت خودکار امید کمتری به پیدا کردن شغل مناسب داشته باشد. موضوع محلههای سیاهپوستی و مجامع سیاه نیز یکی دیگر از نشانههای واضح این مشکل ساختاری فرهنگی در جامعه آمریکا است. از همین جهت است که موضوع قتل جرج فلوید را صرفا باید جرقهای بر باروت ظلم ساختاری دانست و نه یک مصداق کوچک و یا نادر. به ویژه آنکه این ظلم ساختاری به قدرت بلامنازع پلیس آمریکا در برخورد شدید و خشن اضافه شده و باعث شده تا این نیرو بتواند هر کاری که دوست دارد را علیه افراد مشکوک – که سیاهان در صف اول آن هستند- مرتکب شود. رفتارهای ظالمانهای که با پشتیبانی کامل قانون و قانون گذاران آمریکا همراه است.
اما درباره فوت بانوی کرمانشاهی موضوع متفاوت است. یک رفتار غیرانسانی توسط یک سری مسئول شهری که همراه با رفتارهای کاملا غیرقانونی موجب کشته شدن یک مظلوم شده است. گرچه اینجا نیز امری شبه قتل رخ داده (که باید منتظر نظر قطعی پزشکی قانونی درباره علت فوت بود) اما هیچ پشتوانه ساختاری، فرهنگی یا قانونی برای این رفتار وجود ندارد. به همین علت است که تا سطح استاندار در موضوع ورود کرده و دادستان نیز پیگیر موضوع است. توجه داشته باشید آنچه می خواهم بگویم کوچک کردن این اتفاق دهشتناک و عمق ظلم به آن بانوی مرحوم نیست، بلکه تاکید بر این موضوع است که حقیقت موضوع در این دو واقعه تفاوتی ماهوی دارد. یکی جرقه است برای باروتی جمع شده از ساختاری وحشیانه و دیگری مصداقی تک مورد است که ساختار در مقابل آن میایستد.
همسان سازی این دو گرچه برای ذهن جذاب است و در نگاه اول منطقی به نظر می رسد اما در واقع تفاوتی جدی دارد.