در این گوشه شام ...
باباجون، عزیزم ...
ویرانه ام گلشن شده ...
هفتادودوتن بودند ...
چشماتو باز کن ببین ...
دلم برا تنگه صدات ...
خوش آمدی اما ...
همه عمر بر ندارم سر ازین خمار مستی ...
در این گوشه شام ...
باباجون، عزیزم ...
ویرانه ام گلشن شده ...
هفتادودوتن بودند ...
چشماتو باز کن ببین ...
دلم برا تنگه صدات ...
خوش آمدی اما ...
همه عمر بر ندارم سر ازین خمار مستی ...