کد خبر 611568
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۸

سؤال معمولاً از فطرت حقیقت‌جوی انسان سرچشمه می‌گیرد که در خور احترام و توجه است، اما شبهه نوعی القای شک است که با انگیزه‌‌‌های اختلاف‌‌افکنی و گمراه‌‌سازی همراه است. بنابراین نوع و شیوۀ پاسخ‌گویی به آنها نیز متفاوت است.

به گزارش مشرق، اگرچه در ابتدا این دو واژه، معنای نزدیک به همی دارند، اما با توجه به امر مهم پاسخ‌گویی و ظرافت‌های موجود در این زمینه باید با دقت بیشتری آن‌ دو را بررسی کرد؛ چرا که نوع پرداختن به هر کدام می‌تواند متفاوت باشد. سؤال معمولاً از فطرت حقیقت‌جوی انسان سرچشمه می‌گیرد که در خور احترام و توجه است، اما شبهه نوعی القای شک است که با انگیزه‌‌‌های اختلاف‌‌افکنی و گمراه‌‌سازی همراه است. بنابراین نوع و شیوۀ پاسخ‌گویی به آنها نیز متفاوت است.
 
پاسخ تفصیلی
اگرچه شبهه و سؤال در نگاه اول مترادف‌اند، اما با مراجعه به کتاب‌های لغت و روایات می‌توان تفاوت‌هایی میان آنها مشاهده نمود.

الف. «شبهه»: جمع آن شُبَه و شُبُهات به معنای مثل، مانند، ابهام، نامعلوم بودن چیزى، آمیخته و مشکوک شدن حق با باطل، یا حلال با حرام است.

ذَوُو الشبُهَات یا اصحاب الشبُهات به افراد مشکوکی گفته می‌شود که مورد سوء ظن باشند.[1]

امور مشتبه به اموری گفته می‌شود که تشخیص آن مشکل باشد.[2] امام علی(ع) در وجه تسمیه شبهه می‌فرماید:
«شبهه از این جهت شبهه نامیده شد که به حقیقت شبیه است. اما دوستان خدا در آن شبهه به روشنى یقین و نشانۀ هدایت خداوندى ره مى‏سپارند و امّا دشمنان خدا که به سیه‏دلى و کورى دچارند، در آن راهى جز ضلالت و گمراهى نمى‏سپارند».[3]

ب . «سؤال»: اصل آن «سأل» است و گفته شده است: «سَأَلَ یَسْأَلُ سُؤالاً و مَسْأَلَةً»[4]  که اگر سؤال از موضوعی ذهنی باشد با «عن» متعدی می‌شود مانند آیه مبارکۀ «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ»[5] یعنی در مورد حکم انفال از تو می‌پرسند. و اگر برای درخواست امور مادی باشد دو مفعول می‌گیرد[6] مانند: «سألتُ الکریمَ معونةً للفقراء»[7] از فرد کریم، مقداری کمک برای فقرا خواستم.

بنابراین؛ سؤال به معنای «خواستن» و یا «پرسیدن» است.

اقسام شبهه
همان‌طور که در معنای لغوی شبهه گفته شد، آنچه حقیقتش مشتبه و تشخیصش دشوار باشد؛ شبهه نامیده می‌شود، امّا لزوماً این پوشیدگی؛ جنبۀ منفی ندارد، ولی به هرحال به دلیل پوشیده‌بودنش، ممکن است مورد سوء استفاده‌ی برخی قرار ‌گیرد. قرآن در این باره می‌فرماید:

«او کسى است که این کتاب را بر تو نازل کرد، که قسمتى از آن، آیات «محکم» [صریح و روشن‏] است که اساس این کتاب مى‏باشد (و هرگونه پیچیدگى در آیات دیگر، با مراجعه به آنها، برطرف می‌گردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است [آیاتى که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفى در آن می‌رود ولى با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار می‌گردد[. اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهات‌اند، تا فتنه‌‏انگیزى کنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسیر (نادرستى) براى آن می‌طلبند در حالى‌که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمی‌دانند. (آنها که به دنبال فهم و درکِ اسرارِ همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) می‌گویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم همه از طرف پروردگارِ ما است. و جز صاحبان عقل، متذکر نمی‌شوند (و این حقیقت را درک نمی‌کنند)».[8]

سخنِ امیرالمؤمنین(ع) نیز به همین استفادۀ مغرضانه از شبهه اشاره دارد که می‌فرماید:
«از شبهه حذر کنید؛ زیرا شبهه به قصد فتنه و گمراه‌سازی ساخته شده است».[9]
این امر پوشیده(شبهه) که با سوء نیت مورد استفاده قرار می‌گیرد، می‌تواند در کلام یا اعمال و رفتار باشد؛ لذا می‌توان شبهات را به دو دسته تقسیم کرد:

الف. شبهات کلامی(خبری)
شبهۀ کلامی به سؤال(انشاء) یا خبری که در آن فتنه و گمراه‌سازی است گفته می‌شود. شبهات گاهی در قالب

پرسش و گاهی در قالب خبر بیان می‌شود. طبیعتاً بیان برخی سؤالات به قصد القای شبهه و برخی دیگر با قصد دانستن حقیقت است.

به عنوان مثال؛ از جمله شبهاتی که در پوشش خبر، مطرح شد، سخنی است که فرعون بعد از شکست ساحرانش در برابر موسی(ع) به مردم القا کرد و گفت:
«آیا پیش از آن‌که من اذن دهم به او گرویدید؟! قطعاً او بزرگ و رئیس شما است که به شما سحر آموخته‏ است».[10]

فرعون با بیان این شبهه که موسی بزرگ ساحران است، از طرفی قصد داشت عظمت معجزۀ او را در دیدِ مردم؛ کوچک جلوه داده و آن‌را صرفاً جادویی قلمداد کند که از ساحری بزرگ سر زده است!

و از سوی دیگر می‌خواست تا ایمان آوردن ساحرانی که برای مبارزه با موسی(ع) جمع کرده بود را توجیه کند و تسلیم شدنشان را نه از باب ایمان به معجزۀ موسی، بلکه از جهت ایمان شاگردان به کار استاد خود، معرفی کند!

فرعون هم در صدد ضربه زدن به وجاهت و جایگاه موسی به عنوان یک پیامبر الهی بود و هم قصد داشت تا ساحرانی را که به کمک وعده‌های فراوان جمع کرده و آنان را در نظر مردم بزرگ جلوه داده بود، از آن جایگاه پایین کشانده و تا سطح شاگردانی که هنوز نیاز به تعلیم استاد دارند تنزل دهد؛ زیرا ایمان آوردن عده‌ای مانند ساحران که خود استاد سحر بودند، می‌توانست بهترین تبلیغ برای دین موسی باشد و مردم با مشاهده ایمان آوردن این متخصصان به راحتی به موسی ایمان می‌آوردند.

ب. شبهات عملی
گاهی شبهات غرض‌ورزان از جنس عمل و رفتار است و چه بسا این شبهات که نوعی توطئه است، به مراتب خطرناک‌تر از شبهات لفظی باشد. از جمله نمونه‌های آن، نقشۀ خطرناکی است که یهودیان براى متزلزل ساختن ایمان مسلمانان‏ کشیده بودند. آیات72 و 73 سورۀ مبارکۀ آل عمران، پرده از روى این نقشه‏ی شوم برمی‌دارد. خداوند در این باره می‌فرماید:
«و جمعى از اهل کتاب - از یهود- گفتند: - بروید در ظاهر - به آنچه برمؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز، کافرشوید- و بازگردید- شاید آنها- از آیین خود- بازگردند! – زیرا شما را، اهل کتاب و آگاه از بشارت‌های آسمانى پیشین می‌دانند و این توطئه کافى است که آنها را متزلزل سازد».[11]

نقشه ماهرانه آنان براى متزلزل ساختن مسلمانان این بود که مدتی به دین اسلام ایمان آورده و سپس از آن خارج شوند تا عملاً به مسلمانان نشان دهند که اگر دین شما، دین شایسته‌‌ای بود؛ ما از آن خارج نمی‌شدیم!

باید توجه داشت که نظریات و رفتار پیروان ادیان الهی؛ مانند مسیحیان و یهودیان که از گذشته‌های دور در حجاز زندگی می‌کردند، در تأیید یا نفی دین نوپای اسلام که آن هم ادعای الهی بودن داشت، نقشی تأثیرگذار داشت؛ زیرا آنان در نظر اکثریت مردم شبه جزیره در دوران جاهلیت، همچون خُبرگانی بودند که صلاحیت قضاوت دربارۀ این دین نوظهور را داشتند؛ لذا ورود شیطنت‌‌آمیز آنان به آیین اسلام و خارج‌‌شدن از آن می‌توانست تأثیرات بسیار نامطلوبی را به جا گذارد.

خداوند با اشاره به این دسیسه؛ شبهه‌‌ای که در پسِ فعالیت عملی آنان نهفته بود را هویدا کرد؛ لذا این شبهۀ عملی با شناخت نیت صاحبانش و بدون آن‌که احتیاج به پاسخ ویژه‌ای داشته باشد از خاصیت افتاد.

گفتنی استغ با توجه به آیات قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) می‌توان تفاوت پاسخ به سؤالات با چگونگی پاسخ به شبهات را به خوبی مشاهده کرد و دانست که در قرآن و روایات نیز به هر قسم از این‌دو، به گونه‌ای در خور شأن پاسخ داده شده است.[12]
 

[1]. مهیار، رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى‏، ص 516، بی‌جا، بی‌تا.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان ‏العرب، ج 13، ص 503، بیروت، دار صادر، 1414ق.
[3] . سید رضی، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 81، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[4] . ابن فارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، ج 3، ص 124، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق.
[5] . انفال، 1.
[6] . صافی، محمود­ بن ­عبدالرحیم، الجدول فی إعراب القرآن، ج ‏9، ص 168، بیروت، دار الرشید، 1418ق.
[7] . انفال، 1.
[8] . آل عمران، 7.
[9]. محمدی ری شهری، محمد، گزیده میزان الحکمة، ص 291، قم، دارا لحدیث، 1383ش. «وَ احْذَرُوا الشُّبْهَة فَإِنَّهَا وُضِعَتْ لِلْفِتْنة».
[10] . طه، 71.
[11] . آل عمران، 72.
[12] . برای آگاهی بیشتر رجوع کنید: خاموشی، مجید، مبانی و مهارت‌های پاسخگویی به سؤالات و شبهات دینی، قم، نشر تا ظهور، 1394ش.
 
منبع: اسلام کوئیست

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس