به گزارش مشرق، پس از فوت ملک عبدالله بن عبدالعزیز و تکیه زدن ملک سلمان بر تخت پادشاهی، سیاست های عربستان و اولویت های منطقه ای آن دستخوش تغییر شده و هم پیمانی های جدیدی را با رویکردی متفاوت رقم زده که محور آن بر تشکیل ائتلاف گسترده اهل تسنن قرار گرفت.
کشمکش پنهان و پیدا در داخل خاندان سعودی
همه می دانند که کشمکش بر سر جانشینی پادشاه بین جریان ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه متوفی سعودی و جریان سدیری ها در جریان بود و این کشمکش موضوع پنهانی نبود بلکه علنی و روشن بود اما کشمکش دیگری نیز به طور پنهانی و غیر علنی تا این لحظه در جریان است که ناشی از دیدگاههای هر یک از دو جریان مزبور در مورد اولویت ها و نیز هم پیمانیهای منطقهای عربستان است.
کشمکش پنهانی در سطح منطقه و نیز از نظر ژئو سیاسی بسیار مهم تر از کشمش علنی است که در بالا به آن اشاره شد، زیرا این کشورها و گروههای و هم پیمانیهای جدیدی را بین کشورهای منطقه شامل می شود.
تفاوت سیاستهای عربستان با زمان ملک عبدالله
از سوی دیگر با توجه به کشمکش موجود در داخل خاندان سعودی می توان متوجه شد که سیاست منطقهای و خارجی هر کشوری در واقع بازتاب سیاستهای داخلی آن است.
به عبارت بهتر طبیعی است که تغییرات داخلی در راس هرم قدرت و نیز تحولاتی که در سطح نهادهای سعودی رخ داد، سیاستهای منطقه ای این کشور را تحت تاثیر قرار داده و موجب شود سیاستهای آن با زمان ملک عبدالله متفاوت باشد.
لزوم حفظ بقای خاندان حاکم
از نظر داخلی باید گفت هر چند خاندان سعودی در سالهای اخیر با چالشهای اجتماعی فزایندهای دست به گریبان بوده و در کنار آن رقابت سختی بر سر قدرت نیز در جریان است، اما در یک مورد در خاندان سعودی اتفاق نظر وجود دارد و آن اینکه اولویت نخست، حفظ بقا با استفاده از راهکارهای مرسوم از زمان عبدالعزیز موسس عربستان است.
در سطح بین المللی نیز در مورد هم پیمانی بین المللی عربستان با آمریکا که نقطه آغاز آن در زمان عبدالعزیز موسس سعودی و روزولت رئیس جمهور وقت آمریکا رقم خورد، هیچ بحثی نیست.
در آن زمان و به عبارت دقیق تر در سال 1945 دو طرف بر اساس منافع مشترک و با شروط مشخص توافق همکاری مشترک منعقد کردند.
به طور خلاصه می توان گفت که اولویت های دولت جدید سعودی در سطح منطقه در مرحله آینده در موارد زیر نمود خواهد یافت:
اولویت های منطقه ای ملک عبدالله
منطقه خاورمیانه در تابستان 2013 شاهد نقشه جدیدی از هم پیمانی های منطقه ای بود که بنیان اصلی آن بر پایه برکناری اخوان المسلمین در مصر قرار داشت و همزمان با آن نقش محور ترکیه – قطر به وضوح کمرنگ شده و و محوری که ایران رهبری آن را در دست گرفته بود، مانند قبل همچنان به حال خود باقی ماند و در مقابل محوری که عربستان، اردن و امارات آن را هدایت می کردند، با بازگشت مصر حضور پررنگ تری در منطقه پیدا کرد.
دنباله روی اردن و امارات از عربستان
به این ترتیب مبارزه با تروریسم» و گروه اخوان المسلمین به اولویت سیاست های منطقه ای عربستان تبدیل شد و این موضوع با اولویت ها و دیدگاهها و نیز منافع کشورهای زیر چتر « محور میانه رو» یعنی امارات، مصر و اردن نیز گره خورد.
نکته قابل توجه اینکه تغییر و تحولات مصر موجب شد گروه اخوان المسلمین در ساختار قدرت قرار بگیرند و از آنجا که کاخ سفید و وزارت خارجه و سایر مراکز تاثیر گذار آمریکا از این وضعیت دل خوشی نداشتند، هم پیمانی بین «محور میانه رو عربی» با موسسات آمریکایی در اولویت قرار گرفته و در این خصوص مبارزه با تروریسم مورد تاکید قرار گرفت.
فشار بر ترکیه و قطر به عنوان متحدان اخوان المسلمین
به موازات این تحولات، تلاش های زیادی بعمل آمد تا ترکیه از صحنه سیاسی منطقه کنار زده و قطر نیز تحت فشار قرار بگیرد زیرا این دو متحدان منطقه ای اخوان المسلمین هستند که در مصر، عربستان و امارات یک گروه ممنوعه به شمار می آیند.
با اینهمه اولویت منطقه ای ملک عبدالعزیز مبتنی بر حمایت سیاسی و اقتصادی از حکومت جدید مصر بود و با این کار تلاش داشت «خطر اخوانی ها» برای عربستان را مهار کرده و از رویارویی رسانه ای و سیاسی با ترکیه نیز در امان بماند.
منزوی کردن ترکیه در عین حفظ روابط
حتی ابتکار عمل ملک عبدالله مبنی بر آشتی با قطر به هدف منزوی کردن هرچه بیشتر ترکیه در ماههای پایانی حیات او نمود یافت اما ملک عبدالله در عین حال به منظور اینکه اختلاف عربستان و ترکیه از کنترل خارج نشده و به منافع عربستان ضرری نرساند، سیاست برقراری توازن را که از نظر تاریخی به آن مشهور بود، در پیش گرفته و همکاری اقتصادی با آنکارا در سطحی عالی بدون سرو صدای زیاد ادامه داد.
ریاض در این راستا در بانک های ترکیه به سپرده گذاری نقدی کوتاه مدت اقدام کرد و این کاری است که در فواصل مختلف ادامه می یابد و همین امر موجب شد فشارهای پی در پی بر لیره ترکیه در برابر سایر نرخ های بین المللی کاسته شود.
اولویت های منطقه ای دولت جدید عربستان
اعلام خبر فوت ملک عبدالله با ورود جنبش انصار الله به صنعاء همزمان شد که این به معنی موازنه قدرت منطقهای به نفع ایران در کشمکش با عربستان بود.
به عبارت بهتر همزمان شدن اعلام خبر فوت ملک عبدالله و ورود انصار الله به صنعاء توازن منطقه ای را به شکل بی سابقه ای تغییر داد و با روی کارآمدن پادشاه جدید سعودی دیدگاههای منطقه ای این کشور و نیز اولویت های آن نیز دستخوش تغییر شد.
تغییر سیاست های عربستان با دو سال قبل
این تغییر به گونه ای بود که در زمان ملک سلمان سیاست ها و هم پیمانی های عربستان با دو سال قبل از آن تغییر کرد.
در این میان جریان سدیری ها به نمایندگی ملک سلمان و نیز محمد بن نایف که در ترتیب قدرت جدید، مهره قوی به شمار می آید، ایران را تهدید بزرگی برای عربستان و حضور منطقه ای آن می دانند و این دیدگاه کاملا در رویارویی منطقه ای ریاض و تهران در سطح منطقه چه در عراق، لبنان یا یمن و حتی سوریه کاملا مشهود شد.
بنابراین عربستان در مرحله جدید به اولویت بندی خطرها به ترتیب زیر اقدام کرد:
توزیع جدید اولویت ها به این ترتیب که مقابله با خطر ایران بر موضوع مبارزه با تروریسم اولویت داده شود.
تکاپوی سعودی برای تشکیل هم پیمانی گسترده اهل تسنن
بر این اساس اولویت دادن مقابله با ایران مستلزم این است که در هم پیمانی های منطقه ای نیز تجدید نظر شده و به عبارت بهتر ساماندهی مجدد شود تا بتوان «فراکسیون اهل تسنن» را در سطح گسترده ای در منطقه بسیج کرده تا از عربستان در مقابله با محور ایران حمایت کنند.
در اینجا تغییرات در عربستان از مرزهای سیاسی این کشور فراتر رفته و هم پیمانی های منطقه ای را با رویکرد ژئو سیاسی شامل می شود.
ریشه و اصل تغییرات احتمالی در عربستان
ائتلاف با ترکیه و قطر در درجه اول نیازمند کاهش کشمکش با اخوان المسلمین است البته نه بر این اساس که آنان به قدرت بازگردند زیرا این موضوع مورد نظر عربستان نبوده و قدرت آن را نیز ندارد.
به عبارت دیگر منظور از کاهش تنش و کشمکش با اخوانی ها کاهش رویارویی با این گروه است و بهترین وسیله برای تحقق این هدف از نظر ساختار جدید قدرت در عربستان، آشتی داخلی با اخون المسلمین است، به این ترتیب که این گروه در ساختار قدرت جا نگیرد بلکه در نظام سیاسی کشورهای خود ادغام شوند و با این کار اخوان المسلمین به عنوان مانعی در برابر تحکیم « هم پیمانی گسترده اهل تسنن» بین عربستان و ترکیه از بین برود.
بر اساس این داده ها و تغییر اولویت های سعودی می توان به دلیل مجموعه ای از اقدامات و تحولات پی برده و سرنخ های آن را در چارچوبی رو به تکامل پیدا کرد.
این موارد به شرح زیر است:
-دیدارهای شخصیت های مخالف مصری مستقر در خارج و نزدیک به اخوان المسلمین با نمایندگان جریان حاکم سدیری ها در عربستان.
-فشار مجدد رسانه های قطری بر نظام حاکم مصر از زمان اعلام خبر فوت ملک عبدالله.
-سفر هیئت نزدیک به گروه اخوان المسلمین به آمریکا و دیدار با مسئولان وزارت خارجه این کشور.
-سفر باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به عربستان برای عرض تسلیت به مناسب فوت ملک عبدالله.
این تغییرات بزرگ منطقه ای همزمان با تغییرات در راس هرم قدرت عربستان تحقق یافت به گونه ای که سیاست جدید منطقه ای عربستان مبتنی بر اولویت دادن به مقابله با خطر ایران است.
علاوه بر این سیاست جدید منطقه ای عربستان شامل تحکیم محور میانه رو با مشارکت مصر و تشکیل «محور بزرگ اهل تسنن» با حضور ترکیه است.
روابط نابرابر قاهره با ریاض
در واقع بر اساس اولویت جدید عربستان، قاهره بهای سنگینی را پرداخت خواهد کرد و در پرتو روابط نابرابر با ریاض، قدرت مانور منطقه ای آن محدود می شود.
به هر حال تناقض بنیادی و اصولی ائتلاف جدید سعودی- ترکی و تمایل آن به مقابله با ایران در حالی است که ایران از سالها پیش با آمریکا در مورد پرونده اتمی مذاکره کرده است آن هم در شرایطی که آمریکا پوشش بین المللی ائتلاف گسترده اهل تسنن را تشکیل می دهد به گونه ای که در این شرایط قدرت پایگاه سعودی- ترکی برای مقابله با ایران محدود خواهد بود.