به گزارش مشرق، «ازدواج موقت» نسخه دهه90 مسئولان براي جلوگيري از ترويج گناه است؛ نسخهاي كه مردم چندان اعتقادي به آن ندارند و حتي جزو صحبتهاي درگوشي آنها محسوب ميشود. اما داستان از خيلي قبلتر شروع شده بود. شايد بعضيها يادشان باشد صحبتهاي جنجالي علي مطهري درباره ازدواج موقت دختران و پسران دبيرستاني را كه در آذرماه سال 88 به زبان آورد و كلي سر و صدا در ميان مردم به پا كرد.
بيشتر اعتراض از طرف پدراني بود كه حاضر نبودند دختران نوجوانشان را به عقد چند روزه مردي درآورده و بعد دوباره آنها را پس بگيرند! اين جنجالها ادامه پيدا كرد و نظرات موافق و مخالفش مطرح شد. اما شهريورماه 91 باز هم مشابه اين صحبتها از زبان حجتالاسلام قرائتي منتشر شد.
او ازدواج موقت را نه تنها راهی برای نجات عامه مردم جامعه از گناه که یکی از راههای نجات دانشگاهها به عنوان یک اجتماع خاص متشکل از نخبگان جامعه عنوان كرد و حتي معتقد بود وزیر علوم و روسای دانشگاه باید در جهت راه انداختن این موضوع در بین دانشجویان وارد عمل شوند! اما در طول مدت پيروزي انقلاب به اين طرف، هراز گاهي از اين طرف و آنطرف شخص مهمي سر برآورده و درباره ازدواج موقت اظهارنظر كرده، اما در اين ميان جنجاليترين صحبتها به نام آيتا...هاشميرفسنجاني نوشته شده است.
رفسنجاني در خطبههاي نماز جمعهاي كه اوايل سال 70 شمسي آن را اقامه كرده بود، صيغه را به عنوان راهکاري براي مقابله با معضلات جنسي جوانان مطرح کرد. همان زمان با اينكه رفسنجاني در مقام رئيسجمهور اين مطلب را عنوان كرده بود با هجمههاي زيادي از طرف مخالفان و موافقان همراه شد. همين باعث شد ديگر درباره ازدواج موقت صحبت نشود تا اينكه در سال 81 بحث راهاندازي خانههاي عفاف مطرح شد.
بعدها اعلام كردند طراح اين ايده، دستگير شده است و خودش سابقه منكراتي داشته! بعد از آن باز در سال 86 مصطفي پورمحمدي، وزير کشور خواستار رواج «صيغه» با هدف «جلوگيري از شيوع فساد در جامعه» شد. غلامحسين الهام، سخنگوي دولت اعلام کرد اين سخنان از موضع دولت نبوده و از جانب يك روحاني مطرح شده است! هرچه كه بود، اين روزها روي ازدواج موقت مانور زيادي داده ميشود.
آنقدر دربارهاش صحبت شده كه ديگر به جزيي از زندگي مردم بدل شده! حتي دختران نوجوان هم دربارهاش ميدانند. اما اين اتفاق باعث نشده اندكي از نگاه منفي جامعه نسبت به آن كم شود. پروفسور حسين باهر، جامعهشناس و رفتارشناس معتقد است آن چيزي كه در ميان مردم ما وجود ندارد، روابطي است كه به هيچچيز پايبندي ندارد و حتي حيوانات حرامگوشت هم اين رفتار را با هم ندارند.
از آن زمان كه ازدواج موقت نقل محافل شد، از آن به عنوان راه جايگزيني براي روابط نامشروع جوانان ياد ميشد. فكر ميكنيد الان اين اتفاق افتاده و اين راه جايگزين، واقعا جايگزين شده است؟
البته اين رواج را بايد از دفترهاي ازدواج پرسيد. اگر ازدواج موقت به صورت قانونمند رخ دهد بايد در دفاتر ثبت شود.
ولي هنوز انگار چنين اتفاقي نميافتد.
پس اين ديگر ازدواج موقت نيست، دوستياي است كه اين روزها بين دختران و پسران رايج شده ولي از عنوان ازدواج موقت همه گريزان هستند يا لااقل تا آنجا كه من اطلاع دارم كسي صحبت از اين واژه نميكند. ازدواج موقت يك حكمي است كه در خود قرآن هم آمده و شرايطش هم در رساله آورده شده ولي هنوز قانون چيزي دربارهاش نگفته است.
فكر ميكنيد اصلا ميتواند راه جايگزيني براي همان روابط خاص باشد؟!
اصولا مسائل اسلام كلي است يعني راهحلي براي كساني كه توان ازدواج دائم ندارند و از طرفي نياز مبرم به ازدواج دارند. آن چيزي كه در قانون با عنوان ازدواج موقت آمده است نياز به اجازه پدر دختر دارد، يك خطبه عقد خوانده شود، مهريه و مدت تعيين شود. وقتي هم مدتشان تمام ميشود بايد «عده» نگه دارند و بعد از آن ديگر با هم كاري ندارند. مجموع اين كارها با هم، ميشود ازدواج موقت ولي اين روابطي كه در جامعه وجود دارد بعيد ميدانم اصلا شبيه ازدواج موقت باشند!
فكر ميكنيد پدري راضي ميشود كه دخترش به عقد موقت شخصي دربيايد كه بعد از مدتي او را رها كند!؟
ما پدرها به هر جهت سنتي و پايبند به مسائلي هستيم كه وراي ديني است. در دين اين راه گذاشته شده. قرآن و سنت مجوز اين نوع ازدواج را داده و حتي مستحب دانسته. فردي كه نميتواند ازدواج دائم داشته باشد ميتواند رابطه تن به تن داشته باشد يا هر روش ديگري كه شرع تعيين كرده است. من تا حدي كه ميدانم اصلا به اين ماجرا ازدواج موقت نميگويند بلكه به آن صيغه ميگويند ولي «صيغه» يك واژه مطرود است.
يعني اگر مثلا دختر و پسري با هم باشند حاضرند همينطور بدون صيغه باشند ولي به آنها زوج صيغهاي نگويند. مگر اينكه هر دو طرف خيلي متدين باشند. منتها اين چيزي كه دختران و پسران در جامعه دارند در بعضي مواقع زمينه هرزگي را باب ميكند. حتي مني كه در كشورهاي خارجي زندگي كردهام، چنين چيزي نديدهام.
در آنجا هر فرد فقط با يك نفر است اما در اينجا يك نفر با چند نفر ميماند! حتي اين وضعيت را در بين حيوانهاي حرامگوشت هم نميبينيم! يك شير نر فقط با يك شير ماده است نه با چندتا ولي اين بيبند و باريهايي كه در بعضي موارد ديده ميشود، زنهاري است براي مسئولان جامعه كه جامعه ما از نظر اخلاقي و فرهنگي دارد به سمت بدي ميرود. در گذشته اگر چنين چيزي وجود داشت حداقل رعايت ضوابط صيغه ميشد اما الان آن ضوابط رعايت نميشود و نميتوان گفت اين چيزي كه الان در حال رخ دادن است همان صيغه يا متعه و ازدواج موقت است.
اين چيزها نه تنها در فقه اسلامي آمده بلكه در خود قرآن هم به آن اشاره شده، از طرفي در تمام رسالههاي عملي هم آمده ولي قانون فعلا مسكوت است و ملت هم به آن كاري ندارند. آنهايي هم كه بخواهند كاري انجام دهند، اين كار را ميكنند و خيلي هم مقيد به قيود ديني و آييني نيستند. به عنوان يك رفتارشناس خيلي براي من مهم است كه روابط انساني ما به خصوص مسئله زوجيت كه ناموس الهي و قاموس ديني است به هرزگي و بي بندوباري كشيده نشود. در كشورهاي پيشرفته هم اينطور نيست. آنهايي كه ادعاي تجدد ميكنند هم حتي اينطور رفتار نميكنند چه برسد به مايي كه ميگوييم متمدن هستيم.
اصلا فكر ميكنيد اينكار درست است كه بخواهيم چنين چيزي را در جامعه رواج دهيم؟
صيغه چيزي است كه كسي آن را نميپسندد. اين واژه مقداري بار منفي دارد. بدتر از همه تعدد زوجات به صورت موقتي است كه مشكل آفرين شده. داستان پليگامي، چند همسري از دو طرف است. تقريبا در بين حيوانات حرامگوشت هم چنين چيزي نداريم. شايد بعضي موجودات باشند ولي اخلاقيات ايجاب ميكند هركاري كه ميخواهيم انجام دهيم انضباط را در آن رعايت كنيم چه برسد به اين مسئله كه ناموسي است. هم مرد بايد ناموس داشته باشد و هم زن. ناموس يعني شهرت خوب مرد به زن و زن به مرد ...
آيا جامعه ما آماده است كه بخواهد صيغه يا ازدواج موقت را جايگزين آن ارتباطاتي كند كه بهصورت مخفيانه صورت ميگيرد و روابط جنسي را هم به دنبال دارد؟
جامعه براي مسائل ديني آمادگي لازم را بايد پيدا كند. روشهايي كه تا به حال به عنوان شريعت به كار رفته، خيلي جالب نبوده. اگر همه مسائل را بر وفق دين عمل ميكرديم، مشكلي نداشت يعني من در تمام عرصههاي زندگيام بر اساس دين عمل ميكردم اما اگر طوري باشم كه جايي رعايت دين را بكنم و جايي نكنم، قطعا مشكل ايجاد ميشود.
همين است كه باعث شده حتي افرادي كه از خانوادههاي متدين هم هستند زير اين بار نروند كه واژه عقد موقت يا صيغه برايشان استفاده شود. در فقه ما اجازه پدر در اين موارد واجب و لازم است. اما بعضي مراجع براي دختران رشيد اين را شرط واجب نميدانند. مسائل شرعي همواره بايد جامعالاطراف باشد. يعني ما همه جا مقيد باشيم و خدا را ناظر بر كارها بدانيم، اما وقتي به جاهاي ديگرش كاري نداريم، اين يكي را هم كه به نفعمان نيست، رها ميكنيم.
يك فعال حقوق زنان: بايد روابط زنان و مردان دقيقتر مفهومبندي شود
زنان مخالفان اول ازدواج موقت هستند. اگر يك نگاه اجمالي به جامعه داشته باشيم، يك طرف اين داستان مرداني قرار دارند كه در كنار همسرشان، ميخواهند از روابط خارج از خانواده هم بهرهمند شوند. براي همين است كه زنان را مخالفان اول ازدواج موقت ميدانند. براي همين وقتي صحبت از ازدواج موقت ميشود، بايد سراغ فعالان حقوق زنان رفت تا درباره خوبيها و بديهاي اين داستان از آنها سوال كنيم. توران وليمراد، از فعالان حقوق زنان، عضو شورای مرکزی و مسئول کمیته تحقیقات و مطالعات جامعه زینب (س) يكي از صاحبنظران در اين زمينه است. با او درباره همه آنچه مربوط به ازدواج موقت ميشود، صحبت كرديم.
بعضي شنيدهها حاكي از آن است كه ازدواج موقت رايج شده است. چقدر اين گفته را قبول داريد؟ واقعا زياد شده؟!
اينكه ميگوييد در حال رواج است نياز به منبع تحقيقاتي دارد اما اشكال اساسي در رابطه با ازدواج موقت تعريف ناشدگي آن و سوءاستفادههايي است كه از آن شده. در رابطه با ازدواج موقت، دو ديدگاه وجود دارد؛ اول گرفتن كارگر جنسي، ازدواج موقت به مثابه گرفتن كارگر جنسي در جامعه است و به همين دليل در ميان مردم تصور خوبي از آن وجود ندارد. ديدگاه دوم؛ خيانت مردان متاهل به همسرانشان است. يعني مردان متاهل دنبال روابط فرازناشويي خانواده را با اسم ازدواج موقت، توجيه ميكنند. به اين دو دليل نسبت به ازدواج موقت ديد خوبي در جامعه وجود ندارد. ولي اشكال از اين است كه جامعه ما متولي ندارد.
هر يك نفر، يك زوج ميتواند داشته باشد حالا اين ازدواج ميتواند دائم باشد يا غيردائم. در نگاه اسلام و قرآن تك همسري وجود دارد تا فضاي پاك و سالم خانواده كه فرآيند اجتماعي شدن فرزندان از آن نشأت ميگيرد، هميشه پاك بماند. موضوع اصلي ما اين است كه تعريف اصلي خانواده سالم ارائه و براي دستيابي به آن تلاش شود. آنوقت ذيل اين موضوع رابطه فراخانوادگي و زناشويي قطع ميشود. يعني مجوز ازدواج موقت به افرادي داده ميشود كه به دلايلي نتوانستند ازدواج دائم داشته باشند.
به نظر من اشكال اصلي برميگردد به عدم ساماندهي موضوع ازدواج موفق. ازدواج اگر سامان داده شده و تعريف درستي براي آن ارائه شود و بايدها و نبايدهايش به صورت قانون در بيايد و چارچوب مناسبش براي جامعه تعيين شود، ميتوانيم انتظار داشته باشيم كه جامعه به سمت سالم شدن پيش ميرود. از طرفي به نظر من بايد تحقيق شود كه نقش ازدواج دائم در تكامل و روحيه افراد، در سلامت خانواده و در سلامت تربيت فرزندان چيست و ارتباط و ازدواج موقت آيا فايده دارد يا آسيبزاست.
اينكه ميگوييد بايد ازدواج موقت سامان داده شود، يعني چه؟ اصلا چطور ممكن است؟
ما ازدواج موقت را صرفا در دستورات شرع داريم اما در فرهنگ خودمان چيزي براي آن تعريف نكردهايم. در فرهنگ و ادبيات انگليسي وقتي دو نفر ميخواهند با هم بستني بخورند و زاويه نگاهشان چيزي بالاتر از دوستي است و به هم نظر دارند، اسمش را يك قرار ميگذارند. وقتي اسمش را اين ميگذارند هم گوينده و هم شنونده ميداند كه درباره چه صحبت ميكنند. منظورم اين است متناسب با ادبيات، فرهنگعامه و كشور، بايد چيزي تعريف شود كه جا بيفتد. منظور من از ساماندهي اين است.
در ادبيات انگليسي و غربي همه اينها تعريفهاي مشخص و جا افتادهاي دارد. به نظر من اين همان ارتباط موقت است. وقتي تعريف شده است و جامعه هم آن را قبول كرده و برايش تعريف وضع شده نه خلاف قانون است، نه خلاف مقررات و نه خلاف عرف و فرهنگ. به نظر من همان ازدواج موقت اگر به صورت روشن تعريف و ساماندهي شود در جامعه ما بسياري از چيزهايي كه به عنوان خلاف به آن نگاه ميكنيم، حل ميشود. به علاوه جلوي سوءاستفادههاي جنسي هم گرفته ميشود.
اگر بخواهيم ساماندهي كنيم، نياز به پروسه فرهنگسازي طولاني مدت داريم!
نه اصلا اينطور نيست. ما به پروسه قانونگذاري نياز داريم. اينكه ميگويم جامعه بدون متولي است و حوزه زنان بدون متولي است، همين است. يك وقت مسير را اينطور تعبيه ميكنند كه فرهنگسازي كنيم و براي مردم توضيح دهيم و بعد مسئولان براي انجامش اقدام كنند. اما به نظر من مردم كارشان را كرده و به مسئولان اعتماد كردهاند. با انتخاب آنها به عنوان نماينده مجلس و به عنوان رئيسجمهور، در واقع اعتمادشان به مسئولان را نشان دادهاند. اين مسئولان هستند كه كوتاهي ميكنند. الان دوسال است كه معاون رئيسجمهور در حوزه زنان همه مطالبات زنان را خودش مطرح ميكند ولي هنوز يك اقدام عملي زيرساختي از ايشان نداريم. معاونت رياست جمهوري در حوزه زنان، جايگاهش ستادي و نظارت است اصلا نبايد وارد حوزه اجرا شود.
حتي اگر قانونگذاري هم صورت گيرد باز مردم يكسري ديدگاههاي سنتي نسبت به اين ماجرا دارند. وقتي اواخر دهه 80 علي مطهري اين مسئله را مطرح كرد كه ازدواج موقت بين دختران و پسران دبيرستاني صورت گيرد، خيليها اعتراض كردند. در واقع سوال من اين است كه آيا خانوادهاي حاضر ميشود با وجود قانون در ارتباط با ازدواج موقت، دخترش را به عقد موقت كسي درآورد؟
اتفاقا پشتوانه ازدواج موقت كه كار را راحت ميكند استدلالهاي مذهبياي است كه دربارهاش وجود دارد. چون در مذهب ما، هم ازدواج موقت پذيرفته شده و هم ازدواج دائم.
ولي همين الان هم ازدواج موقت به صورت يواشكي صورت ميگيرد. اينكه مردي دلش ميخواهد رابطهاي غير از همسرش داشته باشد، هيچ وقت به صورت علني صورت نميگيرد!
اينكه گفتم در جامعه ما تقبيح شده، به همين دليل است چون كاربرد ازدواج موقت همين بوده است. يا كارگر جنسي بوده يا مرد متاهل به سراغ زن ديگري ميرفته. به همين دليل كار پنهان بوده و در جامعه علني نميشده. همين الان هم بايد تحقيق كنيم ببينيم كدام مسير را بايد ترويج كنيم وليكن ترويج كردن يك موضوع است و اينكه مردم انتخاب كنند ازدواجشان دائم باشد يا موقت. چون به هرحال اين مردم هستند كه نوع ازدواجشان را مشخص ميكنند. براي اينكه جلوي آن دو سوءاستفاده گرفته شود يعني نگرش ابزاري و جنسي به زن از آن گرفته شود و كاربرد يك شبه نداشته باشد، همهاش به معناي نداشتن متولي براي موضوع خانواده و ازدواج است.
وقتي يك لايحه ميخواهد نوشته شود، يا كميته تحقيقاتي بايد داشته باشد يا كميسيوني كه آن را به اجرا در بياورد. مبنا و مركز ثقل تهيه آن، كار تحقيقاتي است. هم حوزه و هم دانشگاه مي توانند با هم طرحي بريزند كه بهترين گزينه براي جامعه امروز باشد. به نظر من اصلا شرع در اين زمينه راهگشاست. به نظر من معاونت زنان هم بايد به اين قضيه رسيدگي كند و از طرفي زناني كه در مجلس هستند بايد از حق زنان دفاع كنند. سهم زنان بايد رعايت شود اما افرادي كه اين نقشها را دارند، براي زنان كارهاي زيرساختي نميكنند. منظور من از كار زيرساختي، كار در شأن دستگاه است. لوايحي از طرف معاونت زنان بايد نوشته شود كه نوشته نشده.
ولي به هرحال اين كار فرهنگسازي نياز دارد.
اينكه ميگويم كار زيرساختي در معاونت زنان صورت نگرفته، اين است كه براي هر موضوعي بايد يك اتاق فكر و يك اتاق تحقيق تشكيل داد كه در ابعاد مختلف به موضوع رسيدگي شده و وظايف دستگاهها مشخص شود. اين وظايف به آنها محول شود و از آنها بخواهد كار كنند. قبلا بايد فرهنگسازي اين اتفاق ميشد و فقط الان خلأهاي قانوني را پر ميكرديم. در اين 27 سالي كه معاونت زنان تشكيل شده هيچ اتفاقي نيفتاده. در تمام اين سالها وارد كارهايي شدهاند كه از جنس اجراست. يعني در واقع به كارهايي ميپردازند كه آنها را از كار اصليشان دور ميكند. در اين مدت گذشته همه همان مسير را رفتهاند.
اينها كارهاي تك بعدي است. كارهايي كه وظيفهشان نيست. همه دستگاهها و سازمانها بودجهشان براي همه است؛ هم مردان و هم زنان. حوزه زنان يك حوزه استثنايي است و تنها راه پيش روي ما براي مشكلات روبه رو اين است كه همه نيروها را بتوانيم به صحنه بياوريم و مديريت كرده و كارهاي زيرساختي انجام دهيم. كارهاي شعاري اصلا به درد نمي خورد بيشتر سياسي هستند كه به حوزه زنان آفت ميزند. اين فرهنگسازيها از قبل بايد انجام ميشد.
منبع: قانون
بيشتر اعتراض از طرف پدراني بود كه حاضر نبودند دختران نوجوانشان را به عقد چند روزه مردي درآورده و بعد دوباره آنها را پس بگيرند! اين جنجالها ادامه پيدا كرد و نظرات موافق و مخالفش مطرح شد. اما شهريورماه 91 باز هم مشابه اين صحبتها از زبان حجتالاسلام قرائتي منتشر شد.
او ازدواج موقت را نه تنها راهی برای نجات عامه مردم جامعه از گناه که یکی از راههای نجات دانشگاهها به عنوان یک اجتماع خاص متشکل از نخبگان جامعه عنوان كرد و حتي معتقد بود وزیر علوم و روسای دانشگاه باید در جهت راه انداختن این موضوع در بین دانشجویان وارد عمل شوند! اما در طول مدت پيروزي انقلاب به اين طرف، هراز گاهي از اين طرف و آنطرف شخص مهمي سر برآورده و درباره ازدواج موقت اظهارنظر كرده، اما در اين ميان جنجاليترين صحبتها به نام آيتا...هاشميرفسنجاني نوشته شده است.
رفسنجاني در خطبههاي نماز جمعهاي كه اوايل سال 70 شمسي آن را اقامه كرده بود، صيغه را به عنوان راهکاري براي مقابله با معضلات جنسي جوانان مطرح کرد. همان زمان با اينكه رفسنجاني در مقام رئيسجمهور اين مطلب را عنوان كرده بود با هجمههاي زيادي از طرف مخالفان و موافقان همراه شد. همين باعث شد ديگر درباره ازدواج موقت صحبت نشود تا اينكه در سال 81 بحث راهاندازي خانههاي عفاف مطرح شد.
بعدها اعلام كردند طراح اين ايده، دستگير شده است و خودش سابقه منكراتي داشته! بعد از آن باز در سال 86 مصطفي پورمحمدي، وزير کشور خواستار رواج «صيغه» با هدف «جلوگيري از شيوع فساد در جامعه» شد. غلامحسين الهام، سخنگوي دولت اعلام کرد اين سخنان از موضع دولت نبوده و از جانب يك روحاني مطرح شده است! هرچه كه بود، اين روزها روي ازدواج موقت مانور زيادي داده ميشود.
آنقدر دربارهاش صحبت شده كه ديگر به جزيي از زندگي مردم بدل شده! حتي دختران نوجوان هم دربارهاش ميدانند. اما اين اتفاق باعث نشده اندكي از نگاه منفي جامعه نسبت به آن كم شود. پروفسور حسين باهر، جامعهشناس و رفتارشناس معتقد است آن چيزي كه در ميان مردم ما وجود ندارد، روابطي است كه به هيچچيز پايبندي ندارد و حتي حيوانات حرامگوشت هم اين رفتار را با هم ندارند.
از آن زمان كه ازدواج موقت نقل محافل شد، از آن به عنوان راه جايگزيني براي روابط نامشروع جوانان ياد ميشد. فكر ميكنيد الان اين اتفاق افتاده و اين راه جايگزين، واقعا جايگزين شده است؟
البته اين رواج را بايد از دفترهاي ازدواج پرسيد. اگر ازدواج موقت به صورت قانونمند رخ دهد بايد در دفاتر ثبت شود.
ولي هنوز انگار چنين اتفاقي نميافتد.
پس اين ديگر ازدواج موقت نيست، دوستياي است كه اين روزها بين دختران و پسران رايج شده ولي از عنوان ازدواج موقت همه گريزان هستند يا لااقل تا آنجا كه من اطلاع دارم كسي صحبت از اين واژه نميكند. ازدواج موقت يك حكمي است كه در خود قرآن هم آمده و شرايطش هم در رساله آورده شده ولي هنوز قانون چيزي دربارهاش نگفته است.
فكر ميكنيد اصلا ميتواند راه جايگزيني براي همان روابط خاص باشد؟!
اصولا مسائل اسلام كلي است يعني راهحلي براي كساني كه توان ازدواج دائم ندارند و از طرفي نياز مبرم به ازدواج دارند. آن چيزي كه در قانون با عنوان ازدواج موقت آمده است نياز به اجازه پدر دختر دارد، يك خطبه عقد خوانده شود، مهريه و مدت تعيين شود. وقتي هم مدتشان تمام ميشود بايد «عده» نگه دارند و بعد از آن ديگر با هم كاري ندارند. مجموع اين كارها با هم، ميشود ازدواج موقت ولي اين روابطي كه در جامعه وجود دارد بعيد ميدانم اصلا شبيه ازدواج موقت باشند!
فكر ميكنيد پدري راضي ميشود كه دخترش به عقد موقت شخصي دربيايد كه بعد از مدتي او را رها كند!؟
ما پدرها به هر جهت سنتي و پايبند به مسائلي هستيم كه وراي ديني است. در دين اين راه گذاشته شده. قرآن و سنت مجوز اين نوع ازدواج را داده و حتي مستحب دانسته. فردي كه نميتواند ازدواج دائم داشته باشد ميتواند رابطه تن به تن داشته باشد يا هر روش ديگري كه شرع تعيين كرده است. من تا حدي كه ميدانم اصلا به اين ماجرا ازدواج موقت نميگويند بلكه به آن صيغه ميگويند ولي «صيغه» يك واژه مطرود است.
يعني اگر مثلا دختر و پسري با هم باشند حاضرند همينطور بدون صيغه باشند ولي به آنها زوج صيغهاي نگويند. مگر اينكه هر دو طرف خيلي متدين باشند. منتها اين چيزي كه دختران و پسران در جامعه دارند در بعضي مواقع زمينه هرزگي را باب ميكند. حتي مني كه در كشورهاي خارجي زندگي كردهام، چنين چيزي نديدهام.
در آنجا هر فرد فقط با يك نفر است اما در اينجا يك نفر با چند نفر ميماند! حتي اين وضعيت را در بين حيوانهاي حرامگوشت هم نميبينيم! يك شير نر فقط با يك شير ماده است نه با چندتا ولي اين بيبند و باريهايي كه در بعضي موارد ديده ميشود، زنهاري است براي مسئولان جامعه كه جامعه ما از نظر اخلاقي و فرهنگي دارد به سمت بدي ميرود. در گذشته اگر چنين چيزي وجود داشت حداقل رعايت ضوابط صيغه ميشد اما الان آن ضوابط رعايت نميشود و نميتوان گفت اين چيزي كه الان در حال رخ دادن است همان صيغه يا متعه و ازدواج موقت است.
اين چيزها نه تنها در فقه اسلامي آمده بلكه در خود قرآن هم به آن اشاره شده، از طرفي در تمام رسالههاي عملي هم آمده ولي قانون فعلا مسكوت است و ملت هم به آن كاري ندارند. آنهايي هم كه بخواهند كاري انجام دهند، اين كار را ميكنند و خيلي هم مقيد به قيود ديني و آييني نيستند. به عنوان يك رفتارشناس خيلي براي من مهم است كه روابط انساني ما به خصوص مسئله زوجيت كه ناموس الهي و قاموس ديني است به هرزگي و بي بندوباري كشيده نشود. در كشورهاي پيشرفته هم اينطور نيست. آنهايي كه ادعاي تجدد ميكنند هم حتي اينطور رفتار نميكنند چه برسد به مايي كه ميگوييم متمدن هستيم.
اصلا فكر ميكنيد اينكار درست است كه بخواهيم چنين چيزي را در جامعه رواج دهيم؟
صيغه چيزي است كه كسي آن را نميپسندد. اين واژه مقداري بار منفي دارد. بدتر از همه تعدد زوجات به صورت موقتي است كه مشكل آفرين شده. داستان پليگامي، چند همسري از دو طرف است. تقريبا در بين حيوانات حرامگوشت هم چنين چيزي نداريم. شايد بعضي موجودات باشند ولي اخلاقيات ايجاب ميكند هركاري كه ميخواهيم انجام دهيم انضباط را در آن رعايت كنيم چه برسد به اين مسئله كه ناموسي است. هم مرد بايد ناموس داشته باشد و هم زن. ناموس يعني شهرت خوب مرد به زن و زن به مرد ...
آيا جامعه ما آماده است كه بخواهد صيغه يا ازدواج موقت را جايگزين آن ارتباطاتي كند كه بهصورت مخفيانه صورت ميگيرد و روابط جنسي را هم به دنبال دارد؟
جامعه براي مسائل ديني آمادگي لازم را بايد پيدا كند. روشهايي كه تا به حال به عنوان شريعت به كار رفته، خيلي جالب نبوده. اگر همه مسائل را بر وفق دين عمل ميكرديم، مشكلي نداشت يعني من در تمام عرصههاي زندگيام بر اساس دين عمل ميكردم اما اگر طوري باشم كه جايي رعايت دين را بكنم و جايي نكنم، قطعا مشكل ايجاد ميشود.
همين است كه باعث شده حتي افرادي كه از خانوادههاي متدين هم هستند زير اين بار نروند كه واژه عقد موقت يا صيغه برايشان استفاده شود. در فقه ما اجازه پدر در اين موارد واجب و لازم است. اما بعضي مراجع براي دختران رشيد اين را شرط واجب نميدانند. مسائل شرعي همواره بايد جامعالاطراف باشد. يعني ما همه جا مقيد باشيم و خدا را ناظر بر كارها بدانيم، اما وقتي به جاهاي ديگرش كاري نداريم، اين يكي را هم كه به نفعمان نيست، رها ميكنيم.
يك فعال حقوق زنان: بايد روابط زنان و مردان دقيقتر مفهومبندي شود
زنان مخالفان اول ازدواج موقت هستند. اگر يك نگاه اجمالي به جامعه داشته باشيم، يك طرف اين داستان مرداني قرار دارند كه در كنار همسرشان، ميخواهند از روابط خارج از خانواده هم بهرهمند شوند. براي همين است كه زنان را مخالفان اول ازدواج موقت ميدانند. براي همين وقتي صحبت از ازدواج موقت ميشود، بايد سراغ فعالان حقوق زنان رفت تا درباره خوبيها و بديهاي اين داستان از آنها سوال كنيم. توران وليمراد، از فعالان حقوق زنان، عضو شورای مرکزی و مسئول کمیته تحقیقات و مطالعات جامعه زینب (س) يكي از صاحبنظران در اين زمينه است. با او درباره همه آنچه مربوط به ازدواج موقت ميشود، صحبت كرديم.
بعضي شنيدهها حاكي از آن است كه ازدواج موقت رايج شده است. چقدر اين گفته را قبول داريد؟ واقعا زياد شده؟!
اينكه ميگوييد در حال رواج است نياز به منبع تحقيقاتي دارد اما اشكال اساسي در رابطه با ازدواج موقت تعريف ناشدگي آن و سوءاستفادههايي است كه از آن شده. در رابطه با ازدواج موقت، دو ديدگاه وجود دارد؛ اول گرفتن كارگر جنسي، ازدواج موقت به مثابه گرفتن كارگر جنسي در جامعه است و به همين دليل در ميان مردم تصور خوبي از آن وجود ندارد. ديدگاه دوم؛ خيانت مردان متاهل به همسرانشان است. يعني مردان متاهل دنبال روابط فرازناشويي خانواده را با اسم ازدواج موقت، توجيه ميكنند. به اين دو دليل نسبت به ازدواج موقت ديد خوبي در جامعه وجود ندارد. ولي اشكال از اين است كه جامعه ما متولي ندارد.
هر يك نفر، يك زوج ميتواند داشته باشد حالا اين ازدواج ميتواند دائم باشد يا غيردائم. در نگاه اسلام و قرآن تك همسري وجود دارد تا فضاي پاك و سالم خانواده كه فرآيند اجتماعي شدن فرزندان از آن نشأت ميگيرد، هميشه پاك بماند. موضوع اصلي ما اين است كه تعريف اصلي خانواده سالم ارائه و براي دستيابي به آن تلاش شود. آنوقت ذيل اين موضوع رابطه فراخانوادگي و زناشويي قطع ميشود. يعني مجوز ازدواج موقت به افرادي داده ميشود كه به دلايلي نتوانستند ازدواج دائم داشته باشند.
به نظر من اشكال اصلي برميگردد به عدم ساماندهي موضوع ازدواج موفق. ازدواج اگر سامان داده شده و تعريف درستي براي آن ارائه شود و بايدها و نبايدهايش به صورت قانون در بيايد و چارچوب مناسبش براي جامعه تعيين شود، ميتوانيم انتظار داشته باشيم كه جامعه به سمت سالم شدن پيش ميرود. از طرفي به نظر من بايد تحقيق شود كه نقش ازدواج دائم در تكامل و روحيه افراد، در سلامت خانواده و در سلامت تربيت فرزندان چيست و ارتباط و ازدواج موقت آيا فايده دارد يا آسيبزاست.
اينكه ميگوييد بايد ازدواج موقت سامان داده شود، يعني چه؟ اصلا چطور ممكن است؟
ما ازدواج موقت را صرفا در دستورات شرع داريم اما در فرهنگ خودمان چيزي براي آن تعريف نكردهايم. در فرهنگ و ادبيات انگليسي وقتي دو نفر ميخواهند با هم بستني بخورند و زاويه نگاهشان چيزي بالاتر از دوستي است و به هم نظر دارند، اسمش را يك قرار ميگذارند. وقتي اسمش را اين ميگذارند هم گوينده و هم شنونده ميداند كه درباره چه صحبت ميكنند. منظورم اين است متناسب با ادبيات، فرهنگعامه و كشور، بايد چيزي تعريف شود كه جا بيفتد. منظور من از ساماندهي اين است.
در ادبيات انگليسي و غربي همه اينها تعريفهاي مشخص و جا افتادهاي دارد. به نظر من اين همان ارتباط موقت است. وقتي تعريف شده است و جامعه هم آن را قبول كرده و برايش تعريف وضع شده نه خلاف قانون است، نه خلاف مقررات و نه خلاف عرف و فرهنگ. به نظر من همان ازدواج موقت اگر به صورت روشن تعريف و ساماندهي شود در جامعه ما بسياري از چيزهايي كه به عنوان خلاف به آن نگاه ميكنيم، حل ميشود. به علاوه جلوي سوءاستفادههاي جنسي هم گرفته ميشود.
اگر بخواهيم ساماندهي كنيم، نياز به پروسه فرهنگسازي طولاني مدت داريم!
نه اصلا اينطور نيست. ما به پروسه قانونگذاري نياز داريم. اينكه ميگويم جامعه بدون متولي است و حوزه زنان بدون متولي است، همين است. يك وقت مسير را اينطور تعبيه ميكنند كه فرهنگسازي كنيم و براي مردم توضيح دهيم و بعد مسئولان براي انجامش اقدام كنند. اما به نظر من مردم كارشان را كرده و به مسئولان اعتماد كردهاند. با انتخاب آنها به عنوان نماينده مجلس و به عنوان رئيسجمهور، در واقع اعتمادشان به مسئولان را نشان دادهاند. اين مسئولان هستند كه كوتاهي ميكنند. الان دوسال است كه معاون رئيسجمهور در حوزه زنان همه مطالبات زنان را خودش مطرح ميكند ولي هنوز يك اقدام عملي زيرساختي از ايشان نداريم. معاونت رياست جمهوري در حوزه زنان، جايگاهش ستادي و نظارت است اصلا نبايد وارد حوزه اجرا شود.
حتي اگر قانونگذاري هم صورت گيرد باز مردم يكسري ديدگاههاي سنتي نسبت به اين ماجرا دارند. وقتي اواخر دهه 80 علي مطهري اين مسئله را مطرح كرد كه ازدواج موقت بين دختران و پسران دبيرستاني صورت گيرد، خيليها اعتراض كردند. در واقع سوال من اين است كه آيا خانوادهاي حاضر ميشود با وجود قانون در ارتباط با ازدواج موقت، دخترش را به عقد موقت كسي درآورد؟
اتفاقا پشتوانه ازدواج موقت كه كار را راحت ميكند استدلالهاي مذهبياي است كه دربارهاش وجود دارد. چون در مذهب ما، هم ازدواج موقت پذيرفته شده و هم ازدواج دائم.
ولي همين الان هم ازدواج موقت به صورت يواشكي صورت ميگيرد. اينكه مردي دلش ميخواهد رابطهاي غير از همسرش داشته باشد، هيچ وقت به صورت علني صورت نميگيرد!
اينكه گفتم در جامعه ما تقبيح شده، به همين دليل است چون كاربرد ازدواج موقت همين بوده است. يا كارگر جنسي بوده يا مرد متاهل به سراغ زن ديگري ميرفته. به همين دليل كار پنهان بوده و در جامعه علني نميشده. همين الان هم بايد تحقيق كنيم ببينيم كدام مسير را بايد ترويج كنيم وليكن ترويج كردن يك موضوع است و اينكه مردم انتخاب كنند ازدواجشان دائم باشد يا موقت. چون به هرحال اين مردم هستند كه نوع ازدواجشان را مشخص ميكنند. براي اينكه جلوي آن دو سوءاستفاده گرفته شود يعني نگرش ابزاري و جنسي به زن از آن گرفته شود و كاربرد يك شبه نداشته باشد، همهاش به معناي نداشتن متولي براي موضوع خانواده و ازدواج است.
وقتي يك لايحه ميخواهد نوشته شود، يا كميته تحقيقاتي بايد داشته باشد يا كميسيوني كه آن را به اجرا در بياورد. مبنا و مركز ثقل تهيه آن، كار تحقيقاتي است. هم حوزه و هم دانشگاه مي توانند با هم طرحي بريزند كه بهترين گزينه براي جامعه امروز باشد. به نظر من اصلا شرع در اين زمينه راهگشاست. به نظر من معاونت زنان هم بايد به اين قضيه رسيدگي كند و از طرفي زناني كه در مجلس هستند بايد از حق زنان دفاع كنند. سهم زنان بايد رعايت شود اما افرادي كه اين نقشها را دارند، براي زنان كارهاي زيرساختي نميكنند. منظور من از كار زيرساختي، كار در شأن دستگاه است. لوايحي از طرف معاونت زنان بايد نوشته شود كه نوشته نشده.
ولي به هرحال اين كار فرهنگسازي نياز دارد.
اينكه ميگويم كار زيرساختي در معاونت زنان صورت نگرفته، اين است كه براي هر موضوعي بايد يك اتاق فكر و يك اتاق تحقيق تشكيل داد كه در ابعاد مختلف به موضوع رسيدگي شده و وظايف دستگاهها مشخص شود. اين وظايف به آنها محول شود و از آنها بخواهد كار كنند. قبلا بايد فرهنگسازي اين اتفاق ميشد و فقط الان خلأهاي قانوني را پر ميكرديم. در اين 27 سالي كه معاونت زنان تشكيل شده هيچ اتفاقي نيفتاده. در تمام اين سالها وارد كارهايي شدهاند كه از جنس اجراست. يعني در واقع به كارهايي ميپردازند كه آنها را از كار اصليشان دور ميكند. در اين مدت گذشته همه همان مسير را رفتهاند.
اينها كارهاي تك بعدي است. كارهايي كه وظيفهشان نيست. همه دستگاهها و سازمانها بودجهشان براي همه است؛ هم مردان و هم زنان. حوزه زنان يك حوزه استثنايي است و تنها راه پيش روي ما براي مشكلات روبه رو اين است كه همه نيروها را بتوانيم به صحنه بياوريم و مديريت كرده و كارهاي زيرساختي انجام دهيم. كارهاي شعاري اصلا به درد نمي خورد بيشتر سياسي هستند كه به حوزه زنان آفت ميزند. اين فرهنگسازيها از قبل بايد انجام ميشد.
منبع: قانون