به گزارش مشرق، «سفارتخانه‌هاي ايران و انگليس ديروز پس از گذشت حدود چهار سال به طور همزمان و در سطح كاردارهاي مقيم بازگشايي شد». اين يكي از مهم‌ترين اخبار داخلي روز گذشته است كه بازتاب‌هاي فراواني را هم در سطح رسانه‌ها به همراه داشت و نگراني‌هاي فراواني را هم به دنبال داشت آن هم با توجه به اينكه چند ماه بيشتر تا انتخابات خبرگان پنجم و مجلس شوراي اسلامي دهم نمانده است.

ناراحتي جامعه را هم بايد به اين نگراني‌هاي روبه فزون اضافه كرد. زماني كه بسياري از دلسوزان و كارشناسان از ضرورت گرفتن غرامت از دولت انگليس سخن به ميان مي‌آورند و از آن سو مقامات انگليسي بدون كوچك‌ترين عذرخواهي مواضعي ضد ايراني اتخاذ مي‌كنند.

حال در شرايطي كه افكار عمومي پرسش‌هاي بسياري ديگر مبني بر اينكه «چه تضميني وجود دارد كه دولتمردان و سياستمداران انگليسي از دخالت در امور داخلي كشور پرهيز كنند و مانند فتنه 88 براي براندازي نظام تلاش نكنند» يا  «چگونه دولت اين كشور هزينه و غرامت‌هاي تحميلي به جامعه ايراني را جبران مي‌كند» برايشان همچنان مطرح است كه وزير امور خارجه كشور روز گذشته در نشست مذاكرات هسته‌اي و علوم سياسي ايران در دانشگاه علامه طباطبايي اقدام انگليسي‌ها براي بازگشايي سفارت را داوطلبانه خواند.

حال در شرايطي روز گذشته پس از چهار سال فيليپ هاموند، وزير خارجه انگليس شخصاً به تهران سفر كرد و با حضور در مراسم بازگشايي سفارت اين كشور زنگ آغاز رسمي از سر‌گيري فعاليت‌هاي ديپلماتيك اين كشور در تهران را به صدا در آورد كه سوابق تاريخي نشان مي‌دهد كه حضور انگليسي‌ها در كشور همواره با توطئه‌چيني و تدارك خصومت با جامعه ايراني همراه بوده است.

شايد به همين خاطر است كه وزير خارجه اين كشور پس از ورود به تهران در پيامي در صفحه توئيتر، سفر خود به تهران را لحظه‌اي تاريخي مي‌نامد و مي‌نويسد: «وارد تهران شدم. اين اولين سفر در سطح وزارت از سال 2003 است و لحظه‌اي تاريخي در روابط انگلستان و ايران.»

35 توطئه انگليسي‌ها در قاب 60 ساله

حال با توجه به سه مؤلفه‌اي كه رهبر معظم انقلاب روز شنبه در جمع كارگزاران حج و در ضرورت مقابله با دشمن مبني بر «دشمن‌شناسي»، «اعتماد نكردن به دشمن» و «اشتباه نگرفتن دوست با دشمن» مطرح مي‌نمايد مي‌توان مهم‌ترين بندهاي دشمني‌هاي انگليسي‌ها- كه رهبري مكرراً از واژه صفت خبيث در توصيف آنها استفاده مي‌كند - را در موارد زير خلاصه كرد.

۱. جدا كردن افغانستان از ايران در سال ۱۸۵۷ بر اساس پيمان پاريس.

۲. تحميل قرارداد رويتر (۱۸۷۲) كه بر اساس آن، ايران به مدت ۷۰ سال كاملاً به انگلستان فروخته شد.

۳. ايجاد فرقه‌هاي ضاله بابيت و بهائيت به قصد انحطاط مذهبي در ايران و در نتيجه به انحراف كشيده شدن هزاران ايراني.

۴. تجزيه و تقسيم بلوچستان ايران در سال ۱۸۸۷ به منظور امنيت بخشيدن به سرحدات هند و به عنوان كمربند دفاعي جنوب‌غربي هند كه مستعمره انگليس به شمار مي‌رفت.

۵. نقش تاريخي انگليس در ترويج مواد مخدر در ايران كه از سوي «برادران شرلي» در دوره صفويه دنبال شد و ديري نپاييد كه ترياك به عنوان يك داروي خانگي جاي خود را در ميان ايرانيان باز كرد و پس از مدتي دولت انگليس اعلام كرد كه سوخته‌ ترياك را با قيمت مناسب از افرادي كه از اين ماده استفاده مي‌كنند مي‌خرد و در نهايت نيز قرارداد تالبوت (انحصار توتون و تنباكو) به ايران تحميل گرديد.

۶. تحميل قرارداد لاتاري (تأسيس قمارخانه) به ايران از سوي ميرزا ملكم خان.

۷. تحميل قرارداد دارسي به ايران براي اكتشافات، استخراج و غارت منابع نفتي در سال ۱۹۰۱.

۸. به انحراف كشاندن انقلاب مشروطيت و زمينه‌چيني براي اعدام آيت‌الله شيخ فضل‌الله نوري.

۹. تحميل قرارداد ۱۹۰۷ كه بر اساس آن ايران بين انگلستان و روسيه تقسيم شد.

۱۰. قحطي بزرگ سال‌هاي ۱۹۱7-۱۹۱9 كه بي‌ترديد بزرگ‌ترين فاجعه در تاريخ ايران است و ناشي از سياست‌هاي بازرگاني و مالي بريتانيا بود. طي اين قحطي نزديك به ۴۰ درصد از جمعيت ايران (يعني حدود ۸ تا ۱۰ ميليون نفر) به كام مرگ رفتند و در اين قحطي تلف شدند و انگليسي‌ها كه در آن زمان ايران را اشغال كرده بودند نه تنها براي كاستن از شدت قحطي كاري انجام ندادند، بلكه با خريد گسترده غله و مواد غذايي در ايران، وارد نكردن غذا از هند و بين‌النهرين، ممانعت از ورود غذا از ايالات متحده و اتخاذ سياست‌هاي مالي (از جمله نپرداختن درآمدهاي نفتي به ايران)، قحطي را شدت بخشيدند و عامل اصلي تشديد و طولاني شدن قحطي‌اي شدند كه منجر به مرگ ميليون‌ها ايراني شد.

۱۱. تحميل قرارداد ۱۹۱۹ كه بر اساس آن شمال ايران نيز زير سلطه انگلستان قرار گرفت.

۱۲. زمينه‌چيني، حمايت و پشتيباني از كودتاي رضاخان از طريق سيد ضياء‌الدين‌طباطبايي، روزنامه‌نگاري كه عامل سفارت بريتانيا در تهران بود.

۱۳. كمك به فرار رضاخان از ايران و روي‌كار آوردن فرزندش.

۱۴. نقش مستقيم در كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) براي همراهي با امريكا.

۱۵. نقش مستقيم در جدايي كل سرزمين‌هاي جنوبي خليج فارس كه در ۱۹۷۱ به جدايي كامل بحرين انجاميد.

۱۶. مانع‌تراشي در راه تشكيل حكومت جمهوري در ايران طي سال‌هاي حكومت محمدرضا شاه.

۱۷. همراهي با امريكا در سركوب انقلاب اسلامي ملت ايران.

۱۸. ارتباط، آموزش و پشتيباني ساواك توسط اينتليجنت سرويس انگليس كه منجر به سركوب، شهادت و مجروحيت تعداد زيادي از فعالان مبارزه عليه رژيم ستم‌شاهي شد.

۱۹. اشغال و ويران شدن سفارت ايران در لندن و كشته شدن دو ديپلمات ايران در شش روز پر تب و تاب در ارديبهشت سال ۱۳۵۹ يعني از روز دهم تا پانزدهم آن ماه سفارت جمهوري اسلامي ايران در لندن به اشغال گروهي متشكل از شش مرد مسلح درآمد و ۲۶ نفر از جمله ۱۷ كارمند سفارتخانه، ۸ نفر مراجعه‌كننده و يك مأمور نگهبان انگليسي به گروگان گرفته شدند. لازم به ذكر است در طول اين حادثه، دو تن از اعضاي فعال و انقلابي ايران جان باختند و بر اثر حملة يك گروه كماندوي انگليسي به سفارتخانه، اشغالگران اصلي از بين رفتند و ساختمان سفارتخانه به صورت نيمه‌ويران بر جاي ماند. با افشاي يكي از مأموران سابق سازمان پليس مخفي انگليس (MI6) اشغال سفارت و مرگ ديپلمات‌هاي ايراني را رئيس MI6 طرح‌ريزي كرده و اجراي آن را به چند تروريست عراقي كه دست‌پرورده سازمان اطلاعاتي انگليس بودند واگذار كرده بود.

۲۰. سرقت اشياي عتيقه ايران و پشتيباني از غارتگران ميراث ملي ايرانيان و نگهداري آنها در موزه‌هاي بريتانيا و فروش برخي ديگر در حراجي معروف لندن نظير ستون‌هاي باارزش تخت جمشيد، منشور كوروش و نيز هزاران لوح، كتيبه و منشور به جاي مانده از تمدن ايران باستان.

۲۱. تحريك گروهك‌ها و قوميت‌ها پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران نظير خلق عرب، كومله، پان‌تركيسم، جندالشيطان و...

۲۲. كمك‌هاي سياسي، تسليحاتي و اقتصادي به رژيم بعثي عراق براي حمله به ايران و ادامه اين پشتيباني‌ها در طول هشت سال جنگ.

۲۳. حمايت بي‌پرده و مستمر از اشخاص، گروهك‌ها و براندازان جمهوري اسلامي در ۳۳ سال گذشته نظير بني‌صدر، منافقين، ملي مذهبي‌ها، اصلاح‌طلبان معاند و هدايت آشوب‌هاي ۱۸ تير ۷۸ و اغتشاشات پس از انتخابات نهم رياست جمهوري (فتنه ۸۸) از طريق سفارتخانه‌ و شبكه‌هاي رسانه‌اي همچون بي‌بي‌سي.

۲۴. برنامه‌ريزي، حمايت و هدايت تحريم‌هاي بين‌المللي عليه ملت ايران در طول ۳۳ سال گذشته.

۲۵. تهديد به حمله نظامي و تلاش ناكام براي ايجاد فشار رواني عليه ملت مظلوم و مقتدر ايران.

۲۶. فضاسازي‌هاي مستمر رسانه‌اي با بكار گرفتن بنگاه‌هاي سخن‌پراكني نظير بي‌بي‌سي و راه‌اندازي شبكه‌هاي مختلف رسانه‌اي فارسي‌زبان در جهت براندازي و تخريب چهره نظام مقدس جمهوري اسلامي در افكار عمومي مردم دنيا و تلاش براي نابودي فرهنگ و هويت غني ملت عزيز ايران.

۲۷. حمايت، اعطاي پناهندگي و پشتيباني مادي و امنيتي از سلمان رشدي، نويسنده كتاب موهن آيات شيطاني كه انگليسي‌ها سفارش‌دهنده، منتشركننده و حامي كتاب و نويسنده‌اش بوده و هستند.

۲۸. آموزش و تجهيز و پشتيباني از بمب‌گذاري و ديگر اقدامات تروريستي در خوزستان، حرم مطهر رضوي، سيستان و بلوچستان، حسينيه شيراز و نيز ترور شهيدان لاجوردي و صياد شيرازي طي سال‌هاي پس از انقلاب اسلامي و خصوصاً پس از اشغال افغانستان و عراق.

۲۹. زمينه‌چيني و طراحي، آموزش، تجهيز و پشتيباني از تروريست‌ها براي ترور دانشمندان هسته‌اي ايران همچون شهيدان عليمحمدي، شهرياري و دكتر عباسي (رئيس پيشين سازمان انرژي اتمي) طبق اعتراف و تصريح جان ساورز رئيس سابق MI6 و كوپر معاون اشتون.

۳۰. بارها تجاوز به مرزهاي آبي جنوبي و مرزهاي هوايي شرقي و غربي ايران طي سال‌هاي پس اشغال افغانستان و عراق كه در چندين نوبت منجر به دستگيري تفنگداران دريايي آنها از سوي مرزبانان ايراني شد.

۳۱. اشغال غيرقانوني باغ قلهك در تهران طي 50 سال گذشته.

۳۲. حمايت از براندازان نظام جمهوري اسلامي ايران از طريق دادن پناهندگي و مجوز اقامت دائم به آنها نظير مهاجراني، گنجي، سروش، كديور، مهدي هاشمي و...

۳۳. مسدود شدن چهار ميليارد دلار ذخيره ارزي ايران در بانك‌هاي داخلي بريتانيا پس از تسخير لانه جاسوسي امريكا در ايران.

۳۴. خسارات ناشي از لغو قراردادهاي تسليحاتي بين ايران و انگليس از جمله ناو خارك (كه با تأخير پنج ساله تحويل ايران شد) و همچنين تأمين قطعات يدكي و تجهيزات تكميلي تانك‌هاي چيفتن و اسكورپيون كه به بهاي ۱۸ ميليون پوند است كه با پيروزي انقلاب اسلامي از سوي انگليسي‌ها لغو گرديد و در حالي كه پول خريد آنها قبلاً پرداخت شده بود، هرگز تحويل داده نشد.

35. تلاش براي براندازي حاكميت سياسي در ايران به صورت مشخص در سال 88 به‌وسيله طراحي بخشي از عمليات‌هاي نظامي و خياباني و مديريت آن توسط سفارتخانه خود در تهران و تحريك و تهييج معترضان به‌صورت مستقيم و با حضور برخي از اعضاي رسمي سفارتخانه خود.

 انگليس از ايران غرامت مي‌خواهد!

اينها تنها بخشي از توطئه‌چيني انگليسي‌ها است كه هيچ‌گاه مقامات اين كشور بابت آن عذرخواهي نكرده و در موضعي تهاجمي حتي خواهان غرامت از ايران بابت بسته شدن سفارتخانه خود در تهران هم مي‌شوند.

وزارت امور خارجه بريتانيا در پاسخ به سؤال ديلي تلگراف مبني بر ميزان هزينه بازسازي سفارت رقمي اعلام نكرده اما گفته است براي بازگشايي سفارت و اقامتگاه ديپلماتيك خود در تهران صدها هزار پوند هزينه شده است.

بر اساس اعلام وزارت امور خارجه بريتانيا مسئله دريافت غرامت از ايران بابت حادثه چهار سال گذشته همچنان موضوعي مورد گفت و گو بين مقامات دو كشور است.

يك مقام وزارت خارجه بريتانيا در اين زمينه مي‌گويد: «دولت بريتانيا با ايران درباره دريافت غرامت بابت حادثه نوامبر 2011 در حال گفت‌و‌گو است.»

بر اساس گزارش ديلي تلگراف دولت بريتانيا اصرار چنداني به دريافت غرامت پيش از بازگشايي سفارت در تهران نداشت و در عوض وزارت امور خارجه بريتانيا اميدوار است پس از بازگشايي سفارت اين مسئله را پيگيري كند!

ديلي تلگراف با جهت‌دهي خاص مي‌نويسد انگيزه بازگشايي سفارت در تهران بدون دريافت غرامت بيشتر به دليل مسابقه با ديگر كشورهاي اروپايي براي عقب نماندن بريتانيا از بازار ايران است. سفر مديران اقتصادي از جمله شركت «رويال داچ شل» در كنار فيليپ هاموند به تهران نشاني از اين موضوع است.

 فتنه‌انگيزي انگليسي‌ها تمامي ندارد

با توجه به آنچه گفته شد انتظار عمومي اين است كه دستگاه ديپلماسي همچنان از مطالبه‌هاي عمومي در اين باره نظير «عذرخواهي مقامات انگليسي از جامعه ايراني بابت دست‌اندازي در منافع كشور و تلاش براي كودتا در ايران» به عنوان تنها يكي از خواسته‌ها پافشاري كرده و در كنار آن تضمين عيني از مسئولان اين كشور گرفته تا از اين به بعد رفتار و رويكرد گذشته را تكرار نكنند؛ حال بايد منتظر ماند و ديد كه سفارتخانه انگليس در تهران چگونه مي‌خواهد در آوردگاه‌ها و حوادث پيش رو جهت تأمين منافع نظام سلطه قدم بردارد و دولت در اين ميان چه تمهيدات مؤثري انديشيده است.
منبع : روزنامه جوان