روزنامه وطن امروز به انتخاب مخاطبانش، حاج قاسم سلیمانی را به عنوان مرد سال برگزید. آنچه می خوانید، مطلب این روزنامه درباره این انتخاب است.

گروه جهاد و مقاومت مشرق- روزنامه وطن امروز به انتخاب مخاطبانش، حاج قاسم سلیمانی را به عنوان مرد سال برگزید. آنچه می خوانید، مطلب این روزنامه درباره این انتخاب است.
«حاج قاسم» مرد سالِ «وطن امروز»
در میان بسیار گفته‌های این طرف و آن طرف در وصف مردی که ماه‌هاست تیتر یک قلب‌های ما و نگاه آنها شده، ناگفته‌هایی می‌درخشد، به درخشش و رازآمیزی چشم‌هایش که مثل دیگر ناگفتنی‌هایش انگار دون شأن خود می‌دانند از حقیقت به عبارت درآیند و هبوط کنند و خلاصه گفته شوند. برای همین گفتن آنها، یعنی همان کاری که این سطور مرتکب می‌شود، چیزی جز رژه واژه‌ها از برابر حقایق عالی‌مقام نیست که صرفا به جهت خودنمایی رژه‌روندگان است. حتی شاید این مشق ناشیانه در جایی حقیقت را مکدر کند اما چه کنیم که ما مردمان به دنبال قهرمان می‌گردیم تا دوره‌اش کنیم و کاستی‌های‌مان را با ستایش از او جبران کنیم.

قاسم سلیمانی آن‌طور که بی‌بی‌سی کنایه می‌زند ستاره‌ای تازه سر برآورده نیست و اسطوره‌ای است برای تمام فصول دفاع و مقاومت. در همین مدت کوتاهی که با هدفی مقدس از گمنامی خودخواسته در آمده، دامنه محبوبیتش از سطح ملی هم فراتر رفته و فراملی شده به‌طوری که شاید در آینده‌ای نه‌چندان دور مثل سیدجمال‌الدین اسدآبادی که مصری‌ها و افغان‌ها مصادره‌اش کردند، همسایگان، اسطوره سلیمانی را هم از چنگ‌مان درآورند. اگر در ایران سینمایی‌ها سیمرغ نثار یل کرمانی می‌کنند و برخی ادبا دوباره یادآور می‌شوند که در شاهنامه فردوسی، رستم دستان در اصل اهل دیار کرمان بوده است، در آن سوی مرزها هم چه شعرها و ترانه‌ها که در وصف منجی عراق و شام نسروده‌اند و چه سر و دستی که در شبکه‌های اجتماعی برایش نمی‌شکنند.
آوازه اخیر حاج‌قاسم ما مردم در جست‌وجوی قهرمان را که حالا به شهروندی دنیایی بشدت شهرت‌زده خو گرفته‌ایم، تشنه گفتن و شنیدن از او ساخته اگرنه همانطور که اطرافیانش بارها نقل کرده‌اند و از رسانه‌گریزی خودش سراغ داریم، این سردار فراملی همیشه از شهرت بیزاری جسته است. او بارها وصف رزمندگانی را کرده که از مورد تقدیر قرار گرفتن به‌خاطر رشادت‌هایشان آزرده‌خاطر شده‌اند. دکتر سعدالله زارعی می‌نویسد: «او پدیده‌ای رشد یافته در بطن و متن انقلاب اسلامی است و یکی از خیل پرورش‌یافتگان در مکتب، مرام و سیره سیدروح‌الله خمینی و سیدعلی خامنه‌ای که البته به اندازه تلاش مستمر خالصانه‌اش و به برکت عنایات الهی «جلوه‌ای خاص» پیدا کرده». اما این مطبوعاتی قدیمی و همرزم سپاهی حاج‌قاسم هم گواهی می‌دهد سوژه‌اش هیچگاه در دام او و هیچ خبرنگار دیگری نیفتاده است و کسی هنوز موفق نشده نخستین مصاحبه را از فرمانده بگیرد.

سردار ما تا همین اواخر چنان در سایه حرکت می‌کرد که ماهنامه ادبی آمریکایی «نیویورکر» لقب «فرمانده سایه» را به او داد. مطبوعات ترکیه‌ هم به او لقب «جعبه سیاه ایران» را داده بودند.  در همان حال نزدیکان و دوستداران فرمانده می‌هراسیدند که مبادا توطئه‌ای تبلیغاتی در پس پیچ و خم و آب و تاب گزارش رسانه‌های آمریکایی، انگلیسی و سعودی در کمین او باشد و اتفاقا بود و هنوز هم هست. قاسم سلیمانی از سال 2007 توسط شورای امنیت سازمان ملل تحریم شده است. آمریکایی‌ها که از حضور نامحدود و تمام‌نشدنی‌اش در هر لحظه و هرکجا به ستوه آمده بودند علنا طرح ترورش را ریختند و جک کین، فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا در نشست استماع کنگره آمریکا گفت: «چرا ترورش نکنیم؟»

آنها همیشه از قدرت و نفوذ «فرمانده سایه» در میان دولت‌ها و ملت‌ها از چین تا یمن و از آفریقا تا آمریکای لاتین آگاه بودند. آن‌طور که مشاور فرمانده کل سپاه، دکتر مقدم‌فر گفته است چون نمی‌توانستند مهارش کنند نام «ژنرال سلیمانی» را رسانه‌ای کردند تا تخریبش کنند. به او لقب «نمسیس»- الهه خشم و انتقام– دادند، خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی توصیفش کردند و همه فنون تبلیغاتی را به کار بستند تا تصویری شبیه بن لادن از مردی بسازند که زمانی برای حذف تروریست القاعده‌ای دست‌پرورده خودشان در افغانستان دست به دامانش شده بودند. این حقیقتی است که مافیای مخوف جهود که سررشته همه امور را در جهان غرب در دست دارد، قهرمانان و اسطوره‌های حقیقی را حتی از نوع آمریکایی و اروپایی‌اش برنمی‌تابد و سدی در برابر سلطه خناسانه خود می‌داند. سوپرمن و بتمن و راکی و رمبو و هزاران قهرمان خیالی مجازی، کاغذی و سلولوئیدی برای این پرورده شده‌اند که مردم قرن بیست و یکم جای خالی قهرمانان حقیقی را حس نکنند. بی‌دلیل نیست که مجله آمریکایی وایرد او را خطرناک‌ترین فرد جهان معرفی کرده و می‌نویسد: «اگر بخواهیم به دنبال خطرناک‌ترین کشور سیاره زمین بگردیم، به نام ایران برخورد می‌کنیم که ممکن است جرقه جنگ جهانی را بزند و اگر بخواهیم در این کشور مرموز‌ترین و خطرناک‌ترین فرد را نامگذاری کنیم، به نام ژنرال قاسم سلیمانی خواهیم رسید که چهره‌ای مرموز دارد». با این حال اگر حربه غرب برای شکستن و تحریف اسطوره قاسم سلیمانی به منظور دامن زدن به ایران‌هراسی نبود، ما هنوز چیز زیادی از بزرگمردمان نمی‌دانستیم. امروز قطعا اربابان رسانه در غرب خودشان را به‌خاطر از سایه بیرون آوردن دشمن بزرگ‌شان نمی‌بخشند. آنها براستی یک قهرمان را از گمنامی خودخواسته‌اش بیرون کشیدند تا امروز به قهرمانی بدون مرز در برابر مزدوران داعشی‌شان بدل شود البته فرمانده دلاور لشکر ۴۱ ثارالله کرمان، قهرمان عملیات‌های والفجر 8 و کربلای 4 و 5 سد بزرگ در برابر سیل قاچاق مخدر از شرق ایران و برهم‌زننده راهبردهای قرن جدید نومحافظه‌کاران و صهیونیست‌ها در جهان اسلام همیشه در میدان بود ولی خاموش و سر به زیر. رهبرش دست‌کم 4 بار او را شهید زنده‌ای خوانده که بارها در دفاع 8ساله از کشور تا آستانه شهادت رفته ولی مقدر شده تا ذخیره‌ای باشد برای روزهای مبادا، مثل امروز.

چشم‌هایش


اگر بخواهی از ناگفته‌های بزرگ این سردار فاتح بیشتر بدانی باید در ابتدا مرئی‌ترین موهبت مقدر شده برای او را ببینی. مهر ماه ۱۳۶۳ در ارتفاعات میمک بالای سر خویشاوند تازه شهیدشده‌اش احمد سلیمانی رسید که جانشین و معاون اطلاعات و عملیات خودش در لشکر ۴۱ ثارالله بود. بعدها درباره آن لحظه نوشت: «دست تقدیر این بود من که از دوران کودکی با احمد بودم، زمان شهادتش هم بالای سرش حاضر شوم... چهره او را که پس از شهادت دیدم، نصف صورتش را خون پوشانده بود و نصف دیگر صورتش مثل مهتاب می‌درخشید و حقیقتاً‌ آرامش خاصی در چهره او پیدا بود که باعث شد دیدن این صحنه جزو دیدنی‌ترین صحنه‌های عمرم در دوران دفاع مقدس باشد».
توصیف او از چهره برادر شهیدش ما را به یاد خیل خاطرات آخرین وداع‌ها با شهدای دفاع‌مقدس می‌اندازد و البته به یاد خاطرات کسانی که روی ماه قاسم سلیمانی را دیده‌اند. این چندان عجیب نخواهد بود اگر توصیف لغتنامه دهخدا را از سیمای اهالی «رابُر»- منطقه کوهستانی زادگاه قاسم سلیمانی در 120 کیلومتری جنوب شهر کرمان- خوانده باشید: «مردم آنجا به صباحت (زیبایی) منظر شهره و از متاع حسن و ملاحت بابهره‌اند».

گویی این یکی دیگر از هدیه‌های الهی به خانواده سلیمانی است. آنهایی هم که حاج‌قاسم را از نزدیک دیده‌اند می‌گویند صورتش مثل مهتاب می‌درخشد. درخشان‌تر از آن اما چشم‌هایش است. چشم‌هایی که آینه تمام‌نمای شخصیت درخشانش هستند. این چشمان شفاف که نگاهی نافذ، عبوس ولی به طرز شگفت‌انگیزی عطوف را بر اطرافیان مستولی می‌کند توسط برخی فرماندهان نیروی قدس به «خشم مقدس» حاج‌قاسم تعبیر شده است و کمتر کسی تاب تحمل نگاه مستقیم او را دارد. شاید خودش هم این را می‌داند چون بیشتر اوقات سرش به زیر است. وقتی هم که سر بالا می‌کند گویی این چشم‌ها که عمق نگاه‌شان به ازل می‌رسد به نقطه‌ای در ابد خیره شده‌اند و جایی را فراتر از افق دید ما می‌بینند. چنین نگاهی حتی از ورای تصاویر ریزش کرده سایت‌ها و نشریات از او– که مصداق همان گفته شدن ناگفتنی‌ها هستند- قدرت روحی صاحبش را از قاب تصویر بیرون می‌ریزد و سیمای اسطوره ما جهانی می‌شود.

اسطوره مقدر ما

انسان‌های صالحی مثل او حتی فراتر از اسطوره‌ای که با اراده و اعمال‌شان در جهان ما به یادگار می‌گذارند، از تولد تا مرگ مقدر شده‌اند.

اتفاقا یکی از ناگفته‌های مقدر درباره او همین است که ظرف کمتر از 4 سال از شروع جنگ روانی غرب در سال 2011 - با نخستین گزارش‌های جهت‌دار و سیاهنمایی روزنامه‌های آمریکایی درباره «یک ژنرال مرموز ایرانی»- مکر دشمن به خودش بازگشته و قاسم سلیمانی از فرمانده نامرئی نیروی قدس سپاه پاسداران تبدیل به سلطان بدون مرز قلب‌ها شده است.

سایت آمریکایی المانیتور در این باره می‌نویسد: «قاسم سلیمانی در ماه‌های اخیر از یک مرد مرموز و پشت پرده به فردی تبدیل شده که پس از هر پیروزی عراقی‌ها در جنگ با داعش تصاویر وی نیز منتشر می‌شود و وی دیگر یک مرد در سایه نیست. در این تصاویر با یک لباس نظامی ساده و بدون هیچ‌گونه سلاحی میان مبارزان عراقی دیده می‌شود و با لبخند آرامی که دارد، در نهایت آرامش به سر می‌برد». او این بار عامدانه و آگاهانه تاکتیک سایه‌وارش را عوض کرده است چون می‌داند اوج‌گیری فتنه تکفیری همراه با برجسته‌سازی سرکرده‌ها و جنایت‌ها و ترورهای آنها توسط غرب، در چارچوب پروژه هراس‌افکنی در دل مسلمانان و همچنین تخریب اسلام حقیقی است. به همین خاطر سردار بزرگ اسلام از گمنامی مورد علاقه‌اش برون‌ زده و خود را به خطر می‌اندازد تا با لبخندی دلنشین و اطمینان‌بخش بدون اسلحه، محافظ و جلیقه ضدگلوله و کلاه آهنی حضور خود در خط مقدم میدان جنگ با کفر اسلام‌نما را اعلام کند و به مردم وحشت‌زده غرب و شرق دلگرمی بدهد. به قول تحلیلگر المانیتور، انتشار تصاویر فرمانده همیشه آرام و متبسم فرمانده سپاه قدس، پیام آشکار ملت ایران برای مردم منطقه و جهان است که این تنها آغوش مطمئنی است که می‌شود اعتماد و پیروزی را از آن انتظار داشت؛ آغوشی که نه در منطقه و نه در تمام جهان نظیر آن وجود ندارد اما در حقیقت این پیام اسلام راستین نیز هست. می‌توان از همین حالا اهتزاز پرچم «الله‌اکبر» عراق و بیرق «یاحسین» سپاه بدر و گردان‌های حزب‌الله را بر فراز موصل هم مشاهده کرد. در سوریه هم به لطف حمایت 4ساله «فرمانده سایه» تازه آفتابی شده، ورق کاملا علیه تکفیری‌ها و تروریست‌ها برگشته به طوری که رجب اوغلی عثمانی وارو سوار مرکب جنگ شده و در حمایت از داعش منفور روز روشن به شام لشکر می‌کشد. همزمان سعودی‌ها و هاشمی‌های عربستان و اردن هم با سیاست خارجی مالیخولیایی‌شان زمینگیر شده‌اند و معلوم نیست داعش را تهدید می‌دانند یا متحد؟

در همین حال فاتح صلاح‌الدین همچنان که از فتح آمرلی و نصر «جرف النصر» به آزادی تکریت نزدیک می‌شود با اقبال باورنکردنی از سوی عرب، عجم، کرد و ترک با هر مذهب و مسلکی مواجه شده است.

 آمریکا، اسرائیل و سعودی و حرامیان دست‌پرورده داعشی‌شان که جای خود دارند، انگار خود دولت جمهوری اسلامی هم از این فتح بی‌سابقه قلب‌ها غافلگیر شده است تا جایی که مشاور رئیس‌جمهور، قاسم سلیمانی را صرفا نماینده ایران می‌خواند در حالی که رئیس شورای امنیت ملی ایران او را چهره‌ای فرامرزی می‌داند! دعوا نکنید آقایان او مالک اشتر دیگر جهان اسلام است.

مُلکِ سلیمانی

مقدرات ناگفتنی اسطوره ما بسیار است. مثلا چه تقدیری بود که درست 59 سال پیش(20 اسفند 1335) در روستای قنات ملک از توابع «رابُر» کرمان، خدا پسری به یک دهقان فقیر و ستمدیده از شاه پهلوی عطا کرد که هم با کنیه سلیمانی‌اش و هم به‌واسطه مبارزه تمام عیارش علیه منافع صهیونیست‌ها در فلسطین و پیرامون آن، مدعیان دروغین احیای تاج و تخت حضرت سلیمان(ع) را به چالش کشید. هنوز پیام فرمانده سپاه قدس را به مردم غزه در زیر باران آتش اسرائیل فراموش نکرده‌ایم که بر مقاومت تأکید کرد: «تا جایی که آسمان و زمین را برای صهیونیست‌ها به جهنم تبدیل کنیم».

اظهار عجز قصاب غزه، بنیامین نتانیاهو در کنگره آمریکا را نیز همه شنیده‌ایم وقتی که درباره ایران هشدار می‌داد.

تحلیلگر روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز او را «مامور اساطیری ایران» می‌خواند و می‌نویسد: «برخی به ژنرال قاسم سلیمانی لقب «سوپرمن» داده‌اند که ماموریتش خنثی کردن مداوم اهداف واشنگتن و متحدان آن ضمن تقویت شکوه انقلابی جمهوری اسلامی ایران است. صرفنظر از اینکه ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در کجا ظاهر شود و چه تصاویری از او چه در کنار رهبران ارشد ایران و چه در میان جنگجویان مردمی منتشر شود، وی همچنان کابوسی برای سیاستگذاران آمریکایی است، یک چهره مبهم اما ظاهرا همه جا حاضر. با توجه به حضور وسیع و گاهی اسطوره‌ای‌اش و گزارش‌های بی‌وقفه مطبوعات بین‌المللی، می‌توان گفت وی به‌طور همزمان در چند میدان جنگ حضور دارد».

صالح المطلک (از عناصر بعثی و مستخدم سازمان سیا که با استخبارات سعودی نیز همکاری می‌کند) نوشت: «سلیمانی قدرتش را مستقیماً از آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای می‌گیرد. تمام مقامات مهم عراقی، سلیمانی را به شکل یک فرشته می‌بینند و با او رایزنی دارند».  روزنامه گاردین در این باره می‌نویسد: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش می‌دانند. بسیاری از مقامات آمریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن سلیمانی کرده‌اند، می‌گویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند مبهوت کارهای او شده‌اند».

آیا براستی در روزگار ما قهرمان حقیقی صهیون تا فرات، مردی نیست که به مبارزه جانیان تکفیری دوره دیده در موساد و خود کودک‌کش‌های اسرائیلی رفته، برای امنیت بسیاری از مردم تحت اشغال، آواره و در معرض حملات تروریستی و صهیونیستی در این پهنه جغرافیایی می‌جنگد و بر قلب‌های ایشان حکومت می‌کند؟ سرداری که سیاستمداران و ژنرال‌های آمریکایی علنا درماندگی خود را به زبان می‌آورند که راه حضور همزمان ژنرال سلیمانی در چند نقطه چیست؛ آیا او سوار بر فرش سلیمان است؟

صد البته حاج‌قاسم ما وارث مُلک همه شهدای اسلام و ایران است، مُلکی که حدود و ثغور مرزهایش با خون سرخ ستارخان، میرزاکوچک‌خان، چمران، همت، جهان‌آرا و مغنیه مشخص شده است. او وارث آمال و آرزوهای شهدایی است که می‌خواندند «راه قدس از کربلا» می‌گذرد. این آدرس مُلکِ شهداست. حاج‌قاسم امروز در حال دفاع از کربلاست و فقط خدا می‌داند فردا کجای مُلکِ سلیمانی خواهد بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 11
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
    0 0
    سردارمون اینه دیگه چیکار کنیم .... خواهش میکنم ، تشویق نکنید
  • میثم ۱۱:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
    0 0
    خدا حفظت کند سردار اسلام. سرباز آقا
  • ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
    0 0
    لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
  • مجید ۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
    0 0
    واژه ی قشنگیه، مُلک سلیمانی
  • سید ۱۴:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
    0 0
    اگر فردا باز به این روزنامه تذکر ندن خیلی خوبه!!!
  • ۱۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۳
    0 0
    آقا سید دیگه جو گیر نشو
  • سعید ۰۹:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    0 0
    سلام و درود به سردار رشید سپاه اسلام که همچون مالک اشتر علی(ع) در کنار سید علی و تمامی مظلومان جهان ایستاده است . آری استوار بمان و جاودانه دفاع نمودن را فریادبزن خسته نباشی سردار
  • ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    0 0
    ايول ايوله.. حاجي تاجه سره
  • جانباز اصغر صفری کارمند وزارت ورزش وجوانان ۰۰:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
    0 0
    حاجی جان قاسم سلیمانی من ۲۵ / جانبازی را در جنگ بادبعثی ها بدست آوردم میخواهم اگر لایق بدانید ۷۵ / دیگر بدنم را باجنگ با داعش بدهم آیا امکانش هست .خیلی شنیدم با مرامی ما فرزندان جنگ به فرمانده خو دافتخار میکنیم والسلام
  • ۰۷:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
    0 0
    خدا حفظش کنه
  • یک سرباز ۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
    0 0
    با همه این زحمتها و رنجها یک عده بیرنج با یک جمله تمام خدمات صادقانه و شهادت طلبانانه جوانان وطن را به باد میدهند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس