کد خبر 396322
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۹

کتاب «تاریخ سری موساد از سال 1951 تا به امروز» تلاشی برای آشنا شدن با دنیای این دستگاه اطلاعاتی است که تفاوت زیادی با دیگر دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی جهان دارد.

گروه تاریخ مشرق- متن حاضر، بخشی از چکیده یک کتاب به نام «تاریخ سری موساد ازسال 1951 تا به امروز» است که توسط گوردن توماس، نویسنده متخصص در زمینه فعالیت های جاسوسی به رشته نگارش در آمده است.
 
کتاب «تاریخ سری موساد از سال 1951 تا به امروز» تلاشی برای آشنا شدن با دنیای این دستگاه اطلاعاتی است که تفاوت زیادی با دیگر دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی جهان دارد و وابسته به کشوری است که شباهتی با دیگر کشورهای جهان ندارد. کتاب «تاریخ سری موساد» با فصلی به نام "آن روی آینه ها" آغاز می شود. مکان، اتاقی در یک آپارتمان واقع در منطقه شماره چهار شهر پاریس و در نزدیکی مرکز ملی هنر و فرهنگ ژرژ پمپیدو می باشد . البته موساد در تمام شهرهای بزرگ دنیا دهها آپارتمان ـ چه اجاره ای و چه خریداری شده ـ در اختیار دارد. اکثر این آپارتمانها غیر مسکونی هستند . مگر وقتی که شرایط خاصی پیش آید.

آپارتمان یادشده نیز به پایگاه عملیاتی ویژه جهت انجام ماموریتی مبدل شد که آقای موریس در هنگام ورودش به پاریس در سال 1997، مسئولیت انجام آن را به عهده داشت. موریس فارغ التحصیل سال 1982 از مدرسه موساد بود و در اروپا، آفریقای جنوبی و خاورمیانه فعالیت می کرد. او در زندگی عادی خود به عنوان یک بازرگان، یک روزنامه نگار مستقل یا یک وکیل شناخته می شد. در زمان موریس، عزل و نصب ها (ریزش نیروها) سازمان موساد را تا حد گسستگی و فروپاشی پیش می برد و با به قدرت رسیدن بنیامین نتانیاهو وضعیت هر چه پیچیده تر شد و با وجود آنکه وضعیت و روند پرونده های موساد کاملا مشخص بود ولی نتانیاهو به خود این اجازه را می داد که حتی در مسائل عملیاتی این سازمان نیز دخالت کند. کار به جایی رسید که همسرش نیز در زمینه فعالیت های این سازمان دخالت می کرد. همسر نتانیاهو این اجازه را به خود می داد که کارمندان ارشد این سازمان را به خانه اش فرا بخواند و آنها را به رگبار سوالات خود ببندد . یعنی دقیقا همان کاری را بکند که هیلاری کلینتون با سازمان اطلاعات آمریکا می کرد.

موریس، جاسوس سازمان موساد مسئول زیر نظر گرفتن فردی بود که در هتل "رتز" پاریس که متعلق به میلیونر بزرگ مصری به نام محمد فاید بود، فعالیت می کرد. این فرد کسی نبود جز "هنری پل". هنری راننده مرسدس بنزی بود که پرنسس دایانا و دوی فاید ( فرزند محمد فاید ) را در هنگام حادثه ای که به مرگ شان انجامید، حمل می کرد. راننده مذکور تمایل داشت تا از راه فروش اطلاعات در مورد مسافران هتل به عکاسان مجله های «پاپاراتسی»پولی را کسب کند. از سوی دیگر، روابط تنگاتنگی میان جاسوس صهیونیستی و رئیس بخش حراست هتل رتز برقرار شد و بدون اینکه جاسوس صهیونیستی از وی توضیحی بخواهد شروع به توصیف هتل، شیوه فعالیت و شمار مشتری ها کرد. رئیس بخش حراست هتل رتز با دلخوری از مشتری های عرب هتل صحبت می کرد و کمی قبل از اینکه جاسوس مذکور بخواهد اطلاعاتی را از مزدور جدیدش جمع آوری نماید، خبرغافلگیرانه کشته شدن هنری پل، به همراه پرنسس دایانا و دوی فاید را می شنود.

این نکته را نباید از نظر دور داشت که روابط میان موساد و پل هنری برای همیشه همچون یک معما باقی ماند و سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی نیز رابطه اش با راننده مرسدس بنز حامل پرنسس دایانا و دوی فاید را جزء مسائلی دانست که ویژه خود سازمان است. محمد فاید ـ پدر دودی ـ نیز به دنبال حادثه مرگ فرزندش به همراه پرنسس دایانا، برخی دستگاه های جاسوسی ناشناخته را به دست داشتن در این کار متهم کرد. ضمنا با وجود آنکه برخی خبرنگاران مجله تایم از ارتباطات میان هنری پل و سازمان اطلاعات فرانسه خبر می دادند ؛ ولی هیچ کس به روابط وی با موساد اشاره ای نکرد.

نویسنده کتاب "تاریخ سری موساد" در کتاب خود به تبیین چهره ای می پردازد که غربی ها از عرب ها دارند. به عنوان نمونه، هنری پل به جاسوس صهیونیستی می گوید: «اکثر اعراب زشت و مغرورند و به خدمتکاران دستور می دهند تا با یک اشاره انگشت دستورات شان را اجرا کنند.» جاسوس صهیونیستی که با هنری گفتگو می کند، برای آنکه دستش رو نشود خطاب به هنری می گوید: "اما من شنیده ام که مشتریان یهودی نیز آدم های خشکی هستند." اما پل جواب می دهد که یهودیان مشتری های خوبی هستند. همان طور که می دانید سامانه کنترل و نظارت موسوم به Echelon (اچلون) که یکی از پیشرفته ترین سیستم های شنودی است که در اختیار سازمان NSA (سازمان امنیت ملی آمریکا) قرار دارد، پرنسس دایانا را به خاطر مبارزاتش علیه تولید و استفاده از مین های ضد نفر زیر نظر داشت ؛ البته سامانه مذکور برای بسیاری از فعالان در این حوزه نیز تهدیدی جدی به شمار می رود.

در بخشی از کتاب گوردن توماس می خوانیم که چگونه نویسنده با محمد الفاید در مرکز تجاری مشهورش در لندن "هارودز" دیدار می کند و محمد الفاید به نویسنده می گوید که در مقابل کسب اطلاعاتی از موساد درباره مرگ فرزندش حاضر است مبلغ یک میلیون دلار را به او اعطا کند. صاحب مرکز تجاری "هارودز" در ادامه شروع به سب و لعن ملکه الیزابت و پادشاه انگلستان (فیلیپ) کرد و آنها را "روسپی و دلال محبت" خواند و سازمان اطلاعات انگلستان را قاتل دانست. فاید در ادامه می گوید که جاسوسان موساد ازحقیقت باخبرند و از نویسنده کتاب "تاریخ سری موساد" نیز می خواهد تا آنها را احضار کند.

فاید به توماس می گوید: "آنها را پیش من بیاور ... تا تو را خوشبخت کنم." فاید دراین اثناء از هنری پل سخن می گوید و تاکید می کند که او را به اندازه فرزندش دوی دوست داشته است. مؤلف، مزدور مشهور صهیونیستی به نام بن مناچی را قانع می کند که با فاید همکاری کند ؛ ولی مناچی علاوه بر درخواست مبلغ سالیانه 750000 دلار، مبالغ دیگری را نیز طلب کرد. به هر حال، معامله ای میان مناچی و فاید انجام نشد، زیرا فاید تاکید می کرد که باید پیش از امضای چک ادله محکمی در برخورداری وی از اطلاعاتی در این زمینه ارائه شود. گوردن توماس در ادامه به طریقه ای اشاره می کند که موریس برای به خدمت گرفتن هنری پل استفاده می کرد و به نقل از تعدادی از همکاران موریس می گوید: «این شیوه نشان می دهد که هیچ کسی کنترل موساد را در دست ندارد و این سازمان بدون توجه به عواقب و نتایج منفی که اقداماتش می تواند برای اسرائیل، صلح منطقه ای و همچنین رابطه تل آویو با قدیمی ترین و باوفاترین دوستش به دنبال داشته باشد، دست به عملیات های ریسک پذیر می زنند.

موارد غیر اخلاقی عنوان یکی از فصول کتاب تاریخ سری موساد می باشد . این کتاب اشاره دارد که مزدوران موساد به خاطر رسیدن به اهداف شان از این روش استفاده می کردند. به عنوان مثال می توان به ماجرای جالب و شنیدنی یک خاخام برجسته یهودی اشاره کرد که به بهانه مشارکت در مراسمی متعلق به یک شخصیت برجسته از پاریس به لندن کشانده شد که البته هدف از انتقال این فرد به لندن کسب اطلاعاتی در مورد یک کودک ربوده شده بود. خاخام مذکور در فرودگاه مورد استقبال دو فرد قرار می گیرد که از مزدوران موساد بودند و همچون متدینان یهودی ارتدوکس لباس سیاه بر تن داشتند. گزارشی که دو جاسوس مذکور برای ارائه به رئیس خود تنظیم کرده بودند، خالی از نکات سخره آمیز نبود.

در متن این گزارش چنین می خوانید: «خاخام را به روسپی خانه ای در منطقه پیگال پاریس بردیم، بدون آنکه ذره ای به ما شک کند. دو روسپی که پول شان پرداخت شده بود، وارد اتاق خاخام شدند و خود را در آغوشش انداختند. تمامی صحنه ها تصویربرداری شد. سپس تصاویر اخذ شده را به او نشان دادیم و از او خواستیم تا ما را از مکان اختفای کودک باخبر کند ؛ ولی خاخام قانع مان کرد که اطلاعی از موضوع ندارد و عکس ها را مقابلش پاره کردیم." مولف نمونه های دیگری نیز از این شیوه های غیر اخلاقی ذکر می کند که ماموران موساد برای رسیدن به اهداف شان بدان ها متوسل می شدند. در نظر آنان، هدف وسیله را توجیه می کند و مهم تنها نتایج ناشی از اقدام است. نکته ای که در اینجا نباید از یاد ببریم آن است که عناصر موساد به صورتی حرفه ای و با مسئولیت پذیری بالا عمل می کنند و برعکس دیگر سازمان های اطلاعاتی و امنیتی همچون سازمان جاسوسی آمریکا که تکنولوژی و فناوری ها را در محور توجه خود قرار می دهند، بیشتر توجهشان به عامل انسانی است یعنی اینکه در جمع آوری اطلاعات بر استفاده از نیروی انسانی تاکید دارند.

منبع: مرکز اطلاع‌رسانی فلسطین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس