گروه تاریخ مشرق- اسرائیل به عنوان رژیمی جعلی و غاصب، همیشه از خشم انقلابی و قیام بر حق مردم مسلمان و مظلوم منطقه در هراس بود؛ لذا بیش از هر چیز، سران صهیونی در پی اتحاد و ایجاد ارتباط با سران کشورهای منطقه بودند. بنابراین، تقویت و اتخاذ راهکارهای جدید در سیاست خارجی از بدو غصب سرزمینهای اشغالی، از اولویت خاصی برخوردار بود.
پس از جنگ سوئز در سال 1335 (1956 م)، ضرورت ایجاد ارتباط و گسترش آن با کشورهای منطقه، بیش از پیش از سوی رژیم صهیونیستی احساس شد.
بدین ترتیب شیوهای جدید برای ایجاد روابط با کشورهای غیر عرب منطقه خاورمیانه در امر سیاست خارجی اسرائیل مطرح و پایهریزی شد:
«... در سالهای دشوار پس از جنگ آبراه سوئز، اسرائیل کوشید تا سیاست خارجی خود را بگونهای تنظیم کند که ثمرة پیروزی نظامی خود را بر مصر درو کند. سیاست مقامای تلآویو آن بود که با ایجاد روابط با کشورهای غیر عرب حاشیههای خاورمیانه، که شدیداً نگران گسترش ناصریم و کمونیسم بودند، 1 اسرائیل را از انزوای منطقهای به درآورند. ایسرهارل، رئیس موساد سهم مهمی را در این استراتژی نوآورانه،یعنی توسعه و پیشبرد نقش اسرائیل در دیپلماسی نهانی داشت...» 2
از سویی، سران بسیاری از کشورهای منطقه، بنا به دلایل مختلفی، از ارتباط آشکار با اسرائیل در هراس و وحشت به سر میبردند. لذا پیش از هر چیز، غیر آشکار بودن روابط ـ حداقل در قدمهای اولیه ـ مد نظر سران کشورهای منطقه بود. بر این اساس، بخش سازمان اطلاعات اسرائیل که عملیات نهانی را انجام میداد، در این زمینه نیز فعالیت خود را از سر گرفت و در کنار وزارت امور خارجه خود را مطرح کرد:
«... برای انجام این نقش، [توسعه و پیشبرد نقش اسرائیل در دیپلماسی نهانی و ایجاد ارتباط با کشورهای منطقه خاورمیانه] موساد در اوایل 1958 [1337] بخش روابط خارجی را پدید آورد. ریاست این بخش به عهدة یعاکف [یعقوب] کاروز، مرد توانمندی که از زمان انتقال از شینبت در سال 1954 [1333] در پاریس مستقر شده بود، واگذار شد. دیری نپایید که این بخش جزء بیهمتایی از سازمان اطلاعات اسرائیل شده و موازی با کار سری وزارت خارجه در راستای ایجاد و حفظ روابط با کشورهایی که نمیتوانستند یا نمیخواستند روابط رسمی با اسرائیل برقرار کنند، به خدمت پرداخت...» 3
ایران، به عنوان «گوهر تابناک»4 در زمینه ارتباط با اسرائیل، مورد توجه خاص سران تلآویو بود. اگر چه رژیم شاهنشاهی در زمان نخستوزیری ساعد رژیم غاصب را به شکل دوفاکتو مورد شناسایی قرار داده بود؛ 5 ولی هراس محمدرضا نسبت به عکسالعمل مردم مسلمان ایران بویژه روحانیت و هماهنگی این دو طیف در اعتراض به موضوع مزبور، موجب گردید که این ارتباط به شکل مخفیانه و نیمهآشکار، تعقیب و پیریزی شود. به این علت، نقش سازمان اطلاعات و امنیت کشور و سازمان اطلاعاتی اسرائیل و روابط آنها در این زمینه پررنگتر از روابط دیگر نهادها و ارگانهای دولتی بوده و نقش اساسی در این حیطه را ایفا و اجرا کردند.
ساواک از بدو تأسیس توسط آمریکاییها، ارتباط نزدیکی با اسرائیل داشت و حتی در سالهای اولیه تأسیس و قبل از حضور همه جانبه اسرائیل در شئون مختلف ساواک، دیدارهایی بین سران دو رژیم صورت گرفته بود.
بختیار به عنوان نخستین رئیس ساواک، با سران اسرائیلی ملاقات و دیدارهایی به عمل آورد:
«... در سپتامبر 1957 [1336] تیمسار تیمور بختیار، نخستین رئیس سازمان اطلاعاتی تازه تشکیل یافتة ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) در پاریس با کاروز، 6 که در مقام «رایزنی سیاسی» در سفارت اسرائیل خدمت میکرد، دیدار به عمل آورد...» 7
این دیدار که بدون آگاهی محمدرضا نمیتوانست صورت بگیرد؛ جایگاه ویژهای در نظر سران اسرائیلی داشت که از آن به عنوان «گشایشی حیاتی» یاد شده است:
«... این گشایشیحیاتی در این زمینه بود. کاروز بعدها گفت: «ایسر [هارل، رئیس موساد] موضوعاتی را مستقیماً نزد گلدا [مایر، وزیر خارجه] 8 برد. این نخستین باری بود که یک کشور مسلمان به ما اظهار علاقه میکرد...» 9
رئیس دو سازمان اطلاعات و امنیت ایران، یعنی تیمور بختیار و ایسرهارل رئیس موساد با یکدیگر «روابط دوستانة شخصی» بسیار خوبی برقرار کرده بودند. 10
چندی پس از دیدار بختیار و کاروز، جلساتی به منظور هماهنگی بین دو سرویس اطلاعاتی ایران و اسرائیل با شرکت مقامات ردهبالای دو سازمان برگزار گردید.
در سال 1339، جلسهای با شرکت رئیس ساواک،رئیس موساد و دیگر مقامهای مطرح دو سازمان تشکیل گردید. در گزارش ساواک در این زمینه آمده است:
«... طبق تصمیمات متخذه قبلی روز دوشنبه 24 مرداد جلسه کمیته همآهنگی رؤسای سازمانهای اطلاعات ایران و اسرائیل با حضور سپهبد بختیار ـ آقایان هارل ـ کاروزـ سرتیپ پاکروان ـ سرتیپ علویکیا منعقد شد. آقای هارل اظهار زیر را نمود:
با توجه به وضع حساس دو کشور و شرایط بحرانی جهان چنانچه در سیاست عالی و در فعالیت بینالملی دو کشور هم آهنگی ایجاد شود و دربارة هدفهای کلی که بین دو کشور میباشد تبادل نظرـ مشورت و توافق بعمل آید بدون شک خواهیم توانست در صحنه بینالمللی نقش مؤثری بازی کنیم و خطراتی که متوجه ما میباشد رفع سازیم.
در اینجا آقای هارل تذکر داد که وضع جهان و خاورمیانه طوری است که پشتیبانی و حفظ منافع ایران از لحاظ اسرائیل جنبه حیاتی دارد و هر عملی که دولت اسرائیل به نفع ایران انجام میدهد در حقیقت قدمی است که به نفع خود اسرائیل برداشته شده است و بنابراین باید تصریح کرد که هر نوع کمک اسرائیل به ایران بدون توقع هیچگونه عمل متقابلی از طرف دولت شاهنشاهی است و ما اکنون اصراری درباره مبادله نمایندگان سیاسی بین دو کشور نداریم. البته دولت اسرائیل امیدوار است که در آتی این منظور عملی بشود ولی موضوع مزبور فعلاً مطرح نیست...»
در ادامه سند ساواک راجع به راهبردهای مشترک ساواک و موساد چنین آمده است:
1ـ هدفهای کلی:
آقای هارل متذکر شد که هدفهای کلی کار در مرحله حاضر عبارت است از:
ـ جلوگیری از هرگونه افزایش قدرت ناصر
ـ دفع حمله تبلیغاتی که جمال عبدالناصر با تشریک مساعی روسها علیه ایران آغاز کرده است. در این خصوص اقدام عمومی در فاش کردن ماهیت حقیقی عبدالناصر و سیاست او لازم است.
ـ تقویت ایران از نقطه نظر سیاسی و اقتصادی تا مبانی ثبات و پایداری ایران مستحکمتر شود.
دولت اسرائیل حاضر است که تمام امکانات خود را بدون هیچگونه قید و شرط و با تمام قدرت و با رعایت تمام شرایطی که فعلاً باید دولت ایران ملاحظه نماید در اختیار ایران بگذارد.
2ـ نحوه همکاری:
همکاری میتواند در حیطههای زیر بطور مؤثری صورت گیرد:
1ـ حیطه سیاسی
2ـ حیطه تبلیغاتی
3ـ حیطه اجتماعی
در حیطه سیاسی: چنانچه در کشورهای مهم دنیا بین نمایندگیهای سیاسی دو کشور طبق دستورات مرکز، تبادل نظر و مشورت بعمل آید و برای حل مسائل جاری راه مشترکی آغاز شود زودتر و مؤثرتر به منظور خود نائل خواهیم شد و شاید بعضی مسائل که به تنهایی قابل حل نبودند به آسانی راهحل پیدا کنند.
نمایندگیهای دولت اسرائیل تمام تجربیات و معلومات خود را در اختیار نمایندگان ایران خواهند گذاشت. «لابی»های موجود را به کار خواهیم برد و به نمایندگی ایران در اداره عمل «لابی» راهنمایی خواهیم کرد. شرط موفقیت این است که نمایندگیهای خارجی ایران که به طور کلی ضعیف میباشند به طور شایستهای تقویت شوند و باید به طور قطع برای این منظور در سفارتخانههای مهم تعداد کارمندان ورزیده و شایسته افزایش یابد. زیرا در وضع حاضر امکانات اغلب سفارتخانهها به قدری محدود است که قادر به انجام وظایف محوله نمیباشند.
در حیطه تبلیغاتی: با در نظر گرفتن حمله تبلیغاتی بیسابقهای که علیه ایران جریان دارد باید تمام وسایل را به کار برد تا از شدت این حمله کاسته شود. برای این منظور باید آشنایی کامل با محیط مطبوعاتی کشورهای مختلف داشت و با شخصیتهای متنفذ این محافل تماس نزدیکی برقرار شود. در محیط هر کشور باید طبق مختصات روانی آن کشور عمل نمود تا به نتیجه برسیم ـ نمایندگان دولت اسرائیل در خارج در این خصوص معلومات خیلی وسیعی دارند که تماماً در اختیار نمایندگان ایرانی گذاشته خواهد شد. ضمناً برای اعمال نفوذ در سایر رشتههای تبلیغاتی مانند رادیو ـ تلویزیون و غیره میتوان اقدامات مؤثرتری در نظر گرفت.
حیطه اجتماعی و روابط عمومی و اقتصادی: چنانچه با طرق عمل مناسب فعالیتهای دامنهداری برای برقراری تماس با شخصیتهای مؤثر در طبقات مختلف انجام شود میتوان از خیلی امکانات که تابحال دست نخورده ماندهاند استفاده نمود. به عبارت دیگر باید سازمانهای روابط عمومی مجهز و منظمی (که تاکنون یا وجود نداشته و یا به نحو غلطی اداره میشده) تأسیس کرد. در این مورد آقای هارل گفت که دولت اسرائیل از مؤسسات خصوصی موجود تجربه بدی دارد و به این نتیجه رسیده که آنها از مقتضیات و اوضاع حقیقی کشورهای ما بیش از حد بیاطلاع هستند و بالنتیجه نمیتوانند عمل مفیدی انجام دهند و با در نظر گرفتن این تجربه دولت اسرائیل تصمیم گرفت که عمل روابط عمومی را رأساً انجام دهد و تا بحال نتیجه رضایت بخشی حاصل شده است.
اسرائیل نه فقط حاضر است دستگاه خود را در اختیار ایران بگذارد بلکه نمایندگیهای ایرانی را کمک خواهد کرد تا دستگاه مشابهی برپا کند. وقتی دستگاه مؤثری ایجاد شد بخودی خود خیلی از مسائل تبلیغاتی و اقتصادی راهحل مناسبی پیدا خواهد کرد.
3ـ پیشنهادات برای اقدامات اولیه:
آقای هارل پیشنهاد نمود هر چه زودتر بین وزرای امور خارجه دو کشور ملاقاتی به عمل آید تا مسائل فوری همکاری و همآهنگی مطرح گردد. چنانچه در آتیه نزدیکی چنین ملاقاتی میسر نباشد اجازه داده شود که وزیر ا مور خارجه اسرائیل نماینده تام الاختیاری نزد آقای آرام اعزام داردتا مذاکرات لازم را بعمل آورند. سپس باید به نمایندگیهای سیاسی دو کشور در نقاط مهم دنیا دستورات لازم صادر شود و به این منظور پیشنهاد میشود گروه کاری که از یکنفر ایرانی و یکنفر اسرائیلی مرکب خواهد بود تشکیل و به نقاط مورد نظراعزام شوند تا در محل ترتیبات لازم همکاری دو جانبه را بدهند.
سپهبد بختیار در اینجا اظهار داشت پس از اینکه مطالب بالا بشرف عرض رسید و مورد تصویب واقع شد ترتیب لازم برای همکاری دو کشور داده خواهدشد.
در قسمت دوم مذاکرات ترتیبات همکاری بین مأمورین دو سرویس مورد مطالعه واقع شد و عملیاتی که تابحال انجام گرفته مرور شد و اصلاحات لازم برای پیشرفت کار مطرح گردید.
این جلسات با حضور مقامات دو سازمان، جهت برنامهریزی انجام و شروع همکاری عملی ادامه یافت.
در گزارش ساواک از کمیتة اطلاعاتی مشترک ایران و اسرائیل آمده است:
در تاریخ 24ـ 25 و 26 مرداد 1339 (مطابق با 15ـ 16 و 17 اوت 1960) کمیته اطلاعاتی مشترک ایران و اسرائیل مرکب از آقایان آلموگ ـ رابکین ـ بابایی به نمایندگی از طرف اسرائیل و انصاری ـعظیما ـ کاوه ـعالیخانی از طرف ایران تشکیل شد.
دستور کمیته بشرح زیر بود:
1ـ فعالیتهائی علیه سوریه و مصر از لبنان.
2ـ فعالیتهائی علیه سوریه و مصر از کشورهای بیطرف دیگر.
3ـ استخدام مأمورین ویژه تحت پوششهای مختلف و آموزش آنها.
4ـ تأمین وسایل ارتباطی برای مأمورین موجود و بهبود وضعیت ارتباطی آنها.
5ـ شروع عملیات مخصوص.
6ـ تهیه اسناد ایرانی برای مأمورین ویژه سرویس اسرائیل.
7ـ کسب اخبار از منابعی که من غیر عمد اطلاعاتی را افشا میکنند (منابع ناآگاه)
کمیته مشترک به اتفاق آراء تصمیم گرفت پیشنهادات زیر را برای تصویب به رؤسای سرویسهای اطلاعاتی دو کشور تعلیم نماید.
1ـ فعالیتهائی علیه سوریه و مصر از لبنان:
الف) سرویس ایران یکنفر با پوشش مناسب در سفارت ایران در بیروت مستقر سازد. این شخص ممکن است بوسیله سرویس اسرائیل تعلیم داده شده و با محیط خدمتی خود آشنا گردد. از طرف سرویس اسرائیل وسایل ارتباط لازم در اختیار او گذارده خواهد شد.
ب ) باید از وجود ایرانیهای مقیم لبنان ـ لبنانیها و سرویهای مخالف ناصر مقیم لبنان (که شناخته نشدهاند) برای ایجاد شبکه اطلاعاتی به منظور کسب اطلاع از سوریه استفاده نمود. سرویس اسرائیل حاضر است فهرست تعدادی اشخاص نشان شده را در اختیار سرویس ایران گذارده و حتیالمقدور راجع به تحقیق در اطراف نشان شدهها و استخدام اشخاص مناسب به سرویس ایران کمک نماید.
ج ) تحقیق درباره نمایندگیهای مختلف لبنان که در سوریه مستقر میباشد (از قبیل نمایندگی تجارتی ـ بانکی ـ بیمه ـ حمل و نقل و غیره) و بررسی درباره امکان استفاده اطلاعاتی از طریق این نمایندگیها.
2ـ فعالیت علیه سوریه و مصر از سوی کشورهای بیطرف دیگر:
الف) بررسی امکان عملیاتی علیه مصر از طریق کشورهای لیبی ـ سودان ـ عربستان سعودی.
ب ) بررسی امکان استفاده از سودانیهایی که در مصر کارمند ادارات دولتی هستند و به آنها از طرف دولت مصر به منظور مستعفی کردن آنها فشار آورده میشود و بالنتیجه این اشخاص از دستگاه ناراضی هستند.
ج) در هر نقطه از جهان که دو کشور ایران و ج .م.ع نمایندگی سیاسی دارند مأمورین سرویس ایران اشخاصی مناسبی را در بین کارمندان نمایندگی سیاسی ج. م. ع نشان کرده و به تدریج در مورد استخدام آنان مطالعه مینماید سرویس اسرائیل در مورد استخدام این قبیل نشان شدهها کمک خواهد کرد.
3ـ استخدام مأمور ویژه:
دو سرویس ایران و اسرائیل فعالیت مشترک فعلی خود را به منظور استخدام و تربیت مأمور توسعه خواهند داد. سرویس اسرائیل حاضر است برای تعلیم مأمورین سرویس ایرانی (به طور نظری و عملی) در صورت لزوم به نقاط دیگر جهان نیز کارشناسانی بفرستد.
4ـ وسایل ارتباط:
سرویس اسرائیل برای تکمیل وسایل ارتباط مأمورین سرویس ایران حاضر است هرگونه وسیله از قبیل بیسیم ـ مرکب نامریی ـ وسایل عکاسی ـمخفی کردن پیام و غیره در اختیار سرویس ایران بگذارد و طرز بکار بردن آنها را نیز تعلیم دهد. سرویس ایران صورت نیازمندیهای خود را تهیه و به سرویس اسرائیل خواهد داد.
5ـ شروع عملیات مخصوص:
عملیات مخصوص دو سرویس باید باتوجه به دو اصل صورت گیرد:
(یکم) ـ بررسی فعالیتهای اطلاعاتی و تخریبی ناصر در خاورمیانه و مقابله با آنها[.] در اینمورد لازم است نحوه نفوذ در سازمان اطلاعاتی مصر و سوریه [،] روش رسوخ در میان عوامل ناصر و پایگاههای وی در خاورمیانه و کشورهای دوست دیگر مورد مطالعه قرار گیرد.
(دوم) ـ نقطه ضعف ناصر در سوریه است. بنابراین باید نهایت کوشش را برای کسب اطلاع از وضع سوریه بکار برد و درباره شرایط فعلی محافل و طبقات مختلف این کشور دقیقاً تحقیق کرد و با توجه به آنها برای وارد آوردن ضربه مهلک به ناصر در سوریه از وضعیت مناسب استفاده نمود.
با توجه به نکات فوق توصیههای زیر میشود:
الف) اقدام به عملیات ویژه مشترک در کشورهای عرب با توجه به امکانات ارتباطی ایران (استفاده از محافل اقتصادی سوریه که از ناصر بیزار هستند و همچنین بررسی امکان بکار بردن اعضای حزب منحله بعث). هدف این عملیات کشف فعالیت محافل مصری و طرفدار مصری و پیدا نمودن طرق مقابله با آنها است.
ب) بررسی روابط فعلی ایران و سوریه پس از قطع روابط سیاسی با ج. م. ع در اینمود باید امکان استفاده از تجار سوری مقیم ایران ـ پرواز هواپیماهای ایرانی از فراز سوریه و رفت و آمد کشتیهای ایرانی را در بنادر ج. م. ع مورد نظر قرار داد.
ج) کسب اطلاع از مدارکی که محتملاً در سفارت ج. م. ع در ایران موجود است.
6ـ تهیه اسناد برای مأمورین ویژه
سرویس ایرانی حاضر است مدارک هویت لازم (شناسنامه و گذرنامه) جهت مأمورین اسرائیلی که به صورت یکنفر ایرانی به کشور عربی اعزام میشوند تهیه نماید.
7ـ تحقیق از منابع ناآگاه
باید به مأمورین اطلاعاتی دو سرویس اهمیت استفاده از منابع ناآگاه توضیح و تعلیمات کافی داده شود. منابع ناآگاه در صورتی که بنحو زیرکانه و صحیحی مورد استفاده قرار گیرند یکی از مفیدترین و سرشارترین منابع اطلاعاتی میباشند. دو سرویس باید مرتباً فهرستی از مطالبی که میتوان درباره آنها اطلاعی از منابع ناآگاه تهیه کرد در اختیار مأمورین خود بگذارند.
ـ به منظور تسهیل امکان اجرای برنامه فوق سرویس ایرانی یک مأمور برای ارتباط با سرویس اسرائیل معرفی خواهد کرد.
ـ به منظور بررسی نتیجه فعالیتهای محوله در مورد پیشنهادات بالا و تشخیص معایب و نواقص و طرق مرتفع ساختن آنها کمیته اطلاعاتی مشترک دو سرویس سه ماه دیگر از این تاریخ در اسرائیل تشکیل جلسه خواهد داد.....»
اگر چه کم و بیش، همکاری بین دو سازمان اطلاعاتی ایران و اسرائیل ادامه داشت؛ ولی پس از حضور استادان و کارشناسان اسرائیلی در ساواک که به منظور آموزش نیروهای اطلاعاتی ایران، این روابط از گسترش چشمگیری در سطوح مختلف برخوردار گردید.
در سال 1340 پس از حضور فردوست در ساواک و توسل وی به اسرائیل، زمینة مساعدتری جهت همکاری موساد و ساواک پدید آمد. در این میان، نقش نصیری که در سال 1343 به ریاست ساواک رسید نیز قابل توجه است. اسرائیل، پس از سپری شدن حدود 5 سال از آموزش ساواک، زمینه را به منظور استفاده از نیروهای امنیتی ایران، مناسب دیده و درصدد برآمد تا از محصول خود به نحو بهتری استفاده کند.
به نقل از: ساواک و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل عبدالرحمان احمدی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
پانوشتها:
1ـ رسانههای گروهی و تبلیغی تحت سیطره صهیونیستها، با تبلیغات حساب شده، با ترساندن کشورها از ناصریسم و کمونیسم، در سوق دادن نهائی سران کشورها و یا حداقل ایجاد پوشش و بهانه جهت برقراری روابط با رژیم غاصب زمینههای لازم را مهیا کرده و نقش غیر قابل انکاری در این زمینه داشتهاند.
2ـ جنگهای نهانی اسرائیل؛ ص 232ـ 231.
3ـ همان؛ صص 232.
4ـ همان.
5ـ در 24 اردیبهشت 1327دولت اسرائیل اعلام موجودیت کرد و 8 ماه بعد، علیرغم جو شدید ضد صهیونیستی در مسلمانان منطقه و ایران، دولت ساعد با دریافت 000/400 دلار رشوه به طور دوفاکتو آن را به رسمیت شناخت. (به نقل از: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2؛ ص 128.) همچنین رجوع کنید به: سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی؛ تألیف عبدالرضا هوشنگ مهدوی؛ نشر پیکان، چاپ چهارم، 1377
6ـ کسی که ریاست بخش روابط خارجی موساد در بدو تأسیس را عهدهدار بود.
7ـ جنگ نهانی اسرائیل؛ ص 232.
8ـ توضیح از مترجم کتاب است.
9ـ جنگهای نهاین اسرائیل؛ صص 233ـ 232.
10ـ همان؛ ص 233. تیمور بختیار تا زمان برکناری، ارتباط خود با اسرائیل و سیا را ادامه داد.
در سال 1340 پس از حضور فردوست در ساواک و توسل وی به اسرائیل، زمینة مساعدتری جهت همکاری موساد و ساواک پدید آمد.