امروز «حاج قاسم سلیمانی» برای «شیطان اکبر» و شیطانک های اذنابش، «ژنرالی بی سایه» است که باید ارتشی از «جیمز باند» ها، «جک بائر»ها، «آیرون من»ها، «بت من»ها و ... به جنگش بروند و «رویای آمریکایی» از کابوسِ او نجات دهند. اما در میان فرزندان «حضرت روح الله» کیست که نداند؛ «حاج قاسم سلیمانی» کارگرزاده ای که نان و خرما، خوراکش بود و «انقلاب اسلامی» سودایش، شمشیری است از شمشیرهای «اسلام ناب محمدی(صلوات الله علیه)» و برنده ترین سلاحش، عشق به «شهادت» است. و این همان رمزی است که یانکی ها از درک آن عاجزند. کارشناسان موسسات ریز و درشت غربی، امروز برای تفهیم «شهادت طلبی» به جنگسالارانِ درماندهی خود، مشتی جاهل و بیمارِ وهابی را مصداق می نمایند که با انفجار خود، زنان و مردان غیرنظامی را به خاک و خون می کشند، غافل از این که، «شهادت طلبی» در «مکتب روح الله»، مصادیق حقیقی و پرشکوهی چون «قاسم سلیمانی» دارد. سرداری که لحظه لحظهی حیاتش، به معنای مرگ و نیستی چکمه پوشان صلیبی و قصابان صهیونیست است.
خداوندا ! حیات این سردارِ غرورآفرین را طولانی بگردان و دیدارِ محتومش را با یاران شهیدش، آن گونه مقدر ساز که آرزویش را دارد

