به گزارش مشرق، اگرچه در تعریف و تشریح آنچه بر موسیقی ملی ایران زمین گذشت میتوان به گزارههای رسانهای متعددی رجوع کرد و پی به علل کاهش مخاطب در این عرصه به دلیل سو مدیریتها و اشتباهات مختلف برد، اما یکی از بارزترین ویژگیهایی که رجعت دوباره به آنها حداقل میتواند یادآوری و بازخوانی مناسبی برای خوانش دوباره آثار موسیقایی در این عرصه کند، تولید آثار ملی میهنی متعددی است که طی سالهای گذشته توسط هنرمندان دارای احترام و ارزشمند موسیقی ایرانی چه در قالب «آلبوم»، چه در قالب «تک آهنگ» و چه در قالب «یک اثر موسیقایی در یک آلبوم» پیش روی مخاطبان این حوزه قرار گرفتهاند. آثاری که به دلیل هوشمندی آهنگساز و نوازنده و خواننده در انتخاب آثاری که برای تولید انتخاب کردند، این کارها را نه تنها تبدیل به ماندگارترین و ممتازترین آثار ملی – میهنی کردند، بلکه از آنها میتوان به عنوان ممتازترین آثار موسیقایی در حوزه موسیقی ایرانی یاد کرد. آثاری که بسیاری از آنها فارغ از دیدگاه سیاسی – اجتماعی که در زمان انتشار خود داشتند و مخاطب میتوانست به صلاحدید آنچه در روزگارش اتفاق افتاده از آن برداشتهای مختلفی داشته باشد، اما دربرگیرنده مؤلفههای موسیقایی ارزشمند و ممتازی بودند که نمیتوان از نام آنها به راحتی عبور کرد.
اساساً توجه به آثار موسیقایی که در حوزههای وطن دوستی و وطن پرستی توسط هنرمندان موسیقی کشورمان تولید شده، به ویژه در این روزها که کشورمان در بطن اتفاقات و التهابات مختلفی قرار دارد، امری اجتناب ناپذیر است که میتواند فارغ از دلزدگیها، دعواهای سیاسی، اختلافات درون گروهی، منازعات اجتماعی و تقابل رویکردهای مختلف اندیشهای که پرداخت به آنها مجال دیگری میطلبد، شرایط روحی مناسبی را برای فرار از این التهابات فراهم سازد که شنیدن به آن هم دربرگیرنده ایجاد روحیه وحدت طلبی و ایران دوستی و هم شنیدن موسیقی است که روزی روزگاری نقل محافل و دستگاههای پخش صوتی خانهها و اتومبیلها و مغازههای بودند اما هم اینک در مهجورترین شکل ممکن میان موجی از آلودگیهای صوتی نشأت گرفته از تولیدات نازل موسیقایی قرار گرفتهاند.
به سراغ دومین سرود ملی کشور جمهوری اسلامی ایران رفتیم که به سال ۱۳۷۱ با سروده ساعد باقری و آهنگسازی حسن ریاحی همزمان با سالروز آزاد سازی خرمشهر منتشر شد.
البته بر اساس آنچه از برخی پژوهشها و اطلاعات رسانهای از نحوه ساخت این سرود ملی منتشر شده، اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ساخت سرود اولی که با نام «پاینده بادا ایران» به آهنگسازی مرحوم محمد بیگلری پور پیش روی مخاطبان قرار گرفت، انتقاداتی روی این سرود انجام گرفت که یکی از آنها مربوط به طولانی بودن زمان سرود بود که عدهای بر این باور بودند یک سرود ملی که میتواند دربرگیرنده یک قطعه حسن ریاحی: ساختن سرود ملی اصولاً کار راحتی نیست. شما باید در یک دقیقه سرودی را با منطقهای مهم یک سرود رسمی کشور بسازید و این کار راحتی نیست. من مجبور بودم که یکی از دستگاههای موسیقی ایران را برای این سرود انتخاب کنم. چون بههرحال این سرود، سرود رسمی ایران بود و داشتن مؤلفههای ایرانی جزو اصول اولیهای بود که باید در ساخت آن رعایت میشد موسیقایی سمبلیک برای پخش در یک رویداد ملی – میهنی باشد، میبایست در فاصله زمان کوتاهتری به گوش مخاطبان برسند چرا که طبیعتاً حین خوانش سرود ملی فضا به گونهای است که شنوندگان به احترام این نغمه میایستند. شرایطی که خوانش ایستاده یک قطعه موسیقایی طولانی به ویژه در مراسم رسمی و حضور هیاتهای دیپلماتیک کشورهای دیگر میتواند به عنوان یک نقطه ضعف تلقی شود.
موضوعی که گویا به قدری اهمیت داشته که مدیران ارشد کشور تصمیم به تغییر این سرود میگیرند. سرودی که علاوه بر کوتاهی زمان، میبایست لحن حماسی و ملی – میهنی بیشتری برخوردار باشد و بتواند از حس و حال حماسی بیشتری هم برخوردار باشد.
در این چارچوب بود که ابتدا فراخوانی منتشر شد و طی آن بیش از ۶۸ اثر از ۳۵ آهنگساز داخلی به صدا و سیما آثار خود را ارسال میکنند. البته این مرکز برای اینکه اسامی آهنگسازان این آثار تأثیری در انتخاب اعضای شورا نداشته باشد، همه اسامی را حذف و با برخی کدگزاریها سعی کرد که بهترین اثر ارسالی انتخاب شود. ابتدا ۱۰ اثر و سپس سه اثر به عنوان آثار برگزیده انتخاب شدند تا سازندگانشان بعد از تنظیم و اجرا از سوی ارکستر سمفونیک و گروه کر، سرود آماده و حاضر را برای قضاوت نهایی در اختیار سازمان قرار دهند. سه قطعه برگزیده پس از اجرای نهایی، برای دفتر مقام معظم رهبری ارسال شد.
نادر مرتضیپور آهنگساز و رهبر اسبق ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما که طی سالهای اخیر تجربیات زیادی را در عرصههای مدیریتی و هنری پشت سر گذاشته چندی پیش بود که در گفتگویی رسانهای پیرامون نحوه ارسال این سه قطعه برگزیده گفته بود: تا آنجا که میدانم مقام معظم رهبری از سه قطعه، دو تا را چند بار شنیدند اما سرود ملی فعلی به آهنگسازی حسن ریاحی را از جهت روان بودن ملودی و اینکه راحت میشود سرود و ملودی آن را به خاطر سپرد و اینکه به دلیل فراز و نشیبهای مناسبی که دارد و از همه مهمتر، مقدمه، پیشآگهی و فانفار آن انتخاب کردند.
سرانجام روز سوم خرداد ۱۳۷۱ همزمان با سالروز حماسه فتح خرمشهر سرود جدید ملی جمهوری اسلامی ایران به آهنگسازی حسن ریاحی جایگزین سرود پیشین شده و برای اولین بار از صدا و سیما پخش میشود. سرودی که تا این همین امروز به عنوان سرود رسمی کشور در مجامع بینالمللی پخش شده است.
حسن ریاحی سازنده سرود فعلی جمهوری اسلامی ایران از جمله آهنگسازان شناخته شده حوزه موسیقی است که بیست و دوم بهمن ماه سال ۱۳۲۲ متولد شد. او از کودکی نزد پدر فراگیری پیانو را آغاز کرد و در سن ۱۲ سالگی وارد هنرستان موسیقی شد و با ساز تخصصی ویولن فارغالتحصیل شد. وی پس از مدتی کار اجرایی در دانشگاه شیراز، جهت تکمیل تحصیلات به آمریکا رفت و در سال ۱۳۵۶ بود که کارشناسی ارشد موسیقی را از دانشگاه تمپل و کمبز فیلادلفیای آمریکا دریافت کرد و در سال ۱۳۶۱ موفق به دریافت مدرک دکترای موسیقی از همان دانشگاه شد. این هنرمند آلبومی با نام «بوی بهار» نیز دارد که در آن آهنگهایی چون «بوی بهار» به چشم میخورد.
این هنرمند طی دهههای گذشته علاوهبر ساخت چندین اثر موسیقایی مختلف بهعنوان چهره ماندگار موسیقی ایران در سال ۱۳۸۳ معرفی شد و در این سالها چندین دوره به عنوان دبیر یا رئیس هیات داوران جشنواره موسیقی فجر، مدیریت مرکز موسیقی سازمان صدا و سیما، مدیریت گروه موسیقی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی و مدیریت هنری تالار وحدت، رئیس هنرستان آواز رودکی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی، مدیر پژوهش هنر دانشکده هنر و معماری، سردبیر مجله موسیقی، رئیس گروه موسیقی دانشکده صدا وسیما، ریاست انجمن آهنگسازان جوان صدا و سیما، مدیر دفتر تحقیقات مرکز موسیقی صدا و سیما حضور داشته است.
اما یکی از مهمترین حاشیهها و مواردی که طی سالهای اخیر درباره سرود فعلی جمهوری اسلامی ایران مطرح شد، مبحث مربوط به شباهتهای فراوان ملودی این اثر ملی – میهنی به سرود ملی کشور کره جنوبی بود که موجب انتشار اظهارنظرهای متفاوتی در رسانهها شد. اظهارنظرهایی که برخی از آنها با تکیه بر نظرات شخصی و برخی هم با تکیه بر مستنداتی ارائه شد که همچنان روی آن میتوان متمرکز شد.
حسن ریاحی اما در واکنش به این انتقادات و اظهارات گفته بود: ساختن سرود ملی اصولاً کار راحتی نیست. شما باید در یک دقیقه سرودی را با منطقهای مهم یک سرود رسمی کشور بسازید و این کار راحتی نیست. من مجبور بودم که یکی از دستگاههای موسیقی ایران را برای این سرود انتخاب کنم. چون بههرحال این سرود، سرود رسمی ایران بود و داشتن مؤلفههای ایرانی جزو اصول اولیهای بود که باید در ساخت آن رعایت میشد. فاصله شروع سرود را از پیشدرآمد دستگاه ماهور استفاده کردم. دستگاهی که یکی از دستگاههای باستانی موسیقی ایرانی است و بارها در آثار مختلف از آن استفاده شده است. بخشی از سرود نیز که فرود دارد را از گوشه «می گلی» استفاده کردم. کار با ارکستراسیوناش ساخته شد و اینکه میگویند سرود ملی شبیه سرود ملی کشور کره جنوبی است را من درک نمیکنم. سرود ملی ایران چند سر و گردن از سرود رسمی کشور کرهجنوبی بالاتر است. شنونده حرفهای که این اثر را گوش میکند، از نظر فرم و هارمونی و ارکستراسیون متوجه برتریهای این سرود میشود. این سرود بارها در کره و ژاپن و همه جای دنیا اجرا شده و من درک نمیکنم که چرا بعد از اینهمه سال این ادعاها مطرح شده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا سرود رسمی کشور کره جنوبی را شنیده یا نه گفت: اعتقاد دارم این سرودها شبیه همه سرودهای ملی در همه جای دنیا هستند. فقط چهار نت از این دو سرود شبیه هم شده و خود من هم این شباهت را حس کردم. ولی از لحاظ ساختمان اثر، سرود ایران بههیچوجه شبیه سرود کشور کره جنوبی نیست.
به هر حال سرود ملی جمهوری اسلامی ایران از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا به امروز دومین سرود رسمی کشورمان است که بیش از سه دهه از ساخت آن میگذرد و همچنان به عنوان مهمترین و اصلی ملودی رسمی کشور ایران در رویدادهای داخلی و خارجی مورد استفاده قرار میگیرد. سرودی که دربرگیرنده مفاهیم ارزشمند و ملی میهنی و دارای احترامی است که همچنان بر بلندای قطعات ملی میهنی استفاده در تاریخ این سرزمین میدرخشد.