گروه جهاد و مقاومت مشرق - اولین قسمت از فیلم «اخراجیها» پر از صحنههای تأثربرانگیز بود. عدهای در فضای جبهه متحول شدند، برخی روی مین رفتند تا معبر برای ورود رزمندگان باز شود و در صحنههای نبرد و جنگ، فداکاریهای زیادی به تصویر کشیده شد. در کنار بازیگرانی نام آشنا، نفرات زیادی نقش رزمندگان را بازی میکردند که در بین این نفرات، جانبازانی حضور داشتند. انسانهایی که شبیهسازیهای فیلم را در واقعیت مقابل چشمانشان دیده و آسیبهای جنگ را با گوشت و پوستشان لمس کرده بودند. اولین قسمت اخراجیها از مردان جنگ سخن میگفت. از مردان بدون ادعای خدایی و گمنام؛ کسانی که بزرگیشان در جریان زندگی روزمره چندان به چشم نمیآمد و میدانهای بزرگ آنها را فرامیخواند. ابراهیم خلیلی در اخراجیها نقش رزمندهای را بازی میکرد که اوایل دهه 80 و در جریان تفحص یکی از پاهایش را از دست میدهد. او این نقش را در حالی بازی میکرد که خود برای یافتن پیکر شهدا یکی از پاهایش را در میدان مین جا گذاشته بود. هر چند ابراهیم در دوران دفاع مقدس سن و سال زیادی نداشت تا در جبهههای دفاع مقدس شرکت کند، ولی مرامش او را شبیهترین نفرات به بچههای نسل جنگ میکرد.
اولین چیزی که به ذهن شنوندگان خبر شهادت ابراهیم خلیلی رسید، فیلم اخراجیها بود. مرد آرام و مؤمن فیلم، از جانبازان دفاع مقدس و بسیجیان لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) تهران بزرگ برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) عازم سوریه شد و در شرق حلب به آرزوی دیرینهاش رسید و به فیض شهادت نائل آمد.
شهادت ابراهیم بازتاب و واکنش زیادی در سطح جامعه داشت. دکتر محسن رضایی با اشاره به ارتباط نقش شهید خلیلی در فیلم سینمایی اخراجیها و شهادتش در سوریه نوشت: «شهید مدافع حرم، ابراهیم خلیلی که روزگاری رؤیای شهادت را در سکانس به میدان مین رفتن قهرمان گمنام فیلم اخراجیهای یک و خلق صحنههای جنگ تمرین میکرد، سرانجام قهرمان واقعی نقش خود شد؛ نقشی که یک عمر، دیدن تصویر خود را در آن نقش آرزو داشت؛ نقشی که این بار نه «نقش» که عین «حقیقت» بود. اکنون دیگران باید قصه،فیلم و سریال قهرمانیهای او را بسازند و آرزوی حضور در نقش و نام او را داشته باشند. شهادتش را به خانواده گرامیاش و همه حق جویان عالم، تبریک و تسلیت میگویم.»
بازیگران فیلم خیلی زود به خبر شهادت ابراهیم واکنش نشان دادند. کامبیز دیرباز بازیگر نقش مجید سوزوکی در وداع دوست شهیدش نوشت: «یکی از یاران ما در فیلم اخراجیها به آرزویش رسید و به جمع رفقای شهیدش پیوست، ابراهیم جان سلام من رو به مجیدسوزوکی (خدمت) برسون. بهش بگو: ایول داری مرد.»
احمد ایراندوست نیز با انتشار تصویری از این شهید در پشت صحنه فیلم «اخراجیهای یک» یاد و خاطره این شهید را گرامی داشت و اینگونه احساسش را بیان کرد: «ابراهیم خلیلی بازیگر «اخراجیهای یک» به شهدای مدافع حرم پیوست، عجب پسر خاکی و خوبی بود. صحنه میدان مین هیچوقت یادم نمیره و لرزشی که به پاش میداد که قطع شده بود. بچه نمازخون و با معرفتی بود. چه خاطرههای قشنگی، روحت شاد برادر.» بوربور از دوستان شهید خلیلی میگوید: «اهل هنر، فرهنگ، تقوا و اهل این بود که فرهنگ دفاع مقدس را برای دیگران بازگو کند. خیلی کار انجام داد ولی طوری کار انجام داد که رسانهای شود. در منطقه جنگی بر اثر انفجار مین پایش قطع شد.»
با توجه به وضعیت جسمانی و جانبازی ابراهیم، دوستانش توصیه میکردند برای تو دیگر بس است، حالا وقت استراحت است، اما خودش معتقد بود که این راه را باید ادامه داد و وقتی برای استراحت وجود ندارد. درست مثل جملهای که پیش از اعزام به سوریه در وصیتنامهاش نوشته بود: «به برادران همرزم خودم هم سفارش میکنم که از فیض عظیم جهاد بهرههای معنوی ببرید و هرگز از جهاد در راه خدا خسته و دلسرد نشوید و از جهاد اکبر که مبارزه با نفس امّاره است نیز غافل نشوید و بدانید که نصرت و یاری پروردگار در ثبات قدم و استقامت نهفته شده است و در اثر این ایستادگی خداوند به شما پیروزی نصیب مینماید و انشاءالله پس از مبارزات فراوان با مستکبرین و کفار همه ما به فیض عظیم شهادت برسیم.»
کارهای فرهنگی شهید خلیلی فقط به فعالیت در سینما محدود نماند. او چندین سال فرمانده پایگاه مقاومت بسیج مسجد سبحان در شرق تهران بود و در نشریه «شلمچه» به سردبیری و مدیرمسئولی مسعود دهنمکی فعالیتهای مستمر داشت. کارگردانی که در صفحه اینستاگرامش در خصوص این شهید نوشت: «ابراهیم خلیلی فرزند شهید و جانباز تفحص شهدا و از مدافعان حرم و از همکاران نشریه شلمچه و اخراجیهای یک به شهادت رسید. در سکانس میدان مین رفتن مجید سوزوکی و در خلق سکانسهای جنگ هم بازی کرد، هم همراهی. بعد از شهید تمامزاده و شعبان نصیری این سومین شهید از همکاران و همراهان نشریه شلمچه است. خوش به حالشون دیگه نیستن که دود موتورشون کسی رو آزار بده!»
مادر شهید خلیلی ماجرای جانبازی پسرش را اینگونه بیان میکند: «پسرم 15 سال پیش روی مین رفت و از ناحیه پا جانباز شد. به من گفت مادر، تو اجازه ندادی بروم. گفتم تو جوانی هنوز 21 سال بیشتر نداری،ولی گفت من دورههای تخصصی دیدهام که مین خنثی کنم. ایشان رفت و یک ماه در منطقه گیلانغرب بود. وقتی برگشت با جانبازی برگشت. وقتی از او پرسیدم زمانی که پاهایت روی مین رفت چه حسی داشتی؟به من گفت انگار در آسمان پرواز میکردم و اینطور نبود که دردی را حس کنم.»
سردار حسین اسداللهی فرمانده لشکر عملیاتی 27 محمد رسول الله(ص) نیز با اشاره به تخصص شهید خلیلی در این لشکر گفت:«ابراهیم بین بچهها بهعنوان یک تخریبچی با صفا و ماهر شناخته میشد. همه از لحظات کار کردن کنار ابراهیم لذت میبردند، چون امکان نداشت که کسی کنار او کار کند و به تجربه، علم، میزان ظرافت و دقتی که در کار داشت اضافه نشود، برای همین خیلیها هستند که کنار اساتید آموزش میبینند اما نزدیک برخی نشستن را هم افتخار میدانند. یکی از کسانی که سایر بچهها و جوانترها دوست داشتند حتی برای لحظاتی و حتی برای یک نوبت در کار تخریب کنار او تجربه کسب کنند همین آقا ابراهیم بود، چون در کارش به تمام معنا کار بلد بود. با اینکه از سفر قبلیاش به سوریه در دفاع از حرم تازه برگشته بود،اما وقتی صحبت کردیم میگفت آنجا حضور بیشتری نیاز است و بلافاصله کارهایش را جمعوجور کرد و مجدداً برگشت. بچههای دیگر تخریبچی هم آنجا بودند اما حضور ابراهیم در حقیقت یک رده تکمیلی بر حضور همه بچهها بود. به خاطر توانمندیاش هم واقعاً همه دوست داشتند کنارش قرار بگیرند.» داود خلیلی پدر شهید ابراهیم خلیلی نیز در دوران دفاعمقدس و در منطقه دشت عباس به شهادت رسیده بود و همچنین عموی شهید خلیلی نیز از شهدای دفاع مقدس بود. از شهید خلیلی 35 ساله یک فرزند دختر 14 ساله و یک فرزند پسر هفت ساله به یادگار مانده است.
منبع: روزنامه جوان