دم دمای صبح شده بود و برف، سر و صورتمان را سفید کرده بود. سرما بیداد می‌کرد. با التماس نگاهش کردم. گفت: «سردته؟ همین گردنه رو رد کنیم و چند شعار دیگه بنویسیم، بعد بر می‌گردیم. می‌دونی دیدن این شعارا تو روحیه مردمی که از اینجا رد می‌شن، چقدر موثره؟!»

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، در خاطره ای درباره شهید هادی شهابیان آمده است:

نیمه‌ای یک شب سرد و برفی، از خواب بیدارم کرد.
- «بیا با هم بریم جاده‌های کوه سرخ!»
- «این موقع شب؟! برای چی؟»
- «بریم شعارنویسی؛ صخره‌های صاف و تخته سنگ‌های حاشیه‌ جاده، جون می‌ده برا نوشتن شعار: «جنگ جنگ تا پیروزی.»
دم دمای صبح شده بود و برف، سر و صورتمان را سفید کرده بود. سرما بیداد می‌کرد. با التماس نگاهش کردم. گفت: «سردته؟ همین گردنه رو رد کنیم و چند شعار دیگه بنویسیم، بعد بر می‌گردیم. می‌دونی دیدن این شعارا تو روحیه مردمی که از اینجا رد می‌شن، چقدر موثره؟!»

بالابلندان، ص109
منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس