به گزارش مشرق، نوجوان اردبیلی که مدعی
است برای جلوگیری از تعرض مرتکب قتل شده، وقتی مقابل قاضی دادگاه قرار
گرفت جزئیات حادثه را توضیح داد. به گزارش خبرنگار ما، تیرماه سال گذشته
خانواده پسر نوجوانی او را به پلیس معرفی کردند و گفتند فرزندشان مرتکب قتل
شده است. این نوجوان به مأموران گفت جوانی را نزدیک باشگاه ورزشی به قتل
رسانده است.
او گفت: بعد از پایان مسابقه فوتسال از ورزشگاه بیرون آمدم و به سمت خانه حرکت کردم. برای دیدن بازی رفته بودم. جوانی چند قدم همراه من آمد بعد که جمعیت کم شد بیشتر به من نزدیک شد، بهشدت بوی الکل میداد و من متوجه شدم مست است. او یکباره چاقویی درآورد و جلو شکم من گذاشت، میخواست من را وادار کند با او رابطه داشته باشم. قبول نکردم اما وقتی دیدم جانم در خطر است گفتم به شرطی که چاقو را کنار بگذاری قبول میکنم. وقتی چاقو را زمین انداخت، آن را برداشتم، در یک لحظه به سمتم آمد و دست به کمربند من انداخت و رها نمیکرد. من هم با چاقو زدمش و بعد هم فرار کردم. موضوع را به خانوادهام گفتم و پدرم من را به پلیس معرفی کرد. مأموران جسد را پیدا کردند و به دستور بازپرس به پزشکیقانونی انتقال دادند.
بررسیها نشان داد مقتول پسر جوانی حدودا ٢١ساله است که در مرخصی از زندان بهسر میبرده و به اتهام ضربوجرح در زندان بوده است. وقتی مأموران خانواده او را باخبر کردند، هویت جسد مورد تأیید قرار گرفت و رسیدگی به پرونده ادامه پیدا کرد. پسر نوجوان در ادامه اعترافاتش گفت: من اصلا پسر جوان را نمیشناختم چون هیکلش از من بزرگتر بود، او را زدم وگرنه اصلا چاقویش را هم از زمین برنمیداشتم. او به من گفت میخواهد به من تعرض کند، اول التماسش کردم، وقتی راضی نشد، به او گفتم چاقو را زمین بگذار. وقتی دست به کمربندم انداخت، من با چاقویی که از زمین برداشته بودم چند ضربه به بدنش زدم، البته ضربات خفیف بود چون نمیخواستم او را بکشم، فقط میخواستم او را از خودم دور کنم. سعی کردم فرار کنم، نشد. کمربندم را رها نمیکرد، بهشدت بوی الکل میداد و معلوم بود در حال خودش نیست، من هم راهی نداشتم بهجز اینکه ضرباتی کاریتر بزنم. وقتی روی زمین افتاد، موضوع را به خانوادهام اطلاع دادم. گفتههای پسر نوجوان در حالی بود که پزشکیقانونی تأیید کرد در خون مقتول مقداری الکل وجود داشته است که از میزان طبیعی بیشتر و البته از نوع خاصی بوده است. با توجه به این نظریه و با توجه به گفتههای متهم و سایر مدارک، کیفرخواست علیه نوجوان ١٧ساله صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری شماره یک اردبیل ارسال شد.
روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و اولیایدم درخواست قصاص کردند، متهم در جایگاه ایستاد. او یکبار دیگر گفت که به عمد مرتکب قتل نشده و اگر راهی برای فرار داشت دست به قتل نمیزد. او گفت: من چارهای نداشتم، مقتول رهایم نمیکرد و دستش را از کمربندم ول نمیکرد، هیکلش از من بزرگتر بود، اول چند ضربه کوچک زدم، اما او جریتر شد و بیشتر به من حمله کرد. در تاریکی شب و تنهایی با کاری که میخواست بکند خیلی ترسیده بودم و نمیتوانستم کار دیگری بکنم. ما هیچ درگیریای با هم نداشتیم، من اصلا او را نمیشناختم و نمیدانستم که چه کسی است، اگر راهی بود این کار را نمیکردم. سپس عبدالصمد خرمشاهی، وکیلمدافع متهم، در جایگاه حاضر شد.
او در دفاع از موکلش گفت: عملی که این پسر نوجوان انجام داده، مطابق ماده ١٥٦ قانون مجازات اسلامی است و او از خودش دفاع مشروع کرده است. ساعت ١١ شب در خلوتی خیابان کسی نبوده است. مقتول دست در کمربند متهم انداخته و قصد داشته او را وادار به تمکین کند درحالیکه متهم قصد فرار داشته و با آن وضعیت امکانپذیر نبوده است. ضمن اینکه به مأموران امنیتی هم دسترسی نبوده است. متهم پسری نوجوان است که درگیری یا خصومت قبلی هم با مقتول نداشته و آنها اصلا آشناییای با هم نداشتهاند. وی گفت: من از دادگاه درخواست دارم به سوابق متهم و مقتول نیز توجه کرده و نظریه پزشکیقانونی در مورد میزان الکل در خون مقتول را در نظر بگیرد. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای تصمیمگیری در اینباره وارد شور شدند.
او گفت: بعد از پایان مسابقه فوتسال از ورزشگاه بیرون آمدم و به سمت خانه حرکت کردم. برای دیدن بازی رفته بودم. جوانی چند قدم همراه من آمد بعد که جمعیت کم شد بیشتر به من نزدیک شد، بهشدت بوی الکل میداد و من متوجه شدم مست است. او یکباره چاقویی درآورد و جلو شکم من گذاشت، میخواست من را وادار کند با او رابطه داشته باشم. قبول نکردم اما وقتی دیدم جانم در خطر است گفتم به شرطی که چاقو را کنار بگذاری قبول میکنم. وقتی چاقو را زمین انداخت، آن را برداشتم، در یک لحظه به سمتم آمد و دست به کمربند من انداخت و رها نمیکرد. من هم با چاقو زدمش و بعد هم فرار کردم. موضوع را به خانوادهام گفتم و پدرم من را به پلیس معرفی کرد. مأموران جسد را پیدا کردند و به دستور بازپرس به پزشکیقانونی انتقال دادند.
بررسیها نشان داد مقتول پسر جوانی حدودا ٢١ساله است که در مرخصی از زندان بهسر میبرده و به اتهام ضربوجرح در زندان بوده است. وقتی مأموران خانواده او را باخبر کردند، هویت جسد مورد تأیید قرار گرفت و رسیدگی به پرونده ادامه پیدا کرد. پسر نوجوان در ادامه اعترافاتش گفت: من اصلا پسر جوان را نمیشناختم چون هیکلش از من بزرگتر بود، او را زدم وگرنه اصلا چاقویش را هم از زمین برنمیداشتم. او به من گفت میخواهد به من تعرض کند، اول التماسش کردم، وقتی راضی نشد، به او گفتم چاقو را زمین بگذار. وقتی دست به کمربندم انداخت، من با چاقویی که از زمین برداشته بودم چند ضربه به بدنش زدم، البته ضربات خفیف بود چون نمیخواستم او را بکشم، فقط میخواستم او را از خودم دور کنم. سعی کردم فرار کنم، نشد. کمربندم را رها نمیکرد، بهشدت بوی الکل میداد و معلوم بود در حال خودش نیست، من هم راهی نداشتم بهجز اینکه ضرباتی کاریتر بزنم. وقتی روی زمین افتاد، موضوع را به خانوادهام اطلاع دادم. گفتههای پسر نوجوان در حالی بود که پزشکیقانونی تأیید کرد در خون مقتول مقداری الکل وجود داشته است که از میزان طبیعی بیشتر و البته از نوع خاصی بوده است. با توجه به این نظریه و با توجه به گفتههای متهم و سایر مدارک، کیفرخواست علیه نوجوان ١٧ساله صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری شماره یک اردبیل ارسال شد.
روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و اولیایدم درخواست قصاص کردند، متهم در جایگاه ایستاد. او یکبار دیگر گفت که به عمد مرتکب قتل نشده و اگر راهی برای فرار داشت دست به قتل نمیزد. او گفت: من چارهای نداشتم، مقتول رهایم نمیکرد و دستش را از کمربندم ول نمیکرد، هیکلش از من بزرگتر بود، اول چند ضربه کوچک زدم، اما او جریتر شد و بیشتر به من حمله کرد. در تاریکی شب و تنهایی با کاری که میخواست بکند خیلی ترسیده بودم و نمیتوانستم کار دیگری بکنم. ما هیچ درگیریای با هم نداشتیم، من اصلا او را نمیشناختم و نمیدانستم که چه کسی است، اگر راهی بود این کار را نمیکردم. سپس عبدالصمد خرمشاهی، وکیلمدافع متهم، در جایگاه حاضر شد.
او در دفاع از موکلش گفت: عملی که این پسر نوجوان انجام داده، مطابق ماده ١٥٦ قانون مجازات اسلامی است و او از خودش دفاع مشروع کرده است. ساعت ١١ شب در خلوتی خیابان کسی نبوده است. مقتول دست در کمربند متهم انداخته و قصد داشته او را وادار به تمکین کند درحالیکه متهم قصد فرار داشته و با آن وضعیت امکانپذیر نبوده است. ضمن اینکه به مأموران امنیتی هم دسترسی نبوده است. متهم پسری نوجوان است که درگیری یا خصومت قبلی هم با مقتول نداشته و آنها اصلا آشناییای با هم نداشتهاند. وی گفت: من از دادگاه درخواست دارم به سوابق متهم و مقتول نیز توجه کرده و نظریه پزشکیقانونی در مورد میزان الکل در خون مقتول را در نظر بگیرد. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای تصمیمگیری در اینباره وارد شور شدند.