زبان سینمایی عسگرپور در این فیلم نه از الگویی خاص پیروی می‌کند و نه می‌تواند به غایتی هدفمند درآید و نتیجه تنها خواب‌هایی رهاشده از یک رویای گسسته است.

به گزارش مشرق، فیلم «میهمان داریم» به‌عنوان پنجمین اثر سینمایی محمدمهدی عسگرپور، اثری مخدوش در فضاسازی و گسسته در روایت‌پردازی است. ساختاری دوگانه از وجوهی متمایز در دنیای رئال و سوررئال که در هریک درجا می‌زند، چرا که از پشت دیوار شعارزدگی، سعی در بیان روایتی ناملایم از زیستن دارد. از این رو زبان سینمایی عسگرپور در این فیلم نه از الگویی خاص پیروی می‌کند و نه می‌تواند به غایتی هدفمند درآید و نتیجه تنها خواب‌هایی رهاشده از یک رویای گسسته است. فیلم با ریتمی کند و فضایی مشوش سعی دارد معنا را با استفاده از المان‌های صدا و زبان به سمت تماشاگر پرتاب کند، چرا که به‌زعم فیلمساز از طریق صداهای پیرامون خانه‌ای در حال فروپاشی، به بنیان‌های مستأصل زندگی خانواده حاج ابراهیم، به‌عنوان مرکزیت موضوع فیلم هدایت می‌شویم! و از طریق دیالوگ‌های مضطربانه رضا، پسر جانبازش، نگاهی به آرمان‌های از دست رفته خواهیم داشت!

اما این تمهیدات خام‌دستانه از سوی کارگردان در زیر لایه‌ای از ضعف تالیف و نداشتن نگاهی سینمایی اجرا می‌شود. در واقع عدم مرزبندی در فضاهای متفاوت ساختاری در بخش‌های واقعی و فراواقعی فیلم موجب سردرگمی روایت می‌شود، چنانکه قسمت سوررئال داستان در ذهن شخصیت اصلی همچون آلترناتیوی برای وقایعی است که در قسمت رئال رخ می‌دهد. پرواضح است که خوابی کوتاه یا عمیق که می‌تواند تعبیری از مرگ باشد، در دسترس‌ترین ابزار برای هدایت به سفری خیالپردازانه در روایت‌پردازی است و اصلا اَشکالی از مکاتب هنری همچون سمبولیسم و حتی سوررئالیسم از همین دریچه زایش یافته‌اند اما این مسیر بدون وجود توشه‌ای از سفر به بن‌بست خواهد خورد.

در فیلم «میهمان داریم» روایت خطی فیلمنامه، پیرنگ اصلی داستان را تشکیل می‌دهد و آن عبارت است از وجود پیرمردی با نام حاج ابراهیم بینا که به همراه همسرش در یک خانه رو به ویرانی زندگی می‌کند. نقطه عطف اول در همان آغاز روایت، خبری سرخوشانه از ورود میهمانی عالی‌مقام در روزهای آینده به خانه است و این مقدمه‌ای است برای تحول در شکل زندگی سکون‌یافته این زوج سالخورده تا به این خانه قدیمی سر و سامانی برای ورود میهمان عزیز ببخشند اما فاعل این تحول نه از دنیای واقعی امروز بلکه فرشتگانی از عالم معناست، از این رو به همراه ورود رضا، پسر کوچک خانواده از آسایشگاه جانبازان به خانه، 2 پسر و یک دختر شهید این خانواده نیز در فصلی رویایی قدم به خانه می‌گذارند تا اسباب این همراهی با میهمان را فراهم کنند.

اگر چه جنبه ذهنی داستان، خود ساختاری شکسته دارد و حاوی خطوط کمرنگی است که به شکلی موازی ما را از خاطرات گذشته مطلع می‌کند اما در نهایت نمی‌تواند به نقطه‌ای از جنبه دراماتیک روایت متصل شود. از این جهت ما در «میهمان داریم» با عناصری ناپایدار از رئالیسم و سوررئالیسم مواجهیم و نمی‌توانیم به خط سیری منتهی به رخدادی عظیم مبنی بر هم‌کیشی واقعیت و خیال دست یابیم، این در صورتی است که در سوررئالیسم، هدف هنرمند این است که یک واقعیت تازه و مطلق دربیاورد، یعنی چنان واقعیت و رویا را در هم آمیزد تا به جهانی برتر از واقعیت و به سودایی آرزومندانه دست یابد.

ما در «میهمان داریم» با سکانس‌هایی تصنعی و خارج از دایره‌ای هدفمند از حادثه محرک فیلم برخورد داریم و از این رو در نهایت انتظار وجودی از میهمان که وجه غالب این رخداد است نادیده گرفته شده و تنها در پایان به سکانسی از دیدار مورد انتظار فیلمساز می‌رسیم. در «میهمان داریمِ» عسگرپور با پاساژهایی بی‌ارتباط با شاکله اساسی و بدون چفت و بست‌های سینمایی مواجهیم که این نقص، پیگیری دیدگان را به ورطه بی‌تفاوتی و حتی تحمل همراه با عذاب تماشای آن می‌کشاند.

جدا از پرداخت‌های مجزا در سیطره سینمای واقعی و تخیلی که هریک به موازات هم باید ارائه شود، نحوه این چرخش فضایی و طراحی رسیدن به آن می‌تواند در اینجا مورد تردید قرار گیرد تا با نماهایی بدون شاکله‌ای هماهنگ با کلیت اثر و گنگ در بیان داستانی یکپارچه مواجه شویم. فیلم با مدد گرفتن از نمادها و نشانه‌های تصویری و حتی صوتی به تعابیری در جهت امیال سرکوب‌شده مبارزان جان برکف دیروز در هیاهوی امواج امروز می‌پردازد که رضا به‌عنوان نماینده این نسل با فریاد، نگاه و بیان خود به اعتراض‌هایی در این جهت دست می‌زند.

ضربه‌های عصبی رضا با ویلچر به اطراف با ضربه‌های ساخت بنایی جدید در ساختمان مجاور مماس می‌شود و ایجاد خانه‌ای امروزی همچون تخریب داشته‌های ارزنده دیروزی تعبیر می‌شود، آنجا که نزد رضا ضربه‌های چکش ساختمان در حال ساخت به صدای ترکش خاکریز جنگ تداعی می‌شود اما این برداشت‌ها به علت عدم مین‌گذاری‌های درست و بموقع سینمایی نه‌تنها انفجاری در باور مخاطب نمی‌یابد بلکه همچون لجبازی‌هایی کودکانه تشبیه شده و حتی کارکردی معکوس در نزد تماشاگر می‌یابد.

دیالوگ‌هایی که گاها رنگ شعار می‌یابد همچون «با کمال‌ها چه کردند؟» و دنیایی که روی رضا سنگینی می‌کند، به هیچ وجه در دل اثر به زبان سینما ادا نمی‌شود و دلایل منطقی از گفته‌های رضا و لجبازی‌اش با «مختاری آسایشگاه» و خانواده‌اش بیان نمی‌شود. همچنین ریتم فیلم به تدریج از دست فیلمساز در رفته و زمان به کندی پیش می‌رود تا ماجرا بی‌رغبت نزد تماشگر در‌آید.

به نظر می‌رسد فیلم چنان به تعابیر و نشانه‌های هدف‌گذارش مبنی بر نمایش کاستی‌ها و دردهای این قشر معطوف شده که از ساخت فضایی سینمایی و پرداخت شخصیت‌هایی باورپذیر و دراماتیزه کردن روایت غافل مانده است. از این رو فیلم «میهمان داریم» در همان ایده متوقف می‌ماند و نمی‌تواند ما را به دنیایی از جاودانگی سفر و شوق دیدار متصل کند.


منبع: وطن امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس