کد خبر 981095
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۵
ایکس لارج

فیلم خود من با عنوان «نرگس مست» مدت‌هاست پشت در اکران مانده، چون موضوع اصلی فیلم موسیقی است، مانند کاراکترهایش مظلوم واقع‌شده و در انزوا قرار دارد.

به گزارش مشرق، در اواخر دهه ۸۰ یکی از انتقادهایی که به تولید فیلم در مؤسسه منحله رسانه‌های تصویری به عنوان مرکزی زیرمجموعه سازمان سینمایی می‌شد، مشارکت در ساخت برخی فیلم‌ها بود که به عنوان «شانه تخم‌مرغی» خوانده می‌شدند. اینکه یک مؤسسه دولتی که آنزمان تحت مدیریت ابراهیم داروغه‌زاده اداره می‌شد برای ساخت فیلم‌های صرفاً تجاری وارد میدان شود، موضوعی بود که مورد انتقاد جدی قرار داشت. حالا در وضعیتی که کیفیت آثار سینمایی روز به روز به برکت مدیریت سازمان سینمایی دولت تدبیر نازل‌تر می‌شود، این سؤال مطرح است که وزارت ارشاد تا چه اندازه در به وجود آمدن این شرایط ذی‌نفع است؟

بیشتر بخوانید:

پاره‌سنگ دومی که یغما گلرویی پرتاب کرد/ حامیان داخلی ترانه‌سرای شاهین نجفی و ابراهیم حامدی چه کسانی هستند؟

جالب است که مدیرانی، چون داروغه‌زاده که در آن مقطع زمانی بودجه‌های دولتی را به سمت مشارکت در فیلم‌های بی‌کیفیت کمدی روانه می‌کردند در این سال‌ها هم عهده‌دار مسئولیت بوده و هستند. در این‌باره جلال‌الدین دری، کارگردان سینما از شیوه اعطای پروانه ساخت و مجوز اکران فیلم‌ها از سوی وزارت ارشاد انتقاد کرده و به باشگاه خبرنگاران می‌گوید: در سیاستگذاری امروز سینمای ما، قطعاً هر فیلم غیرکمدی که دارای مفهوم و موضع‌گیری باشد، محکوم به اکران نشدن است. فیلم خود من با عنوان «نرگس مست» مدت‌هاست پشت در اکران مانده، چون موضوع اصلی فیلم موسیقی است، مانند کاراکترهایش مظلوم واقع‌شده و در انزوا قرار دارد. ما همچنان پیگیر اکران آن هستیم، اما هنوز به نتیجه نرسیده‌ایم.


این کارگردان درخصوص نقش سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در صدور پروانه ساخت‌ها عنوان می‌کند: حداقل کار سازمان سینمایی این است که ۱۰ درصد از پروانه ساخت‌ها را به فیلم‌های مفهومی با پتانسیل اکران عمومی اختصاص دهد، اگر قرار باشد سالانه ۱۵۰ پروانه ساخت صادر شود، حدود ۸۰ اثر کمدی می‌شود. پس از آنجا که ظرفیت اکران سینمای ما در یک سال بیش از همین تعداد نیست، جایی برای فیلم‌هایی، چون «نرگس مست» نمی‌ماند. وزارت ارشاد با این کار عملاً می‌گوید فیلم‌هایی به‌جز آثار کمدی بی‌کیفیت، اجازه اکران نمی‌گیرند و این یعنی روبه‌روی سینمای واقعی و مؤثر ایستادن است. متأسفانه هر حرکت و دیالوگی در فیلم‌های کمدی گفته شود، اتفاقی نمی‌افتد، اما کافی است یک دیالوگ خاص در اثری اجتماعی دیده شود، آنجاست که با تیغ اصلاحیه و اکران سخت روبه‌رو می‌شویم.


این فیلمساز می‌افزاید: در سازمان سینمایی یک بخش نظارت و بخشی دیگر ارزشیابی است، متأسفانه نظارت از بین رفته و از معنی ارزشیابی هم فقط کلمه آن باقی مانده است. در کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حامی صددرصدی فیلم‌های بفروش به هر قیمتی است و این چیزی نیست جز تضاد مستقیم با محتوایی و دستورالعمل کاری این وزارتخانه. جای سؤال است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار است با چه فیلم‌هایی سطح فرهنگ عمومی مردم را بالا ببرد؟! وی تصریح کرد: آیا وظیفه وزارت ارشاد حمایت از آثار جدی نیست؟ من را به جایی رسانده‌اند که حاضرم بگویم اشتباه کردم، چنین فیلمی ساختم و تعهد بدهم دیگر نمی‌سازم، اما فقط فرصت اکران به آن بدهند. من بارها به آقایان مسئول گفتم چرا نباید راجع به دهخدا و شخصیت‌های بزرگ در ادبیات و موسیقی فیلم بسازیم؟ اما متأسفانه انگار انگیزه‌ای برای ساخت فیلم‌های با ارزش و دارای نماد اصیل ایرانی، وجود ندارد.


دری در پایان بیان کرد: از دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۸۰ برای سطح ارتقای فرهنگی مردم از طریق سینما تلاش‌های زیادی شد و موفق هم بود، اما از آن به بعد تا به امروز با سرعت رو به افول هستیم. این ما هستیم که سلیقه مخاطب را می‌سازیم، اما به نظر می‌رسد یک نفع و سودی در این اتفاق است که باعث می‌شود، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای نظارت کیفی به هر فیلمی با نام کمدی پروانه ساخت بدهد و فیلم‌های با ارزش و محتوا را ته صف نگه دارد.

منبع: جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۳
    9 0
    یک نفر افسار سریالهای شبکه خانگی را بکشد. دیدن سریال و فیلم خارجی را اخیراً به دیدن سریالهای شبکه خانگی ایران ترجیح می دهیم. دیالوگهایشان به گونه ای شده که جلوی خانواده انسان را خجالت زده می کنند. به خدا قسم نمیشه این سریال ها را با خانواده دید. همین چند سریالی که هم اکنون در حال پخش هستند و مثلاً اسم انتقادی را هم به یدک می کشند. دیدن تئاتر را که خیلی وقت پیش طلاق دادیم. یک بار دخترانم را بردم تماشای تئاتر. آنقدر زشت و سخیف و وقیح بودند که همان با اول شد با آخرمان. تا چند ما داشتم روی بچه هایم کار می کردم تا دیالوگهای زننده آنها را فراموش کنند. کسی نیست ب فریاد خانواده ها برسد.؟!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس