به گزارش مشرق، مساله تغییر و تحول در قوانین و ساختارها یکی از روندهای طبیعی است که در هر نظام سیاسی وجود دارد. دستاندرکاران نظامهای سیاسی گاه تحولات و تغییرات را خود بر عهده میگیرند و گاه این تحولات از پایین و از جامعه به آنان تحمیل میشود. مهمترین شاخص این تحول آن است که معطوف به کارآمدسازی نظام سیاسی و به نفع منافع مردم باشد. ساختارهای موجود با اغراض و اهدافی تعریف میشوند، اما معمولاً در مرحله اجرا، فاصلهای بین نظر و عمل حال میگردد و در برخی مواقع آشکار میشود که با قوانین و ساختارها و تصمیمات موجود نمیتوان به اهداف از پیش تعیین شده رسید و یا تبعات پیش بینی نشده اعمال تصمیم آنقدر پرهزینه است که چارهای جز تغییر و تحول با هدف کارآمدسازی نظام سیاسی باقی نخواهد ماند.
بیشتر بخوانید:
پشت پرده استانی شدن انتخابات مجلس چیست؟
هشدار درباره استانی شدن انتخابات مجلس
۷ ایراداساسی استانی شدن انتخابات
واکنش کدخدایی به قانون استانی شدن انتخابات
نظام جمهوری اسلامی نیز همچون دیگر نظامهای سیاسی مشابه نیازمند این آسیب شناسی، بازبینی و بازنگری با هدف ارتقا سطح کارآمدی است. و این حقیقت همواره مورد توجه مسئولین و دست اندرکاران و کارشناسان امین کشور بوده است. تعبیر مشهور رهبر معظم انقلاب اسلامی که در ۲۴ مهرماه سال ۱۳۹۰ در دیدار با دانشجویان استان کرمانشاه ایراد فرمودند، اشاره به همین حقیقت دارد. معظم له در آن جمع فرمودند: «… دولت اسلامی، یعنی سازوکارها و نهادسازیهای لازم برای ایجاد آن جامعهی اسلامی؛ اینها چرا، ممکن است کهنه شود. ممکن است اقتضایات در دنیا جوری بشود که این سازوکار، این هندسهی نظام، کامل نباشد، مطلوب نباشد، لازم باشد عوض شود؛ هیچ اشکال ندارد. نظام اسلامی این ظرفیت را دارد. اگر نظامی دنبال آن آرمانهاست، آن آرمانها کهنهبشو نیست؛ اما سازوکارها، چینش این نهادهایی که میخواهد ما را به آن آرمانها برساند، قابل نو شدن است»
رهبری در ادامه با طرح مثالی در باب ریاستی یا پارلمانی بودن نظام سیاسی فرمودند: «امروز نظام ما نظام ریاستی است؛ یعنی مردم با رأی مستقیمِ خودشان رئیس جمهور را انتخاب میکنند؛ تا الان هم شیوهی بسیار خوب و تجربهشدهای است. اگر یک روزی در آیندههای دور یا نزدیک - که احتمالاً در آیندههای نزدیک، چنین چیزی پیش نمیآید - احساس بشود که به جای نظام ریاستی مثلاً نظام پارلمانی مطلوب است - مثل اینکه در بعضی از کشورهای دنیا معمول است - هیچ اشکالی ندارد؛ نظام جمهوری اسلامی میتواند این خط هندسی را به این خط دیگر هندسی تبدیل کند؛ تفاوتی نمیکند. و از این قبیل.»
بررسی استانی شدن انتخابات مجلس
بخش مهمی از این بازنگریها در نظام جمهوری اسلامی و مبتنی بر قانون اساسی بر عهده مجلس شورای اسلامی است. ازجمله مباحثی که قریب به دو دهه در ادوار مجلس به نحوی مطرح گردید، مساله استانی شدن انتخابات است. این ایده اولین بار در میان نمایندگان مجلس پنجم مطرح شد که نیمهتمام باقی ماند. و امروز نمایندگان مجلس دهم شورای اسلامی یک بار دیگر عزم کردهاند راهی را بروند که پیشتر به نتیجه نرسیده است. نمایندگان در جلسه علنی ۲ آبان ۹۷ مجلس شورای اسلامی با یک فوریت طرح «اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی» موافقت کردند. در جلسه علنی روز چهارشنبه، ۱۹ دی پارلمان نیز با کلیات طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس موافقت گردید. همچنین، نمایندگان مجلس در این جلسه، ضمن تصویب کلیات طرح استانی شدن انتخابات مجلس، برای بررسی بیشتر طرح و رفع برخی ایرادات، این طرح را به کمیسیون شوراهای پارلمان ارجاع دادند. بهارستاننشینان در این جلسه، از مجموع ۲۳۱ نماینده حاضر، با ۱۵۵ رأی موافق، ۶۴ رأی مخالف و ۲ رأی ممتنع کلیات طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی که به استانی شدن انتخابات مجلس اختصاص دارد، رأی مثبت دادند.
الف. موافقین چه میگویند؟
موافقین معتقدند که این طرح نقش مؤثری در جهت ارتقای سطح نمایندگان مجلس و تقویت نهاد مجلس خواهد داشت و مبتنی بر این الگو بنظر میرسد افرادی با سطح صلاحیت کارشناسی بیشتری خواهند توانست وارد مجلس شوند. تقلیل انتخابات قوه مقننه به رقابتهای محلی و با برخی حساسیتهای قومی و طایفهای، معضلی است که در طول چهار دهه اخیر همواره در نظام جمهوری اسلامی مشاهده میشده است. با تصویب این طرح نامزدهای انتخاباتی در عین حالی که از حوزههای شهرستانها، بخشها و روستاها برمیخیزند اما در یک گستره وسیعتر یعنی استان در معرض رأی مردم قرار میگیرند که حاصل آن رأی بالای نماینده منتخب و کم رنگ شدن اثرات رایهایی است که مبتنی بر عواطف و احساسات و تعلقاتی خانوادگی و محلی و قومی داده میشود.
این شرایط هم چهرههای توانمند و دارای قابلیتهای بالا را ترغیب و تشویق میشوند که به عنوان نامزدهای انتخاباتی به رقابتهای مجلس ورود پیدا کنند و از سوی دیگر انتخابات در یک فضای آرام و کم تنش برگزار میشود و از آنجا که سبد انتخابی رایدهندگان نسبت به شرایط فعلی گستردهتر میشود، قدرت انتخاب مردم افزایش مییابد.
نمایندگان منتخب نیز چون از جایگاه بالاتری وارد مجلس شورای اسلامی شدهاند، افق کلانتری را در تصمیمگیریها در پیش رو داشته و راحتتر خواهند توانست دغدغههای ملی و کشوری را بر بخشی نگری و جزءنگری غلبه دهند. و این در حالی است که همواره از مجلس شورای اسلامی انتظار آن میرفته که در سطح کلان و راهبردی و با جامعیت و فراگیری تصمیمگیری نمایند.
سیدعلی ادیانی نماینده مردم قائمشهر در مجلس با تاکید بر اینکه ما نباید مروج استانداردهای دو گانه در کشور باشیم، میگوید: «هم اینکه در برخی استانها انتخابات به صورت استانی یا شبه استانی برگزار میشود و ارتقای سطح مجلس و تقویت شایسته گزینی، دوری از حرکات پوپولیستی در انتخابات، تقویت احزاب و تشکلهای مردمی، کاهش گمان تقلب و خرید و فروش آرا، کاهش هزینههای سیاسی برای دستگاههای نظارتی، کاهش هزینه امنیتی و دعواهای بین شهری، کمرنگ شدن روابط قبیلهای، فامیلی و تعلقات شهری، تقویت پشتوانه آرا مردمی و حفظ سهمیه حوزه انتخابیه موجود در شهرستانها از مزیتهای طرح اصلاح قانون انتخابات است که در این طرح مورد تاکید است.»
در مجموع موارد زیر به عنوان استدلال موافقین در طول این ایام مطرح گردیده است:
۱. ارتقا سطح کیفی و کارآیی مجلس
۲. ارتقا سطح کارشناسی مجلس
۳. عبور از نگاههای محلی به دغدغههای ملی و راهبردی
۴. ترغیب چهرههای توانمندتر برای حضور در مجلس
۵. کاستن از تنش رقابتهای انتخابی محلی
۶. افزایش قدرت انتخاب مردم
۷. افزایش مشارکت
۸. کاهش هزینه انتخابات
۹. اتحاد بیشتر میان منتخبان هر استان شده و کاهش تصمیمات جزیرهای
۱۰. کمک به توسعه متوازن
۱۱. همدلی بیشتر میان مسئولان قوای مجریه و مقننه
۱۲. رسیدگی بهتر نمایندگان مجلس به وظایف ملی و منطقهای
۱۳. اقدام تیمی و هماهنگی بیشتر بین نمایندگان استانی
۱۴. تجربه مثبت و کارآمد در دیگر کشورها
ب. مخالفین چه میگویند؟
طبیعتاً این طرح نیز با مخالفین و منتقدینی همراه بوده است. منتقدین معتقدند که این امر موجب واگرایی نمایندگان از ملت شده و بسیاری از مشکلات مردم بالاخص در روستاها و شهرهای کوچک بر زمین خواهد ماند. از سویی دیگر شاهد رقابتهای نامتوازنی خواهیم بود که حاصل آن به قدرت رسیدن صاحبان قدرت و ثروت خواهد بود و نمایندگان واقعی مردم که از حمایتهای اصحاب قدرت و ثروت برخوردار نیستند، بیرون از مجلس خواهند ماند. غلبه فضای سیاسی به فضای اجتماعی و میدان دار کردن احزاب و جناحهای سیاسی در انتخابات مجلس نیز روند مطلوبی نیست که موجب حل مشکلات مردم و بالاخص طبقات محروم گردد. گروههای کوچک قومی نیز که پیش از این امکان داشتن نماینده در مجلس و پیگیری مطالباتشان وجود داشت، دیگر نخواهند توانست در رقابتهای وسیعتر موفق بوده و این وضعیت بر نارضایتیها خواهد افزود. ضمن آنکه ملاحظاتی امنیتی نیز بر این طرح بار بوده و امکان افزایش و گسترش مناقشات و درگیریهای محلی که معمولاً در برخی مناطق انتخاباتی شایع بوده به سطح استانی و ملی وجود دارد.
در مجموع موارد زیر را میتوان برشمرد:
۱. بی توجهی به مناطق کمتر توسعه یافته و کوچک
۲. قطع شدن حلقه ی ارتباط حاکمیت با مردم مناطق محروم
۳. کم اثر شدن آرا روستاها و شهرهای کوچک و کم جمعیت
۴. جدایی نمایندگان از روستاها و مناطق محروم
۵. فاصله گرفتن نمایندگان از پاسخگویی به مردم
۶. سختتر شدن دسترسی مردم به نمایندگان سختتر
۷. بی رغبتی و کاهش مشارکت مردم
۸. افزایش صبغه سیاسی مجلس و فاصله گرفتن از توجه به مشکلات واقعی مردم
۹. غلبه جناحبازی و ورود وابستگان به احزاب سیاسی به مجلس
۱۰. عدم فراهم بودن الزامات و زیرساختهای استانی شدن انتخابات (از جمله تحزب و رقابت حزبی)
۱۱. افزایش شدید هزینه انتخابات
۱۲. ایجاد نابرابری فرصتها و تولید فرصت برای فعال شدن بیشتر لابیگری و رانت در انتخابات
۱۳. افزوده شدن بر وظایف استانی نمایندگان و ناتوانانی در پاسخگویی
۱۴. افزایش اختلافات و واگرایی در نمایندگان استانی
۱۵. تفاوت جنس مطالبات و انتظارات مردم شهرهای بزرگ و کوچک و نادیده گرفته شدن مردم شهرهای کوچک
۱۶. تغییر برجستهای در شرایط کنونی مجلس و نمایندگان ایجاد نمیشود.
ملاحظات کلی
فارغ از آنکه موافق یا مخالف طرح باشیم، بنظر میرسد که طراحان و تدوین کنندگان برای پیگیری این طرح باید به نکات و ملاحظات زیر توجه نمایند:
۱. واقعیت آن است که طراحی و تغییر قوانین به مثابه تهدید و فرصتی است که اگر مبتنی بر مصالح ملی انجام شود، خواهد توانست تأمین کننده منافع ملی باشد، اما اگر مبتنی بر رویکردهای جناحی و سیاسی تدوین گردد، بدون شک نه تنها موجب ارتقا کارآمدی نظام نخواهد شد که نتیجه عکس داده و بر مناقشات خواهد افزود.
۲. هر طرح دارای نقاط قوت و ضعفهایی است که باید بطور توأمان و با دقت نظر سنجیده شود و در نهایت مشخص گردد که کفه ترازو به کدام سمت سنگینی میکند. لذا تاکید یکجانبه بر محاسن یا معایب، بدون توجه و دقت نظر جامع، نمیتواند معیار درستی برای قضاوت درباره خوبی یا بدی این طرح باشد.
۳. علاوه بر منافع جناحی و سیاسی، جدا شدن از تعلقات فردی و منافع شخصی نیز در این ماجرا نقش اساسی دارد. واقعیت آن است که این تغییر و تحول در نهایت باید با رأی نمایندگانی مورد بررسی قرار گیرد که اغلب خود در انتخابات زمستان ۱۳۹۸ کاندیدای انتخابات هستند. لذا ممکن است تغییر و تحول به منفع برخی و به ضرر برخی دیگر باشد، اما انتظار آن است که نمایندگان ملت با رعایت مصالح ملت و کشور تصمیم گیری کنند.
۴. هر طرح تحولی اگر بدون توجه به الزامات و مقدمات کار انجام شود، بدون شک به نتیجه نخواهد رسید و ابتر خواهد ماند. باید مشخص گردد که استانی کردن انتخابات نیازمند فراهم آوردن چه مقدماتی است و تا این مقدمات مرتفع نگردد بدون شک سخن گفتن از تغییر قانون اقدامی مطابق با منافع ملی نخواهد بود.
۵. تسریع و شتابزدگی نیز آفتی است که میتواند به ناکام ماندن طرح بینجامد. هرچند زمان چندانی تا برگزاری انتخابات مجلس یازدهم باقی نمانده، اما این کمبود وقت نباید نمایندگان را در وادی شتابزدگی انداخته و به کاستن از دقت نظرها بینجامد.
۶. طرحهایی چون استانی کردن انتخابات، طرح محدود به یک گروه و جمع خاص نیست که تنها با مشورت گیری از آنان به نتیجه برسد، بلکه طرحی فراتر از مصالح دولت دوازدهم و مجلس دهم است که به نوعی اجماع عمومی کارشناسان و صاحب نظران و همراهی ذهنی افکار عمومی نیازمند است. بدون تحقق این اجماع و دریافت نظرات موافقین و مخالفین، طرح در مرحله اجرا با موانع و مشکلاتی روبرو خواهد شد که حاصل آن افزایش مناقشات در آستانه انتخابات خواهد بود.
منبع: سایت بصیرت