به گزارش مشرق، خوشنویسان علاقهمند به خطوط عربی مانند ثلث، در عرض مدت کوتاهی به این معضل پی میبرند و راهی کشوری میشوند که سالهاست با حمایتهای شایان توجه، خوشنویسان بسیاری را از سراسر جهان به سمت خود کشانده است.
ایران که تا دوران صفویه، پادشاهانی مجذوب خوشنویسی داشته و از هیچ حمایت و از خودگذشتگی در راه پیشرفت و درخشش خوشنویسان فروگذار نمیکرده، پس از صفویه به مرور از این هنر درخشان دلسرد شد و خوشنویسان خود را پس زد و این سیر به زوال کشاندن هنرمندان خوشنویس همچنان ادامه پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید:
خوشنویسی که فقط قرآن کتابت میکند
چندی است که خوشنویسان ما بهکمکاری انجمن خوشنویسان و مسؤولان دیگر در حمایت از خود و از طرف دیگر کوتاهی در آموزش خطوط عربی، گلهمند هستند، با دیدن سردی و کم لطفی مسؤولان، کمکم به فکر مهاجرت و اقامت دائم در ترکیه میافتند.
تب و تاب مهاجرت به آغوش گرم ترکیه برای خوشنویسان ایران و مشهد به حدی است که بسیاری از اساتید برجسته ثلثنویسی را در مهاجرت مصمم و جوانان بسیاری را نیز به سمت شاخههای ثلث و نسخ متمایل کرده، جوایز دهها هزار دلاری مسابقات ترکیه حتی به نفرات متوسط، پاسخی قانعکننده برای هنرمندی است که سالهای سال وقت و زندگی خود را صرف خوشنویسی کرده، اما در نهایت چیزی جز بیتوجهی و بی مهری ندیده است.
خودم را نجات میدهم!
اگر رد پای این ماجرا را در مشهد دنبال کنی، خیلی زود متوجه میشوی که در میان این آب گلآلود شده، هنرمندانی هم هستند که به جهت تمکن مالی یا به دلیل عرقی که به میهن و شهرشان دارند، حاضر به مهاجرت به هیچ کشور میزبانی نیستند، این نکته را در نمایشگاه کتابت قرآن رمضان امسال بیش از پیش به چشم دیدهای.
حالا با گذشتن روزهای پر از انتقاد نمایشگاه قرآن، فکر صحبتهای رویا شهرکی، علی احسانپور، فرهاد شیرخانی و دیگر خوشنویسان شهرمان رهایت نمیکند.
نگرانی آنها از اوضاع نابهسامان چندین ساله و موج مهاجرتها به ترکیه یک طرف، گلایههاشان به بیتوجهی مسؤولان هنری خراسان رضوی برای دستگیری از خوشنویسان مطرح استان، طرف دیگر!
با گرفتن سرکلاف، میفهمی این رشته سر دراز دارد، در واقع درخشش خوشنویسی و جایگاه بلارقیب آن در فرهنگ و هنر ایران زمین در دوران صفویه و پیش از آن، جای حسرت هنرمندان امروز ماست.
از سوی دیگر، این هنرمندان وقتی میبینند کشوری با سابقه تاریک در سرقت فرهیختگان ملی ما، حالا سارق خوشحساب خوشنویسان ایرانی شده، بیشتر عذاب میکشند.
ترکیه به سرقت ادیبان و فرهیختگان ما معروف است
در پی جستجوی علت مهاجرت هنرمندان خوشنویس به ترکیه با یکی از بانوان خوشنویس مشهدی هم صحبت میشویم، او خاطرهاش با یکی از دوستان خود که قصد مهاجرت داشت و حالا مقیم ترکیه است را به یاد میآورد و میگوید: دوست ثلثنویس من مدتها از شرایط ترکیه، حمایتها و منزلتی که برای خوشنویسان قائل است، میگفت، کمکم دیدم که به فکر مهاجرت افتاد و هرچه سعی کردم نظرش را برگردانم، فایدهای نداشت. او به من میگوید: ما تلاش کردیم که مسؤولان به ما اهمیت بدهند اما نشد، با رفتنم حداقل خودم را نجات میدهم.
یلدا بهروزی ادامه میدهد: با این شرایط واقعاً آدم نگران میشود، ترکیه به سرقت ادیبان و فرهیختگان ما معروف است، امروز هم خوشنویسان ایرانی را پناه میدهد تا بتواند تمام فرهنگ و میراثمان را ببلعد.
این هنرمند باور دارد که شرایط جشنوارههای خوشنویسی و حمایت از خوشنویسان در ایران به ویژه مشهد، به هیچ وجه مناسب نیست و تصریح میکند: سالهاست که وقتی صحبت از جشنواره میشود، حال همه خوشنویسان خراب میشود، بیشتر عزیزان بر این باوراند که برندهها و رتبههای برگزیده جشنوارهها هر سال، همان رتبههای سال گذشته هستند و هیچ نظارتی در کار نیست، گاهی باندبازی داریم و گاهی هم به شناخته شدن سایر خوشنویسان اهمیتی داده نمیشود.
وی تأکید میکند: بسیار پیش آمده که از نظر اساتید خوشنویسی، اثر نفرات برگزیده ایرادات اساسی داشته، اما باز هم هر سال جایزه میآورند.
او در خصوص پیشگیری از انتخاب تکراری برگزیدههای خوشنویسی، پیشنهاد میکند: میشود به این هنرمندان کرسی داده یا داور جشنواره شوند تا راه برای شکوفایی دیگران هم باز باشد، جدا از این مشکلات، ما شاهد تعداد زیادی بیلبورد در سطح شهر هستیم که نمایانگر جو کوتهفکر موجود است، بیلبوردهایی که در بسیاری موارد غلطهای املایی، خوشنویسی و انشایی دارند و اینجاست که با خودم میگویم آیا مشهد خوشنویس ندارد؟
این بانوی هنرمند با اشاره به رویکرد جهانی خوشنویسی به سمت خطوط عربی از جمله نسخ و ثلث بیان میکند: در کل خط نستعلیق، از خطوط ایرانی است و برخی خوشنویسان با نیت شناخته شدن و کسب اعتبار جهانی به سمت خطهای عربی میروند، چراکه میدانند که مقام آوردن و شناخته شدن برای آیندهشان بهتر است.
صحبتهای خانم خوشنویس، بسیار نزدیک به صحبتهای علی احسان پور در نمایشگاه کتابت قرآن است، از این جهت که مسابقات ترکیه را بسیار درخشان تر از ایران میدانند، چراکه جشنوارههای ایران در بسیاری موارد ضعیف، با جوایز اندک و ناشناخته هستند.
احسانپور در آن نمایشگاه گفته بود: جشنواره بینالمللی آیات که سابقه یک ساله در کشورمان داشته، چندان مورد استقبال خوشنویسان خارجی قرار نگرفت و باید امیدوار بود که در دورههای بعدی جایگاه مناسبی در جهان پیدا کند.
تاریخچه خوشنویسی ایران
نیاز به جستوجوی فراوان نیست، با اندکی گشتزنی در سایتها و مقالههای اینترنتی، به جایگاه خاص خوشنویسی در تاریخ ایران پی میبری.
تا پایان دوران صفوی، پادشاهان بیشماری خطاط زبده بودند یا اینکه اساتیدی را برای آموزش به فرزندان و اطرافیان خود استخدام و برای این هنرمندان از مسکن و مخارج زندگی تا هرچیزی که فکرش را بکنی، فراهم میکردند.
در دوران تیموریان، شاهکار مسجد گوهرشاد را داشتیم، شاه طهماسب صفویه، خوشنویسان را بهبالاترین مقامات دربار تبدیل کرد و رفتهرفته مرکز حیات فرهنگی و هنری کشور شدند تا جایی که آثار خطاطان در ایران، ترکیه و هند سرمشق علاقه مندان قرار گرفت، اما از دوران قاجار بهبعد گویا با تغییر مزاج پادشاهان، جایگاه هنر و در سایه آن خوشنویسی تنزل یافت.
خوشنویسی و امیرمومنان(ع)
در ادامه تحقیقاتم سراغ استاد هادی ذوالریاستین نعمتاللهی میروم، هنرمندی که در مسابقات ترکیه سال 2000، مقام نخست را کسب و جایزهای 700 دلاری به همراه لوح تقدیر دریافت کرد، او هم از برخورد عجیب انجمن خوشنویسان مشهد گلایهمند است.
استاد هادی ذوالریاستین میگوید: 18 سال پیش با برنده شدن در مسابقات ترکیه، وقتی که به ایران بازگشتم، انجمن خوشنویسان مشهد حتی مرا یک تشویق ساده هم نکرد.
وی از جایگاه میرعماد در دوران صفویه میگوید و اینکه میرعماد به عنوان معلم به کشورهایی همچون ترکیه و هندوستان میرفت تا تأمین مالی شود، او میافزاید: امروز با وجود حدود 200 هزار استاد و ممتاز خوشنویسی، هنرمندان ما باید به دنبال کشوری بگردند که برای کار آنها ارزش قائل شود و دغدغه آب و نان را از جانشان بزداید.
خوشنویس مشهدی با بیان جایگاه خطاطان در تاریخ اسلام بیان میکند: توصیف اینکه «ما باید سردمداران خط باشیم» از زبان امام علی(ع) و تأکید ایشان برای خوشنویسی از قرآن، جایگاه ارزشمند خوشنویسان در تاریخ اسلام را رقم زد.
دولت شرایط پیشرفت را فراهم کند
از مشکلات دیگر خوشنویسان در مشهد و کمابیش سایر استانهای کشورمان، مسئله فروش آثار است، ذوالریاستین در این خصوص اظهار میکند: وقتی مشکلات اقتصادی گریبانگیر بخش بزرگی از جامعه را شده، مردم دستشان نمیرسد که برای خرید یک اثر هنری، هزینه چندانی کنند، بنابراین آثار هنرمندان در انبارها تلنبار میشود، در حالی که بازار فروش در ترکیه فوقالعاده است.
وی ادامه میدهد: وقتی هنرمند به ویژه هنرمند جوان تأمین نشود، تصمیم به مهاجرت میگیرد، از نمونههای این مهاجرت، مهاجرت استاد جواد خوران است، او از خوشنویسان قوچانی است که حدود 15 سال پیش به ترکیه مهاجرت کرد.
این هنرمند پیشکسوت با اشاره به اینکه استاد خوران از رتبه های نخست جهانی و خوشنویس طراز اول دنیاست، بیان میکند: به نظر من شاید اگر خوران در مشهد میماند، هرگز کسی نمیفهمید که او بهترین است.
او تأکید میکند: دولت باید شرایط پیشرفت را فراهم کند، خوشنویسی که موجب ماندگاری و ارزشگذاری بر قرآن و احادیث، شعر و ادب پارسی و هر آنچه خوب است، میشود، کجاست حامی و غم خوارش؟
خوشنویسان ستارهدار میشوند
ذوالریاستین با ارائه پیشنهادی برای بهبود شرایط کنونی میگوید: اگر آستان قدس رضوی برای جبران این وضعیت اقدام به تأسیس دارالفنون خوشنویسی با حضور اساتید برجسته جهان کند، بسیار تأثیرگذار است، منظور من دانشگاه نیست، بلکه بر مفهوم دارالفنون تأکید دارم.
او عنوان میکند: مسابقات جهانی نیز میتواند فضا را تغییر دهد، در هر حال خوشنویسی یکی از بهترین شیوههای تبلیغ و معرفی اسلام و تشیع در جهان است و باید قدر آن را بدانیم.
وی به شنیدههای خود در خصوص ستارهدار شدن خوشنویسان استخدامی در ادارات اشاره میکند: از دوستانی که در ادارات مختلف کار میکنند، شنیده میشود که آنها را ستارهدار کردهاند، بدین معنا که با بازنشست شدن این عزیزان کسی جایگزین آنها نمیشود و در سالهای آینده دیگر هیچ خوشنویسی استخدام نمیشود.
علاوه بر گلایههای خود از اوضاع موجود، به نقطه مثبتی اشاره میکند و میافزاید: در این میان اگر بیمه شدن خوشنویسان امتداد پیدا کند، بسیار عالی است، اما واقعاً کافی نیست، بلکه باید به دنبال استخدام شدن و لغو جریان ستارهدار کردن خوشنویسان بود.
وی در پاسخ به این سؤال که چه تفاوتهایی میان جشنوارههای بینالمللی ترکیه با ایران وجود دارد، اظهار میکند: جشنواره آیات که چند مدت پیش برای نخستین بار در ایران برگزار شد، فکر میکنم، جوایز یک تا 5 میلیون تومانی داشت و این در حالی است که جشنواره بسیار بزرگ «ارسیکا» در ترکیه هر سه سال یکبار برگزار میشود و علاوه بر کشورهای مسلمان، پنج کشور غیرمسلمان مانند ژاپن در آن شرکت میکنند، حضور در این مسابقه طراز اول و پرآوازه جهانی برای همه کشورها بهویژه برای جوانان بسیار مهم است.
ذوالریاستین اضافه میکند: ترکیه فقط میتواند مفاخر، هنرمندان و تاریخچه کشورهایی مانند ایران را از آن خود کند، چون خودش اصالتی ندارد، اما اگر جایگاه خوشنویسان در ایران به همان جایی بازگردد که در تاریخ ما بوده و باز هم در حرم رضوی «خوشنویس باشی» داشته باشیم، پست سازمانی خوشنویسی و عزت این هنر را بازگردانیم، میتوان جلو ریزش این رشته هنری را گرفت.
وی میافزاید: این جریانات، هشداری برای انجمن خوشنویسان و حوزه فرهنگ و ارشاد مشهد و استان است، هشداری به همه دلسوزانی که به هنرمندان این سرزمین نپرداختهاند، ما در دورههایی بهترین خوشنویسان مانند علیرضا عباسی و محمدرضا امامی را داشتیم، اما همه اینها به زوال رفت و حالا ترکیه جایگاه ما و هنرمندان ما را گرفته است.
خوشنویسان مخاطب خوشنویسان
دلسردی خوشنویسان مشهدی از وضعیت خویش به چایی که مهمان گفتوگوی ما و استاد ذوالریاستین است، سرایت میکند،
پس از پایان گفتوگو با او به یاد نمایشگاه کتابت قرآن در ماه مبارک رمضان میافتیم، نمایشگاهی خلوت به دلیل اطلاعرسانی اندک.
اساتیدی که میگفتند، سالی یکبار برای حضور در نمایشگاه قرآن از آنها دعوت میشود و شب آخر با آنها دست میدهند و تشکر میکنند، همه چیز تمام میشود تا رمضان سال بعد.
سید کاظم موسوی میگفت: این مسائل برای من و پیشکسوتان این حرفه مهم نیست، ما به عشق مردم به نمایشگاه میآییم. اقتصاد هنر در کشور ما ضعیف است و کسانی که میتوانند از کشورشان دل بکنند، قطعاً اقدام به مهاجرت میکنند.
و باز افکارم قدم به خیابان کوهسنگی 17 و نگارخانه رضوان میگذارد، به نمایشگاههای متعدد خوشنویسان و به یاد میآورد که کمتر پیش آمده مخاطب عمومی به آنجا سرک بکشد، همیشه اساتید به شاگردان خود سرمیزنند یا بالعکس، محیطی کمابیش ایزوله از حضور مردم.
در آخرین نمایشگاهی که در آن حضور یافتم، نجمه محمودی را دیدم که از غیبت تکراری مسؤولان در نمایشگاه شاکی بود، مسؤولانی که با دست خودش برای آنها کارت دعوت به نمایشگاه را برده بود.
او میگفت: اطلاعرسانی این گالریها عمدتاً بهدست خود خوشنویسان انجام میشود، کسی نیست که برای هنرمندان این شهر یک بیلبورد تبلیغاتی در شهر اختصاص دهد، این است که مخاطب گالریها، همواره خود خوشنویسان هستند.
واقعیت این است که تابلوهایی که رقمهای بالایی برای تهیه لوازم و خطاطی آنها هزینه میشود، کمتر پا به نمایشگاههای باشکوه و پرمخاطب میگذارند و شاید پذیرفتن این ماجرا در مشهدالرضا با این حجم گردشگر و زائر باورنکردنی باشد.
بازار داغ مهاجرت
همینطور که فکر و ذکرم اوضاع خوشنویسان در سرت داغ است، با استاد محمد تعریفی خشتی تماس میگیرم، استادی که نزدیک به 30 سال است، خوشنویسی ثلث، یعنی مناسبترین رشته برای اقامت گرفتن در ترکیه را پیشه خود ساخته و در این خصوص تنها کسی است که سایت تخصصی دارد.
در مورد تبوتاب مهاجرت از او میپرسم، با مکثی کوتاه و صدایی گرفته میگوید: خوشنویسان ما رفتند، تعدادشان کم نیست، هر روز هم به تعدادشان اضافه میشود، امثال جواد خوران و مریم نوروزی و افراد دیگری که میدانم تا چندوقت دیگر از ایران میروند، اما شاید راضی نباشند که اسامیشان را بگویم، من هم چون تصمیم به رفتن ندارم، جواب شما را میدهم، در واقع چون کتیبهنویس حرم رضوی هستم، ماندگارم.
وی، دلایل مهاجرت را در عوامل مختلفی میبیند و بیان میکند: اولین دلیل اینکه انجمن خوشنویسان بیش از هر رشتهای به نستعلیق میپردازد، البته در ترکیه هم رویکرد بر ثلثنویسی است و چنان به این هنر پرداختند و حمایت کردند که تمام آرزو و آمال مردمشان این بود که ثلثنویس بشوند!
عربستان، مصر، ترکیه
استاد کمی سکوت میکند، فکر میکنم، تماس قطع شده، اما دوباره شروع به صحبت میکند و با ناراحتی میگوید: دیگر ترکیه مرکز خوشنویسی جهان اسلام شده، مثلث قرآنی جهان اسلام معروف است و میگویند، قرآن در عربستان نازل شد، در مصر قرائت شد و در ترکیه کتابت شد و این واقعاً مایه حسرت است، بعد از انقلاب اسلامی به خطوط عربی کمتر پرداخته شد، تا جایی که خیلیها انجمن خوشنویسان را انجمن «نستعلیقنویسان» لقب دادند.
وی این فضا را تا حدی بسته میداند که موجب کنارهگرفتن برخی اساتید خطوط عربی شد و از سوی دیگر بسیاری از جوانان علاقهمند به این شاخهها نتوانستند منبع مناسبی برای آموزش دیدن بیابند، دلیل این ناراحتی آن است که روزگاری تمام انواع خط عربی و نستعلیق را ایرانیان بهجهانین آموزش میدادند و حالا بسیاری از شاخههای خوشنویسی را متروک نهادهاند.
تعریفی میافزاید: حدود 30 تا 40 کتاب آموزشی از سوریه و عراق داریم، اما از اساتید داخلی هیچ اثری منتشر نشده است.
از او در مورد دلیل مهاجرت جواد خوران میپرسم و پاسخ میدهد: او را میشناسم، در سال 1370 به مشهد آمد و استادی عراقی داشت، پس از مدتی به اتفاق یکدیگر دفتری راهاندازی کردند و کمکم متوجه شدند که دستاوردشان کافی و پاسخگو نیست، در نهایت هر دو به ترکیه مهاجرت کردند.
اشتباه بزرگ
از خوشنویس توانمند مشهدی در خصوص شنیدهها از ستارهدار شدن خوشنویسان استخدامی میپرسم و بیان میکند: اگر این موضوع حقیقت داشته باشد، ضرر بسیار بزرگی است، در هر ادارهای نیاز شدید به حضور چند هنرمند است؛ از آستان قدس خاطرهای دارم که میخواستند در صحن غدیر، خطبه غدیر را بر کاشیها بنویسند، اما چون کارشناس خوشنویسی در کنار عزیزان نصاب نبوده، به اشتباه سخنان پیامبر اکرم(ص) را نیز مانند آیات قرآن کریم، از طلا نوشتند، اگر موضوع ستارهدار کردن درست باشد، اشتباه بسیار بزرگی است.
وی عنوان میکند: خوشحال هستم که خبرگزاری فارس به این معضل پرداخته است، باید برای جلوگیری از این رخداد برنامهریزی شود، واقعاً ناپسند است که ما برای یادگیری خطوط عربی به ترکیه میرویم و دیگر هم برنمیگردیم.
مرکب، دوات، قلم
این گزارش به خطوط پایانی خود رسیده؛ حرف بسیار است، درد بسیارتر. مشهدالرضا به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در کشاکش خستگیناپذیر برای مذهبی نگاه داشتن این اقلیم و حفظ هویت ملی و دینی خود، چطور فرصت جان بخشیدن به خطوط قرآن و احادیث را در گلستان رنگین قلمها از دست میدهد؟
چطور سراپای «حِصن» علی بن موسیالرضا(ع) را به مُرکب پرسوز کلمه «لا اله الا الله» نمیآراید؟ مُرکب جواهرگونی که نسل در نسل بیهیچ چشمداشتی، شیشه دوات خوشنویسان را پُر و خالی کرده تا این که سر آخر، شیشه عمر خطاطش را سرکشیده... .