کد خبر 71300
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۰ - ۱۳:۵۹

فشارِ مشکلات مالى و زندگى است که باعث مى‏‌شود بعضى از طلبه‏‌ ها، مجبور شوند که به کارهایى به جز طلبگى، اشتغال ورزند که متأسفانه با اینکه بعضى از آنان بسیار با استعداد هستند، اما ضرباتِ جدى به پیشرفت تحصیلى و علمى آنان می‌‏زند.

به گزارش مشرق، محمدرضا عابدی شاهرودی در روایت حدیث نوشت:

براى کسانى که خارج از دنیاى طلبگى زندگى مى‏‌کنند، همیشه این سؤال وجود دارد که شغلِ طلبه‏‌ ها چیست؟ آنان براى گذرِ زندگى، چکار مى‏‌کنند؟ از چه طریقى هزینه‏‌هاى زندگى‏شان را مى‏‌پردازد؟ طلبگى، یک شغلِ تمام وقت است. یک شغلِ سخت که با کار و تلاش و صبر و تحملِ بسیار زیاد همراه است. شغلى که بر روى همه زندگىِ شما تأثیر مى‏‌گذارد و آن را تحتِ تأثیر قرار مى‏‌دهد. شغلى که نیازى به اداره و میز ندارد، بلکه حتى هنگام قدم زدن در خیابان هم به دنبالِ شماست.

در این رویکرد شغلِ طلبه‏‌ ها، تحقیق و پژوهش در حوزه علومِ دینى است. طلبه‏‌ ها، متخصصان و پژوهشگرانِ حوزه علومِ دینى مى‏شوند. از همین طریق، آنان سؤالات و نیاز‌ها و مواردِ شرعىِ دیگران را حل و فصل مى‏کنند. پاسخ به سؤالاتِ دینى و مسائلِ شرعى، آدابِ تولدِ فرزند (مثل اذان گفتن در گوش) و از دنیا رفتن (مثل تلقین) بر طرف کردنِ شبهات، پیشنماز بودن و خواندنِ نماز، آموزشِ مسائلِ دینى و اعتقادى، راهنمایى در معرفىِ سبکِ زندگىِ اسلامى و…

این سطحِ اولِ این شغل است که ممکن است عده‏اى از طلبه‏‌ ها، فقط در همین سطح باقى بمانند و به آن بپردازند. طبیعتا کسانى که در این سطح فعالیت مى‏‌کنند، نیاز به قدرت بیان، روان‏شناسى مخاطب، سرعت به یادآورىِ زیاد و… دارند. طلبه‏‌ هایى که در این سطح مشغول هستند، بدونِ آنکه هزینه یا پولى بگیرند، این کار را انجام مى‏‌دهند. ممکن است شما در قطار با آنان برخورد کنید، در صفِ نانوایى، در تاکسى، در یک مهمانى، و آن طلبه بدونِ آنکه از شما هزینه‏‌اى بخواهد، ممکن است ساعتى براى شما وقت بگذارد و به سؤالاتِ شما پاسخ بدهد.

اما سطحِ بعدى، منبر رفتن است. منبر هنوز هم یکى از مهم‌ترین جایگاه‏‌هاى دینى و حتى تاریخى را در میانِ طلبه ‏‌ها دارد که به نوعى، هویتِ آنان به شمار مى‏‌رود. آگاهى دادن درباره مسائلِ دینى و تاریخى و هشدار و تذکر درباره مسائلِ روز، یکى از مهم‌ترین اهداف در این منابر به حساب مى‏‌آید.

تصور نکنید که همه طلبه هایى که منبر مى‏‌روند، با رقم‌هاى بسیار بالا این کار را انجام مى‏‌دهند. چند نامِ مشهور را که کنار بگذارید، باقى طلبه‏‌ ها رقم هاى بسیار معمولى براى این کار مى‏‌گیرند. هر چند باید توجه داشته باشید که منبر رفتن، فقط بالا رفتن از پله‏‎هاى منبر نیست، بلکه به سال‌ها و ساعت‌ها وقت نیاز است. طبیعتا وقتى که طلبه ‌اى کارش این باشد، نمی‌تواند به حرفه دیگرى بپردازد. او باید مدام تحقیق کند و به مسائلِ دینى و روز کاملاً مسلط باشد تا بتواند از عهده منبرهاى سنگین برآید.

همچون پزشکى که سال‌ها وقت گذاشته و حتى براى نجاتِ جانِ انسان ‌ها، هزینه مى‏گیرد، چون زندگى‏اش از این طریق مى‏گذرد و براى اینکه به این درجه برسد، باید تمام وقت در این حرفه بماند، طلبه ‏اى که منبرى مى‏شود هم چنین وضعى دارد. به نسبت، طلبه‏ هاى منبرى هزینه‏ هاى بسیار کمترى نسبت به پزشکان مى‏گیرند و معمولاً هم باعثِ مرگِ بیمارانشان (خصوصا در بیمارستان‌ ها بر اثرِ اشتباه) نمى‏شوند.

اضافه کنید به این لیست، انواع و اقسامِ مشاوره ‏هاى رایگانى را که طلبه‏ هاى منبرى، به کسانى که بعد یا قبل از منبر به نزدشان مى‏روند و آنان بدونِ هیچ هزینه‏ اى، اختلاف و دعواهاى همه را حل مى‏کنند. مشاورهایى که حتى روز‌ها و ماه ‌ها، وقت و بى وقت، ادامه دارند.

هر چند که طلبه ها از‌‌ همان ساله اى اولِ ورود به دروسِ حوزوى، تعلیم دادن را مى‏آموزند، اما تبدیل شدن به اساتیدِ مجرب، سطحِ کاملاً جدایى دارد. تدریس یکى از مهم‌ترین کارهایى است که طلبه‏‌ ها انجام مى‏دهند. اساتیدِ بسیار توانایى که در حیطه علومِ عقلى و نقلى، در زمره بهترین‏‌ها به حساب مى‏آیند. توجه داشته باشید که اساتید در حوزه، هیچ هزینه ‏اى نمى‏گیرند و فقط براى رضاىِ خدا، بالا‌ترین مفاهیمِ علمى را به شاگردانِ خود مى‏آموزند.

هر کسى مى‏تواند (از هر طبقه و شغل و نژادى که باشد) بر سَرِ دروسِ حوزه (حتى در بالا‌ترین سطوح، همچون درس خارج) حضور یابد و تا هر زمان که بخواهد، آن را پیگیرى نماید. نه کسى از او مى‏پرسد که چرا به این درس مى‏آید و نه کسى مى‏خواهد که فرمى را پر کند و نه هزینه‏اى از او گرفته مى‏شود. این یکى از ویژگیهاى منحصر به فردِ دروسِ حوزوى است که در هیچ محیطِ دانشگاهى، دیده نمى‏شود.

محقق و پژوهشگر بودن، یکى دیگر از سطوحى است که طلبه‏‌ها در آن مشغول مى‏شوند. یعنى طلبه‏هایى که با انتخابِ یک رشته تخصصىِ نقلى یا عقلى، تبدیل به محقق و پژوهشگر مى‏شوند و در پژوهشگاههاى علومِ اسلامى، دست به پژوهش و نوآورى مى‏زنند. خوشبختانه امروزه با گسترشِ تعدادِ این پژوهشگاه‌ها و راه افتادنِ کرسى‏هاى بحث و بررسى و مناظره، این سطح از رونق بسیار خوبى برخوردار است، هر چند که همیشه جا براى بهتر شدن و رسیدن به کیفیت بالا‌تر، وجود دارد.

فقط عده‏اى از طلبه‏‌ها مى‏توانند به درجه اجتهاد برسند. همانطور که در سایرِ علوم هم عده‏اى متخصص در یک رشته به خصوص مى‏شوند. (مثل نسبت پزشکانِ عمومى با متخصصانِ جراحى قلب) طبیعتا کسانى که به این درجه مى‏رسند، از احترامِ بسیار زیادى برخوردار هستند و به عنوان استاد و الگو براى دیگران مطرح مى‏شوند که نحوه زندگى و کارى که انجام مى‏دهند، همیشه مورد توجه دیگران است.

البته این ماجرا یک روى سکه دیگر هم دارد. اینکه هستند طلبه‏هایى که در کنارِ درس و بحثى که دنبال مى‏کنند، به کارهایى خارج از حوزه مى‏پردازند. تقریبا دو دلیلِ اصلى، باعثِ این گرایش مى‏شود.

اول، انتخاب اشتباهِ کسانى است که دیدگاهِ نادرستى درباره درسِ حوزه داشته‏اند. خواندنِ درسِ حوزه، بسیار مشکل و وقت گیر است و طبیعتا به ساعاتِ بسیار زیاد تحصیل و تحقیق نیاز دارد. طبیعتا این عده پس از مدتى، دچار یأسِ تحصیلى و علمى مى‏شوند و با اینکه هنوز از این لباس خارج نشده‏اند، اما به کارهاى دیگرى به جز امورِ طلبگى مى‏پردازند.

دوم، فشارِ مشکلات مالى و زندگى است که باعث مى‏شود بعضى از طلبه‏‌ها، مجبور شوند که به کارهایى به جز طلبگى، اشتغال ورزند که متأسفانه با اینکه بعضى از آنان بسیار با استعداد هستند، اما ضرباتِ جدى به پیشرفت تحصیلى و علمى آنان مى‏زند.

بر خلافِ تصورِ اشتباهى که مى‏گوید طلبه‏‌ها بودجه‏هاى به خصوصى از فروشِ نفت و دیگر کالاهاى مهمِ کشور دارند، طلبه‏‌ها تقریبا به طورِ مستقل کار مى‏کنند. شهریه‏اى که به آنان پرداخته مى‏شود، نه از سهمِ نفت که سهمِ امام از پولِ مسلمانانى است که به عنوانِ وجهِ شرعى باید به امامِ معصوم پرداخته شود. در زمانِ غیبت، این پول صرفِ امورِ ترویج و تبلیغِ دروسِ دینى و علومِ آل محمد مى‏شود. هر کسى با می‌لِ خودش آن را مى‏پردازد و عدمِ پرداختِ آن، باعث زندانى شدن و دادگاهى شدن نمى‏شود.

توجه داشته باشید که این شهریه، فقط به طلبه‏هایى داده مى‏شود که در حوزه هستند و شغلِ دیگرى نداشته باشند. پس اگر طلبه‏اى معلم شد و در دبیرستان یا دانشگاه به کار پرداخت یا شغلِ دیگرى را برگزید، طبیعتا شهریه‏اش هم قطع مى‏شود.

توجه داشته باشد که میزان این شهریه در یک ماه، به طورِ متوسط حتى هزینه اجاره یک منزل را هم فراهم نمى‏کند، چه برسد به یک زندگى مرفه و بدونِ مشکل.

آرى، اگر قصد دارید طلبه بشوید و به این دنیا قدم بگذارید، بهتر است خودتان را براى تلاش و کوشش آماده کنید. راهى که بر گزیده‏اید، با سختى‏هاى فراوانى همراه است، اما لذت و شعفى که به دنبال دارد، بی‌‌نهایت است و براى همیشه با شما خواهد ماند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۲۰:۱۸ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۷
    0 0
    به نظرم مقاله ی خام و سبکی بود. شان طلبگی رو پایین میاره هرچند قصدش خیره اما تاثیرش معکوسه
  • محمد ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۸
    0 0
    در این مقاله به بعد روحانیت و وارستگی او از دنیازدگی که کلید رشد و تعالی جامعه است اشاره ای نشده ، طلبه منهای تهذیب و تقوا، روحانی نماست!
  • سيد جواد ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۸
    0 0
    سلام برادر محترم كه همچين مقاله اي رو نوشتين بهتره توي نوشتن منطق رو رعايت كنين و قياس مع الفارغ نكنين "طلبه‏ هاى منبرى هزینه‏ هاى بسیار کمترى نسبت به پزشکان مى‏گیرند و معمولاً هم باعثِ مرگِ بیمارانشان (خصوصا در بیمارستان‌ ها بر اثرِ اشتباه) نمى‏شوند." پزشك با جون آدم سر و كار داره پس اشتباهش ميتونه باعث مرگ بيمار بشه ولي آيا طلبه هم با جون آدم سر و كار داره تا اشتباهش باعث مرگ كسي بشه، البته طلبه با روح و نفس و اعتقاد مردم سر و كار داره پس اشتباهش ميتونه خيلي خطرناكتر از جون يه آدم باشه بلكه بي اعتقادي و گسترش كفر و الحاد و بي اخلاقي ميتونه ناشي از اشتباه ايشون باشه كه متاسفانه امروزه كم هم نيست. در ضمن شما مقايسه كردين و مدرك مستند دارين كه"طلبه‏ هاى منبرى هزینه‏ هاى بسیار کمترى نسبت به پزشکان مى‏گیرند" شما نرخ ويزيت و هزينه و مدت و فشار تحصيل و استرس و بي خوابي يك پزشك رو مي دونين و اون رو با يك طلبه منبري مقايسه مي كنين. در ضمن در مورد اين قسمت از صحبتهاتون"هر کسى مى‏تواند (از هر طبقه و شغل و نژادى که باشد) بر سَرِ دروسِ حوزه (حتى در بالا‌ترین سطوح، همچون درس خارج) حضور یابد و تا هر زمان که بخواهد، آن را پیگیرى نماید. نه کسى از او مى‏پرسد که چرا به این درس مى‏آید و نه کسى مى‏خواهد که فرمى را پر کند و نه هزینه‏اى از او گرفته مى‏شود. این یکى از ویژگیهاى منحصر به فردِ دروسِ حوزوى است که در هیچ محیطِ دانشگاهى، دیده نمى‏شود." خواستم بگم كه اشتباه فرمودين غير از دروس عملي دانشگاهي كه تعداد معدود و مشخص هست. هر كسي با هر سوادي ميتونه سر هر كلاس دانشگاهي شركت كنه و كسي هم بهش نميگه تو اينجا چه كار مي كني. فقط واحدي براش حساب نميشه م مدركي كسب نميكنه ولي ميتونه از اطلاعات استفاده كنه. پيشنهاد ميكنم كه براي نوشتن مقاله بيشتر اطلاعات كسب كنين و از همه مهمتر از درستي اطلاعاتتون مطمئن بشين تا با دادن اطلاعات غلط و انحراف افكار دچار گناه ماتأخر نشين. يا حق

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس