در حادثه کربلا آدمهای زیادی را داریم که تا آخرین لحظه از اهلبیت(ع)
دفاع میکردند ولی در لحظه آخر پایشان لغزید و به لشکر یزدیان پیوستند.
عکس این مورد نیز صادق است، عدهای بودند که با اهل بیت(ع) فاصله داشتند،
ولی متحول شده و جزو اصحاب امام حسین(ع) در کربلا شدند که میتوان به زهیر
بن قین اشاره کرد که در سفر حج، در همنشینی با امام حسین(ع) متحول شد.
حادثه کربلا به ما نشان داد که پیروی نکردن از امام چه عاقبت شومی دارد.
کسانی که در کربلا از امام خود پیروی کردند نامشان به ابدیت پیوست و از
قداست خاصی برخوردار شدند، ولی کسانی که با امام به مخالفت پرداختند عاقبت
شومی پیدا کردند و در تاریخ میبینیم که چه سرنوشتی داشتند.
امام حسین(ع) دارای شخصیت جامعی است و به این دلیل امام تنها امام شیعیان و مسلمانان نیست، بلکه امام همه بشریت بوده و دارای آموزههای اخلاقی برای همگان است.
*مداحی یکی از بهترین ابزارهای تبلیغ دین است
نکته دیگر اینکه مداحی در صورتی که کنترل شود و با موازین انجام گیرد کار با ارزشی است و میتواند آثار متعدد و خوبی در بین جامعه داشته باشد.
مداحی در کنار اینکه یکی از بهترین ابزار برای تبلیغ دین و زنده کردن پیام قیام عاشورا است، میتواند افرادی که با استفاده از راهکارهای دیگر جذب نمیشوند را به خوبی جذب کند. البته مداحی نیز مانند خیلی مسائل دیگر بشری با آسیبهایی همراه بوده و از جمله آن میتوان به انجام حرکات خارج از شأن، صوت غنائی و نامناسب برای مراسم سید الشهدا، ذلت انگاری برخی رفتارها در واقعه عاشورا که میتواند پاسخ منطقی داشته باشد اشاره کرد.
* آسیبی که در برخی سخنرانیها دیده میشود
مسئله سوم اینکه جریانی که امروز در کشور است و گاهی در سخنرانیها مطرح میشود و زندگی و رفتارهای ائمه را در چند مسئله خاص روزمره سیاسی خلاصه میکنیم یک آسیب است.
لازمه تطبیق پدیدههای دوران ائمه بر شرایط زمانه در این است که ما همه
شرایط را در کنار هم و با هم مشاهده کنیم و همه جوانب را در نظر بگیریم،
مثلا برای تطبیق رفتار پیامبر (ص) در حدیبیه یا صلح امام حسن (ع) با معاویه
با جریانات که امروز در کشور مطرح است باید به همه شرایط به طور یکسان
نگاه کنیم و تنها در این صورت است که میتوانیم از این مسئله کمک بگیریم.
رفتارهایی مثل جنگ، دفاع، یا صلح یک رفتار متعبد مذهبی نیست، برای توجیه هر
مسئلهای نمیتوانیم حتما از صدر اسلام یک نمونه پیدا کنیم، امام حسن (ع)
اگر در آن زمان صلح را انتخاب کرد این کار نه به عنوان رهبر و امام بلکه به
عنوان یک انسان عاقل و یک انسان مصالح و مفاسد را سنجیده، سبک و سنگین
میکند و بهترین راه را در پیش میگیرد و به دنبال این نبودند که رفتاری را
انجام دهند که ما امروز در تصمیمات خود بخواهیم آن را اصل قرار دهیم، از
لحاظ اجتهادی به این کار اصلا نیازی نیست و در یک نگاه حتی غلط است.
اینگونه رفتارها را عقل حسابگر تعیین کرده است و اگر امام این کار را
انجام میدهد، بر اساس تحلیل عقلانی انجام داده و از پیروانش هم همین
انتظار را دارد.
دوران امام حسین (ع) هم به این گونه بوده است که ایشان تحلیل کردند که اگر
بیعت کنند چه آثار و تبعات در پی خواهد بود و اگر جهاد کنند چه آثاری بار
میشود و بعد مبارزه را انتخاب کردند.
تطبیق بیچون و چرا اقدامات ائمه به زمان حاضر امروز گاهی در مراکزی عنوان
میشود که انتظار میرود حرفهای قویتری زده شود و انتظار این گونه حرکات
عامیانه و غیر علمی نمیرود، اما امام حسن (ص) در آن زمان صلح را برگزید که
به یقین بهترین تصمیم در زمان ایشان بود که اتخاذ شد چرا که امام با این
تصمیم به دنبال حفظ دین بود به این دلیل که وضعیت جامعه اسلامی در شرایطی
قرار داشت که ممکن بود جنگ با معاویه، اصل دین را از بین ببرد.