کد خبر 491950
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۵

پیش بهار گفت: در بسیاری از کشورهای اروپایی و آفریقایی و آسیایی و سازمان ملل تجربه کار خبری کردم اما سفر حجاز برای من چیز دیگری بود.

به گزارش مشرق، سیار پیش‌بهار خبرنگار اعزامی صدا و سیما به عربستان گفت: خاطره منا تلخ ترین خاطره خبری من محسوب می شود. تا وقتی در مدینه بودم همه چیز خوب بود، اخبار و گزارش های معنوی و دلی می فرستادم، اما با ورود به مکه و در نهایت ورود به منا همه چیز عوض شد. بعد از طلوع آفتاب به همراه همکاران رسانه ای خودم آقایان عسگری و حسینی و میرزاده و قلیچ خانی و بقیه از مشعر به سمت منا حرکت کردیم. (در این لحظه، سیار بغض گلوی خود را به زحمت مخفی می کند) ابتدا همه چیز عادی بود و حاجیان در کنار هم به خوبی حرکت می کردند. کم کم هوا گرم و گرم تر شد، جمعیت به سمت خیابان 204 هدایت شد .

پیش بهار ادامه داد: خستگی وقوف در عرفات و مشعر از یک طرف و گرما و تشنگی از طرف دیگر، حاجیان را تحت تاثیر قرار داد و ناگهان جمعیت از حرکت ایستاد و از پشت سر، سیل جمعیت در حال افزایش بود.حاجیان از فرط خستگی روی زمین می نشستند، اما نشستن همان و برنخاستن دوباره همان. من هم بی رمق شدم و درحال افتادن بودم و اگر دکتر توکلی (یکی از دوستان سفر) مرا بیرون نمی کشید و به داخل چادری نمی انداخت، شاید من هم تمام کرده بودم.

وی اظهار داشت: بعد از مدتی حالم که اندکی بهتر شد، به خیابان 204 برگشتم و با فجیع ترین صحنه زندگی ام مواجه شدم. جنازه حاجیان روی هم انباشته شده بود و هرکس دنبال گمشده ای می گشت. از همه بدتر، رفتار نیروهای سعودی بود که نه تنها کمک نمی کردند، بلکه مانع کمک رسانی دیگران هم بودند. می خواستم خبررسانی کنم، اما همکارانم را گم کرده بودم. لحظات سختی بود. بعد از چند ساعت دو تصویربردار گروه (صمدی و قلیچ خانی) را مصدوم پیدا کردند، اما خبری از آقایان حسینی و میرزاده نبود. با آن حال بد، خبررسانی هم می کردم و بدتر این که هر دفعه به واسطه اخبار جدید، عمق فاجعه بیشتر نمودار می شد.

پیش بهار گفت: در این میان، رسانه های سعودی سیاست سکوت در پیش گرفته بودند و اندک خبری هم که ارائه می کردند، طوری تنظیم می شد که گویا یک اتفاق عادی و ساده و معمولی است و فاجعه ای رخ نداده است و با این حال، حکام سعودی بسیار نگران حال حاجیان هستند.

وی تاکید کرد: به هر حال، زمان ماموریت تمام شد و پیش از بازگشت، به یاد دوستان و همکارانی بودیم که با هم یک سفر را آغاز کردیم و حال بدون آنها باید سوار هواپیما می شدیم و برمی گشتیم که غمی بزرگ و لحظه ای فراموش نشدنی بود.


منبع: جام جم آنلاین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • عباس بیک زاده IR ۰۸:۲۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۱
    0 0
    اقای پیش بهار من روی قول شما به زندگی امیوار شدم.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس