به گزارش وبلاگستان مشرق، مسعود یارضوی در وبلاگ عبور نوشت:
_ بمیرم الهی برای حضرت سجاد(ع)
آدم، صحیفه سجادیه را که می خواند روح جاری سوگ را در خط به خط دعاهای حضرت احساس می کند.
درست همانطور که در زیارات حضرت حسین(ع) روح جاری شهادت را و در زیارت ابوالفضل العباس(ع) روح ولایت پذیری را...
حقیقت آنست که "تحیّر" چه واژه حقیری است در نگاه انسان به ارتباط صبر و حضرت سجاد(ع)!
می گویند نماد صبر، حضرت زینب(س) است.
ولی شاید تجلی واقعی تر صبر را در جایی باید جست که تصوری برای حدوث و جوشش آن نیست.
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما/گفت آنچه یافت می نشود، آنم آرزوست
می فهمید حرفم را؟!
یعنی اصلاً مگر می شود یک انسان فقط در قامت آگاهی هم حتی، شاهد شهادت امام زمانه خود باشد و به حکم تکلیف یا هر چیز دیگری، تحمل کند غم این شهادت را و فدایی نشدن را... آنهم در شرایطی که آن یک نفر انسان کامل است و حقیقت مصیبت شهادت امام عصر(ع) را بیش از همه و تامّ و تمام رویت می کند؟!
عرضم این است که زین العابدین(ع) در جایی صبر کرده است که اصلاً صحبت مقام صبر و یا کف و سقف آن نیست. او در امر محال، "صابر" بوده است.
همینطور است در مصایبی که پس از شهادت سیدالشهدا(ع) بر اهلبیت مکرم(س) وارد آمد.
نفس این قلم بریده باد ولی امام عصر(ع) که مظهر غیرت الهی است در قبال اهلبیتی که آل الله لقب دارند چگونه صبر کند بر اینکه آنها بدون جلالت و تکریم و در یک شهر گردانده شوند؟! در خرابه جای داده شوند و پناه بر خدا، مردم آنها را به یکدیگر نشان بدهند؟!
وای...
تصورش برای ما و اهل خانه هایمان که آدم های معمولی هم هستیم ممکن نیست چه رسد به آل رسول(ص) و دل مصیبت دیده امام سجاد(ع)...
بمیرم الهی برای زین العابدین(ع)
می گویند در فاصله کربلا تا شام، به گردن و دستان حضرت، یوغ بسته بودند.
و هنگامی که در شام، قصد کردند یوغ را از تن حضرتش بردارند، چوب های یوغ آنچنان در پوست و گوشت خو کرده بودند که با برداشتنش، تن رنجور حضرت، زخم های جدید برداشت و خون تازه از زیر یوغ برداشته شده بیرون زد.
وای... آدم نظیر این حادثه را برای آن جانبازی که پای مصنوعی اش بعد از مدت ها به پوست و گوشت چسبیده بود، می شنود دل ریش می شود چه برسد برای حضرت سجاد(ع) که جان جهان است و مصیبت زده کرب و بلا...
شاید اگر حضرت را در کربلا شهید کرده بودند؛ آن روح خدایی و آن تن خسته، هرگز چنینی مصایب مظلومانه ای که زبانم لال اما گفتم را نمی دید...
و البته پر واضح تر آنکه اگر حضرتش در کربلا شهید شده بود... امروز من و ما این نبودیم و فقط خدا می داند که زمین و زمانه بدون امام با اهلشان چه می کنند؟!
ان شاء الله حلاوت ولایتش بر تنهایمان گوارا باشد...
_ زیارت ائمه بقیع در صفحه 578 مفاتیح هم فراموش نشود گاهی وقت ها...
حضرت سیدالساجدین(ع) حق بزرگی به گردنمان دارد به خدا