کد خبر 18118
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۸۹ - ۱۰:۵۷

بي‎شک عدم توازن مشهودي ميان ميزان اهميت انجمن حجتيه و آن‎چه از انجمن حجتيه مي‎‎دانيم، وجود دارد. اين امر به‎ويژه در مورد حيات اين جريان فکري و اجتماعي در طول حدود سه دهه اخير، مصداق بيشتري مي‎‎يابد. اين مجموعه نوشتار تلاشي مقدماتي است در جهت پرتو افکني بر

مشرق - جايگاه بحث از انجمن حجتيه در فضاي فکري و سياسي امروز ايران کجاست؟ جريان حجتيه‎اي چيست و با چه مؤلفه‎‎هايي قابل بازشناسي است؟ آيا صرفا متلکي رسانه‎اي و برچسبي سياسي است، که به‎ کار از ميدان به‎در کردن رقيب و اسکات خصم مي‎‎آيد؟ يا تشکيلات پيچيده و گسترده زيرزميني که سوژه‎ مناسبي براي دستگاه‎‎هاي امنيتي مي‎‎تواند باشد؟ يا فراتر از اين‎‎ها نوعي تفکر که ريشه‎اي عميق‎تر از حوادث شش دهه گذشته و گستره‎اي فراتر از مرز‎هاي جغرافيايي شها که باشد، بي‎شک عدم توازن مشهودي ميان ميزان اهميت انجمن حجتيه و آن‎چه از انجمن حجتيه مي‎‎دانيم، وجود دارد. اين امر به‎ويژه در مورد حيات اين جريان فکري و اجتماعي در طول حدود سه دهه اخير، که به وضع نيمه‎علني تغيير وضعيت داده، مصداق بيشتري مي‎‎يابد. اين پرونده تلاشي مقدماتي است در جهت پرتو افکني بر ماهيت فکري و اجتماعي جريان حجتيه‎اي. بالأخره هميشه از جايي بايد آغاز کرد!

 

شيخ حلبي و انگيزه‎‎هاي تأسيس انجمن
انجمن حجتيه در سال 1336 توسط "شيخ محمود ذاکرزاده تولايي " معروف به "حلبي " تأسيس شد. حلبي از واعظان معروف آن زمان در شهر مشهد بود. وي که ابتدا از مبارزان و حاميان دکتر مصدق بود، پس از ناکامي در انتخابات مجلس و همچنين شکست نهضت ملي، از سياست کناره گرفت و انجمن را بنيان گذاشت. گفته شده‎است، بهايي‎ شدن يکي از دوستان نزديک حلبي، انگيزه‎اي قوي براي او در مبارزه با بهاييت به‎وجود آورد، همچنين شکست نهضت ملي دکتر مصدق، اثري عميق روي او برجا گذاشت و ميل به کناره‎گيري از سياست را در او تقويت کرد. انجمن هدف اصلي خود را مقابله با بهاييت مي‎‎دانست و اعضاي خود را از ورود در سياست منع مي‎‎کرد.

 

ساختار منسجم تشکيلاتي
انجمن حجتيه ساختار و تشکيلاتي منظم و پنهاني داشته‎است. به شهادت انقلابيوني که سابقه عضويت در انجمن را داشته‎اند، جلسات پنهاني انجمن حجتيه داراي سطوح مختلف بوده و هست، و در عمل کساني که با انديشه‎‎هاي انجمن سازگار نبودند، يا خود از جلسات کنار مي‎‎کشيدند و يا کنار گذاشته مي‎‎شدند. عضو انجمن، پس از گذراندن اين جلسات به فعاليت‎‎هاي اجتماعي و فرهنگي انجمن وارد مي‎‎شد. در ساختار انجمن، کميته‎‎هاي مختلف از جمله کميته تدريس، کميته تحقيق، کميته نگارش، کميته ارشاد، کميته ارتباط با خارج و کميته کنفرانس‌‎ها وجود داشت. روحيه‎ پنهان‎کاري (انجمني‎‎ها موظف بودند عضويت خود در اين تشکيلات را در برابر ديگران انکار کنند‎‎) و انضباط تشکيلاتي حاکم بر کميته‎ها، سري بودن تشکيلات و همچنين عدم درگيري با حکومت پهلوي، اين امکان را براي انجمن به‎وجود آورد تا بتواند دامنه نفوذش را در سراسر ايران و حتي تا هند و پاکستان گسترش دهد.
 

 

مراودات انجمن و ساواک
گرچه مشي انجمن کناره‎گيري از سياست بود، ولي مبارزه با بهاييت نياز به سياسي‎کاري‎‎هايي هم داشت. ايجاد تشکيلات براي مبارزه با بهاييت که در دستگاه حکومت آن روز نفوذ داشتند، بدون دادن امتيازاتي به حکومت و بدون پار‎هاي از همکاري‌‎ها با حکومت ميسر نبود. در کتاب "در شناخت حزب قاعدين زمان " تصوير اسنادي از ساواک آورده شده که دليلي براي برخي از همکاري‌‎هاي انجمن با ساواک است. البته انجمن براي ادامه فعاليت خود مجبور به اين همکاري بود و شايد در اين مورد انجمن از "اصل تقيه " استفاده مي‎کرد، اصلي که در مرام انجمن کاربرد وسيعي داشته و دارد!
 

انجمن و مخالفت با مبارزه عليه شاه
رهبران انجمن به اين دليل که مبارزه را امر مثبتي نمي‎دانستند در برابر فعاليت‌‎هايي که عليه حکومت وقت انجام مي‎گرفت، با ترديد برخورد مي‎کردند. آقاي طيب که خود از مسؤولان سابق انجمن بود و پس از انقلاب از انجمن خارج شد در اين‎باره مي‎گويد: "از ابتداي اين نهضت و از گذشته‎‎هاي دور اين نهضت، آقاي حلبي با ناباوري با آن برخورد مي‎کرد و معتقد بود که نمي‎شود با رژيم تا دندان مسلح شاه مبارزه کرد و عقيده داشت کساني که به اين راه کشيده مي‎شوند، خون‌شان را هدر مي‎دهند و کساني که افراد را به اين راه مي‎کشانند مسئول اين خون‌‎ها هستند و معتقد بود که نظر صحيح، فعاليت‌‎هاي فرهنگي و ايدئولوژيک است و نه مبارزه عليه رژيم " مسلم است که هيچ‌کس با مبارزه با بهاييت مخالف نبود. اما مبارزان ديدگاه وسيع‌تري داشتند. آن‎‎ها معتقد بودند که بهاييت زيرمجموعه‎اي از حکومت وقت است و اگر حکومت نابود شود، بهاييت هم خودبه‎خود از بين خواهدرفت.
 

حمايت برخي مراجع از فعاليت‎‎هاي ضدبهاييت انجمن
در آن برهه، برخي مراجع به حمايت و تقدير از فعاليت‎‎هاي انجمن در مواجهه با خطر نشر بهاييت مي‎‎پرداختند. در همين راستا، امام‎خميني هم براي مدت کوتاهي اجازه دادند اعضاي انجمن از وجوهات براي پيشبرد فعاليت‎‎هاي خود بهره ببرند ولي بعد از مدتي اين اجازه را از آن‎‎ها سلب کردند. همچنين آيت‎الله خزعلي را نيز به‎عنوان نماينده خود در انجمن معرفي کردند. اين نمايندگي تا سه سال پس از انقلاب ادامه داشت. آيت‎الله خزعلي در اين خصوص مي‎‎گويد: "امام به من فرمودند که بر اين گروه نظارت کنم و به ايشان گزارش کنم. ولي به علت سوءاستفاده‎‎هاي بعضي افراد انجمن آن هم در حد فردي نه خود انجمن، اين‎گونه براي ديگران مطرح مي‎کردند که بودن اينجانب در انجمن دليل بر تأييد امام بر کل انجمن است. امام هم از 12 رمضان 60 اين نظارت را از من گرفتند. "
 

انجمن پس از انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب، انجمن حجتيه اعلام کرد که همراه با مردم در جهت اهداف انقلاب اسلامي فعاليت خواهدکرد اما عملا چنين چيزي روي نداد. انجمن، در اين برهه، درصدد بدست‎آوردن مسئوليت‌‎ها و پست‌‎هايي در وزارت اطلاعات و وزارت آموزش و پرورش بود که با مخالفت بسياري از مسؤولان روبه‌رو شد. شهيد رجايي در زماني که تصدي وزارت آموزش و پرورش را به عهده داشت اعلام کرد: "من انجمني‌‎ها را نمي‎پذيرم و اين‎‎ها را ما راه‌شان نمي‎دهيم. " آيت‌الله جنتي نيز در خطبه‎‎هاي نمازجمعه مورخ 9/7/1361 در اين‎باره از تلاش انجمن براي نفوذ به مراکز اطلاعاتي و نظامي و عدم همکاري با اين مراکز در ارائه اطلاعات انتقاد کرد.
امام در جايي خطاب به ناطق‎نوري، وزير کشور و علي‎اکبر پرورش، وزير آموزش و پرورش، نظر خود را نسبت به انجمن چنين ابراز مي‎‎کند: "به آن‎‎ها پست کليدي ندهيد. خطرناکند. وقتي آمدند بين شما تفرقه ايجاد مي‎‎کنند، تشتت ايجاد مي‎‎کنند. برادران را به جان هم مي‎‎اندازند. آن‎‎ها کار ديگري دارند. دنبال مسأله ديگري هستند. اين‎‎ها با شاه همکاري مي‎‎کردند. براي‌شان مسأله دين مطرح نبوده‎است. " "البته اين سخنان امام آن زمان خصوصي بود و بعدا منتشر شد.
 

انتشار سخنان موهن برخي از بزرگان انجمن
در سال‎‎هاي اوايل پيروزي انقلاب، سخناني منسوب به حلبي منتشر شد که خشم انقلابيون را برانگيخت. از اين دست سخنان، علاوه‎بر توهين به امام‎خميني، دهن‎کجي به مبارزان و تخطئه نهضت اسلامي و دفاع مقدس هم برداشت مي‎‎شد: "يک خودکاري در دستش گرفته و يک اعلاميه‌اي نوشته، مي‎‏خواهد آمريکا را شکست بدهد. "
"يک چند صباحي است دارند تشجيع مي‎‎کنند اما به بيراهه، ملتفت نکته باشيد... اول شما يک افسر، يک پيشوا و رهبر معصومِ جنگي پيدا کنيد، يک رهبري که بتواند اداره اجتماع کند روي نقطه عصمت نه عدالت، عدالت کافي نيست؛ پريشب گفتم اول او را پيدا کنيد او را اقامه به‎کار کنيد، مطرح داشته‎باشيد، نقشه صحيح طبق نظر اين رهبر معصوم داشته باش، آن‌وقت برو جانت را بده. آن‌وقت من هم واجب است منبر را ر‎ها کنم، منبر بازي است، هفت‌تير به کمرم ببندم بروم جلو. آن رهبر جلو باشد رهبر معصوم جلو بيافتد، فهميدي؟ بنده توي خانه‌ام بنشينم، پلو بخورم، به جناب آقا بگويم برو ميدان [طعنه احتمالي به حضرت امام]، مي‎گويد: برو آقا دنبال کار خودت، خيلي خوب است، خودت بيا عمل کن. التفات فرموديد يا نه؟ خون مردم، عرض و ناموس مردم را نمي‎توان داد به کسي که خطا مي‎کند. " گرچه انجمن در بيانيه‎هايي، سخنراني‎‎هاي حاوي اين مطالب را مربوط به قبل از انقلاب و در تأييد نهضت(! ) دانست يا کساني در برخي اظهار نظر‎ها اين نوار‎هاي صوتي را تقطيع‎شده خواندند، اما آشنايي قبلي انقلابيون با افکار انجمن حجتيه باعث شد که اين توضيحات کسي را قانع نکند.
 

انجمني‎‎ها و انقلابيون؛ رويارويي ايدئولوژيک
انجمني‎‎ها در سال‎‎هاي پس از انقلاب، خود را از حاميان انقلاب و پيروان "نائب‎الامام‎خميني " (لفظي که به جاي امام‎خميني به‎کار مي‎‎بردند) مي‎‎خواندند. اما اختلافات ايدئولوژيک، باعث شد تا امام‎خميني، زبان به انتقاد غيرمستقيم از آن‎‎ها باز کند: "يک دسته ديگر هم که تزشان اين است که بگذاريدکه معصيت زياد بشود تا حضرت صاحب بيايد. حضرت صاحب مگر براي چه مي‎آيد؟ حضرت صاحب مي‎آيد که معصيت را بردارد. ما معصيت مي‎کنيم که او بيايد؟ اين اعوجاجات را برداريد، اين دسته‌بندي‌‎ها را براي خاطر خدا اگر مسلمانيد، و براي خاطر کشورتان، اگر ملي هستيد، اين‌ دسته‌بندي‌‎ها را برداريد. در اين موجي که الان اين ملت را به پيش مي‎برد، در اين موج خودتان را وارد کنيد و برخلاف موج حرکت نکنيد که دست و پايتان خواهدشکست. "
به دنبال اين قبيل مواضع، انجمن طي بيانيه‎اي، تعليق کليه فعاليت‎‎هاي خويش را به‎طور موقت اعلام کرد، هرچند که فعاليت‎‎هاي اين تشکيلات منسجم در تربيت نيرو‎ها و ترويج افکارشان به قوت قبل ادامه يافت. در اين بيانيه با اشاره به سخنان امام آمده‎بود: "در پي اين فرمايش شايع شد که طرف خطاب امر مبارک اين انجمن است. اگر چه به هيچ وجه افراد انجمن را مصداق مقدمه بيان فوق نيافته و نمي‎‎يابيم. مُحرز شد که مخاطب امر معظم‎له اين انجمن مي‎‎باشد. لذا موضوع توسط مسئولين انجمن به عرض مؤسس معظم و استاد مکرم حضرت حجت‎الاسلام‎ و ‎المسلمين آقاي حلبي دامت‎برکاته رسيد. فرمودند: در چنين حالتي وظيفه شرعي در ادامه فعاليت نيست. کليه جلسه‎‎ها و برنامه‎‎ها بايد تعطيل شود. . . براساس عقيده دينى و تکليف شرعى خود، تبعيت از مقام‎معظم رهبرى و مرجعيت و حفظ وحدت و يکپارچگى امت و رعايت مصالح عاليه مملکت و ممانعت از سوءاستفاده دستگاه‎هاى تبليغاتى بيگانه و دفع غرض‌ورزى دشمنان اسلام ... اعلام مى‏داريم که از اين تاريخ، تمامى جلسات انجمن تعطيل مى‏باشد و هيچ‎کس مجاز نيست تحت عنوان اين انجمن کوچکترين فعاليتى کند. "
پس از اين مقطع انجمن اگرچه به ظاهر تعطيلي فعاليت‎‎هاي خود را اعلام کرد، اما بخش عمده اين فعاليت‎‎ها به‎طور نيمه علني يا غير علني در قالب‎‎هاي ديگر ادامه يافت

* هفته نامه پنجره - شماره71

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس