کد خبر 1129487
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۴

به گزارش مشرق، صفحه اینستاگرامی مرز و بوم روایتی از مرتضی قربانی درباره تخریب سنگر فرماندهی در عملیات فتح المبین منتشر کرد و نوشت:

⁦۶ ساعت قبل از عملیات فتح المبین یک گلوله توپ به سقف سنگر فرماندهی تیپ ۲۵ خورد.برای آخرین بار با فرماندهان ارتش، جهاد و گردان‌های خودمان در سنگر جلسه تشکیل داده بودیم که سقف منفجر شد و یکی از الوارها،شکسته و مثل سرنیزه در وسط نقشه و عکسهای هوایی فرودآمد. در یک دقیقه تمام رملی که روی سقف بود توی سنگر ریخت و همگی تا گردن زیر رمل رفتیم. اگر مقدار خاک بیشتر بود همه شهید میشدیم

 ⁦در این عملیات اگر ما به یگان‌های زرهی و پیاده دشمن در جلوی قرارگاه فتح حمله نمیکردیم اهداف عملیات فتح المبین حاصل نمیشد و شکست میخوردیم

ما آنجا به چهارده معصوم متوسل شدیم و به خدا توکل کردیم.بعد از آن به قرارگاه پیام دادم و گفتم ما در شب اول نمی‌توانیم عملیات بکنیم اما برای عملیات در شب بعد ۵۰ درصد آمادگی داریم. تیپ در وضعیت بدی قرارگرفت و قرار گاه باید از این موضوع مطلع می‌شد

⁦نیم ساعت بعد از آن غلامعلی رشید که آن زمان یکی از مسئولان قرارگاه کربلا بود پیش ما آمد و سنگر فرماندهی را که دید تعجب کرد.رشید گفت: مرتضی امشب شب سرنوشت است و باید عمل کنیم. همه چیز را آماده کن! من هم همه افراد دور و برم حتی راویان تیپ یعنی محسن محمدی معین و صفر حسین پور را بسیج کردم هر طور شده سنگر را تخلیه کنند و وسایل و بیسیمها را از زیر خروارها خاک درآورند. بچه‌ها مردانه بسیج شدند و یک ساعت مانده به زمان شروع عملیات سنگر را آماده و بی سیم ها را نصب کردیم و ارتباطمان با گردانها برقرار شد

⁦صفر حسین‌پور راوی تیپ درباره آن اتفاق می‌گوید

یادم هست که چون همه بچه‌ها توی خط بودند، ما همه ی بی سیمها را در سنگر فرماندهی جمع کرده بودیم. ما حدود ۱۵ - ۲۰ تا بیسیم مادر در سنگر داشتیم که هم برای ارتش و هم برای سپاه بود. این اتفاق که افتاد، مرتضی یک بیل دست ما داد و بی رودربایستی گفت: شما آمده اید برای کشته شدن، اگر مرد جنگید بسم الله! اگر مرد کارید بسم الله!

شما سنگر را تخلیه کنید، اگر جلسه شد من خودم نوار می‌گذارم و برایتان ضبط میکنم.آنقدر بیل زدیم که دستمان تاول زد. سنگر که خالی شد دیدیم یک دانه ماسه هم توی هیچ کدام از بیسیمهای ما نرفته که ارتباط نیروهای گردان ها را با تیپ مختل کند. این یک معجزه الهی بود. ضبط صوتها و بیسیم های ارتش و سپاه را از زیر خاک درآوردیم، همه سالم بودند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 6
  • IR ۲۲:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۱
    1 0
    دوکوهه کمتر از یکماهی قبل از عملیات فتح .صبحگاه مشترک همه رزمنده ها از سراسر کشور. و مناجاتی که از هر سو و اتاقی شب ها بخصوص بعد از نماز یادش بخیر . یاد سردارانی که برای اولین بار به فرماندهی تیپ که در سازماندهی سپاه شکل میگرفت و خیلی هاشون شهید شدند . و شهید هاشمی همیشه زنده و گرامی باد . امام زاده عباس . میدون مین های بزرگ . انگار دیروز بود . روز اول بچه ها خیلی هاشون نزدیک امام زاده بودند و حاج قاسم به لودرچی ها میگفت که کجا خاکریز بزنند تا مقابل پاتک عراقی ها جانپناهی آماده بشه . که نیاز نشد و هی جلو و جلوتر رفتیم

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس