به گزارش مشرق، چهارمین شب از عزاداری محرم به شهید سربلند کربلا یعنی حر بن یزید ریاحی اختصاص دارد. حر الگوی توبه و حقیقت جویی است. حر با ژرف بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجده گاه توبه فرود آورد. حر، جذابترین الگوی توبه برای خطاکاران است. از این رو به معرفی کتاب «این رستخیز عام» که در جلد پنجم به شهادت حر بن یزید ریاحی میپردازد، را معرفی میکنیم.
جلد پنجم کتاب «این رستخیز عام» به مجلس تعزیه شهادت حر بن یزید ریاحی (چهار سردار) میپردازد. اصلاح و بازآفرینی این مجالس را حاج غلامعلی نادعلی زاده از تعزیه خوانان و تعزیه سرایان مشهور کشور برعهده داشته است. وی از حدود چهل سال پیش، به تصحیح و اصلاح نُسَخ تعزیه از حیث ادبی و روایی پرداخت و ضمن حذف برخی صحنههای موهن و ابیات سست و ضعیف، ابیاتی جدید و گوشههایی تاریخی بر آنها افزود.
قوت ادبی، مطالعات فراوان تاریخی و دینی، شناخت نغمات و آواهای موسیقی، آگاهی به فنون نمایشنامه نویسی و تعزیه سرایی، تربیت شدن در خاندان تعزیه و تلمذ در محضر بزرگان تعزیه و ... سبب شده است که نسخههای اصلاح شده به دست ایشان، از برجستگیهای خاصّی برخوردار شوند. در این نسخههای اصلاح شده، اثری از ابیات سست و مبتلا به اختلالات فنی (در وزن و قافیه) یافت نمیشود و یا تعداد آنها در حداقل ممکن است.
تعزیههایی که در این مجموعه منتشر شده، مجالسی است که بیش از یکصد سال است در شهرستان دامغان و روستاهای اطراف آن اجرا میشود.
مجلس شهادت حربن یزید ریاحی از زیباترین مجالس تعزیه است که گاهی با نام مجلس «چهار سردار» خوانده و شناخته میشود. علت این نامگذاری، آن است که در آغاز مجلس، عبیدالله بن زیاد، چهار سردار خود یعنی حر، ابنسعد، شمر و خولی را با سپاهی مجزا به جنگ حضرت اباعبدالله الحسین (ع) اعزام میکند.
وقتی حر از کوفه حرکت میکند، هاتفی از غیب به وی مژدهی رستگاری میدهد و حر از این بشارت، شگفتزده میشود. حر راه را بر امام میبندد و ایشان را تا کربلا همراهی میکند. کاروان امام در کربلا منزل میکند و پی در پی بر سپاهیان دشمن افزوده میشود. با ورود شمر به کربلا، امیدهای حُر برای صلح با پسر پیامبر، رنگ میبازد و او ناگهان خود را در برزخی میان بهشت و دوزخ میبیند. در این لحظات سخت، حر سعادت اُخروی را بر حیات کوتاه دنیوی برمیگزیند و به همراه برادر، پسر و غلام خود به نزد امام میرود و توبه میکند.
امام، توبهی او را میپذیرد و از او میخواهد تا لحظاتی را در خیمه استراحت کند؛ اما حر که از رفتار گذشتهی خود شرمگین است، اجازه میخواهد که در کنار همراهان خود به میدان برود و جانبازی کند. تعزیه با نبرد دلیرانهی حر و یارانش و شهادت ایشان به پایان میرسد. امام در لحظات آخر، بر بالین حر حاضر میشود و سر خونین وی را با دستمالی که از حضرت زهرا (س) به یادگار نگاه داشته است، میبندد و میفرماید که مادرت تو را به حق، «حر» نام نهاد.