نمی دانم سنگهایی را که با دو پای مصنوعی و به زحمت از بلندای کوههای مشاعر مکه برای رمی جمرات جمع کرده بود، پرتاب کرد یا نه. اصلا نمی دانم آیا او هم نیازی به سنگ زدن به شیطان داشت؟!
اما گمان می کنم در توالی مناسک، داوود درست موقعی که باید قربانی می کرد، قربانی شد. واقعا این گونه قربانی شدن در وادی منا و رهایی از اسارت نفس، چه از شهادت فی سبیل الله دارد؟! که حق او بود ...
قربانی، بالاخره قبول شد. دیگر باید به او بگویم "حاج داوود"