اون اولیه منو یاد شهرام پسر همسایه انداخت ، ی چشایی داشت ، اگه به یکی گیر میداد و از ش تعریف میکرد یارو فردا غزل خداحافظی را میخوند ، ی بار صبح جمعه وقتی یکی از همسایه ها با دست پر داشت می رفت منزلش ، شهرام بهش میگه مرد به این میگن هر روز با دست پر میاد میره ،ساعت ۱۱ همون روز یارو را تو خیابون خلوت ماشین بهش میزنه در دم میمیره وا وه واه ، ی بار تو جاده بازرگان از تو اتوبوس داشت بیرون را نگاه میکرد یهو ی اسکانیای شیک میبینیه همینکه میگه وا عجب تریلی زیبایی یهو اسکانیا الکی الکی قیچی میکنه و میره بیرون جاده چپ میشه وا واه وه وا وا وه ووو ه ه وا واه واه ...
باسلام وضمن تشکر
نظر شخصی اینجانب این است که این دنیا(وحوش)،خیلی زیبا، جالب، موردپسندهمگان، نیک وعالیست وخیلی بهتر از بعضی مطالب مثلا فلان خانم لباس فلان جورپوشید...شوهر فلان خانم به خانمش(که به خیال خودشان خانم هست) فلان جمله را گفت همان خانم آب خورد...همان خانم نان خورد...همان خانم کنار فلان جا( نمی دانم پارک سگ،استخرو...) عکس گرفت و....می باشد