به گزارش مشرق، اجلاس سران "جی 7" ایتالیا در حالی به پایان رسید که اخبار منتشر شده از آن تازگی چندانی نداشت. به نظر میرسید که اختلاف نظرها درباره مسائلی نظیر تغییرات آب و هوایی و تجارت آزاد نشست را با چالشهای گستردهای روبرو سازد، اما یک موضوع مواضع یکسانی را به کشورها میبخشید که آن روسیه است.
اجلاس سران جی7 در سال گذشته، موضوع تحریم روسیه به دلیل اختلافات درباره بحران اوکراین مورد بررسی قرار گرفت که بر اساس نظر کشورهای عضو، مسکو در چارچوب توافق مینسک عمل نکرده و تشدید تحریمها باید صورت بگیرد.
دورنمای اجلاس سران در مه 2017 از نشست وزرای امور خارجه جی 7 در آوریل سال جاری قابل مشاهده بود، چراکه این بار وزرای امور خارجه کشورهای عضو به اتفاق نظری برای تحریم روسیه نرسیدند.
اما در اجلاس اخیر یک "هراس مشترک" مواضع را به هم نزدیک کرده بود که مسئله اوکراین را از اولویت خارج میساخت؛ این مسئله بحران سوریه است. بحرانی که حضور منطقهای روسیه را بیشتر کرده و قدرت چانه زنی غرب را کاهش داده است. اقدامات مؤثر و قاطع مسکو برای حل این بحران و حمایت از دولت اسد، روسیه را به طرف اصلی هر ماجرایی درباره سوریه تبدیل کرده است.
البته دونالد توسک، رئیس شورای اتحادیه اروپا خواستار ادامه تحریمها علیه روسیه شده بود. او معتقد است که روسیه از نشست "جی 7" در سال 2016 تا به حال، هیچ اقدامی را برای کاهش تحریمهای غرب علیه این کشور نکرده است.
از این رو، روند تحریم روسیه حالت سلبی به خود گرفت، اگرچه با تهدید همراه بود. سران "جی 7" در بیانیه پایانی خود به ادامه تحریمها علیه روسیه با توجه به بحران اوکراین، مسئله دونباس (شرق این کشور) و کریمه اشاره کردند. از آن طرف ضرورت گفتوگو با مقامات کرملین درباره بحران سوریه نیز قابل بحث بود.
برای نمونه آنجلینو آلفانو، وزیر امور خارجه ایتالیا در مصاحبه با "تاس" گفت که کشورهای عضو گروه هفت به اهمیت گفتوگو با روسیه برای حل مسائل مهم بینالمللی از جمله مبارزه با تروریسم پی بردهاند. البته این مقام ایتالیایی بر حفظ تحریمها علیه روسیه درباره بحران اوکراین همچنان تاکید داشت و لغو آن را منوط به اقدامات مسکو در چارچوب توافق مینسک دانست.
موضع جدید غرب در قالب "گفتوگو همراه با تهدید" ناشی از وجود مسئله مهمتری مانند سوریه است. آنچه غرب را نگران میکند موضوع تروریسم در منطقه نیست، بلکه ادامه حکومت بشار اسد و دولت قانونی سوریه است که هزینههای زیادی برای نابودی آن پرداختهاند.
از این رو حفظ تحریمهای موجود علیه روسیه برای جلوگیری از حساسیت این کشور، همزمان سخن راندن از گفتوگو و تعامل با مسکو برای حل بحران سوریه (آنگونه که مد نظر خودشان است) و از طرف دیگر تهدید روسیه به تشدید تحریمها در صورت ادامه وضعیت اوکراین جهت اطمینان ندادن به مسکو، قدرت نمایی در برابر این کشور و افزایش چانه زنی، 3 بازی این گروه برای کنترل روسیه است.
به همین دلیل کشورهای غربی بعد از حل بحران سوریه به شیوه خودشان، دوباره مسئله اوکراین را پیش خواهند کشید و این بار تحریمها را هدفمندتر از گذشته دنبال خواهند کرد.
البته مسکو نیز از جانب تحریمهای اروپایی متحمل آسیبهای چندانی نشده است (نسبت به خود کشورهای اروپایی که به منابع انرژی روسیه نیاز دارند)، هر چند که طبق سند تدبیر سیاست خارجی خود در صورت تمایل متقابل ادامه مناسبات با کشورهای اروپایی را دنبال خواهد کرد، اما در همین سند از لحن "ضروری" استفاده نمیکند. سیاست عملی مسکو بر این است که از گروههای طرفدار جدایی از اتحادیه اروپا حمایت کند.
در این میان گسترش مناسبات با ایالات متحده آمریکا برای روسیه بسیار اهمیت دارد، زیرا از این طریق میتواند با زدن پل از روی اروپا خود را برای همگرایی بیشتر به واشنگتن نزدیک کند که در این صورت نقشههای اروپا خنثی خواهد شد.
اظهارات انتخاباتی ترامپ درباره به رسمیت شناختن الحاق کریمه و همکاری با مسکو برای حل بحران سوریه، روسیه را به تحقق طرح "پل زدن از روی اروپا" امیدوار کرده بود که قطار کاخ سفید ترامپ را نیز به همان مسیر سنتی هدایت کرد. شعارهای رئیس جمهور آمریکا در انتخابات حتی میتوانست نتایج جی 7 را وارونه سازد، اگرچه گفته میشود که اختلافاتی وجود داشت اما با انتشار بیانیه این گروه مشخص شد که ترامپ نیز همان مطالبی را تایید کرد که رئیس جمهور قبلی آمریکا تایید کرده بود.